مناظره‌های بی‌رمق در روزهای سرنوشت‌ساز انتخابات

تهران- ایرنا- در حالی که انتخابات ۱۴۰۰ روزهای سرنوشت‌ساز خود را سپری می‌کند و هر موضوعی در این روزها می‌تواند همه چیز را به نفع دیگری تغییر دهد اما مناظره‌های برگزار شده نشان می‌دهد که نامزدها نتوانسته‌اند، رضایت خاطر مردم را جلب کنند.

هفته پایانی مهمترین رقابت سیاسی کشور در ۱۴۰۰ است؛ رقابتی که تعیین می کند، کدام شخص و حزب سیاسی می تواند سکان هدایت کشور را برای چهار سال در دست بگیرد.  بررسی روزنامه‌ها، تارنماها و خبرگزاری‌های داخلی نشان می‌دهد که رسانه‌های داخلی به بررسی جنبه های مختلف این اتفاق مهم پرداخته اند.

مهمترین محورهای انتخاباتی از نگاه رسانه‌های اعتدالی، اصلاح‌طلب و اصولگرا

بررسی رسانه های نشان می دهد که مهمترین مساله آنها مناظره های انتخاباتی بوده است. در همین خصوص رسانه های اصلاح طلب نیم نگاهی هم به پوششی بودن برخی از نامزدها داشتند که روزنامه شرق با تیترهای «رقبا می مانند یا می روند؟» و «نامزدهای انحرافی» طرح مساله کرده است و همدلی هم مطلبی را با عنوان «انتخابات و دوگانه رئیسی - همتی» انتشار داده است. اما رسانه های اصلاح طلب از مناظره ها هم دور نبوده اند. در همین ارتباط روزنامه آفتاب یزد یادداشتی با عنوان «نزاع و مناظره» منتشر کرده است. آرمان ملی در گفت و گویی با صادق زیباکلام نوشته است که مناظره‌ها برای «کوبیدن دولت» و «مشارکت حداقلی» است. همین روزنامه در خصوص مناظره ها هم یادداشتی با تیتر «عجایب انتخابات و سوالاتی که بی‌جواب ماند» منتشر کرده است. رسانه های اعتدالی همچون ایران گزارشی در مورد یادداشتی علی ربیعی با عنوان «همه برای ایران» منتشر کرده است و خبرآنلاین در گفت و گو با محمد نعیمی پور به افشای نقش زاکانی در مناظرات پرداخته است. اما رسانه های اصولگرا در عین اینکه به مناظره ها اشکال گرفته اند اما حمایت خود را از نامزدهای خاصی نشان داده اند. روزنامه جوان در مورد مناظره ها با تیتر «این مناظره های پر اشکال» منتشر می کند و روزنامه رسالت می نویسد که اتهام‌زنی در مناظره‌ها، موجب کاهش مشارکت مردم می‌شود و صبح نو در گزارشی با عنوان «خروج از سایه» به حمایت از سعید جلیلی می پردازد.

رسانه‌های اصلاح‌طلب

رقبا می‌مانند یا می‌روند؟

روزنامه شرق در گزارشی می نویسد: بازی در اردوگاه اصولگرایان چگونه در حال رقم‌خوردن است؟ آیا طراحی مشخصی ‌در این جریان در حال اجراست یا ماجرای سال ۸۴ و شکست شورای هماهنگی نیروهای انقلاب برای اصولگرایان در حال تکرار و فرمان از دست خارج شده است؟

*سه نامزد معروف به پوششی قصد دارند تا آخر رقابت‌ها باقی بمانند یا قرار است جای پوششی‌ها تغییر کند؟ جلیلی و دیگران به نفع رئیسی کنار می‌روند یا رئیسی و دیگران به نفع جلیلی؟

*آیا مصداق دولت جوان انقلابی همان قاضی‌زاده‌هاشمی است؟ آیا رئیسی با هدف تهییج مردم و تجمیع آرا و اجماع‌سازی به میدان آمده و در بزنگاه قرار است با انصراف از رقابت‌ها به نفع نامزدی که در نظرسنجی‌ها روند صعودی طی کرده، کنار رفته و عطای قوه مجریه را به لقایش بخشیده و در مسند قوه قضا خواهد ماند؟

*یا شاید هم برعکس، اصولگرایان آن‌قدر از پیروزی رئیسی و فاصله‌اش حتی با سه نامزد همسو، مطمئن هستند که حتی نیاز به کناررفتن پوششی‌ها هم نمی‌بینند؟ اتکای آنها هم به نظرسنجی‌هاست.

*بااین‌حال اخبار در این اردوگاه یک هفته مانده به موعد برگزاری انتخابات ۱۴۰۰ آن‌قدر ضدونقیض و غیرمطمئن است که به نظر می‌رسد نگرانی‌هایی را هم در خود بدنه این جریان به وجود آورده است.

*تا این لحظه اخباری از احتمال کناره‌گیری زاکانی و جلیلی و حتی خود رئیسی منتشر و بعد هم تکذیب می‌شود.

*تنها نامزدی که تاکنون خبری ایجابی و سلبی درباره کناره‌گیری‌اش منتشر نشده، قاضی‌زاده‌هاشمی است؛ آن‌هم درحالی‌که برخی نظرسنجی‌ها حاکی از روند افزایش میزان اقبال به او بعد از دو مناظره بوده است.

*اما در اقدامی عجیب زهرا شیخی‌مبارکه، رئیس ستاد انتخاباتی سیدامیرحسین قاضی‌زاده‌هاشمی در توییتر به سیدابراهیم رئیسی پیشنهاد داده به نفع سعید جلیلی کنار برود!
*حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه گفته: طبعا خردشدن آرا یکی از نگرانی‌های جدی جریان اصولگرا در این انتخابات است و چون مثل دوره قبل رقیب جدی وجود ندارد، ممکن است این خردشدن آرا چندان موجب کاهش آرا نشود.  

*ترقی درباره احتمال کناررفتن سعید جلیلی به نفع سیدابراهیم رئیسی هم گفته: فعلا هیچ نشانه‌ای از هیچ‌کدام از نامزدها در این زمینه که به نفع کسی کنار بروند، بروز داده نشده است. سعید جلیلی نیز بنا ندارد از انتخابات کناره‌گیری کند و در صحبت‌های اخیر او نقطه‌نظری دال بر اینکه بخواهد کناره‌گیری کند، ندیده‌ام.

نامزدهای انحرافی

روزنامه شرق در یادداشتی به قلم احمد غلامی سردبیر می آورد: در تصمیم شورای نگهبان و احراز نامزدهای واجد شرایط برای انتخابات ریاست‌جمهوری و رد صلاحیت دیگر نامزدها، اتفاق تازه‌ای نیفتاده است.

*شورای نگهبان در مقاطع حساس بیش از هر زمان دیگر در احراز صلاحیت نامزدها سخت‌گیری کرده است، خاصه در شرایط کنونی که فضای مساعد انتخاباتی آرام و بدون آنتاگونیسم (قطبی‌سازی) است، چراکه شرایط اجتماعی ایران حساس است و تاب و توان مناقشات و مجادله‌های سیاسی را ندارد؛ مجادله‌هایی که به شکاف‌های اجتماعی می‌انجامد.

*اگر بخواهیم وضعیت کنونی را به تعبیر محمدرضا تاجیک، یکی از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب تبیین کنیم، باید بگوییم که فاصله معرفتی عمیقی بین نهادهای رسمی و نهادهای انتخابی و مردم به وجود آمده است.

*این فاصله معرفتی به گونه‌ای است که به نظر می‌رسد احزاب اصلاح‌طلب حاضر نیستند همچون گذشته با نامزدی تقلیل‌یافته از سوی شورای نگهبان، مردم را برای مشارکت حداکثری به پای صندوق‌های رأی فرابخوانند.

* در این میان به‌جز کارگزاران سازندگی، دیگر جریان‌های اصلاح‌طلب مایل به حمایت نامزدی نیستند که برخاسته از اراده آنان نباشد.

*این موقعیتِ اصلاح‌طلبان، خواسته یا ناخواسته آنان را در وضعیت تازه‌ای قرار داده است. وضعیتی که شاید بتواند فاصله معرفتی آن را با جامعه و گسست‌شان با مردم را پُر کند.

*آنچه این روزها، فارغ از انتخابات و حضور یا عدم حضور مردم در انتخابات اهمیت دارد، رابطه سیاست و زیبایی‌شناسی است که دچار مساله شده است.

*اگر شورای نگهبان به هر دلیلی تمایل به احراز صلاحیت نامزدهایی ندارد که قدرت همه مردم باشد، دلیلی وجود ندارد جناح‌های سیاسی اصلاح‌طلب از نامزدهایی حمایت کنند که نماینده قدرت واقعی مردم نیستند.

نزاع و مناظره

روزنامه آفتاب یزد در یادداشتی به قلم جعفر بای آورد: نامزدهای سیزدهمین دوره ریاست جمهوری که عصاره برگزیده ملت هستند با این شیوه مناظره نشان دادند که اولا سنجش دقیقی از ملت صورت پذیرفته نشده است و ثانیا عزیزانی که انتخاب شده‌اند واقعا در قد و قواره ریاست جمهوری نمی‌توانند باشند.

*نحوه گفت وگوی کاندیداها نمایش مثبتی از اخلاق مداری را نتوانست نشان دهد. فضای مناظره میدان تاخت و تاز نامزدهای انتخاباتی نیست.

*اینگونه نسبت به یکدیگر بی‌رحم بودن مقابل دیدگاه مردم اصلا درست نبود.

*مردم از وضع موجود به اندازه کافی عصبانی هستند و انتظار داشتند که منتخبین با گفتگوها و ارائه طرح و برنامه مرهمی بر زخم دل مردم باشند نه آنکه زخم دلشان را بخراشند.

 *این نوع مناظره‌ها دور ازشان نامزدها و ملت ایران است. برخی به اشتباه تصور می‌کنند اینگونه سخن گفتن در راستای ذائقه مردم است و می‌توانند با جلب توجه رای مردم را کسب کنند.

*مردم به اندازه کافی روزانه شاهد انواع و اقسام تنش‌ها و درگیری‌ها در جامعه هستند. دیگر مردم نباید در مناظرات تبلیغاتی نیز شاهد نزاع‌ها و خشونت‌ها باشند.

*متاسفانه مناظره‌ها به درگیری و جنگ تبدیل شده است. چرا نامزدها نتوانسته‌اند بدیهیات انتظارات مردم را برآورده سازند.

انتخابات و دوگانه رئیسی - همتی

روزنامه همدلی در یادداشتی به قلم صلاح‌الدین هرسنی کارشناس علوم سیاسی می نویسد: اگر چه در کارآمدی هریک از نامزدهای انتخاباتی بابت اداره صحیح و منطقی کشور بر مبنای اصول کشورهای توسعه‌یافته و در نتیجه خارج کردن کشور از وضعیت موجود تردیدها و شبهاتی وجود دارد، اما منطق برخی از گمانه‌ها ما را باید این‌گونه راهنما باشد که ما نخواهیم گذشته را تکرار کنیم و در انتخاب‌های خود دچار خطا و لغزش شویم.

*فراموش نکنیم که دود انتخاب‌های نادرست به چشم همه مردم خواهد رفت و افسوس و حسرت اساسا راه به جایی نخواهد برد.

*حال در تحلیل و بررسی شرایط و وضعیت حاضر، منطق برخی از گمانه‌ها دلالت بر آن دارند که انتخابات پیش‌رو قبل از آنکه متاثر از دوگانه رئیسی- رضایی باشد، بیشتر متاثر از دوگانه رئیسی – همتی است.

*از آنجایی‌که برخی از مردم با توجه به برخی شواهد و قراین یک نفر را پیشاپیش برنده انتخابات دانسته‌اند، این سوالات خود را نشان می‌دهد که آیا برنامه‌های او به همراه کابینه‌ای که قرار است عهده‌دار امور ریاست جمهوری در پاستور شود، می‌تواند گشایش‌های مورد انتظار جامعه را فراهم کند یا آنکه اتفاقات دیگری قرار است برای جامعه رقم بخورد؟

*کسانی که به آمدن رئیسی دل خوش کرده‌اند تا بلکه مشکلات کشور در طی یک دوره چهار یا هشت ساله حل شود، پای استدلال‌شان چوبین است و صد البته که سخت بی‌تمکین.

*این ادعا به جهت بینش سیاسی و نحوه قرائت و خوانش اصول‌گرایان نسبت به امر سیاست مایه می‌گیرد.

همه اصلاح طلب هستند

روزنامه ابتکار در یادداشتی به قلم محمد علی وکیلی می آورد: تا کنون دو مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده و البته شوری نیانگیخته است.

*می‌توان گفت این مناظرات تاکنون نتوانسته تاثیری بر میزان مشارکت داشته باشد. اما نکته مهمی که در این مناظرات به روشنی می‌درخشد، سخنان اصلاح‌طلبانه همه نامزدها است.

*هیچ نامزدی علیه هیچ مطالبه اصلاح‌طلبانه سخن نمی‌گوید. نمی‌توان گفت همه این‌ها دارای نفاق هستند.

*این قدرت واقعیت است که همه را به زانو درمی‌آورد. سال‌هاست که این مساله را مطرح می‌کنم که چرا همه رئیس جمهورها راست می‌آیند اما چپ خارج می‌شوند؟

*یعنی سوپر اصولگرا هم وارد اجرا شود، النهایه یک اصلاح‌طلب خارج می‌شود. اصلاح‌طلبی، ضرورت جهانِ واقعی امروز است.

*از این روی، مواجهه با واقعیت، اصلاح‌طلب ساز است. مهم نیست که تابلو عوض شود، مهم این است که مطالبات اصلاح‌طلبانه در صدر بنشیند.
*لذا معتقدم تا زمانی که صندوق رای حضور دارد، اصلاحات زنده است.

*قدرت اعجاز صندوق رای، هر محافظه کاری را اصلاح‌طلب می‌کند. تا زمانی که امکان مشارکت حداقلی مردم در ساخت قدرت وجود دارد، اصلاح طلبان قابل حذف نیستند.

مناظره‌ها برای «کوبیدن دولت» و «مشارکت حداقلی» است

روزنامه آرمان ملی در گفت و گو با صادق زیباکلام استاد دانشگاه نوشت: نگاهی که کاندیداهایی در انتخابات شرکت دارند که زمینه‌ساز دوقطبی نیستند و مشارکت بالای مردم را فراهم نمی‌کنند به صورت طبیعی نیز مناظره‌ها در همان سطح قرار می‌گیرد.

*با این وجود معتقدم صداوسیما می‌توانست به صورت جدی‌تری به مناظره‌ها نگاه کند و اعتبار بیشتری به آن بدهد.

*این درحالی است که زحمت این کار را به خود نداده‌ است. سوالاتی که در مناظره‌ها پرسیده می‌شود کلیشه‌ای و سطح پایین است و پاسخ‌های آنها از قبل مشخص است.

*به نظر می‌رسد انگیزه اصلی صداوسیما در ارائه پرسش‌ها به شکلی است که از هر کدام از کاندیداها سوالی مانند وضعیت نظام بانکی پرسیده شود، از این وضعیت انتقاد می‌کند و خواستار اصلاح ساختارهای نظام بانکی خواهد شد.

*این وضعیت در زمینه‌های فرهنگی، آموزش و پرورش، صادرات و واردات نیز به همین صورت است.

*ذات پرسش‌ها به شکلی است که باید به دولت انتقاد کرد که این کار را کردند و باید دولت را می‌کوبیدند که این کار را هم انجام داده‌اند.

*به نظر می‌رسد ظاهرا این موضوع برای صداوسیما نسبت به میزان مشارکت مردم در انتخابات از اهمیت بیشتری برخوردار بوده است.

عجایب انتخابات و سوالاتی که بی‌جواب ماند

روزنامه آرمان ملی در یادداشتی به قلم محمدتقی فاضل‌میبدی پژوهشگر و محقق حوزه علمیه قم آورد: سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری از چند جهت انتخابات عجیب و غریبی است.

*نخست اینکه نهاد نظارتی به‌گونه‌ای توی ذوق همه زد اگر عده‌ای بنا داشتند پای صندوق‌های رای بروند، با حذفیاتی که اعمال کرد، مایوس شدند.

*افرادی که نه طرفدار اصولگرای جبهه پایداری و نه اصلاح‌طلب افراطی و در این میانه مثلا می‌خواستند به علی‌لاریجانی رای دهند که جمعیت کمی هم نبودند یا آن عده که می‌خواستند به احمدی‌نژاد یا جهانگیری رای دهند و حالا در جمعیت مشارکت‌کنندگان قابل رویت نیستند.

*درحقیقت کثیری از مردم احساس می‌کنند به کسانی که می‌خواستند رای دهند الان در صحنه نیستند.

*دوم، سخنگوی شورای نگهبان در سخنانی به اینکه مشارکت حداقلی زیانی به مشروعیت وارد نمی‌کند، اشاره کرد.

*سوم، حرکتی است که شروع شده و به کمرنگ شدن جمهوریت و آرای مردم به‌طور تدریج بینجامد.

* نکته چهارم برای اولین‌بار دوره است که اصلاح‌طلبان رسما اعلام می‌کنند ما کاندیدا نداریم.

*اصلاح‌طلبان که متشکل از احزاب زیادی هستند، رویکرد و نگاهی که به مسایل کشور دارند با اصولگراها متفاوت است لذا از میان کاندیداهای موجود هیچ‌کس را کاندیدای خود نیافتند و البته انتخابات را تحریم هم نکردند تا هرکس به هر کاندیدایی می‌خواهد رای دهد.

حزب اعتدال و توسعه از نامزدی حمایت نخواهد کرد

خبرگزاری ایلنا گفت و گویی با محمود واعظی عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه انجام می دهد و به نقل از وی می آورد: ما در حزب اعتدال و توسعه تا امروز فرصت نکرده‌ایم که به مصادیق این چنینی در امر انتخابات ورود کنیم.

*جلساتی هم که در شورای مرکزی برگزار کردیم تماماً درباره تشویق مردم برای حضور در انتخابات، مشارکت حداکثری و این که باید یک انتخابات خوب و  پر شور داشته‌ باشیم بوده است و روی همه این موارد هم توافقات لازم انجام شد.

 *اما این‌که از یک کاندیدا حمایت کنیم یا خیر نتوانستیم تصمیم بگیریم و گفتیم، اعضای حزب خودشان بروند به فردی که فکر می‌کنند مناسب است، رأی بدهند.

*واعظی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا حزب اعتدال و توسعه با دو نامزد اصلاح‌طلب این دوره از انتخابات؛ عبدالناصر همتی و محسن مهرعلیزاده جلسه‌ای داشته است یا خیر گفت: جلسه‌ای با این دونامزد نداشتیم چرا که همه این افراد را می‌شناسیم و جدید نیستند.

شعار کاندیداها در محافل تخصصی هم پذیرش داشته باشد

خبرگزاری ایسنا گفت و گویی با جعفر قادری عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس انجام داد و به نقل از وی آورد: طرح شعارها و وعده‌های مختلف اقتصادی از سوی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری تا حدی به نگاه و دیدگاه های افراد برمی‌گردد.

*اگر کاندیداها نگاهشان به ظرفیت‌های داخلی باشد و چشم به حمایت و همراهی غرب نداشته باشند شعارهای آنها می‌تواند جنبه اجرایی و عملی داشته باشد ولی اگر افردی که این شعارها را مطرح می کنند تخم مرغ های خود را در سبد غرب بگذارند معلوم نیست که شعارهایشان اجرایی می‌شود یا نه و آن وقت تحقق این وعده‌ها منوط به روابط ما با کشورهای دیگر خواهد بود.

*اگر کاندیداها روی ظرفیت، توانمندی داخلی، ارتباط با کشورهای همسایه و بلوک شرق متمرکز شوند، این امکان فراهم می‌شود که بتوانند به تعهداتشان عمل کنند.

*شعارهای کاندیداها درباره افزایش مبلغ یارانه نقدی بستگی به این دارد که آیا می‌خواهند یارانه دهک‌های بالا را حذف کنند یا نه.

*نامزدها معمولاً به حذف یارانه دهک‌های بالا اشاره نمی‌کنند اما اگر برنامه شان این باشد می‌توانند پرداختی به دهک‌های پایین را افزایش دهند، همچنان که ما در تبصره ۱۴ قانون بودجه امسال هم بخشی از یارانه ها را جمع آوری می کنیم.

*من فکر می‌کنم نامزدها باید به گونه‌ای شعار بدهند که در محافل تخصصی هم پذیرش داشته باشند نه اینکه صرفاً برای عوام شعار بدهند.

*ممکن است عوام بدون تحقیق و بررسی وعده و شعاری را بپسندند ولی به محض اینکه این موضوع در محافل علمی بررسی و رد شود آرایی که قبلاً جذب شده هم ریزش خواهد داشت، لذا کاندیداها حتماً مقبولیت شعارها بین نیروهای تحصیلکرده و متخصص را مورد توجه قرار دهند.

رسانه‌های اعتدالی

همه برای ایران

روزنامه ایران نوشت: علی ربیعی، دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس‌جمهوری و سخنگوی دولت از انتخابات ۱۴۰۰ می گوید.
*سخنگوی دولت ابراز امیدواری کرد همه کسانی که به عظمت ایران فکر می‌کنند و جمهوری اسلامی ایران مسأله مهم آنان است و جمهوریت و اسلامیتی که تا امروز مایه قوام و بقای ما بوده، به رغم گلایه‌ها، این جمهوریت را در سایه یک مشارکت حداکثری در انتخابات ۲۸ خرداد تداوم خواهند داد.
*علی ربیعی در یادداشت هفتگی خود در «ایران»، با دعوت از مردم برای مشارکت گسترده در انتخابات، نوشته: «آنچه مهم است، ایران است و نشان دادن حضور ایرانیان در تعیین سرنوشت خود و نیز حفظ صندوق به عنوان دستاورد ملی ایرانیان است، بنابراین مشارکت حداکثری امروز به مثابه یک استراتژی فردی و ملی همه ما باید باشد».
*همه ما در تجربه زیسته خود موضوعی را که به آن می‌پردازم تجربه کرده‌ایم. در اغلب مواردی که بین اعضای خانواده‌مان مسأله‌ای پیش آمده و حتی ما خود را صاحب حق می‌دانستیم، در نهایت هر یک از ما به نحوی حفاظت و حراست از اصل خانواده را مهمتر از مسأله دانسته‌ایم.

*حتی علاوه بر خانواده به همین سان در گروه‌های اولیه و ثانویه‌ای که به آن تعلق داریم چنانچه مسأله‌ای رخ داده باشد به نحوی عمل کردیم که خانواده و این گروه‌ها آسیب نبینند.

*این موضوع در سطح بزرگتر در حیات ملی و حفظ انسجام ملی نیز قابل تکرار و تعمیم است.

*همه ما ممکن است دلخوری و نگرانی‌هایی از فرایند انتخابات ریاست جمهوری داشته باشیم و نامزد مطلوب خود را پیدا نکنیم اما به نظر من امروز از آن روزهای تاریخی است و انسجام ملی آنچنان اهمیتی دارد که باید کلیت جامعه را به سان یک خانواده بزرگ مراقبت کنیم و رفتارهایی که شایسته انسجام و عظمت ملی ماست، بروز دهیم.
*با این حال یک هفته مانده به انتخابات و سرآغاز دوران جدیدی از حیات ملی و سیاسی ایران، فضای انتخابات آنگونه که انتظار می‌رود نیست، مسئولیت اجتماعی و شهروندی، هر ایرانی دلسوزی را با هر مشی و خط فکری به مشارکت در انتخابات تشویق می‌کند.

*فارغ از اینکه نتیجه آرا چه کسی خواهد بود، صندوق و مشارکت، میراث گرانبهایی است از زحمات، تلاش‌ها، زندان‌ها، تبعیدها و خون‌هایی که خاک وطن را لاله‌گون کردند و جمهوریت را برای فرزندان ایران برجای گذاشتند.


افشای نقش زاکانی در مناظرات

خبرآنلاین گفت و گویی با محمد نعیمی پور از چهره های سیاسی اصلاح‌طلب انجام داده است و به نقل از وی می نویسد: من  مختصری از مناظره ها را دیدم در واقع باید بگویم مناظره ها را به صورت جدی دنبال نکردم.

*سطح این مناظره ها را پایین می دانم،  به نظر من چندان که باید مسائل را روشن نمی کند و مردم را هم به حضور یا عدم حضور در انتخابات ترغیب نمی کند.

*در واقع وقتی کاندیداها به گونه‌ای تایید صلاحیت می شوند که نشان از یک برنامه ریزی دارد، مطالبی نیست که مبنای آن دانش و توانایی کاندیداها باشد برعکس نشان دهنده دست خالی و وعده‌های پوچ و مردم فریب آنان است.  

*این مناظره ها بیش از اینکه برای تصمیم گیری مردم راه گشا باشد بیشتر مخاطب یا شنونده را دچار یک نگرانی شدید می کند که با این همه مشکلات و با این همه سیاهی، چگونه ممکن است جمهوری اسلامی راه خودش را ادامه دهد.

*بدون هیچ گونه ملاحظه ای عملکرد جمهوری اسلامی را در ۴۰ سال گذشته مورد حملات شدید قرار می دهند که نه از سر واقعیت بلکه از سر استیصالی است که برای رای جمع کردن، به آن دچار شده اند.

*لذا غیر از اینکه این رقابت ها و این گونه صحبت ها و هجمه ها را برای حل معضلات کشور مفید نمی دانم بلکه برای افکار و آرامش روانی عموم مردم و حتی امنیت کشور مخل و مضر است.  

*جالب است آقایانی که خودشان را اصولگرا می دانند با آدرس غلط دادن، افرادی را متهم می کنند که در واقع مجریانی برای جمهوری اسلامی بودند نه تصمیم گیرندگان استراتژیک! و یقینا از این نحوه کارشان به زودی دچار پشیمانی می شوند منتهی وقتی پشیمان می شوند که دیگر سودی ندارد.

*الان تعدادی از این ۵ نفر به این دلیل احراز صلاحیت شدند که برای یک یا دو کاندیدای اصلی که مد نظر آقایان بوده پوشش درست کنند تا شرایط را برای حملاتی که لازم می دانند، به دولت روحانی و جریان اصلاحات فراهم کنند.

*آقای زاکانی بسیار بدون رودربایستی این نقش را بازی کرده است.

*همه هم می دانند که آقای زاکانی رجل سیاسی نیست که احراز صلاحیت شده باشد.  

رسانه‌های اصولگرا

این مناظره های پر اشکال

روزنامه جوان در یادداشتی به قلم داود عامری نوشت: بررسی روش‌های تبلیغی نامزدهای ریاست جمهوری نشان می‌دهد که یکی از تأثیرگذارترین روش‌ها برای جلب مشارکت و در نهایت آرای مردم به نفع هر کاندیدایی، بستگی به حضور موفقیت‌آمیز او در مناظره‌ها دارد.
*مناظره اول به نظر می‌رسد بیشتر شبیه یک جدال بین دو یا چند تن از نامزدها با همدیگر بود.
*لذا به طور کلی اگر بخواهیم مناظره اول را با نگاه نقادانه بدون نام بردن از فرد خاص مورد بررسی قرار دهیم، باید بگوییم که در این مناظره کاندیداها دچار لغزش‌هایی بودند.
*این در شرایطی بود که موضوع کلی مناظره از قبل مشخص بود و کاندیداها می‌توانستند آماده و همراه با ایده‌های مناسب حاضر شوند.
*وجه مشترک سخنان همه کاندیداها، اذعان به وجود مشکلات غالباً اقتصادی در کشور است که نامزدها تلاش دارند با برشماری معضلات اقتصادی و اجتماعی و پرداختن به اقشار آسیب‌پذیر، به وجود برنامه در مورد آنها اشاره کنند، بدون آنکه برنامه خاصی را در این موارد به مردم ارائه کرده باشند.
*روش مناظره غیر هیجانی، سرد و بدون جذابیت خاص بود.

*به خصوص در مناظره دوم اکثر کاندیداها به آن معترض بودند.

*در مناظره هر کدام از کاندیداها به یک سؤال جداگانه پاسخ می‌دادند و طبیعتاً بینندگان و شنوندگان نمی‌توانند در این روش درک درستی از ایده‌ها و نظرات کاندیداها در مورد مسائل مختلف و مقایسه کردن تفاوت آنها داشته باشند.
*به عبارت ساده تر بهتر بود در هر مرحله یک سؤال مشترک در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و...  از تمامی کاندیداها پرسیده شود و همه به یک رویکرد بپردازند تا مردم بتوانند با مقایسه پاسخ ها، نظرات و برنامه‌های آنها تشخیص دهند که چه کسی برای کدام مشکل بهترین راه‌حل و یا حتی درک واقعی دارد و نگاه او به نگاه مردم نزدیک‌تر است.
* نکته مهم که در مناظره دوم کمی مورد توجه قرار گرفت، بحث نظام سلامت به ویژه پرداختن به پاندمی کرونا بود.

*با وجود اینکه یکی از مهم‌ترین مشکلات حال حاضر جامعه نظام سلامت و شیوع ویروس کرونا است، اما به نظر می‌رسد هیچ یک از طرح‌های ارائه شده افکار عمومی را قانع نکرد و بیشتر شعاری تلقی شد.
*اگر بخواهیم به صورت دقیق‌تر فضای حاکم بر مناظره دوم را توصیف کنیم، می‌توان آن را مناظره‌ای کم هیجان، سست و کم فروغ از نظر محتوایی برشمرد.


 اتهام‌زنی در مناظره‌ها، موجب کاهش مشارکت مردم می‌شود

روزنامه رسالت گفت و گویی با فدا حسین مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس انجام می دهد و به نقل از وی می آورد: دو مناظره قبلی نشان داد متأسفانه برخی کاندیداها نتوانستند اصول و موازین اخلاقی را رعایت کنند.

*شخصی که می‌خواهد خود را در جایگاه یک رئیس‌جمهور در معرض دید و انتخاب مردم قرار دهد، قطعا بایستی به رعایت موازین اخلاقی در انظار مردم پایبند باشد، در غیر این صورت مردم در همان لحظات اولیه او را از گزینه‌های انتخابی خود حذف می‌کنند.
*در حال حاضر شاهدیم برخی از کاندیداها پیش‌ازاین دارای مناصب و جایگاه‌های مهمی بوده‌اند به برخی شخصیت‌ها توهین می‌کنند، در چنین شرایطی تنها باید برای این افراد تأسف خورد و شاهد سقوط اخلاقی آن‌ها بود. بدون شک این‌ها نمی‌توانند در حد و اندازه یک رئیس‌جمهور ظاهر شوند.
*از سوی دیگر، کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری بایستی بدانند تمامی مردم و گروه‌ها در حال تماشای مناظرات هستند و قطعا اگر روند اتهام زنی و تخریب‌ها تداوم یابد، طبیعی است که همین عامل موجب کاهش استقبال مردم و مشارکت آن‌ها در انتخابات خواهد بود.

*از اقدامات دلسردکننده سودی عاید کاندیداها و مردم نخواهد شد و بهتر است کاندیداها به ارائه برنامه‌ها و تشریح اقدامات آتی تمرکز کنند.
*متأسفانه کمتر شاهد بودیم کاندیداها نکاتی مطرح کنند که باعث امیدواری در ذهن مردم برای مشارکت در انتخابات باشد.

*برخی آقایان عموما حرف‌های کلیشه‌ای دوره‌های قبلی را تکرار می‌کنند.
*بهترین روال مناظره این بود یک سؤال کلیدی و مشابهی از همه کاندیداها پرسیده می‌شد تا مردم بتوانند قضاوت بهتری داشته باشند و پاسخ‌ها را مقایسه کنند.

خروج از سایه

روزنامه صبح نو در گزارشی می نویسد: سعید جلیلی وقتی در سال‌۹۲ ردای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری را به تن کرد، بسیاری روی او حساب ویژه باز نمی‌کردند.

*علت این بی‌اعتنایی به کنش‌گری جلیلی، سابقه مهم مدیریتی او بود که صرفا در قالب دبیری شورای عالی امنیت ملی خلاصه می‌شد.

*با این وجود مرحوم آیت‌الله مصباح‌یزدی و جبهه پایداری، پای کار سعید جلیلی آمدند و زمینه را برای رأی‌آوری او در میان طبقه انقلابی‌ها فراهم آوردند.

*هشت سال از آن تاریخ می‌گذرد و سعید جلیلی بار دیگر خود را نامزد ریاست جمهوری کرده است.

*جلیلی امروز با جلیلی دیروز تفاوت‌های بسیاری کرده است. جلیلی با تشکیل دولت سایه در سال‌۹۲ در رأس مجموعه‌ای قرار گرفت که هدفش، رصد مسائل کشور و کمک به دولت مستقر برای حل آن‌ها بود.

*همین تجربه گران سنگ باعث شده که جلیلی برای انتخابات پیش رو، عمده تمرکز خود را روی ارائه برنامه در حوزه داخل بگذارد و وارد دوقطبی‌سازی‌های امثال همتی یا مهرعلیزاده در حوزه سیاست خارجی و مذاکره نشود.

*هر چند جلیلی بارها اعلام کرده که مخالف مذاکره نیست اما او سعی کرده انرژی خود را معطوف به تشریح برنامه‌هایش برای حکمرانی مطلوب کند.
*در کنار همه نقاط قوتی که جلیلی از خود در سخنرانی و مناظره‌ها نشان داده، او یک اشکال مهم و بزرگ دارد و آن، ادبیات شدیدا نخبگانی اوست که نوعا باعث می‌شود دایره رأی‌دهندگانش در همان حیطه پایگاه ایدئولوژیک سابق، باقی بماند.

*این در حالی است که جلیلی می‌تواند با استفاده بیشتر و گسترده‌تر از تاکتیک‌های معمول انتخاباتی، زمینه را برای افزایش آرای خود فراهم آورد.

*نکته مهم دیگر درباره جلیلی، نگاه او به پایگاه رأی ابراهیم رئیسی است.

*بسیاری بر این باورند که میان سبد آرای جلیلی و رئیسی اشتراک نظر و ایده قابل توجهی وجود دارد و جلیلی با ادامه روند فعلی، می‌تواند طبقه به اصطلاح حزب‌اللهی را برای رأی به خود مجاب سازد.  

کاهش آرای سرگردان

روزنامه خراسان در گزارشی نوشت: کمتر از یک هفته دیگر به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ زمان باقی مانده است و در این بین نظر سنجی ها حکایت از آن دارد که پس از مناظره دوم جز تغییری اندک در جدول آرای کاندیداها، ترکیب آرا و جایگاه کاندیداها دستخوش تغییرات جدی نشده اما در کنار افزایش مشارکت در انتخابات، آرای سرگردان که البته جایگاهشان بسیار سرنوشت ساز است، با کاهش چشمگیری همراه شده است.

*به گزارش مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران؛ مشارکت مردم که در موج قبلی به ۳۸درصد رسیده بود، پس از مناظره دوم با رشد ۳ درصدی همراه شده و به ۴۱ درصد رسیده است.

*در این بین، درحالی نمودار رشد مشارکت به سمت بالا در حرکت است که از سوی دیگر آرای سرگردان  شیب نزولی پیدا کرده و گویای آن است که یک چهارم افرادی که در موج قبلی کاندیدای خود را انتخاب نکرده بودند، کاندیدای مناسب خود را پیدا کرده اند.

*همزمان نامزدها آخرین تلاش‌های خود را برای جلب آرای رای‌دهندگان به کار گرفته اند.

*در این میان پس از آن‌که میتینگ انتخاباتی رئیسی در اهواز و عدم رعایت پروتکل‌های ضدکرونایی در آن خبرساز شد، گردهمایی بعدی وی در شیراز برای حفظ سلامت رای‌دهندگان لغو شد.

*گزارش‌هایی هم از لغو سفر برخی دیگر از نامزدها به استان‌های دیگر منتشر شده است.

وعده‌های نشدنی نامزدها، مردم را به کل نظام بدبین می‌کند

خبرگزاری مهر گفت و گویی با صادق کوشکی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران انجام می دهد و به نقل از وی می آورد: هر چقدر سخن و وعده‌هایی که نامزدها می‌دهند کلی‌تر و منطبق بر خواست عمومی باشد، به وعده نزدیک‌تر است و هر چقدر جزئی‌تر و مبتنی بر حقایق باشد به برنامه نزدیک تر است.

*بنابراین در این شرایط اگر شخصی وعده دهد که در یک مهلت صد روزه مشکل اقتصادی جامعه را حل می‌کنم،  در واقع وعده داده است.

*به خاطر اینکه یک نیازی از نیازهای جامعه در این سخنان وجود دارد و همچنین از طرف دیگر کلی گویی است و روش و شیوه عملی شدن این سخنان در این جملات نیامده است.

*گاهی نامزدها جملات انشایی به کار می‌برند مثلاً می‌گویند این کار باید بشود اما روش را اعلام نمی‌کنند.

*بنابراین این حرف‌ها، حرف‌های بی ثمر، بی نتیجه و بدون شناسنامه هستند اما اگر ریز، دقیق و با سازوکار چگونگی اقدامات باشند و روش کار در آنها تشریح شده باشد، این زمان می‌توان به این نتیجه رسید که این صحبت‌ها دیگر شعار نیست و می‌توان با راهکارهای فنی و علمی این برنامه‌ها را محقق کرد.

*قاعدتاً بر اساس این وعده‌ها افراد انتخاب می‌شوند و اگر این وعده‌ها تحقق پیدا نکند، باعث می‌شود افرادی به قدرت برسند که اهل مدیریت اجرایی نیستند و اگر کسی اهل مدیریت نباشد و در موقعیتی قرار گیرد،  غصبی اتفاق افتاده است یعنی کسی وعده ناشدنی می‌دهد اما به قدرت می‌رسد. این یعنی یک نااهلی به قدرت رسیده است.

*شخصی که از این طریق به قدرت برسد قطعاً می‌تواند به کشور آسیب برساند، چرا که فرد مناسبی نیست و وجود یک فرد نامناسب در رأس مدیریت یک کشور به صورت اتوماتیک به کشور آسیب می‌زند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha