حکایتی تکراری با دردهایی بی تسکین

تهران- ایرنا- می‌گوید لحظات شادی را پس از حدود یک سال و چهار ماه از کرونا داشتیم چون نوعروسی در اتوبوس همراه گروه خبرنگاران بود، اما این شادی فقط چند ساعت بیشتر دوام نداشت، اجل پشت سرمان بود تا نوعروس و دختری جوان و ۲۸ ساله را با خود ببرد.

هنوز صدای هلهله، شادی و دست زدن برای کسی که روز ششم تیرماه ۱۴۰۰ را برای روز ازدواج خود تعیین کرده بود، در گوشمان بود، که ناگاه صدای جیغ و فریاد جای آن را پر کرد، به یکباره اتوبوس واژگون شد، صدای شادی به نوای غم‌انگیز گریه تبدیل شد.

همه در بهت بودیم، من فقط جیغ می زدم و می گفتم «تو رو خدا کمک کنید» مهشاد زیر قطعه‌ای از اتوبوس گیر کرده بود، همان لحظه دیدم که دیگر حرکت نمی کند. هنوز تصاویر وحشتناک روز چهارشنبه دوم تیرماه این روز نحس در ساعت ۱۷ و ۱۵ دقیقه پس از واژگونی اتوبوس جلوی چشمانم است.

ضربه روحی بدی بود؛ هر لحظه این صحنه غم‌انگیز جلوی چشمانم رژه می‌رود. به خاطر دیدن این صحنه و گیر افتادن دیگر خبرنگاران در لابه‌لای اتوبوس حال روحی و روانی بدی دارم. نوعی اضطراب و ترس از همان لحظه در وجودم رخنه کرده است. دلم می‌خواهد به روز قبل از آن برگردم و تصور کنم هرچه دیدم خیال و رویا بوده و در واقعیت دوستانم زنده هستند.

من ریحانه را ندیدم ولی شنیدم که او هم متاسفانه همان لحظه واژگونی فوت کرده است. لحظاتی بسیار غمبار در این سفر نصیب مان شد، هرگز این صحنه‌ها از ذهنم دور نخواهد شد. با دلی شاد سفر را شروع کردیم اما با از دست دادن دو دوست و تنی زخمی و سفری بی‌پایان به خانه برگشتیم.

هنگام واژگونی اتوبوس تنها جمله‌ای که همه شنیدیم این بود «ترمز نداریم کمربندهاتون رو ببندید» اما اینها در لحظات پایانی بود که راننده متوجه شده بود که ترمز اتوبوس خراب است. اگرچه تا قبل از این، اتوبوس لاک‌پشتی می‌رفت اما بعد از اعلام خرابی اتوبوس، انگار مرگ پشت سرمان بود و اتوبوس چنان سرعت گرفته بود که راننده نتوانست کنترلش کند و اتوبوس واژگون شد.

همه این اتفاقات تنها شاید چند دقیقه بود که همه ما را عزادار دوستان مان کرد و تن رنجور و زخمی به دیگر خبرنگاران داد، اما انگار اجل این دو نفر فرارسیده بود. به مهشاد گفته بودم دختر چند روز دیگه مراسم عروسی داری چرا اومدی سفر که پاسخ داد همه کارها را انجام داده‌ام.

این جملات را کیمیا عبدالله پور یکی از خبرنگاران ایرنا و از مسافران اتوبوس بیان کرد و گفت: تصور این حادثه هم خیلی سهمگین و غمبار بود که این دو عزیز جمع ما را ترک کردند و غمی بزرگ برای خانواده و دوستان بر جای گذاشتند.

۲۰ نفر از خبرنگاران رسانه‌های کشور صبح چهارشنبه دوم تیرماه برای بازدید از طرح‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه عازم پیرانشهر شدند که اتوبوس آنان بعدازظهر همان روز در ۱۵ کیلومتری این شهرستان دچار حادثه شد. بر اثر واژگونی اتوبوس در منطقه بیگم قلعه پیرانشهر، ریحانه یاسینی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) و مهشاد کریمی خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) جان باختند.

یکی دیگر از مسافران این اتوبوس می‌گوید: پس از بازدید از تونل و سوار شدن بر اتوبوس، زمانی که راننده اعلام کرد که ترمز ندارم، بچه‌هایی که جلوی اتوبوس بودند صدای راننده را شنیدند و کمربندها را بستند اما صندلی من و مهشاد کمربند نداشت و در سراشیبی چیزی که متوجه شدم این بود که اتوبوس با گاردریل سمت راست که به سمت دره و رودخانه بود برخورد کرد، صدای جیغ بچه‌ها فضای اتوبوس را پرکرده بود. فقط شنیدم که کسی می گفت «اتوبوس رو بزن به کوه»

متاسفانه خبرنگارانی که سمت راست اتوبوس بودند به بیرون پرت شدند و بعد از تصادف در واگویه‌هایی که پس از حادثه شنیدم، راننده تمام مسیر را با دنده سنگین حرکت می‌کرده است کل مسیر کمتر از ۴۵ کیلومتر بود اما خیلی خیلی آرام حرکت می‌کرد، وقتی که پس از مدتی چپ و راست شدن اتوبوس بالاخره واژگون شد و این اتفاق ناگوار و بسیار ناراحت‌کننده رخ داد.

همه این اتفاقات برای ما در چند لحظه بود اما به طور یقین تا سال ها خاطرات بسیار بد این حادثه در ذهنمان خواهد ماند و ما را غمگین و ناراحت می‌کند چون صحنه های دلخراشی دیدیم که هرگز دوست نداریم دوباره تکرار شود. نظر شخصی من این است که باید کاری کرد که اکنون دردهای خانواده های داغدار این حادثه تسکین داده شود و دنبال مقصر اتفاق نباشیم.

این حادثه هم مانند هزاران حادثه دیگر می‌گذرد و تنها خاطرات ناخوشایند آن برای همه ما باقی می‌ماند، همانطوری که سالانه حدود ۱۶ هزار مسافر در جاده‌های کشور جان خود را از دست می‌دهند. اما باید در چنین حوادثی دنبال مقصر نباشیم، باید کاری کرد که دردهای این خانواده تسکین داده شود و با حرف‌هایمان داغی دیگر بر دل آنها نگذاریم.

در چنین شرایطی باید با افرادی که عضوی از خانواده‌شان را از دست داده‌اند. همراه و همدل باشیم و نگذاریم دردی به دردهای آنها اضافه شود، نگذاریم داغ شان سنگین‌تر شود و دنبال مقصر حادثه نباشیم چون در چنین لحظاتی هیچ چیز نمی‌تواند آنها را آرام کند، مگر اینکه شرایط آنها را درک کنیم و زندگی را برایشان بیشتر سخت نکنیم.

برای اینکه بدانیم آلام خانواده‌های داغدیده و خبرنگارانی که این حادثه ناخوشایند و ناگوار را با چشمان خود دیده اند، چگونه تسکین دهیم تا دردی بر دردهایشان اضافه نکنیم، با پیمان حسنی ابهریان پزشک متخصص اعصاب و روان و کارشناس علوم اعصاب شناختی به گفت و گو نشستیم.

همدل و همدرد افراد باشیم

حسنی ابهریان ضمن تسلیت به خانواده دو خبرنگار جانباخته و جامعه خبرنگاران می‌گوید: برای اینکه بدانیم برای التیام آلام خبرنگاران بازمانده از حادثه واژگونی اتوبوس چه باید کرد، ذکر چند نکته ضروری است.

وی ادامه می دهد : اول اینکه باید به بازماندگان حادثه و خویشاوندان افرادی که از دست رفته اند، این همدلی و همدردی را نشان دهیم و ابراز کنیم که از این حادثه غمگین هستیم و به آنها بفهمانیم که شرایط آنها و حس بدی را که در آنها است، درک می کنیم.

این روانپزشک گفت: در واقع مهمترین قضیه مساله درک کردن است و می بینیم در جامعه ما در سطوح کلان و خرد پس از این اتفاقات همه به سراغ جبران خسارت و یافتن مقصران حادثه می روند یا اینکه علت را جستجو می کنند. اگر بتوانیم همدردی قلبی خود را به آنها نشان دهیم، بخشی از آرامش از دست رفته را به آنها بازگردانده ایم.

فرد آسیب دیده به دنبال راهکار و جبران نیست

حسنی ابهریان با بیان اینکه فرد آسیب دیده به دنبال راهکار و جبران نیست، اظهار داشت: برخی از افراد حاضر در حادثه ممکن است دچار ترومای پس از سانحه شده باشند و مسیری را باید طی کنند تا بتوانند با دردها کنار بیایند. ما باید به آنها بفهمانیم که در این مسیر هم همراه آنها هستیم. باید در عمل این نکته را ثابت کنیم و به حرف های آنها خوب و کامل گوش کرده، آنها را تشویق کنیم تا از دردها و مشکلات ناشی از حادثه صحبت کنند و آنها را تشویق به فراموشی نکنیم.

وی ادامه داد: تخلیه هیجانی به برطرف شدن دردها و آسیب ها کمک می کند و باعث می شود که شخص از پس مشکل برآید. باید این نکته را هم خود درک کنیم و هم اینکه به دیگران بفهمانیم که گریه کردن و تخلیه هیجانی اصلاً چیز بدی نیست بلکه اقدامی بسیار سودمند است. باید با فرد آسیب دیده از حادثه گریه کنیم یا حداقل خود را غمگین نشان دهیم.

این پزشک متخصص اعصاب و روان افزود: در واقع این یک نوع شناخت اجتماعی است به این معنی که باید احساسات خود را با هم به اشتراک بگذاریم. در ناراحتی‌ها این نکته بروز می‌کند و باید بتوانیم خود را در موقعیت مذکور فرض کنیم.

وی تصریح کرد: باید به افراد دچار سانحه شده این حس را بدهیم که ما در شرایطی با آنها همراه هستیم و این شامل مسائل عاطفی، هیجانی، شناختی و حتی مالی نیز می‌شود.

آسیب‌های روحی و روانی با پول جبران نمی‌شود

حسنی ابهریان افزود: متاسفانه وقتی این اتفاقات را شاهد هستیم، برخی از افراد موضوعات مالی را پیش کشیده و سعی در تسکین درد از ناحیه این نوع مسائل دارند. باید به این نکته توجه داشته باشیم که با پول امکان جبران خسارات روحی و روانی ناشی از حوادث وجود ندارد.

وی خاطرنشان کرد: اگر در ابتدای شکل‌گیری مشکل و حادثه از مسائل مالی صحبت کنیم، به این معنی است که مشکل را درک نکرده‌ایم و این فاجعه آفرینی و درد ایجاد کردن است.

حسنی اضافه کرد: نکته دیگر پس از آنکه به افراد بازمانده از حادثه اطمینان دادیم که در هر شرایطی با آنها همراه هستیم، این است که آنها در حال هیجان خاصی که هستند، به دنبال مقصران و چگونگی ایجاد حادثه هستند و این یک روند کاملاً طبیعی است. در این موقعیت ما معمولا به قضاوت روی می‌آوریم و در این روند با ایجاد چالش ناراحتی را تشدید خواهیم کرد.

این کارشناس علوم اعصاب شناختی افزود: در این موقعیت ما باید با توجه به اینکه این مساله برای فرد مهم است، بدون قضاوت کردن به افراد بفهمانیم که دغدغه آنها را در خصوص یافتن علت حادثه درک می کنیم و به آنها اطمینان دهیم که به دنبال این جواب هستیم و بگوییم که با او همکاری می کنیم.

حسنی ابهریان ادامه داد: مورد دیگر مساله پشتیبانی و حمایت است و باید از افراد حمایت های لازم عاطفی، روانی و مالی را داشته باشیم.

سه مرحله مهم کمک به افراد حادثه دیده

این روانپزشک معتقد است، همدلی و همراهی، درک مساله و پشتیبانی و حمایت در واقع سه مرحله کمک به افراد حادثه دیده و بازمانده از حوادث یا خانواده فوت شدگان است و که در نهایت به مرحله جبران خسارت می‌رسد.

وی تاکید کرد: البته با توجه به اینکه جبران خسارت مالی به هیچ عنوان مشکلات روحی را پوشش نمی‌دهد، باید به این نیز توجه داشت که این مرحله در ردیف آخر اقدامات قرار دارد. این مساله بسیار ضروری است و این موضوع باعث می‌شود که حداقل مشکلات جدیدتری برای بازماندگان ایجاد نشود.

در این سفر دو روزه ۲۰ خبرنگار از رسانه‌های کشور به همراه چهار نفر از کارکنان روابط‌ عمومی سازمان محیط زیست و ۲ نفر از کارکنان ستاد احیای دریاچه ارومیه برای بازدید از پروژه‌های احیا، ساعت ۶:۳۰ صبح از فرودگاه مهرآباد تهران به ارومیه سفر کردند. گروه اعزامی از تهران پس از رسیدن به ارومیه با اتوبوس تهیه شده توسط اداره‌کل محیط زیست استان آذربایجان غربی برای بازدید از تونل زاب در شهرستان پیرانشهر اعزام شدند.

گروه اعزامی از تهران پس از رسیدن به ارومیه با اتوبوس تهیه شده توسط اداره‌کل محیط زیست استان آذربایجان غربی برای بازدید از تونل زاب در شهرستان پیرانشهر حرکت کردند. خبرنگاران از طریق لوکوموتیو وارد تونل شدند و پس از بازدید از تونل زاب حوالی ساعت ۶ بعدازظهر برای استراحت و صرف ناهار به محل سد کانی‌سیب مراجعت می‌کنند که متاسفانه اتوبوس حامل خبرنگاران و تیم اعزامی بر اثر نقص فنی واژگون می‌شود.

بر اثر این حادثه متاسفانه دو خبرنگار برجسته حوزه محیط‌زیست خانم‌ها ریحانه یاسینی از خبرگزاری ایرنا و مهشاد کریمی از خبرگزاری ایسنا بر اثر جراحات وارده فوت می‌کنند. ۱۷ نفر دیگر دچار مصدومیت شدند که چهار نفر از این مصدومان جهت ادامه مداوا به ارومیه اعزام شدند و ۱۳ نفر به صورت سرپایی مداوا شدند یا مداوایشان ادامه دارد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha