دعوایی که سینما بازنده آن شد

تهران- ایرنا- استادیار دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: باید حواسمان به این نکته باشد که دعوای اصلی بین دو رسانه سینما و شبکه نمایش خانگی دعوای محتواست و در نهایت پرده عریض سینما بازنده این بازی است.

روند صعودی سریال‌های شبکه نمایش خانگی به صورتی تعجب برانگیز رشد داشته است و یکی پس از دیگری به نمایش درمی‌آیند. آن هم در شرایطی که سینمای ایران وضعیت خوشایندی ندارد و با مشکلات پیش از کرونا علاوه بر مشکلات پس از آن درگیر است.

سریال‌هایی که گاه فرایند تهیه و تولید آنان صرفا در چندماه صورت می گیرد و این موضوع به شدت بر کیفیت خروجی این آثار موثر است و نمودهای آن را با دنبال کردن بعضی از این آثار به خوبی می‌توان مشاهده کرد.

از سوی دیگر سینما پس از تعطیلی های طولانی که پشت سر گذاشته است این روزها در ضعیف ترین شکل خود در نمایش سنتی در قالب اکران بر پرده نقره ای قرار دارد. سینمای ایران که پیش از شیوع کرونا نیز با مشکلات متعددی روبرو بود این روزها و در رقابت با شبکه نمایش خانگی که در فضای اکران آنلاین در دسترس قرار دارد بیش از پیش ضعیف و ناتوان گشته است.

پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تازه‌ترین آمار خود از نظرسنجی دیدگاه مردم در خصوص کرونا (مطالعه کشوری) بیان کرده ۸۰/۹ درصد مردم با بازنشدن سینماها موافق هستند.

این موضوع در ساده‌ترین حالت نشان می‌دهد اهمیت سینما و روشن بودن چراغ آن برای اکثریت مردم موضوع قابل اهمیتی نیست و باز بودن یا تعطیلی آن را امری مهم که بر زندگی شان اثری داشته باشند، تلقی نمی کنند.

دعوایی که سینما بازندِی آن شد

سینماداران متضرران اصلی تعطیلی سینما بودند

آنچه در ادامه می آید گفت وگوی بهارک محمودی استادیار علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با خبرنگار فرهنگی ایرنا در تحلیل مشکل اصلی سینمای حال حاضر ایران است.

این استاد دانشگاه در ابتدای صحبت‌های خود بیان کرد: پس از بازگشایی دوباره سالن‌های سینما، امروز مسئله اصلی، نه فقط کیفیت محصولات به نمایش درآمده در شبکه نمایش خانگی که اتفاقاً تقابل این فضا و سالن‌های سینمایی به عنوان فضایی جغرافیایی برای تماشای فیلم است. به این معنا که این روزها دیگر نه فقط با تقابل این دو فضای نمایشی که در واقع با شکست همه‌جانبه سالن‌های سینما در این رقابت مواجه هستیم.

وی ادامه داد: مهران احمدی در گفت‌وگویی اخیراً با فریدون جیرانی به نکته جالبی اشاره‌کرده و گفت: ما تاکنون فکر می‌کردیم که در سینما کار مهمی می‌کنیم اما بعد از تعطیلی سینماها دیدیم که آب از آب تکان نخورد و فهمیدم که گویا کاری که انجام می‌دادیم کار چندان مهمی نبوده است.

مسئله اینجاست که وقتی سینماها تعطیل شد هیچکس فکر نمی‌کرد این تعطیلی تا به این اندازه طولانی باشد و به همین دلیل کسی به چشم بحران یا رقیبی اساسی برای سینما به آن نگاه نمی‌کرد اما بعد از طولانی شدن، این بحران نه برای مخاطب که بیشتر برای سینماداران خود را نشان داد؛ به این معنا که سینماها تبدیل به دکانی شده بودند که دیگر مشتری نداشت و تنها کسی که این وسط متضرر می‌شد دکان‌دار بود.

محمودی تصریح کرد: حجم تولیدات در شبکه نمایش خانگی که نشان‌دهنده مهاجرت سرمایه و نیروی انسانی به این رسانه است نشان می‌دهد تهیه‌کنندگان و سایر عوامل تولید روزهای شلوغ و پرماجرایی را تجربه می‌کنند. با توجه به اخباری که این روزها شنیده می‌شود (به نقل از مصطفی شایسته در یکی از گفت‌وگوهای اخیرش) امروز آن‌قدر عوامل سینما و تلویزیون درگیر تولید سریال‌های شبکه نمایش خانگی هستند که دیگر گذشته از بازیگر و کارگردان، به سختی می‌توان یک نیروی فنی متخصص با وقت آزاد پیدا کرد. 

درنتیجه کسی که این وسط متضرر شد آن کسی بود که مشخصاً کارش به اداره سالن‌های سینما مربوط می‌شد؛ به همین دلیل سؤال اصلی که باید مطرح شود این است که مشکل چه بوده است که اکنون با وجود بازگشایی سالن‌های سینما همچنان کسی رغبتی به حضور در این فضای نمایشی ندارد. مقایسه‌های بین‌المللی نشان می‌دهد که وقتی در سایر شهرهای جهان مثل نیویورک و پاریس، سالن‌های سینما بازگشایی شدند، صف‌های طولانی برای تهیه بلیت و رفتن به سالن‌های سینما تشکیل شد.

وی افزود: ولی این اتفاق برای ما نیفتاد و امروز می‌بینیم که سینماداران با اکران‌های خصوصی همراه با همبرگر و قلیان به استقبال مخاطب رفته و اعلام کرده‌اند که علاقمندند سالن‌های سینما را برای نمایش‌های خصوصی اجاره دهند.

به همین دلیل است که باید حواسمان به این نکته باشد که دعوای اصلی بین این دو رسانه (سینما و شبکه نمایش خانگی) دعوای محتوا است. یعنی محتوایی که شبکه نمایش خانگی ارائه می‌دهد، بدون شک برای مخاطبی که در حال حاضر شرایط خاصی دارد (مختصات مخاطب امروز که بی‌حوصله، کرونازده، بی‌پول، بی‌وقت و خسته از ترافیک است) محتوایی ساده‌تر و در دسترس است. این مخاطب وقتی به خانه می‌رسد خستگی‌های روزانه‌اش را با تماشای آن چیزی که می‌توانسته در سینما ببیند (که در محتوا تفاوت چندانی ندارد) درمی‌کند.

محمودی ادامه داد: مثال این موضوع خوب، بد، جلف است که یک فیلم سینمایی دو قسمتی بود و قسمت سوم آن که به کرونا خورد تبدیل به سریالی چندین قسمتی شد که نه در محتوا که صرفاً در زمان نمایش متفاوت و در واقع طولانی‌تر شده بود.

در اینجا طبیعی است که مخاطب با خود بگوید عوض این‌که رنج حضور در سینما را متحمل شوم که همان محتوا را تماشا کنم، در خانه می‌نشینم و آن را به صورتی ارزان‌تر و در شرایطی راحت‌تر تماشا می‌کنم.

نویسنده کتاب تهران، سینما و مدرنیته شهری تاکید کرد: درنتیجه مسئله اصلی امروز عقب‌ماندگی سینما در این جنگ محتوا است. فیلم ساختن به دلیل پیچیدگی‌های بیشتری که در شرایط ممیزی و امثال آن دارد سخت‌تر و حساسیت روی سینما کماکان بیشتر است.

معضل اصلی سینمای ما فقدان داستان جذاب است

استادیار دانشگاه علامه طباطبایی در توضیح تفاوت های شبکه نمایش خانگی بیان کرد: ضمن این‌که توهمی از آزادی در تولید سریال‌های شبکه نمایش خانگی به وجود آمده است که باعث شده تولیدکنندگان و حتی مخاطبان نیز گمان کنند در اینجا امکان به نمایش گذاشتن و نهایتاً دیدن چیزهایی را دارند که در رسانه‌های رقیب وجود ندارد.

و اینگونه می‌شود که باز هم نهایتاً آنچه ضرر می‌کند پرده عریض سینما است که بازنده این بازی است. تنها برگ برنده سینما، کشف محتواهای تازه و بدون شک پرداختن به عرصه‌هایی است که پیش‌تر به آن پرداخته نشده است.

وی افزود: اگر شبکه نمایش خانگی بتواند راه‌های تازه‌ای را برای کشف محتواهای جدید برای سینما فراهم کند، می‌تواند نه به‌عنوان رسانه رقیب که رسانه‌ای باشد که هم پا با سینما قدم برمی‌دارد. یعنی به نوعی جاده‌هایی را صاف و مسیری را هموار کند (به‌واسطه حرف‌هایی که می‌زند و کارهایی که انجام می‌دهد) که بعداً در سینما حساسیت در آن حوزه مشخص وجود نداشته باشد.

امروز با اتفاقاتی که در شبکه نمایش خانگی افتاده است به نظر می‌رسد که توهم آزادی در شبکه نمایش خانگی (تا جایی) کار می‌کند و دست آدم‌ها را باز می‌گذارد و از این‌طرف مخاطب احساس می‌کند که با محتوایی متفاوت‌تری ازآنچه در سینما می‌بیند مواجه است.

محمودی خاطرنشان کرد: فیلم‌هایی که در این دو سال در پلتفرم‌های نمایش خانگی اکران شده‌اند، به لحاظ محتوا آن‌قدر کوچک و بی‌مقدار هستند که مخاطب را به این نتیجه می‌رسانند که چه خوب شد برای تماشای این فیلم‌ها رنج رفتن به سینما را متحمل نشدم.

وقتی به تولیدات چهار، پنج سال اخیر سینما نگاه می‌کنید به این نتیجه می‌رسید که چه خوب شد که هزینه بلیت سینما ندادید و به جایش یک اشتراک خریده و می‌توانید همه این‌ها (فیلم‌های سینمایی و سریال‌های شبکه نمایش خانگی) را باهم ببینید. به‌جای این‌که وقت و پول نازنینتان را صرف رفتن به سینما کنید.

وی ادامه داد: البته منظورم این نیست که در شبکه نمایش خانگی هم محتوایی چنان متفاوت و عجیب و غریب تولید می‌شود، چرا که در این فضا هم کار چندان خاصی صورت نمی‌گیرد که سینما ازآنجا مانده باشد، مشکل و معضل اصلی کماکان در فقدان داستان جذاب و محتوای متفاوت است.

چرا که اگر داستان بخواهد به همین منوال پیش برود به‌جز این تجربه‌های گاه‌وبیگاه درخشان سینمایی که استثناست و تعمیم پذیر نیست، بی تعارف سینما از بین خواهد رفت. و این در حالی است که ایران در مقایسه با سایر کشورهای خاورمیانه از معدود کشورهایی بود که خیلی زود رسانه سینما در آن اهلی و در واقع بومی شد.

محمودی یادآور شد: ولی این سینمایی که برای اهلی‌ شدنش خون دل‌ها خورده شده، با این محتوا و این سیاست‌زدگی‌ها، بسیار ساده‌تر از چیزی که فکر کنیم از بین می‌رود. مسئله این است که وقتی عادت به سینما رفتن به تدریج از بین برود، دیگر به این سادگی‌ها باز نخواهد گشت.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha