یکی از مهمترین مسائل استراتژیک کشور رویکرد این تیم به بحث سلامت محسوب میشود زیرا سلامت محور توسعه پایدار یک جامعه و یک ملت به شمار میرود و به نظر میرسد وقت آن رسیده است که دولت سیزدهم رویکرد خود را از نگاه بیمارمحوری در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به رویکرد سلامتمحوری تغییر دهد.
کارشناسان نیز معتقدند که نسخه اصلی حل مسائل مربوط به سلامت مردم فقط ارایه خدمات درمانی نیست و نگاه ما به حوزه سلامت به جای بیمارمحوری باید یک نگاه سلامتمحور و به عبارتی مردم- محور باشد؛ بر همین اساس نقصهای حوزه مدیریت و حاکمیت نظام سلامت در کنار همه نقاط قوتی که دارد، باید احصا و رفع آنها در دولت سیزدهم مورد توجه قرار گیرد.
بهداشت عمومی حلقه مفقوده نظام سلامت
متخصص مدیریت نظام سلامت و فلوشیپ پزشکی مبتنی بر شواهد میگوید: نقصهای حوزه مدیریت و حاکمیت نظام سلامت در بهداشت عمومی و فرهنگ سلامت مردم ریشه دارد و در حقیقت بهداشت عمومی حلقه مفقوده نظام سلامت ما به شمار میرود؛ این حلقه باید به زنجیره ارایه خدمات وزارت بهداشت اضافه و سهم بیشتری برای آن هزینه شود.
دکتر «الهه حقگشایی» بیان میکند: اکثر برنامههای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درمانمحور است و جمله کلیدی «پیشگیری بهتر از درمان است» فقط در متنهای علمی یافت میشود تا جایی که طبق حسابهای ملی سلامت، حدود ۸۷ درصد از هزینههای مراقبت سلامت صرف بخشهای درمانی میشود و تنها ۶ درصد از کل هزینهها به خدمات پیشگیری اختصاص مییابد.
به گفته وی مدیران نظام سلامت کشور نیز اعتقاد چندانی به شواهد علمی - پژوهشی ندارند و مطالعهای در همین زمینه نشان میدهد که کمتر از ۵۰ درصد مدیران بیمارستانهای کشور از شواهد علمی - پژوهشی برای تصمیمگیری استفاده میکنند.
وی استفاده نکردن از شواهد علمی - پژوهشی را شکاف دانش - عملکرد میخواند و ادامه میدهد: این تنها شکاف نیست و شکاف بزرگ دیگری که باعث ضعف نظام مدیریتی ما در سلامت شده است، شکاف سیاستگذاری - دانش نام دارد.
متخصص مدیریت نظام سلامت بیان میکند: متاسفانه سیاستگذاری ما در حوزه سلامت، مبتنی بر دانش و تحقیق نیست و بیشتر بر لابیگریهای سیاسی و بینش صرفاً شخصی و حزبی افراد متکی است در حالی که سیاستگذاری صحیح و متقن باید در راستای ترویج دانش و فناوری پیشرفته باشد و آن هم باید در بطن عملکرد سازمانی قرار بگیرد.
وی همچنین نارسایی در تجربه حرفهای مدیران را نیز یادآور میشود و بیان میکند: متاسفانه هنوز این تفکر فرسایشی مبتنی بر تعصب در کشور وجود دارد که بسیاری از مدیران دولتی تجربه را همان تعداد سالهای سابقه کار مدیریتی میدانند؛ حال آنکه تجربه، آزمون و خطایی است که منجر به تکرار نشدن اشتباه و تکرار موفقیتهای گذشته شود.
عضو هیات علمی دانشکده علوم پزشکی مراغه با اشاره به نارسایی در سیستم اطلاعاتی نظام سلامت کشور، اظهار داشت: دادههای غلط و عدم اطلاعرسانی دقیق و به هنگام باعث جهتدهی مدیران نظام سلامت به تصمیمهای غلط میشود و این ضعف فقط مختص بهداشت و درمان نیست و حوزه تربیت نیروی انسانی در علوم پزشکی را نیز در بر میگیرد.
به گفته دکتر «حقگشایی» ما هنوز در خصوص برآورد میزان نیروی انسانی متخصص درجا میزنیم و معیار دقیقی برای این قضیه وجود ندارد تا جایی که در بعضی از رشتهها اشباع نیروی تربیتشده و در برخی دیگر کمبود شدید داریم.
متخصص مدیریت نظام سلامت همچنین اهمیت رفتارهای اجتماعی مردم را مورد تاکید قرار داده و ادامه میدهد: مردم باید در امر ارتقای سلامت خودشان مشارکت کنند زیرا سلامت موضوعی نیست که فقط وزارت بهداشت بتواند به آن برسد.
به گفته دکتر «حقگشایی» بیش از ۷۰ درصد از سلامت تحت تاثیر متغیرهای اجتماعی موثر بر سلامت از قبیل کار، ورزش، اقتصاد، فقر و غیره است و هرکدام از سازمانها وظایفی در قبال تامین سلامت مردم بر عهده دارند.
وی اضافه میکند: کشور ما سالانه حدود ۱۰۰ هزار مجروح حوادث ترافیکی دارد که بخشهای مختلف دولت نسبت به سلامت آنها مسئول هستند و از وزارت راه تا وزارت صنعت در موضوعی مثل سوانح جادهای مسئولیت دارند.
عضو هیات علمی دانشکده علوم پزشکی مراغه با تاکید بر اینکه موضوع سواد سلامت در کشور ما به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است، بیان میکند: بسیاری از دستگاهها از جمله وزارت آموزش و پرورش، وزارت کار، رفاه و امور اجتماعی، صداوسیما و غیره نسبت به این امر، مسئولیت مهمی به عهده دارند.
دکتر «حقگشایی» این را هم مورد تاکید قرار میدهد که پدیده کرونا اهمیت موضوع بهداشت عمومی را به ما یادآوری کرد و به ما فهماند که پیشگیری و آموزش سلامت مهمترین عامل جلوگیری از بیماری است.
لزوم سرمایهگذاری هدفمند در بخش سلامت
مدیر آموزش مداوم پزشکی دانشکده علوم پزشکی مراغه نیز میگوید: وقت آن رسیده است که در حوزه سلامت مردم، بیشتر و هدفمندتر سرمایهگذاری شود و برنامهها و سیاستگذاریهای سلامت کشوری با محوریت پیشگیری و سلامت عمومی تدوین شود.
دکتر «ادریس حسنپور» ادامه میدهد: سازمانهای ما همچنان دادهمحور هستند و به جای اینکه شاخصهایی از قبیل امید به زندگی، رضایتمندی مردم، عدالت در سلامت، پاسخگویی و موضوعاتی از این قبیل عملکرد محسوب شود، به دادهها و دروندادها اکتفا میشود.
وی اضافه میکند: بر اساس گزارش سازمان سلامت جهانی، مشکل و خطری که نظامهای سلامت ما را تهدید میکند سه مورد درمانگرایی(به جای پیشگیری)، چندپارگی سامانههای ارایهدهنده خدمات و تجاری شدن نظام سلامت است که باید دولت سیزدهم رفع آنها را محور عملکرد خودش در عرصه سلامت قرار دهد.
عضو هیات علمی دانشکده علوم پزشکی مراغه: بر اساس گزارش سازمان سلامت جهانی، سه مورد تجاری شدن نظام سلامت، درمانگرایی(به جای پیشگیری) و چندپارگی سامانههای ارایهدهنده خدمات، نظامهای سلامت ما را تهدید میکند
عضو هیات علمی دانشکده علوم پزشکی مراغه با اشاره به اینکه نظام ارجاع به عنوان راهکاری برای حل مشکل چندپارگی سامانه ارایهدهنده خدمات هنوز در کشور به طور کامل پیاده نشده است، بیان میکند: اینکه یک بیمار میتواند در یک روز توسط سه یا چهار پزشک متخصص ویزیت شود افتخار نیست، بلکه ضعف در زنجیره ارایه خدمات به شمار میرود.
به گفته «حسنپور» نظام ارجاع میتواند کمک کند تا منابع سلامت در جای درست خودش هزینه شود و به جای بیماری، سلامت مردم در محور ارایه خدمات قرار گیرد.
وی ادامه میدهد: این تصور غلطی است که هزینه زیاد باعث ارتقای سطح سلامت میشود تا جایی که بسیاری از کشورهای دنیا از ما کمتر برای سلامتشان هزینه میکنند اما سطح سلامت به مراتب بهتری دارند.
وی به تجاری شدن نظام سلامت به عنوان یکی دیگر از تهدیدهای پیشروی عرصه سلامت در دولت سیزدهم اشاره کرده و بیان میکند: در نتیجه تجاری شدن نظام سلامت، افراد فقیر و محروم صدمه بیشتری میبینند.
به گفته عضو هیات علمی دانشکده علوم پزشکی مراغه، ابعاد سازمانی نظام سلامت مانند ساختار مدیریتی- اجرایی نیز دچار تمرکزگرایی زیادی است که آن هم منجر به کاهش نوآوری و خلاقیت شده است.
دکتر حسنپور اضافه میکند: تلاشها و برنامههای زیادی برای تمرکززدایی در حوزه نظام سلامت صورت گرفته اما همچنان نگاه متمرکز بر ساختار بهداشت و درمان حاکم است؛ برای مثال یک بیمارستان دولتی یا یک مرکز بهداشت و درمان شهرستان نمیتواند استراتژی متنوعی برای مکانیسم پرداخت کارکنان، مدیریت نیروی انسانی مستقل یا نظام مدیریتی مبتنی بر خلاقیت و نوآوری را اتخاذ کند، مگر توسط خود وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که گاهی اوقات به صورت پایلوت اجرا میشود.
چرا باید شخص رئیس دولت به حوزه سلامت شناخت کافی داشته باشد؟
وزارت بهداشت به معنی کل نظام سلامت نیست و بسیار فراتر از یک مفهوم اسمی است؛ وزارت بهداشت به معنای مفهوم واقعی خود زمانی میتواند به مسئولیتها و رسالت اصلی خود به خوبی عمل کند که شخص رئیسجمهوری حامی سیاستهای وزارت بهداشت و مسئول ایجاد هماهنگی بین سایر سازمانها باشد و این امر در گرو رویکرد جامع وی نسبت به سلامت است.
بنابراین وزیر بهداشت باید مجری سیاستهای کلان نظام سلامت باشد و در این میان فردی شایستگی تصدی وزارت بهداشت را دارد که تخصص و دانش کافی در امور نظام سلامت را داراست.
ظرفیتها و فرصتهای نظام سلامت
در مورد ظرفیتهای نظام سلامت باید اذعان کرد که یکی از مهمترین فرصتهای کشور، گردشگری سلامت است به گونهای که در برخی از زمینههای درمانی، کشور ما به عنوان قطب گردشگری پزشکی شناخته میشود.
همچنین وضعیت گردشگری سلامت با توجه به نیازهای کشورهای همسایه، فرصت بسیار خوبی برای ارزآوری و افزایش درآمد بیمارستانها فراهم خواهد کرد که باید یکی از برنامههای جدی دولت آینده باشد.
یکی دیگر از فرصتهای کشور در حوزه «تله مدیسین» یا همان پزشکی از راه دور است است زیرا در عصر حاضر اکثر علوم، وابستگی خود را به IT احساس میکنند و علوم سلامت و پزشکی نیز از این قانون مستثنی نیست.
دکتر حسن پور، عضو هیات علمی دانشکده علوم پزشکی مراغه میگوید: ما باید کمکم سیستمهای مشاوره پزشکی از راه دور، جراحیهای از راه دور و آموزش از راهدور را راهاندازی کنیم و یکی از این ظرفیتها، استارتاپهای سلامت از راه دور در مقابله با بیماریهای نوظهور است.
اما مهمترین فرصت کشور در کاهش هزینهها، رویکرد اقتصاد مقاومتی در اقتصاد و مدیریت نظام سلامت است که پنج فاکتور اصلی دارد که همه آنها را میتوان پیاده کرد؛فرهنگسازی سلامت در سطح جامعه، مشارکت مردمی در سرمایهگذاریهای بخش بهداشت و درمان، صرفهجویی در هزینههای درمان و برنامهریزی مبتنی بر شواهد و بودجهبندی دقیق.
نظر شما