این روزها برخی کاربران فضای مجازی، صحنه هایی از میتینگ های پرهیجان انتخابات ۹۶ را پخش کردند که دختران و پسران جوان، با شور و حال سرودی را همخوانی می کنند و با چهره های بانشاط، پرچم های رنگی و تصویر نامزد مورد علاقه خود را تکان می دهند. حالا اما در خرداد کرونایی ۱۴۰۰ از این خبرها نیست؛ نه از میتینگ، نه گردهمایی و جمع شدن هواداران نامزدها. حتی نصب پوسترها و بنرهای تبلیغاتی در خیابان ها و روی دیوارها برای انتخابات ریاست جمهوری بسیار کمتر از قبل اتفاق می افتد.
روش دیگری که در روزها و شب های پایانی مهلت تبلیغاتی به کار گرفته می شد، حضور هواداران نامزدها در میدانها و مناطق پرجمعیت شهرها برای تبلیغ رو در روی حضور در انتخابات و رای به نامزد مورد علاقهشان بود؛ موضوعی که ظاهرا کرونا آن را هم منتفی کرده است. اما به موازات کمرنگ شدن فضای حقیقی تبلیغات، صداوسیما و فضای مجازی سهم خود را در در اطلاع رسانی و شناساندن نامزد ها و رقابت های آنها افزایش داده اند.
روزهای پرکار صداوسیما برای شناساندن نامزدها
از شواهد این گونه بر میآید که این روزها، ۷ نامزد تاییدشده، بیشتر زمان خود را به حضور در شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی اختصاص دادهاند تا از تریبون های مختلفی که رسانه ملی در اختیارشان قرار داده، صدا و تصویر خود را به مخاطبان برسانند. علاوه بر برنامه های انفرادی، در چند انتخابات گذشته ریاست جمهوری، یکی از عوامل اصلی همراه شدن جامعه با انتخابات که تاثیر جدی در شناخته شدن نامزدها و عیارسنجی کاندیداهای برتر داشته، مناظرات زنده انتخاباتی بوده است؛ به ویژه که در این مناظرات نامزدها به نقد و پاسخ نقد یکدیگر و بعضا جدال لفظی پرداخته اند و دیدن مناظرات باعث شناخت تسلط نامزدها بر موضوعات، مقایسه آنها با هم و ارتقا یا افت محبوبیت آنها شده است.
امسال البته بر خلاف دوره گذشته که مناظرات از سه هفته قبل انتخابات در سه جمعه متوالی پخش می شد، مناظرات از ۱۵ خرداد، (۱۳ روز قبل از انتخابات) آغاز و به جای جمعه، در دیگر روزهای هفته پخش می شود؛ موضوعی که بر میزان بیننده مناظرات احتمالا تاثیر بگذارد.
فضای مجازی، یار و رقیب قدر رسانه ملی
تفاوت دیگر تبلیغات این دوره نسبت به گذشته، نقشآفرینی جدی فضای مجازی است؛ موضوعی که متاثر از افزایش استفاده از گوشی های هوشمند و رشد استفاده از اینترنت همراه حتی در شهرهای کوچک و روستاهاست. طبق اعلام سازمان تنظیم مقررات، تا پایان خرداد ماه ۹۹ بالغ بر ۷۸ میلیون نفر در ایران مشترک اینترنت شده اند. به نظر می رسد این عامل در کنار رشد جدی محبوبیت شبکه های اجتماعی از یک سو و گسترش نفوذ این شبکه ها در میان مردم، باعث شده صدا و سیما دیگر رسانه بیرقیب انتخابات این دوره نباشد؛ بلکه رقیبی جدی به نام فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را پیش روی خود دارد که به دلیل یکطرفه نبودن و امکان تعامل، به ویژه در قشر جوان و نخبه، محبوبیت بیشتری پیدا کرده است. در شرایطی که برخی مردم کمتر از تلویزیون استفاده می کنند، از تولیدات تلویزیون هم، مواردی پربیننده می شود که در شبکه های اجتماعی بازنشر شده و مورد توجه مخاطبان قرار می گیرد.
ماجرای مستندهای تلویزیونی نامزدها
این موضوع درباره نخستین مستند تلویزیونی پخش شده این دوره رخ داد؛ مستند قاضی زاده هاشمی در شبکه های اجتماعی بین مردم دست به دست چرخید و دیده شد. اما وقتی فیلم همتی، نامزد بعدی اجازه پخش از سیما نگرفت، او اعلام کرد مستندش را از شبکه های اجتماعی منتشر میکند. انتقاد از عدم پخش مستند نامزدها به همتی محدود نماند و محسن رضایی هم روز چهارشنبه گفت که به دلیل تنگنظری و اینکه درخواست حذف مصاحبهها با مردم را نپذیرفتهاند، اجازه پخش مستند انتخاباتی او داده نشده و در عوض فیلمش را ساعت ۲۰ در شبکههای اجتماعی منتشر میکند. البته ساعت ۲۰ چهارشنبه، فیلم رضایی پخش شد.
بالا رفتن سرعت اینترنت باعث شده حتی تلویزیونهای اینترنتی دیگری نیز به عرصه بیایند. به عنوان نمونه، اخیرا اعلام شد سعید جلیلی، کاندیدای سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری تلویزیون اینترنتی خود با عنوان «جهاد و جهش» را افتتاح کرده است. علاوه بر این تلویزیون اختصاصی، اکنون تلویزیونهای اینترنتی و سایتهای دیگری هستند که نامزدها می توانند از بستر آنها به صورت زنده با مردم و مخاطبان رسانه ها صحبت کنند.
از سایتهای اینترنتی تا شبکه های اجتماعی
سایتهای خبری و خبرگزاریها که ۲۰ سال قبل هم فعال بودند، اکنون ابزاری سنتی به شمار می روند که البته همچنان در تولید محتوا فعال هستند و نقشی جدی دارند. اما شبکه های اجتماعی با توجه به سهولت کارکرد و همچنین دو طرفه بودن آن، اکنون گوی سبقت از اکثر رسانه های قدیمی را ربوده و میلیون ها مخاطب را به خود جذب کرده است.
حاضران و غایبان توییتر و کلاب هاوس
در شبکه های اجتماعی، ۴ پلتفرم اینستاگرام، تلگرام، توییتر و کلاب هاوس، جدیترین ابزارهای تعامل کاندیداها با دیگران به شمار می رود. از میان ۷ کاندیدای این دوره، محسن رضایی، سعید جلیلی، علیرضا زاکانی، امیرحسین قاضی زاده هاشمی و محسن مهرعلیزاده، از گذشته در توییتر حضور داشتند و کمابیش فعال بودند. اما عبدالناصر همتی در روزهای اخیر و بعد از آغاز تبلیغات انتخاباتی حساب توییتر باز کرد. یکی دو روز بعد از همتی، ابراهیم رئیسی هم به توییتر پیوست و با این توییت همتی روبرو شد: «حال که آیت الله رئیسی بالاخره بعد از مدت ها در شبکههای اجتماعی اکانت رسمی ایجاد کردند، برای رفع تبعیض در دسترسی و رفع ظلم فیلترینگ، از ایشان در خواست میکنم از فردا صبح دستور رفع فیلتر توییتر را صادر کنند تا همه مردم از مطالب ایشان بهرهمند شوند.» البته توصیه به رفع فیلتر توییتر را، قبل از همتی سعید جلیلی هم مطرح کرده بود.
بازگشایی کانال حجت الاسلام رئیسی در تلگرام (بعد از چند سال توقف فعالیت بابت فیلتر شدن تلگرام) نیز خبرساز و باعث طرح مطالبه رفع فیلتر تلگرام شد. حالا قریب به اتفاق کاندیداها دارای کانال تلگرامی هستند و بعضا چندین کانال رسمی یا مربوط به هواداران دارند؛ موضوعی که درباره اینستاگرام نیز صادق است.
اما کلاب هاوس که از اوایل سال جدید در میان کاربران ایرانی شناخته شده و بتدریج مورد اقبال واقع شده، این ویژگی را دارد که مخاطبان می توانند با صراحت و به صورت زنده، نظر و پرسش خود را مطرح کنند و از شخصیتها پاسخ و واکنش بخواهند. پیش از اعلام نتایج احراز صلاحیتها، برخی کاندیداها همچون جهانگیری، لاریجانی، احمدی نژاد، آخوندی، دهقان و.. با حضور در این نرم افزار به پرسش مخاطبان پاسخ گفتند و جلسات آنان بعضا با حضور چند ده هزار شنونده، بسیار خبرساز شد.
اما از میان کاندیداهای تاییدشده، تنها عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده در این نرم افزار فعال شده و با مردم گفتوگو کرده اند. سعید جلیلی هم یک حساب کاربری در کلاب هاوس دارد اما در توضیح آن نوشته شده که توسط ادمین اداره می شود. همتی اولین بار قبل از جدی شدن فضای انتخابات با فعالان اقتصادی گفت وگوی داغی در این اپلیکیشن انجام داد و در روزهای اخیر نیز گفت وگوی دیگری داشت. مهرعلیزاده نیز چند شب قبل گفت وگویی در کلاب هاوس داشت اما دیگر نامزدها تاکنون از حضور در این فضا خودداری کرده اند.
شبکه های اجتماعی؛ گول زننده یا عامل پیروزی؟
برخی کارشناسان با توجه به این که تعداد فعالان شبکه های اجتماعی مثل توییتر و کلاب هاوس نسبت به کل جامعه زیاد نیست، تاثیر آنها را در رویدادهایی چون انتخابات ریاست جمهوری با ۵۹ میلیون حائز شرایط رای، ناچیز میدانند. واقعیت آن است که اثر شبکه های اجتماعی نخبگانی در همان فضاها نمی ماند و در دیگر فضاها هم بازنشر می شود. به عنوان نمونه، اکنون یکی از منابع ثابت اخبار خبرگزاری ها و سایت های خبری، تویتر نامزدهاست که از طریق آن مواضع خود را بیان کرده و گاه به ادعاها و مواضع رقبا نیز واکنش نشان می دهند.
چندی پیش ابوالفضل حاجیزادگان، پژوهشگر اجتماعی که پژوهش های متعددی درباره کارکرد و تاثیرات شبکههای اجتماعی داشته، در وبینار ایرنا با بیان اینکه «در انتخابات پیش رو رسانههای جدید، دست بالا را دارند و جریان سازترند»، تصریح کرد: البته معنای حرفم این نیست که الزاماً نقش تعیین کننده دارند و این طور هم نیست که رسانههای رسمی نتوانند مداخله ای انجام دهند.
این دانشجوی دکتری جامعه شناسی دانشگاه تهران توضیح داد: نباید تصور کنیم پلتفرمهای مختلف الزاما باید تاثیر مستقیم بر کاربران بگذارند. بخش زیادی از اثرگذاری، تاثیر واسطهمند است. ما با یک سازواره از بازیگران مختلف مواجهیم که با هم تاثیر و تاثر دارند. نمیشود گفت چون تنها ۲ درصد از مردم ایران در توییتر عضوند، تاثیر آن تنها بر دو درصد مردم است. توییتر بر بخش نخبه جامعه اثر گذاشته و باعث جریان سازی میشود و بعد به اینستاگرام و تلگرام سرازیر میشود. کلابهاوس هم همین طور است و مشابه توییتر، نوع دیگری از جریان سازی در آن رخ میدهد. یعنی میتوان گفت مبداء جریان سازی در توییتر و کلابهاوس است و بعد، تاثیر خود را در اینستاگرام و تلگرام و حتی رسانههای رسمی میگذارد و البته رسانههای رسمی میتوانند خودشان هم به موازات این مسیر شبکههای آنلاین اجتماعی، جریان ساز باشند.
با این حال، آنچه می تواند زمینه سوء برداشت شود، یکی دانستن شرایط فضای واقعی جامعه با جو فضای مجازی است. این موضوع، پاسخ این سوال را هم در خود دارد که چرا برخلاف فضای توئیتر و کلابهاوس، مشارکت قطعی در انتخابات ریاستجمهوری همچنان نزولی است؟
بر اساس آخرین نظرسنجی ایسپا، مشارکت قطعی در انتخابات به ۳۴.۱ درصد رسیده است و این برخلاف مشاهدات برخی کاربران فضای مجازی در توئیتر و کلابهاوس است که در روزهای اخیر فضای مشارکت در انتخابات به نفع یکی از نامزدها تقویت شده است.
به گفته محمد رهبری، پژوهشگر شبکههای اجتماعی، این کاربران در اتاق پژواک خود گرفتار هستند و به اشتباه، مشاهدات محدود خود از تایملاین توییتر و اتاقهای کوچک کلابهاوسی را به کل جامعه ایران تعمیم میدهند. البته اگر بخواهیم فضای آن مناطق را از روی شبکههای اجتماعی ارزیابی کنیم، شاید تحلیل بیگدیتای اینستاگرام معیار مناسبتری باشد که دادههای اولیه از این شبکه اجتماعی نشان میدهد که فضای آنجا هنوز انتخاباتی نشده است.
در مجموع هرچه فضای تبلیغات انتخاباتی، چه در صداو سیما و چه شبکه های اجتماعی، دوسویه و تعاملی تر باشد، بهتر می توان مردم را به حضور در انتخابات و حمایت از نامزدها اقناع کرد؛ امری که به نظر میرسد نامزدها، همراهان و مشاورانشان و فعالان رسانه ای باید آن را تقویت کنند.
نظر شما