در ادامه گزارش ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ روزنامه ایران می خوانیم: مقامات دولتی روایت این سریال را «دروغ» خواندهاند اما در آن طرف در میان حامیان این روایت هستند کسانی که حتی میگویند بر اساس همین سریال باید منتظر محاکمه برخی دولتیها بود. ظریف پیشتر گفته بود که فصل اول گاندو علیه او ساخته شده است. با وجود این فصل دوم این سریال حتی بحثبرانگیزتر و تندتر از فصل اول آن به نظر میرسد. جایی که از ادعای حضور جاسوس در تیم هستهای تا زیانبار بودن لوایح FATF برای کشور مطرح میشوند.
ظریف؛ گاندو دروغ است
از همان روزهای پایانی سال ۹۹ که خبر پخش سری دوم این سریال در ایام نوروز منتشر شد، معلوم بود که این اتفاق پر از حاشیه خواهد بود. در همان روزهای اول یعنی ۵ فروردین، محمدجواد ظریف با انتشار یک ویدئو در اینستاگرام خود نوشت: «منو بشناس که من ایرانم.» بسیاری این نوشته را واکنش به سری دوم سریال گاندو برآورد کردند که از همان ابتدا شخص او و وزارت خارجه را زیر بار اتهامات متعددی برده بود. البته یک روز بعد هم دوباره وزیرخارجه کشورمان واکنشی غیرمستقیم به بخش دیگری از این سریال داشت که برجام را زیر سؤال برده و آن را عامل مشکلات کشور دانسته بود. او این بار در اینستاگرام خود نوشت: «برای مصالح همین ولی نعمتانمان که هر چه داریم از آنان و لطف خدا و دعای پاکان است، همچو مادری که دو نیم کردن فرزند دلبندش را برنتابید و او را به مدعی ناراست سپرد، دم از پاسخ به نارواها فروبستهایم.» اما صریحترین واکنش ظریف به این سریال در یک جلسه مجازی در شامگاه ۱۱ فروردین بود که به صراحت گفت: «گاندو از اول تا آخر دروغ است.»
نگرانی دولتیها برای اعتماد ملی
بجز ظریف، مقامات دولتی و شخصیتهای دیگری هم در نوروز ۱۴۰۰ به این سریال واکنش نشان دادهاند. از جمله حسامالدین آشنا روز ۶ فروردین نوشت: «ای کاش ضداطلاعاتی داشتیم که جرأت میکرد تحلیلی واقعبینانه از کارکرد امنیتی مجموعههای گاندو ارائه نماید. ای کاش آقای ظریف و وزیر اطلاعات حقایق را روشن کرده و قوه قضائیه هم عاقبت پرونده متهم جاسوسی در مذاکرات را اعلام میکرد. نباید کوتاهبینیهای مقطعی جای هنر راهبردی را بگیرد.» او در همین روز با اشاره به افتتاح طرح عظیم خط لوله گوره-جاسک توسط رئیس جمهوری نوشت: «هزار سریال بسازید و مسخره کنید، همه باد هوا میشود. ولی خط لولهای که صادرات نفت ایران را از تنگه هرمز و خلیج فارس بینیاز میکند برای این کشور باقی میماند.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در توئیتی تند و تیز نوشت: «کارنامه کشور در رسانه رسمی در قالب خبر، گزارش، مصاحبه، فیلم مستند، سریالهای سریالی! چنین است: مسئولان چپاولگر اموال عمومی و جاسوس خارجی هستند!» او در ادامه این مطلب تأکید کرد: «آیا با این سطح از تبلیغات منفی در تدارک مشارکت حداکثری هستند؟» همچنین علی جنتی وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در حساب توئیتری خود نوشت: «پیشنهاد میکنم صدا و سیما گاندو ۳ را به افشای شیوههای نفوذ جاسوسان اسرائیلی در نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی کشور اختصاص دهد که مرکز مهم هستهای نطنز را منفجر کردند، هزاران سند بهکلی سری را سرقت کردند و در روز روشن شهید محسن فخریزاده را به شهادت رساندند و کمترین ردپایی از خود بهجای نگذاشتند.» علی ربیعی سخنگوی دولت نیز در روز ۱۰ فروردین در واکنش به ادعاهای مطرح شده در فصل دوم سریال گاندو در نشست خبری با خبرنگاران تأکید کرد: «آنچه از صدا و سیما پخش میشود باید متضمن افزایش اعتماد عمومی به ارکان و چهرههای شاخص نظام باشد. نباید حاوی تصاویری غیرمنصفانه از دستگاه دیپلماسی میشد.» محسن میرزایی وزیر آموزش و پرورش نیز دیگر چهرهای بود که در واکنش به سریال گاندو نوشت: «چگونه میتوان اعتماد ملی و امید به آینده را در نسل نو تقویت کرد وقتی که رسانه ملی چنین تصویری از اداره کنندگان کشور ارائه میدهد؟ در رسیدن به مقاصد کوتاه، به اهداف بلند آسیب نرسانیم.»
پروندهسازی یا واقعیت؟
اما طیف مخالفان دولت این سریال را مطابق با واقعیت توصیف کردند. از جمله مجتبی امینی، تهیهکننده این سریال در پیامی توئیتری در واکنش به اظهارات ربیعی نوشت: «جناب آقای ربیعی سریال گاندو دقیقاً برای حفظ امنیت کشور ایران ساخته شده تا هیچ کسی اجازه تجاوز به حریم کشور را به خود ندهد و کشور را به حراج نگذارد. در گاندو اگر همه واقعیت پروندهها را به تصویر میکشیدیم، بسیاری از آقایان حتی جرأت سربلند کردن هم نداشتند.» همینطور سیدمحمد حسینی، وزیر ارشاد در دولت احمدینژاد هم در حساب توئیتری خود نوشت: «سریال گاندو ۲ تعدادی از جاسوسان دولت و تیم مذاکرهکننده را به تصویر کشیده که بلافاصله جیغ بنفش حامیان بلند شده است. خونسرد باشید، این هنوز از نتایج سحر است. بزودی سریال گاندو ۳ نقش همدستان جاسوسان را آشکار خواهد کرد و در پایان دولت، دستگاه قضایی قاطعانه به سراغ شان خواهد رفت.» این نوشته با واکنشهای متعددی مواجه شد. عده زیادی پرسیده بودند که اگر چنین واقعیتی وجود دارد چرا دستگاه قضایی باید تا پایان دولت صبر کند؟ عباس عبدی نیز در واکنش به همین توئیت، نوشت: ««تلویزیون ندارم نمیدانم گاندو۱و۲ دقیقاً چیست. ولی میدانم که این توئیت دادرسی کشور را بیاعتبار میکند. چون در جامعه سالم اول دادرسی میکنند سپس از روی پرونده فیلم میسازند. اینجا اول فیلم میسازند بعد دادگاه باید مطابق آنحکم دهد! اگر دادگستری مستقل نباشد، جاسوسی آسیب رایجی میشود.»
بازارگرمی برای جاسوسسازی در تیم هستهای
اما حواشی این سریال به همین دست اظهارنظرها محدود نمیشد. بازارگرمی سازندگان این سریال برای قسمت ۵ آن هم یکی از حواشی آن بود. جایی که اعلام شد این قسمت به بحث حضور جاسوسان در تیم مذاکره کننده هستهای خواهد پرداخت. ساعاتی قبل از شروع این قسمت، رسانهها و خبرگزاریهای مخالف دولت اعلام کردند این بخش از سریال به دلیل فشار دولت به صدا و سیما با تأخیر پخش خواهد شد و قرار است بخشهایی از آن سانسور شود. خبری که به سرعت در رسانهها و فضای مجازی چرخید اما کمی بعد مشخص شد هیچ فشاری از سوی دولت در کار نبوده و تیم سازنده اعلام کردند «این حذفیات جمعبندی عوامل سریال بوده.»
اکنون در شرایطی که از یکسو انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم را در پیش داریم و از سوی دیگر کشور درگیر دور جدید مسائل هستهای و سیاست خارجی و تأثیر آن بر مسائل داخلی است، جدیترین سؤال این است که منفعت ساخت چنین دست برنامههایی توسط صدا و سیما برای چه کسانی خواهد بود؟ مضافاً اینکه پیام این نوع برنامهها به مردم و همچنین فضای بینالملل چیست؟ و از همه مهمتر، اگر در حساسترین وزارتخانه دولت و در چنین سطح عالی این تعداد جاسوس و فرد غیرقابل اعتماد «نفوذ» کردهاند چرا تاکنون کسی کاری نکرده؟ مضاف بر اینکه نگرانی از نامزدی احتمالی محمدجواد ظریف برای ۱۴۰۰ آیا بهانه و توجیه مناسبی برای این حجم از دروغبافی جناحی و زیر سؤال بردن مدیریت کشور است؟ البته که ظریف خود خطاب به گاندوسازان گفته که کاندیدا نمیشود و دوست دارد گاندوسازان اجازه دهند کارش را تا پایان دولت انجام دهد.
نظر شما