فیلم خط باریک قرمز به کارگردانی فرزاد خوشدست که این روزها بر پرده اکران سینمای هنر و تجربه قرار دارد، داستان یک گروه مجرم نوجوان در زندان است که با کمک چند مربی نمایش تصمیم میگیرند یک نمایش را روی صحنه ببرند تا اگر موفق بود، به این بهانه و برای اجرا یک روز از زندان خارج شوند.
البته پس از آن که قرار میشود تا یک روز برای اجرای نمایش از زندان خارج شوند، برخی از آنها تصمیم میگیرند با استفاده از این موقعیت از زندان فرار کنند.
خط باریک قرمز چهارمین فیلم بلند مستند فرزاد خوشدست است که بر پایه تئوری سایکودرام و با هدف نمایشدرمانی ساخته شده است و تولید آن به مدت چهارسال به طول انجامید. این فیلم پس از رونمائی در سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر توانست بهعنوان اولین مستند ایرانی جایزه نتپک (سازمان توسعه سینمای آسیا – اقیانوسیه) را دریافت کند.
اکران و بازتابهای این مستند سینمایی که در کانون اصلاح و تربیت تهران (زندان نوجوانان خلافکار) ساخته شده است باعث شد تا در سال ۱۳۹۹ یک نوجوان که در کانون اصلاح و تربیت به جرم قتل حکم اعدامش صادر شده بود، نجات پیدا کند.
اساسا در تعریف از این اثر میتوان از میدان سختی که کارگردان برای روایت انتخاب کرده و هدف والایی که به دنبال آن بوده (اثرگذاری بر نوجوانان بزهکار و مجرم و تبدیل غیرممکن به ممکن - اشاره ای که چندین بار در این فیلم از سوی نوجوانان و مطرح میشود- بوده است) نام برد؛ ساخت چنین فیلمی، اصلاً ساده نیست چرا که علاوه بر فرآیند اداری و قضایی برای ورود به کانون اصلاح و تربیت، ممارست برای همکاری با نوجوانانی که دچار اختلال سلوک بوده یا دارای شخصیت ضداجتماعی هستند کار بسیار دشواری است.
ضمن این که در این شکل از تولید فیلم مستند همواره بیم این موضوع وجود دارد که پیامدها و آثار امیدبخشی به آدم هایی که انتخاب و چارهای جز طی کردن دوران محکومیت خود دارند، چه عواقبی را به دنبال خواهد داشت.
از سوی دیگر سیطره نگاه مجرم و گنهکار به آدمهایی که سهوا یا بر اثر یک اتفاق مرتکب جرم شدهاند همواره این دغدغه را برای جامعه شناسی برجسته ساخته است که جامعه نباید یک انحراف اولیه (انحرافی که برای اولین بار به هر دلیل رخ داد و میتواند قابل اغماض باشد) را با زدن برچسب مجرم و گنهکار به انحراف ثانویه (انحرافی که دیگر شکلی از انتخاب به خود می گیرد و فرد مجرم به دلیل نگاههای قضاوت گرانه جامعه تعمدا به سمت انحراف می رود) تبدیل کند.
در این مفهوم جامعه شناسی میگوید اگر فردی از بدِ حادثه در جایی گرفتار شده که امکان رشدِ روح لطیف او وجود ندارد، نباید او را به چشم محکوم نگاه کرد. این فیلم به بیننده پیام می دهد که با بهرهگیری از هنر و روشهای نوین میتوان دنیا را حتی برای مجرمان و محکومان زیباتر کرد.
پیش تر خوشدست کارگردان «خط باریک قرمز» درباره تاثیر این اثر بر روی بچههای کانون اصلاح تربیت گفته بود: یکی از بازیگران این گروه، شب قبل از اجرای خارج از کانون، دوستانش را مطلع کرده بود تا او را فراری دهند اما فرار نکرد و بعدها علت این امتناع را قدرشناسی نسبت به تیم ما و تاثیر نمایش عنوان کرد. او به این باور رسید که میتواند خوب باشد.
در این مستند که با الهامگیری از عناصر بین رشتهای (هنر -تئاتر و نمایش- روانشناسی، جامعه شناسی و علوم تربیتی) به پیش میرود تلاش شد تا کاربردیترین قسمتهای هریک از این علوم در یک میدان سخت بیرون کشیده شده و به بوته نقد گذراده شوند.
اساسا رسالت هنر و هریک از علوم اجتماعی و انسانی را میتوان در خروجی اثرگذاری آنان در بهبود کیفیت زندگی آدمها دریافت؛ موضوعی که خوشدست در خط باریک قرمز با تلاشی سخت آن را بیرون میکشد و به تصویر در میآورد.
در تولید این اثر علاوه بر بازیگران گمنام (نوجوانان محبوس در کانون اصلاح و تربیت که بر اساس غربالی انتخاب میشوند) بازیگران صاحب نامی چون فرهاد اصلانی و هنگامه قاضیانی و چهرههای دیگری چون امیر دژاکام، افشین هاشمی، یاسر خاسب و توماج دانش بهزادی حضور دارند؛ که در خلال حضور حقیقی خود در این داستان به این نوجوانان کمک میکنند تا از پَسِ نقش خود برآیند و اصول مقدماتی بازیگری را بیاموزند.
بخشی از جوایزی که این فیلم از آن خود کرده است عبارتند از: اولین مستند ایرانی برنده جایزهٔ نتپک در سی و هفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر، نامزد نهایی پنج فیلم برتر مستند در یازدهمین دوره جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک در استرالیا، فیلم منتخب بیست و چهارمین جشنواره فیلم پوسان در کرهجنوبی و برنده جایزههای بهترین فیلم هنر و تجربه، بهترین فیلم با موضوع آسیبهای اجتماعی، بهترین فیلمبرداری (مرتضی پورصمدی) و جایزه ویژه دبیر جشنواره در سیزدهمین جشنواره سینما حقیقت.
نظر شما