۹ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۰۱
کد خبرنگار: 1367
کد خبر: 84310068
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

پروندهٔ خبری

پژوهشگر معارف اسلامی: نهج‌البلاغه تفسیر و تبیین آیات قرآن است

کاشان - ایرنا - پژوهشگر معارف اسلامی و مشاور پیشین معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور قرآنی گفت: نهج‌البلاغه تفسیر و تبیین آیه‌های قرآن با شباهت‌ در موضوع‌های زیادی از جمله حمد و ستایش خدا، خلقت انسان، تاریخ انبیاء، عبادت، دعا و مناجات است.

حسین علیزاده روز پنجشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: همانطور که صحیفه سجادیه را با حجم کوچک‌تر از نهج‌البلاغه به دلیل لطافت‌های عاطفی‌تر آن از جنبه مناجات و مطالب ذوقی دختر، خواهر یا فرزند دیگر قرآن می‌نامند، نهج‌البلاغه را نیز فرزند قرآن نام می‌برند.

وی با تاکید بر شباهت‌های بسیار زیاد ظاهری و باطنی قرآن و نهج‌البلاغه ادامه داد: شباهت‌های ظاهری حجم قرآن و نهج‌البلاغه نیز از جمله در حجم کمتر قرآن با چاپ‌های معمولی و متوسط و حجم بیشتر نهج‌البلاغه به طور تقریبی مساوی است.

پژوهشگر معارف اسلامی با اشاره به وجود ۴۵۰ کلمات قصار، ده‌ها نامه  و بیش از ۲۰۰ خطبه در کتاب شریف نهج‌البلاغه که حجم بیشتری نسبت به قرآن دارد، اظهار داشت: دلیل حجم بیشتر نهج‌البلاغه بیان شرح و تفسیر آیه‌های قرآنی است که در قرآن به اجمال، ایجاز و اشاره آمده و شرح و تفسیر آن بر عهده پیامبر (ص) و معصومان گذاشته شده است. 

علیزاده ساختار قران و نهج‌البلاغه را شبیه دانست و اضافه کرد: همان‌طور که قرآن سوره‌های کوتاه، متوسط و بلند دارد، نهج‌البلاغه نیز دارای خطبه‌ها کوتاه، متوسط و طولانی از جمله عهدنامه مالک اشتر به‌عنوان بلندترین نامه این کتاب شبیه به سوره‌های مطول(طولانی) قرآن است.

وی، کلمات قصار و تک‌جمله‌ای حضرت علی (ع) را نیز در نهج‌البلاغه شبیه سوره‌های کوتاه آخر قرآن برشمرد و افزود: قرآن و نهج‌البلاغه افزون بر شباهت در ساختار و حجم در محتوا نیز از جمله آغاز تمامی سوره‌ها با "بسم‌الله الرحمن الرحیم" به‌عنوان سنت رایج خدا و اهل بیت(ع) در آغاز کلام شبیه و در هر ۲ کتاب نام و اسامی خدا تکرار شده است.

صاحب تالیفات معارف اسلامی، دومین وجه مشترک قرآن و نهج‌البلاغه را بیان حمد و ستایش خداوند در آغاز برخی سوره‌های قرآن از جمله حمد و فاطر و بسیاری از خطبه‌های نهج‌البلاغه بیان کرد و گفت: آنگونه که برخی سوره‌های قرآن با حمد خدا به پایان رسیده، برخی نامه‌های امیرالمومنین(ع) نیز با ستایش و مدح خدواند پایان یافته است.

علیزاده، نمونه‌های ستایش خدواند در آیه ۳۹ «وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ» سوره ق مبنی بر ستایش پروردگار قبل از طلوع و غروب خورشید و آیه ۳۴ «وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ» سوره فاطر که فرموده سپاس مخصوص خدایی است که اندوه را از دل ما برد، تصریح کرد: مشابه مضمون این آیه‌ها در خطبه ۴۸ نهج‌البلاغه با این تعبیرها «الْحَمْدُ للهِ کُلَّمَا وَقَبَ (۱) لَیْلٌ وَغَسَقَ (۲)، وَالْحَمْدُ لِلّهِ کُلَّمَا لاَحَ نَجْمٌ وَخَفَقَ (۳» یعنی "ستایش مخصوص خدایی‌است هر زمان که شب فراگیر شود، ستایش مخصوص خداوندی است هر وقت که ستاره بدرخشد و پنهان شود" مشاهده می‌شود.

وی با اشاره به وجود نمونه‌های فراوان مشترکی بین قرآن و نهج‌البلاغه از جمله آیه ۱۱۵ «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا» سوره مومنون با موضوع بیهوده‌نبودن خلقت انسان و مضمون این آیه در خطبه ۸۵ نهج‌البلاغه اضافه کرد: شبیه مضمون آیه هفت «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ» سوره ابراهیم مبنی بر افزایش و نقصان نعمت‌ها با شکر و کفر نعمت نیز در حکمت ۱۳ نهج‌البلاغه با این بیان «إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلاَ تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ» بیان شده که امیرالمونین(ع) کم شکری و کم‌سپاسی را دلیل بافی نماندن و دور کردن نعمت ‌فرموده است.

به گفته علیزاده، نکته جالب حکمت ۱۳ نهج‌البلاغه در تفسیر آیه هفت سوره ابراهیم اینست که اگر شما نعمتی را کم و کوچک شکر کنید باقی ماندن آن برایتان از بین می‌رود و حتی امیرالمومنین(ع) در خطبه دوم «أَحْمَدُهُ اسْتِتْمَاماً لِنِعْمَتِهِ و ...» این کتاب گران سنگ، حمد و ستایش خدا را طلب کامل شدن نعمت برمی‌شمارد.

وی با بیان اینکه خداوند در قرآن به تکرار، اسلام را دین پذیرفته و پسندیده شده نزد خودش از جمله آیه ۱۹«إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ»سوره آل عمران، آیه ۸۵ «وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ» همین سوره یا آیه سه سوره مائده معروف به غدیر «الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دیناً» دانسته است، ادامه داد: شبیه همین مضمون‌ها که غیر اسلام دینی پذیرفته نیست در خطبه ۱۹۸ نهج‌البلاغه «ثُمَّ إِنَّ هَذَا الْإِسْلَامَ دِینُ اللَّهِ الَّذِی اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ وَ اصْطَنَعَهُ عَلَی عَیْنِهِ وَ أَصْفَاهُ خِیَرَةَ خَلْقِهِ وَ أَقَامَ دَعَائِمَهُ عَلَی مَحَبَّتِهِ،» و خطبه ۱۶۰«فَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ‌ دِیناً تَتَحَقَّقْ شِقْوَتُهُ وَ تَنْفَصِمْ عُرْوَتُهُ وَ تَعْظُمْ کَبْوَتُهُ وَ یَکُنْ مَآبُهُ إِلَی الْحُزْنِ الطَّوِیلِ وَ الْعَذَابِ الْوَبِیلِ» وارد شده است.

کارشناس امور قرآنی آمدن واژه فترت به معنی فتور، سستی، فاصله، انقطاع و جدایی را نمونه دیگر مشترک قرآن و نهج‌البلاغه برشمرد و گفت: خداوند در آیه ۱۹«یَا أَهْلَ الْکِتَابِ قَدْ جَاءَکُمْ رَسُولُنَا یُبَیِّنُ لَکُمْ عَلَیٰ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ…» سوره مائده زمان فترت ورود دین اسلام و آمدن پیغمبر اکرم به‌عنوان آخرین پیامبر بعد حضرت عیسی (ع) را با ۶۰۰ سال فاصله بیان می‌کند و امام علی(ع) نیز مثل همین واژه و مضمون را با عبارت «أَرْسَلَهُ عَلَی حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ و...» در خطبه ۸۹ و ۱۵۷ می‌فرماید.

علیزاده، دستور خداوند مبنی بر قیام و عبادت شبانه «قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا»و قرآن خواندن به شیوه ترتیل«أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا» به پیامبر(ص) در آیه‌های نخست و سوم سوره مزمل را نمونه دیگری از تشابهات قرآن و نهج‌البلاغه بیان و اضافه کرد: حضرت علی(ع) مثل همین عبارت را درباره صفات پرهیزکاران در خطبه ۱۹۳به نام متقین یا همّام «اَمَّا اللَّیْلُ فَصافُّونَ اَقْدامَهُمْ تالینَ لاِجْزاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهُ تَرْتیلاً،» می‌فرماید که "متقین شبها، همچنان برپای ایستاده‌اند تا جزء جزء کتاب خدا را بخوانند و آرام و با تأنّی و تدبّر می خوانند."

وی نمونه دیگر اشتراک‌های این ۲ کتاب را در موضوع مقدار و چگونگی رزق و روزی و فراخ و تنگ گرفتن آن بر بندگان خدا در آیه ۲۶«اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَیَقْدِرُ ۚ» سوره رعد و درجه‌های مختلف و تقسیم روزی در خلقت انسان‌ها در آیه ۳۲ «نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا» سوره زخرف عنوان کرد و گفت: همان‌طور که خداوند در این آیه‌ها یکسان نبودن مقدار روزی و تقسیم آن برای همه را وابسته به تلاش و آزمایش انسان‌ها در کمک به یکدیگر و زمان و مکان متفاوت می‌داند امیرالمومنین (ع) نیز این موضوع را در خطبه ۹۰ نهج‌البلاغه به این شکل «وَ قَدَّرَ الْأَرْزَاقَ فَکَثَّرَهَا وَ قَلَّلَهَا. وَ قَسَّمَهَا عَلَی الضِّیقِ وَ السَّعَهِ فَعَدَلَ فِیهَا» بیان می‌کند که "خداوند روزیِ مردم را مقدر فرمود و آن را برای برخی فراوان و برای بعضی دیگر اندک قرار داد، و ارزاق را بر مبنای تنگی و فراخی قسمت نمود، و در این تقسیم بندی عدالت به خرج داد."

استاد دانشگاه قم نمونه دیگری از اشتراک‌های قرآن و نهج‌البلاغه را آیه ۱۶۰ «مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلَا یُجْزَیٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ» سوره انعام درباره پاداش ۱۰ برابری یک حسنه و جزای یک برابری یک سیئه را با این مضمون «وَ لَمْ یُؤْیِسْکَ مِنَ الرَّحْمَةِ بَلْ جَعَلَ نُزُوعَکَ عَنِ الذَّنْبِ حَسَنَةً وَ حَسَبَ سَیِّئَتَکَ وَاحِدَةً وَ حَسَبَ حَسَنَتَکَ عَشْرا» در نامه ۳۱ خطاب به امام حسن(ع) یا یکی از فرزندانش اضافه کرد و گفت: امیرالمونین(ع) در این عبارت و در تفسیر آیه ۱۶۰ سوره انعام می فرماید که "از مهربانی و رحمت خویش ناامیدت نکرده است، بلکه توبه و دل برکندن از گناه را "کار نیک" شمرده و در حساب، گناهت را "یک" و کردار نیکت را "ده" نوشته است."

علیزاده نمونه دیگری اشتراک این کتاب به لحاظ محتوا را در بیان واژه شرک و کفر و نیامرزیده شدن این گناه در آیه‌های ۴۸ «إِنَّ اللهَ‌ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللهِ‌ فَقَدِ افْتَری إِثْماً عَظیماً »و  آیه ۱۱۶ «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ ۚ وَمَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِیدًا» سوره نسا تاکید کرد و گفت: امام علی(ع) نیز با استناد به همین آیه شرک و گناه نابخشودنی آن را در خطبه ۱۷۵ «فَأَمَّا الظُّلْمُ الَّذِی لَا یُغْفَرُ فَالشِّرْکُ بِاللَّهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَی إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ‏» بیان می‌فرماید.

صاحب تالیفات معارف اسلامی، مناجات انبیاء، تشویق به دعا و استجابت آنرا را از دیگر نمونه‌های مشابه قرآن و نهج‌البلاغه در آیه‌های متعدد قرآن از جمله در آیه ۳۳ «قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمّا یَدْعُونَنی إِلَیْهِ وَ إِلاّ تَصْرِفْ عَنّی کَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ...» سوره یوسف، آیه ۲۰۱ «رَبَّنَا آتِنَا فِی‏الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی‏الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» سوره بقره، آیه ۶۰ «وَقَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» و لطیف‌تر از آن آیه ۱۸۶ سوره بقره «وَإِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَإِنّی قَریبٌ»  برشمرد و افزود: این مضمون‌ها در خطبه ۸۹ «وَ مَنْ سَأَلَهُ أَعْطَاهُ وَ مَنْ أَقْرَضَهُ قَضَاهُ وَ مَنْ شَکَرَهُ جَزَاهُ عِبَادَ اللَّهِ» یا در همان نامه ۳۱ به امام حسن(ع) «وَ اعْلَمْ أَنَّ الَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قَدْ أَذِنَ لَکَ فِی الدُّعَاءِ وَ تَکَفَّلَ لَکَ بِالْإِجَابَةِ» بیان شده است که ما با دعا و نماز خواندن کار مهمی نکردیم بلکه این خدواند است که از سر لطف به ما اجازه مناجات، راز و نیاز و نیاش در قالب نماز و دعا عطا کرده و ضمانت و کفالت اجابت آن را کرده است یعنی نمی‌شود بنده دعا کند اما خداوند در استجابت را نگشاید.

علیزاده با اشاره به تفسیر نور معلم اخلاق و قرآن حجت‌الاسلام محسن قرائتی که به‌شیوه بسیار زیبا، مختصر و مفید هرکلمه آیه‌های قرآن در قالب‌نکته‌های کوتاه شبیه کلمات قصار تجزیه، تحلیل و آنالیز شده است، اظهار امیدواری کرد که همانند این اقدام و نمونه تفسیر نیز برای نهج البلاغه به‌ عنوان فرزند قرآن بیان و سخنان حضرت علی(ع) با کیفیت و روش استاد قرائتی در قالب نکات کلیدی و محوری زندگی تبیین شود.

شهرستان کاشان از ۲۱ مهر سال ۱۳۹۹ به مدت ۲ سال به عنوان نخستین پایتخت نهج‌البلاغه کشور نام‌گذاری شده است.

افزون بر ۵۰ نفر حافظ نهج‌البلاغه، یک هزار و ۲۰۰ نفر حافظ بخش‌هایی از این کتاب ارزشمند، ۲۰۰ نفر حافظ کل قرآن مجید و ۱۵ نفر حافظ کل صحیفه سجادیه در کاشان آموزش دیده‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha