چگونه یمن به عنوان وزنه ای تاثیرگذار وارد معادله قدس و قضیه فلسطین شد در حالی که هنوز مشغول دفع تجاوزگری ائتلاف سعودی است؟
بیایید چند هفته ای به گذشته بازگردیم؛ به برگزاری روز جهانی قدس در شهرهای یمن؛ پرچم های فلسطین و یمن در کنار هم و این شعارها: «به حامیان عادی‌سازی بگویید که مسئله ما نابود نخواهد شد»، «سازشکاران همپیمان تجاوزکاران»، «اسرائیل سرطان است و آمریکا شیطان»، «قاتل ملت فلسطین قاتل یمنی‌هاست»، «متجاوزان در یمن همان دشمنان قدس و غزه هستند»، «به سازشکاران بگویید که مسجد الاقصای ما فروشی نیست».
ادبیات ضد سازشکاری در این شعارها آشکار است. بیهوده نیست که جنگنده‌های ائتلاف سعودی به تجمع مردمی روز جهانی قدس در استان مأرب یمن، حمله کردند؛ حمله ای که در آن ده ها غیر نظامی کشته و یا زخمی شدند.
به همین علت هم بود که الحوثی به صراحت گفت که «در نبرد سیف القدس (شمشیر قدس) رسانه‌های سعودی و اماراتی علیه مقاومت شروع به تقلا کردند تا از ارزش پیروزی‌هایش بکاهند و این رسانه‌ها در موضع ضد مقاومت فلسطین ظاهر شدند و گویی که تابع دشمن اسرائیلی هستند.»
از این هم قدیمی تر؛ جایی که درد جراحت محله الشیخ جراح در قدس را گویا یمنی های تحت محاصره و آواره سازی و تجاوزگری و اشغال، بیش از همه لمس کردند.
همان زمان عبدالملک الحوثی اعلام کرد که یمن آماده است به مقاومت فلسطینی «کمک نظامی» کند.
بی راه نیست که « طالب الحسنی» نویسنده و تحلیل گر یمنی این موضع یمنی ها از زبان عبدالملک الحوثی را «تحول منطقه ای جدیدی» می نامد که «مرهون تحولات بزرگ دیگر در اراضی اشغالی فلسطینی ها و تحولی نظامی، سیاسی و اجتماعی در چارچوب معادله جنگ و کشکمش موجودیتی با رژیم اشغالگر قدس است.»
الحسنی این موضع را نقطه اطلاق یمن برای آزادسازی قدس از معبر شیخ جراح می داند اما این همه داستان نیست. باز هم به عقب تر بر می گردیم؛ به ماه های آغازین سال جاری میلادی (نهم مارس ۲۰۲۱) زمانی که نمایشگاه «فرمانده شهید حسین بدرالدین الحوثی» در یمن افتتاح شد و از موشک های بالستیک یمنی ها بعضا با برد ۲ هزار کیلومتر و مشخصا موشک «قدس ۲» و نیز پهپادهای متعدد از جمله پرنده ای با برد ۲ هزار و ۵۰۰ کیلومتر رونمایی شد. نیروهای مسلح یمنی همان زمان در بیانیه ای اعلام کردند که سیستم های پیشرفته ای دارند و این یعنی «دست یمن از حیث نظامی به رژیم صهیونیستی می رسد.»
تحلیل گران بر این باورند که یمنی ها عملا به این دستاورد نیاز داشتند، زیرا انتقال معرکه به داخل اسرائیل، تاثیر عمیقی در جنگ با ائتلاف سعودی داشت تا سعودی ها را وادار به توقف تجاوز علیه یمن کنند. ناظران امر می دانند که حتی انتقال جنگ از داخل یمن به خاک عربستان و غیر آن نیز، تقویت حمایت مردمی یمنی ها از نیروهای مقاومت یمنی را در پی داشته، زیرا این به انصارالله، ارتش و کمیته های مردمی و اساسا صنعاء اعتبار زیادی در افکار عمومی خواهد داد. حالا دیگر برای مردم مسجل شده که نیروهای مقاومت ملی یمن تنها نیروهای قابل اتکا علیه دخالت خارجی با اجرای سعودی و حمایت آمریکا هستند.
پیش از آن، اقدام عبدالملک الحوثی برای تبادل اسرا با سعودی ها نکته عمیقی در بطن خود داشت؛ نکته ای که فلسطینی ها و به شکل خاص، حماس را در غزه هدفگذاری کرد. الحوثی خواستار مبادله خلبان و ۴ افسر سعودی با تعدادی از اسرای مقاومت شده بود اما نه از همه طیف ها. آنچه تحسین فلسطینی ها را در پی داشت نگاه الحوثی به عمق راهبردی یمن یعنی فلسطین بود. او از عربستان خواست تعدادی از اسرای جنبش حماس که متهم به تروریسم و از جانب عربستان بازداشت شده بودند را آزاد کند؛ نه از همه گروه ها بلکه فقط از حماس.
عبدالستار قاسم تحلیل گر فلسطینی با تقدیر از این اقدام الحوثی به شماتت عربستان و سازشکاران عرب با این عبارت ها پرداخت که «ملتی در محاصره و زیر آتش تجاوز، این چنین برای آرمان فلسطین دل می سوزاند، اما شما سازشکاران عرب، به ما فلسطینی ها پشت کردید.»
تحلیل گر فلسطینی چنین ادامه داد: «کسانی هستند که می گویند نیروهای انصارالله نفسشان به ایران گره خورده است و اگر ایرانی ها نباشند، آنها نمی توانند به جنگ ادامه دهند. من می گویم احتمال دارد ایران کمک فناورانه و علمی به انصارالله بدهد و این اصلا ننگ نیست. ننگ آن است که ۷۵ سال دوست آمریکا باشی و نتوانی حتی یک قبیله یمنی را شکست بدهی. ننگ این است که میلیاردها دلار اسلحه بخری اما نتوانی در میدان نبرد آن را به کار بگیری.»
نظر شما