نکته مهم در این عملیات همزمانی آن با گفتگوهای دیپلماتیک در وین برای برداشتن تحریم ها و احیای مجدد برجام است.ارتباط معناداری میان حملات خرابکارانه علیه تاسیسات هسته ای و روند رو به پیشرفت مذاکرات مربوط به احیای برجام وجود دارد. لذا می توان پیش بینی کرد که هر زمان احتمال گشایشی در پرونده هسته ای ایران پیش بیاید احتمالا عملیات خرابکارانه ای علیه صنعت هسته ای به وقوع خواهد پیوست.
رژیم صهیونیستی از همان ابتدا مخالف هر نوع توافق غرب و به ویژه آمریکا با پرونده هسته ای ایران بود و لذا تمام تلاش خود را به کار بست تا مانع شکل گیری توافق هسته ای بین سال های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴ شود. هر چند در آن زمان اختلاف دیدگاه میان آمریکا و اروپا با اسراییل در خصوص نحوه کنترل توان هسته ای ایران مانع این هدف شد. پس از شکل گیری برجام نیز اسراییل تمام تلاش خود را معطوف به شکست آن کرد که با به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا، همسویی دیدگاه دو طرف با خروج آمریکا از برجام و بازگشت مجدد تحریم ها علیه ایران، برجام را به سوی اضمحلال هدایت کرد. اما صبر راهبردی ایران و تن ندادن به خواسته ترامپ از یک سو و رویدادهای مربوط به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و احتمال احیای برجام پس از روی کار آمدن بایدن مجددا باعث نگرانی اسراییل شد. رژیم صهیونیستی ناچار شد تا علاوه بر فشار به ساکنان جدید کاخ سفید علیه برجام، اقدامات تخریبی خود علیه ایران و تاسیسات هسته ای کشور را شدت بخشد. عملیات مختلف علیه برخی از مراکز در منطقه، حمله به کشتی ها، و ترور شخصیت های مرتبط با موضوعات هسته ای و موشکی از جمله این اقدامات بود که هر چند در گذشته نیز وجود داشت اما در طی یک سال اخیر شدت بیشتری گرفت. با ابتکارات صورت گرفته و تلاش برای احیای برجام و رفع تحریم ها در دو هفته اخیر و ابراز خوش بینی ها در این زمینه، حمله به کشتی ایرانی در دریای سرخ و بالاخره عملیات خرابکاری در سایت نطنز از جمله بارزترین اقدامات صهیونیست ها در این زمینه به شمار می رود.
هدف از این نوع حملات به ویژه عملیات اخیر در نطنز می تواند در موارد زیرخلاصه شود:
متوقف کردن یا به تاخیر انداختن در مسیر پیشرفت های هسته ای ایران، تحت فشار قرار دادن طرفداران حل و فصل مسالمت آمیز پرونده هسته ای ایران در آمریکا و انتقال این پیام به آنها که اگر هم آمریکا اقدام عملی انجام ندهد خود اسراییل مستقیما به اقدامات عملی علیه صنایع هسته ای ایران دست خواهد زد، تحت تاثیر قرار دادن مذاکرات احیای برجام یا کند کردن روند مذاکره و یا متوقف کردن آن به واسطه اقدام احتمالی ایران، کشاندن ایران به دام نشان دادن واکنش که قطعا باعث اخلال در احیای برجام خواهد شد و ضربه زدن به بخشی از توانمندی هسته ای کشور که ابزاری برای چانه زنی در مذاکرات است.
در خصوص نوع واکنش ایران به اقدامات خرابکارانه اسراییل علیه تاسیسات هسته ای کشور پاسخ های مختلفی داده شده است. برخی معتقدند ایران باید پاسخ قاطع و مشخصی بدهد تا زمینه برای اقدامات آتی اسراییل و سایر مخالفین سلب شود. برخی نیز معتقد به واکنش ها و اقدامات دیپلماتیک هستند. به نظر می رسد منطقی ترین اقدام مطابق منافع ملی کشور، بازی نکردن در زمین طرف مقابل است. روشن است که منافع صهیونیست ها از احیای مجدد برجام به خطر خواهد افتاد و لذا تلاش این رژیم آن است که ضمن ضربه زدن به تاسیسات هسته ای ایران، زمینه را برای واکنش های نظامی ایران فراهم کند تا زمینه احیای برجام از بین برود. همینطور ساده ترین هدف صهیونیست ها با توقف مذاکرات وین به راحتی و با کمترین هزینه محقق خواهد شد. بنابراین ضروری است که واکنش های متقابل ایران زمینه تحقق هدف صهیونیست ها را از بین ببرد. ضمن اینکه مباحث ملی و امنیت ملی نباید به عنوان حربه ای جناحی و انتخاباتی تلقی شده و برای مقاصد داخلی مورد استفاده قرار گیرد.
بنابراین اقدامات مخرب علیه تاسیسات هسته ای ایران، ترور شهید فخری زاده، حمله به کشتی های ایران، حمله به پایگاه های نظامی و مشتشاری ایران در عراق و سوریه عملا نشان دهنده ورود به فاز مقابله عملی علیه جمهوری اسلامی ایران است و می طلبد که اقدامات مناسبی با توجه به منافع و امنیت ملی در این خصوص اتخاذ و اجرا شود. به نظر می رسد مهمترین و فوری ترین اقدام، مقابله با اقدامات تخریبی و سایبری علیه سایت های هسته ای است.
نظر شما