در ادامه گزارش ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ روزنامه ایران آمده است: جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت نیز با حضور رئیس سازمان بورس به یک بسته حمایتی ۱۰بندی رسید که سه مورد آن از روز سهشنبه گذشته به اجرا در آمد. ۷ پیشنهاد دیگر نیز برای تصویب به جلسه سران سه قوه ارسال شد. جلسهای که برای دومین هفته متوالی لغو و برگزاری آن به این هفته موکول شد. تاکنون تخصیص یک درصد از صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار، رفع ممنوعیت نهادهای مالی بازار سرمایه دراستفاده از تسهیلات بانکی و اعطای اقامت ۵ ساله به اتباع خارجی که در بازارسرمایه ایران سرمایهگذاری کنند از مهمترین تصمیمات هفته گذشته بود.هر چند که به زعم برخی از فعالان بازار سرمایه این قبیل تصمیمات صرفاً در کوتاه مدت کارگشا است و برای عبور قطعی از مشکلات بورس باید بهدنبال حذف قوانین خودساخته مثل دامنه نوسان نامتقارن باشیم.با همه اینها روزهای پیش رو برای بورس ایران مهم و سرنوشت ساز است.
چشم ۵۰ میلیون سهامدار به بازاری است که در احاطه بستههای حمایتی و راهکارها و پیشنهادات قرار گرفته اما باید دید آیا بازار از این فضا متأثر میشود یا در بر همان پاشنه میچرخد؟ برای پاسخ به این پرسشها ما نیز در «ایران» با کارشناسان به گفتوگو نشستیم. بررسی وضعیت کنونی بازار سرمایه، مهمترین چالش پیش رو و اثربخشی جلسات برگزار شده از عمدهترین پرسشهایی است که با آنها در میان گذاشتیم.
کمبود نقدینگی بلای جان بازار
علی اسلامی بیدگلی کارشناس بازار سرمایه
بازار سرمایه در ایران دچار کمبود نقدینگی شده است. با این توضیح که در سال گذشته تعداد زیادی از مردم پولهایشان را وارد بازار سرمایه کردند و سهام دولتی و شرکتی یا سهام عدالت خریداری کردند. حال در شرایط کنونی وضعیت بازار منفی شده است و همین شرایط باعث شده تا بسیاری از سهامداران بخواهند سهمشان را بفروشند در حالی که پولی وجود ندارد که اینها خریداری شوند. این موضوع بدان معناست که ما با کمبود نقدینگی روبهرو هستیم. پس اگر فرض کنیم که دامنه نوسان هم باز شود بازهم در این شرایط نمیتواند مؤثر باشد.
نمونه آن سهام سیمانی بود که ۴۰ درصد افزایش قیمت داشت اما وقتی دامنه را باز کرد ۲۰ تا ۷۰ درصد کاهش قیمت داشت. یا اینکه الان شرکتی ۲۸ درصد رشد فروش داشته است اما بازگشایی آن را که اعلام میکنند یکدفعه ۴۰ درصد افت میکند که دلیل عمده آن را میتوان در کمبود نقدینگی دید.در واقع سرمایهها از دست مردم خارج شده و پولی نیست که خریداری کنند.حال با بررسی وضعیت کنونی بازار سرمایه باید گفت بزرگترین مشکل را باید در دو عامل جست و جو کرد.یکی کمبود نقدینگی و دیگری عدم امید به آینده است. برخی مدیران نسبت به بازار بیتفاوت شدهاند و نسبت به اتفاقات بورس عکسالعملی نشان نمیدهند. همچنین کشور در ماههای آینده انتخابات و جریان تغییر دولت را پیش رو دارد. علاوه برآن مسأله مذاکرات برجامی هم مشخص نیست چه آیندهای پیش رو دارد. در مجموع همه اینها باعث شده شرکتی که پارسال ۱۰۰ تومان سود میداده و سود قابل توجهی برای خودش باقی میماند اما همان شرکت الان دو برابر سود میدهد اما خودش از این مقدار سود بهرهای نمیبرد.
این موضوع نشان دهنده این است که امید از بازار گرفته شده است. ما در سال جهش تولید هم هستیم اما متأسفانه هیچ مصوبه یا کمکی به شرکتهای تولیدی انجام نشده است. معافیتهای مالیاتی و بالا بودن بهره بانکها هم به قوت خود باقیست.
در رابطه با جلسه پیش روی سران سه قوه که قرار بود هفته گذشته برگزار شود نیز باید گفت اثراین جلسه بر بورس هم بستگی به مصوبات آن دارد اما در حال حاضر صندوق ارزی میتواند بحرانها را مدیریت کند و معافیت مالیاتی میتواند کمک کننده باشد.نکته قابل توجه آنکه مسئولان حتی سهام پالایشیها را که در قالب پالایش یکم به مردم فروختند مورد حمایت قرار ندادند و مردم را رها کردند. در واقع شرکتی که دولت در سودآوری آن دخالت دارد باید مراقب مردم و ارزهایشان باشد.
دامنه نوسان به مثابه یک محدودیت بزرگ
سید مصطفی صفاری کارشناس بازار سرمایه
وضعیتی که در حال حاضر بازار سرمایه با آن روبهرو است ناشی از کاهش انتظارات تورمی و کاهش انتظارات ناشی از افت نرخ ارز و ارزش پول ملی است. بازار سرمایه در سال گذشته با حجم بالایی از منابع ورودی مواجه شده و عدم تکاپوی عرضه در مقابل تقاضا و متورم شدن قیمتها بواسطه هجوم سرمایهگذاران مبنی بر پوشش سرمایهگذاریهایشان در مقابل انتظارات است.
این اتفاقی بود که در سایر بازارهای کشور هم رخ داد مانند اتفاقی که در بازار کالاهای اساسی و در حوزه مسکن هم تکرار شد.البته به نظر میرسد امسال با کنترل بیشتر تورم مواجه باشیم و البته شرایط ناامن سال گذشته را تجربه نکنیم. همچنین با توجه به اینکه نرخ ارز هم به ثبات نسبی رسیده است و در برخی از آنها کارشناسان معتقد هستند که قیمتها ممکن است کمتر هم شود درنتیجه همان دسته از سرمایهگذاران تصمیم به نقد کردن داراییهایشان گرفتهاند. در نتیجه ما با شرکت قابل توجهی عرضه مواجه شدهایم که در مقابل آن تقاضای قابل توجهی وجود نداشته است و این خود روند کاهشی قیمت سهام را ایجاد میکند.
با این توضیحات وقتی به قیمتهای سهام مراجعه میکنیم به این نتیجه میرسیم که تقریباً یک وضعیت برعکس سال ۹۹ را تجربه میکنیم.در سال گذشته شاهد افزایش قابل توجه سهام بودهایم و بعضاً برخی شرکتها از ارزشهای واقعیشان هم فراتر رفتند تا اینکه در یک وضعیت برعکس قرار گرفتیم و اکنون بسیاری از شرکتها قیمتهای جاریشان کمتر از ارزشهای واقعی است. متأسفانه فرهنگسازی درستی در بازار سرمایه وجود ندارد. سرمایهگذاران عادی ما که با فرهنگ سرمایهگذاری آشنا نیستند با چنین اتفاقهایی متزلزل میشوند و بارها و بارها کارشناسان مختلف به مردم توصیه کردهاند که بهصورت غیر مستقیم وارد بازار شوند اما صدای کارشناسان رسا نبود بلکه باید سازمان بورس این اطلاعرسانی را برای مردم انجام میداد.
فلسفه وجودی دامنه نوسان نیز خود دچار نقد است بهدلیل اینکه بازار سرمایه عمق ندارد و همچنین ارکان بازار سرمایه تواناییهای مالی بسیاری ندارند متأسفانه محدودیت دامنه نوسان در این بازار وجود دارد و همین محدودیت دامنه نوسان یک محدودیت بزرگ برای بازار محسوب میشود.
نظر شما