شورا و نقش آن در سازماندهی و مدیریت شهری

سنندج - ایرنا - شوراهای اسلامی شهر و روستا به عنوان نهاد مهمی در حوزه سازماندهی و مدیریت شهری فعالیت می کنند و آسیب‌ها و مشکلات و موانعی در راه رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده دارند که باید با تدیبر و تدبر به رفع آنها پرداخت تا مدیریت شورایی که ریشه در تعالیم دینی ما دارد به تدریج اجرایی شود.

به گزارش ایرنا، شورای اسلامی شهر و روستا نشانگر توزیع فضای قدرت در جامعه مردم سالار دینی ایران است و شکل گیری آنها با چنین گستردگی و اهمیتی در تاریخ ایران سابقه ندارد.

این نهادهای مردمی از این حیث که به عنوان یکی از نهادها و نیروهای موثر بر فرآیند مدیریت سیاسی فضا و همچنین به عنوان یکی از نهادهای اجتماعی و مردمی موثر در استحکام ساخت درونی قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران هستند در جغرافیای سیاسی اهمیت داشته و مورد تاکید است.

تشکیل شوراهای اسلامی شهر نقطه‌ای درخشان در کارنامه نظام مقـدس جمهـوری اسـلامی ایـران بوده که به شکل ایـده‌آل می‌تواند بخش قابل توجهی از تصمیـم گیـری و برنامه ریزی را از لایه های بالای مدیریتی به لایه های میانی و حتی پایین جامعه منتقل کند و این گامی بسیار بزرگ در حرکت به سوی یک جامعه مردم سالار و با نشاط است.

شورای شهر که هم اکنون در دوران پر تلاطم جوانی خود را به سر می برد در کنار خدمات و برکات بسیار زیادی که برای جامعه داشته به دلیل جوانی دارای نواقص و کاستی هایی است.

به همین دلیل برای بررسی آسیب‌های شورای اسلامی و الزامات کارآمدی آن با عضو پیوسته پژوهشکده کردستان شناسی دانشگاه کردستان گفت و گو کردیم.

تقسیم بندی جامعه

 استاد دانشگاه کردستان در این رابطه اظهار داشت: در یک تقسیم بندی کلی جامعه از سه ساحت مستقل و مرتبط با هم تشکیل یافته است که ساحت غیر رسمی به لحاظ اقلیم، گرم و محملی برای تولید خاص‌گرایی و مای محلی بر پایه مناسبات خونی و خاندانی، قومی و عشیره‌ای است.

امید قادرزاده اضافه کرد: ساخت رسمی به لحاظ اقلیم، سرد و بدلیل میل به تمرکز قدرت، با مخاطراتی چون انسداد، بیگانگی سیاسی و اتمیزه ساختن جامعه روبرو است.

وی یادآور شد: ساحت بینابینی، ریشه در جامعه مدنی دارد و با نهادهای مدنی و سازمان‌های مردم نهاد، تشکل‌ها، اتحادیه‌ها و جنبش‌های اجتماعی  هویت می‌یابد و  کار ویژه و  اصلی آن،  بسط تعلقات جمعی و تبدیل مای محلی به مای جمعی عام، سازماندهی مردم و تشکل یابی اجتماعی، پاسخگو کردن  و شفافیت قدرت رسمی است.

قادرزاده افزود: بر این اساس، شوراها جایگاه و موقعیت بینابینی دارد و در وهله اول هویت خود را از جامعه مدنی می‌گیرد اما برای تحقق منافع و حقوق شهروندی، جهت‌گیری‌هایش معطوف به قدرت رسمی نیز بوده و به عنوان بخشی از حکومت محلی به‌شمار می‌آید.   

به گفته عضو پیوسته پژوهشکده کردستان شناسی دانشگاه کردستان، شوراها به مثابه پارلمان محلی نقش بی بدیلی در تمرکززدایی و توزیع قدرت، محدودکردن قدرت و نظارت بر قدرت، بسط مدیریت مشارکتی ایفا می کنند.

 قادرزاده اظهار داشت: شوراها از مجاری اصلی جامعه‌پذیری سیاسی و تکوین هویت شهروندی از طریق تقویت مسوولیت پذیری اجتماعی، ترویج مشارکت اجتماعی و مدنی و درگیر ساختن شهروندان در سرنوشت جمعی  به شمار می‌آید؛ به بیان دیگر، کارویژه اصلی شورا، تولید سرمایه اجتماعی و تغییر جهت‌گیری‌های رفتاری شهروندان از رفتارهای خودمدارانه، غریزی و منفعت محور  به کنش‌های دیگرخواهانه و ترجیح خیر عمومی بر خیر فردی، گروهی و محفلی است.

شورای ششم در ایستگاه ۱۴۰۰

اعتماد به شورا و شهرداری

عضو پیوسته پژوهشکده کردستان شناسی دانشگاه کردستان گفت: با توجه به یافته‌های پژوهشی با عنوان "وضعیت سرمایه اجتماعی کُردستان در سال ۱۳۹۹" نشان می دهد که یکی از شاخص های ارزیابیِ سرمایه اجتماعی در سطح میانی، میزان«اعتماد سازمانی» است.

وی اضافه کرد: منظور از اعتماد سازمانی، اعتماد به مجموعه ای از سازمان‌هایی  که ترتیبات ساختاری معین و تعریف شده‌ای دارند و در پرتو و قالب این مسایل، عهده‌دار مجموعه‌ای از اقدامات و تعامل با اعضای جامعه و دیگر سازمان‌ها و نهادها هستند.

قادرزاده گفت: شورا و شهرداری از جمله سازمان‌هایی هستند که مردم با آنها سروکار و تعامل زیادی دارند و براین اساس، در این پژوهش از پاسخگویان  درخواست شد که میزان اعتماد خود را به شورا  و شهرداری را بیان کنند.

این استاد دانشگاه کردستان اضافه کرد: بر مبنای نتایج، ۶۴.۴ درصد شهروندان استان در حد کم و خیلی کم، ۲۸.۲  درصد در حد متوسط  و تنها ۷.۵درصد شهروندان در حد زیاد و خیلی زیاد به شورا اعتماد داشته‌اند.

وی گفت: ۶۶.۲ درصد شهروندان استان هم در حد کم و خیلی کم ۲۸.۵ درصد  در حد متوسط  و فقط  ۵.۲ شهروندان در حد زیاد و خیلی زیاد به شهرداری  اعتماد داشته اند.

بررسی کیفیت ساختمانی

عضو پیوسته پژوهشکده کردستان شناسی دانشگاه کردستان شاخص دیگر مورد بررسی را « کیفیت خدمات سازمانی»  برشمرد و درباره آن گفت: کیفیت خدمات سازمانی، سنجه‌ای است که در رضایت و اعتماد به سازمان‌ها نقش تعیین کننده‌ای دارد که پیامد آن، اعتماد اجتماعی است.

وی افزود: یافته ها بیانگر آن بود که از نظر نمونه ای از شهروندان کُردستان، شهرداری و شورا  به لحاظ کیفیت خدمات رسانی در وضعیت ضعیفی قرار دارند.

قادرزاده اضافه کرد: ۶۹.۶ درصد شهروندان کیفیت خدمات‌رسانی شهرداری را در حد کم و خیلی کم، ۲۴.۵ درصد در حد متوسط و تنها ۵.۹ درصد  کیفیت خدمات رسانی شهرداری را در حد زیاد و خیلی زیاد ارزیابی کرده اند.

 وی ادامه داد: ۷۲.۹ درصد از شهروندان کیفیت خدمات رسانی شوراها را در حد کم و خیلی کم، ۲۱.۷ درصد در حد متوسط و ۵.۵ درصد شهروندان کیفیت خدمات رسانی شوراها را در حد زیاد و خیلی زیاد ارزیابی شد.

این استاد دانشگاه کردستان با بیان اینکه یکی از سوالات «به نظر شما اگر  شهرداری و شورا، نیاز به کمک و مشارکت مردم داشته باشند، مردم تا چه اندازه آماده مشارکت و کمک به آنها هستند؟» بود، افزود: نکته قابل تامل آن بود که در میان ۱۴ سازمان مورد بررسی، کمترین تمایل به همکاری و کمک سازمانی مربوط به شورا وجود داشت.

قادرزاده گفت: بر مبنای نتایج، ۵۶.۴ درصد پاسخگویان در حد کم و خیلی کم، ۲۹.۷ درصد در حد متوسط و تنها ۱۳.۸ درصد حاضر به کمک و همکاری با شورا بوده و ۵۵.۹ درصد پاسخگویان در حد کم و خیلی کم ، ۳۰.۱ در حد متوسط و۱۴ درصد حاضر به کمک و همکاری با شهرداری بودند.

وی با بیان اینکه مروری بر نتایج  حاصله نشان می دهد که شباهت قابل تأملی در ارزیابی پاسخگویان، به عنوان نمونه‌ای از شهروندان کُردستان،  از میزان اعتماد، کیفیت خدمات رسانی و میزان آمادگی مردم به کمک به شورا و شهرداری وجود دارد، تاکید کرد: این شباهت آماری شورا و شهرداری ارتباط وثیقی با برداشت عمومی از «شورای شهر» به عنوان «شورای شهرداری» دارد و درک درستی از مدیریت شهری وجود ندارد و کارکرد شورای شهر به «هیات مدیره شهرداری» و شورایی ناظر بر شهرداری و انتخاب و یا عزل شهردار تقلیل یافته است.

عضو پیوسته پژوهشکده کردستان شناسی دانشگاه کردستان گفت: عملکرد شوراها و موضوعاتی که در دستورکار شوراها قرار گرفته است، نشان از درک ناقص اعضای شوراها از مدیریت شهری و تقلیل آن به مدیریت شهرداری دارد.  

وی اضافه کرد: سطح نازل اعتماد به شهرداری و شوراها و ارزیابی پایین از کیفیت خدمات رسانی شورا و تمایل پایین شهروندان به کمک و همکاری با شورا، نشان از زوال سرمایه اجتماعی شهرداری و شورا دارد و این یعنی عملکرد شورا  به عنوان پارلمان محلی در ایفای مسوولیتهای محوله  و جلب مشارکت اجتماعی و مدنی شهروندان و پاسداشت منافع عمومی ضعیف بوده است.

شورای ششم در ایستگاه ۱۴۰۰

ناتوانی در تشکیل و تقویت سمن‌ها

عضو پیوسته پژوهشکده کردستان شناسی دانشگاه کردستان با اشاره به اینکه یکی از وظایف تعریف شده برای شوراها، کمک به مشارکت شهروندان در قالب  سازمان‌های مردم‌نهاد و حمایت از سازمان های مردم نهاد فعال است، اظهار داشت: بیشتر  شوراها در متشکل کردن مردم و تشکیل سازمان‌های مردم نهاد و برقراری پیوند با سازمان های مردم نهاد و حمایت نهادی از سمن‌ها ناتوان بوده و در برخی مواقع به عنوان رقیب به سازمان های مردم نهاد نگریسته‌اند.

قادر زاده افزود: هر چند سازمان‌های مردم نهاد در شهرها نیز بیشتر از نقش و کارکرد نظارتی و دیده بانی خود بر عملکرد شوراها مغفول مانده و گاهی ناتوان بوده اند، تاکید کرد: علاوه بر این، نوع ارتباط دستگاه‌های اجرایی با شوراها ماهیت پاتولوژیک و آسیب‌زایی به خود گرفته است و با وجود صراحت قانونی، دستگاه‌های اجرایی، شوراها را  چندان به رسمیت نمی شناسند و همین وضعیت موجب شده تا شوراها سرمایه نهادی  قابل اتکایی به کف نیاورند.

وی اظهار داشت: بنا به اصل توازن دوکفه‌ای، میزان اثرگذاری بیرونی یک سازمان تابع میزان انسجام درونی آن است که با لحاظ اصل توازن دوکفه‌ای، می‌توان گفت هر چند شوراها به لحاظ قانونی از توان و قابلیت نظارت بر نهادها و دستگاه‌های  دست اندرکار در مدیریت شهری برخوردارند اما به دلایلی مانند نداشتن درک روشن از وظایف نهادی شورا، ضعف  تجارب  نهادی-سازمانی و مدنی و ضعف سرمایه فرهنگی و اجتماعی در نزد بخش قابل توجهی از اعضای شوراها، اختلاف و چند دستگی موجود در شوراها و ضعف اجماع نظری و کرداری در بین اعضا، اثرگذاری بیرونی و سازمانی شورا  در سطح اجتماعی و سازمانی و نهادی به شدت تنزل پیدا کرده است.

وی اضافه کرد: استقبال افراد جوان و تحصیلکرده از کاندیداتوری شوراها، نشان از گرایش و آمادگی  افراد جوان و تحصیلکرده برای نقش آفرینی در مدیریت جامعه(به عنوان یکی از شاخص‌های اصلی مشارکت ذهنی) دارد و بی گمان در کیفیت بخشی و تخصصی شدن شورا می‌تواند اثرگذار باشد اما این تمایل به تنهایی و در غیاب الزامات نهادی و اجتماعی قرین موفقیت نبوده و بیم نگاه به شوراها به مثابه بنگاه کاریابی و اشتغال را دوچندان می‌کند.

قادرزاده تاکید کرد: یکی از الزامات اصلی  حضور در شورا، بهره‌مندی از مهارتهای اجتماعی، تجربه فعالیت مدنی، تکوین هویت شهروندی و هویت جمعی عام و مسوولیت پذیری اجتماعی است.

این استاد دانشگاه کردستان یادآور شد: واقعیت آن است  آموزش رسمی در سطح آموزش و پرورش و آموزش عالی، از تجهیز فارغ التحصیلان به مهارت های اجتماعی و تعهد اجتماعی  ناتوان است.

وی تاکید کرد: باید بپذیریم فاصله اجتماعی تحصیل‌کردگان با جامعه و نیازها و مطالبات اقشارمختلف یک واقعیت انکارناپذیر است و این قشر با وجدان جمعی غالب بر جامعه آشنایی چندانی ندارند  و  با وجود «مرکز ارتباط با جامعه و صنعت» در دانشگاه‌ها، ارتباط دانشگاه با صنعت و جامعه، ماهیت سطحی، صوری و مناسکی پیدا کرده است.

وی درباره راهکاری عبور از این مسایل، گفت: برای  بخش قابل توجهی از اعضای شوراها، این نهاد به محلی برای  آزمایش و خطا، فراگیری مهارت‌های اجتماعی، آشنایی، آشتی و بازگشت به جامعه بدل شده و همین مساله  کارآمدی و اثربخشی شورا را در اذهان عمومی تضعیف کرده است.

وی اضافه کرد: بی جهت نیست برای بخش قابل توجهی از اعضای شوراها،  عضویت در شورا، اولین تجربه حضور و مشارکت اجتماعی و رسمی  به حساب می‌آید و به همین خاطر یکی از موضوعات جدی و با کارکرد جبرانی، بحث آموزش اعضا و توانمندسازی  در حوزه‌های مختلف اجتماعی و مرتبط با شرح وظایف است که چندان مورد توجه قرار نگرفته است.

قادرزاده سومین الزام برای عضویت در شوراها را بهره مندی از سرمایه نهادی و روابط اجتماعی با شبکه های رسمی برشمرد و گفت: شبکه‌های رسمی، شکلی از روابط رسمی است که بر ارتباط و حشر و نشر با نهادهای دولتی و دستگاههای اجرایی دلالت دارد.

شورای ششم در ایستگاه ۱۴۰۰

نداشتن سرمایه نهادی در مواجهه با دستگاههای اجرایی

عضو پیوسته پژوهشکده کردستان شناسی دانشگاه کردستان گفت: توان و قدرت ارتباط، مذاکره، اقناع و چانه‌زنی  با دستگاه‌های اجرایی نوعی سرمایه نهادی به شمار می‌آید و شواهد گویای آن است که بخش قابل توجهی از اعضای شوراها در مواجهه با دستگاه‌های اجرایی از سرمایه نهادی چندانی برخوردار نیستند.

قادرزاده افزود: علاوه بر این، شوراها نباید به طفیلی نمایندگان، مسوولان، نهادها و دستگاه‌های اجرایی  و به ابزاری در دست آنها بدل شود و از این رو استقلال نهادی شوراها، لازمه ایفای نقش نظارتی و انجام وظایف سازمانی است.

به گفته این استاد دانشگاه بیان ضعف‌ها و مخاطرات شوراها به مثابه بخشی از حکومت محلی و تمرین خودگردانی به معنای ناکارآمدی این نهاد و کنارگذاشتن آن و استقبال از تمرکز قدرت و اقتدارگرایی در مدیریت شهری نیست .

قادرزاده گفت: در جامعه‌ای که مشارکت اجتماعی در معنای فنی و تخصصی آن هنوز در مرحله جنینی  به‌سر می‌برد و جهت‌گیری‌های فردمدارانه هزینه کمتر و بهره‌وری بیشتری از اقدامات جمعی دارد و آموزش رسمی در ایفای کارکرد فرهنگ پذیری و جامعه‌پذیری خود ناتوان و رقابت منفی برای موفقیت فردی را دانسته و ندانسته  ترویج می کند و بدون شک کارایی و اثربخشی نهادی شورا تقلیل پیدا  می‌کند.

وی تاکید کرد: مطالعات نظری و تجربی  به انجام رسیده در چند دهه اخیر، گویای چندپاره شدن جامعه ایران دارد و این چندپارگی یادشده در کُردستان شدت بیشتری دارد و بر حول آن شکاف‌های اجتماعی فعال و متراکم شده  است.

عضو پیوسته پژوهشکده کردستان شناسی دانشگاه کردستان گفت: این شکاف‌ها امکان مفاهمه، همگرایی و تکوین امرجمعی عام را در کُردستان تضعیف کرده است و در چنین شرایطی، مشارکت در شورا و عملکرد آن، رنگ و بوی محلی، محفلی، عشیره‌ای و خاندانی به‌خود گرفته است و در سیستم حامی‌پروی و با اولویت یافتن منافع محدود به جای منافع عمومی، چه بسا شورا به ضد شورا بدل شود و به چندپارگی اجتماعی بیشتر جامعه دامن زند.

قادرزاده یادآور شد: در جامعه‌ای که  بخش نهادی و رسمی و دستگاه‌های اجرایی در خوش‌بینانه ترین حالت، شوراها و سازمان‌های مردم نهاد را به عنوان رقیب  در نظر می‌آورد، بهره‌گیری از ظرفیت اجتماعی شوراها در توانمندسازی اجتماعی و تاب آوری اجتماعی و کارایی و بهبود نهادی چندان مورد توجه قرار نگرفته است.

وی ادامه داد: مکانیسم ها و سازوکارهای حداقلی ثبت  نام در انتخابات شوراها نیز نیاز به بازنگری جدی دارد و جا دارد به سوابق اجتماعی و فرهنگی، سرمایه اجتماعی و نمادین و مهارت‌های اجتماعی و مدنی که در کیفیت بخشی به عملکردها شوراها نقش جدی ایفا می‌کند فراتر از معیارهای صوری توجه شود.

قادرزاده یادآور شد: برای نمونه در مناطق  روستایی و در برخی از نقاط شهری، حل مناقشات اجتماعی، سرمایه اجتماعی بسیار زیادی را می‌طلبد که برای افرادی که از سرمایه اجتماعی و فرهنگی لازم برخوردار نبوده و  فاقد مهارت‌های اجتماعی هستند،  مواجهه عملی و مدیریت مسالمت آمیز مسایل اجتماعی و فرهنگی را دشوار کرده است.

این استاد دانشگاه کردستان گفت: نهال شوراها در جامعه ایران به طورعام و در کُردستان  به طور خاص، با مهیا کردن هر چه بیشتر ساخت فرصت‌های سیاسی، قوانین جامع و مانع،  رشد نهادهای مدنی و سازمان‌های مردم نهاد و تسهیل سازماندهی اجتماعی مردم،  تمرین فضیلت‌های مدنی(گفتگو، دیگرپذیری، عام‌گرایی، بردباری اجتماعی، و مسوولیت‌پذیری اجتماعی) در نهادهای اجتماعی خانواده، آموزش و پرورش، مذهب، رسانه‌های ارتباط جمعی ونهادهای مدنی و صدالبته با کنشگری  مدنی مداوم و فعالانه شهروندان  تنومند و  به بار می‌نشیند.

قادرزاده یادآور شد: چنین حالتی می‌تواند در ترمیم همبستگی اجتماعی و تقویت سرمایه اجتماعی بین گروهی و تمرکززدایی از قدرت و پاسخگو نمودن آن موثر باشد.

وی راه برون رفت از مسائل و مشکلات امروز کُردستان را در گرو  فعال شدن جامعه، کنش‌گری جامعه مدنی و نهادهای فعال در آن و نقش آفرینی مراکز دانشگاهی و  قشر متوسط جامعه برشمرد و گفت: تغییرات یاد شده  تدریجی و  زمان‌بر بوده و متضمن  آگاهی اجتماعی و بردباری  اجتماعی  است و با بی تفاوتی اجتماعی و مدنی قابل حصول نیست.

شورای ششم در ایستگاه ۱۴۰۰

شورای اسلامی شهر و روستا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ به ایستگاه ششم خود رسید و منتخبان مردم کردستان تا چند وقت دیگر مسند شورا را از شورای پنجم دریافت می‌کنند، با تغییر افراد شهروندان منتظر تغییر در برنامه‌های و کارآمدی شوراها هستند و این مهم می‌تواند امید مردم به انتخابهای بعدی را بیشتر کند.

اعتماد سرمایه ارزنده ای است که اگر در هر دوره پررنگتر شود، جامعه فعال، پویا و سرزنده تر خواهد شد و اگر رنگ ببازد، غیر از ناامیدی، افسردگی و رکود چیزی در برنخواهد داشت و برای همین شاید مسوولیت این دوره از شورای اسلامی برای ادامه راه مشورت در اداره شهر بسیار مهم تر از دوره‌های گذشته باشد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha