نوذر شفیعی در گفت و گو با خبرنگار گروه سیاسی ایرنا با تشریح علل کند شدن پیشرویهای طالبان نسبت به هفتههای گذشته اظهار داشت: نخستین علت کند شدن پیشرویهای طالبان این است که اساسا هدفشان این بوده که به همین میزان پیشروی کنند و از این طریق دولت را تحت تاثیر قرار داده و مجبور به مذاکره کنند.مذاکراتی که در دوحه بین دولت و طالبان برقرار است،نشانهای از این امر به شمار میرود.
وی اضافه کرد: دومین علت کند شدن پیشرویهای طالبان مقاومت نیروهای دولتی است. به هر حال دولت افغانستان بیش از هزار نیروی ارتش و ۶۰ هزار نیروی مخصوص یا ویژه دارد که توانایی مقابله با تحرکات طالبان را دارند.
این کارشناس مسائل شبه قاره سومین علت کند شدن پیشرویهای طالبان را هشدار آمریکاییها عنوان کرد و گفت: ظاهرا آمریکاییها به طالبان اجازه دادهاند تا یک محدوده پیشروی کنند و اگر بخواهند از آن تجاوز کنند ممکن است با واکنش آمریکا مواجه شوند.
شفیعی همچنین درباره چشم انداز مذاکرات صلح و گفت و گوها بین دولت و طالبان اظهار داشت: یکی از اهداف اصلی طالبان از عملیات نظامی این بود که دولت را وادار به مذاکره کنند.
وی اضافه کرد: مذاکرات صلح در افغانستان به دو دسته تبدیل تقسیم میشود؛ یک بخش مذاکرات آمریکا و طالبان بود که کم و بیش به یک توافق نامهای رسیدند و آن توافقنامه کمابیش اجرا شد؛ هرچند طرفین نسبت به اجرایی شدن آن ابراز نارضایتی می کنند اما به نظر میرسد آمریکاییها و طالبان در همین حد که مذاکرات رعایت شده است، راضی هستند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه مذاکره دوم بین دولت افغانستان و طالبان است، ادامه داد: زیرا پیشروی طالبان به دلیل ناکامی این مذاکرات بود. یعنی زمانی که مذاکرات بین طالبان و دولت به نتیجه نرسید، طالبان به سمت تشدید حملات نظامی حرکت کرد و سعی کرد آنچه که از طریق مذاکره نتوانست به دست بیاورد را از طریق جنگ اسلحه به دست بیاورد.
وی با بیان اینکه استراتژی طالبان جنگ و مذاکره است، گفت: به نظر میرسد در حال حاضر مذاکرات در دوحه برگزار شده و در حال انجام است و این مذاکرات ممکن است به نتیجه برسد.
مذاکرات منجر به ورود طالبان به بخشی از قدرت میشود
کارشناس مسائل بین الملل در پاسخ به این سوال که در چه صورت طرفین در افغانستان بویژه طالبان به طور واقعی به سمت صلح و گفت و گو حرکت میکنند، اظهار داشت: در زمان پیشروی طالبان علائم نظامی نگران کنندهای درهر دو طرف مخابره و مشخص شد که جنگ میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد.در عین حال مشخص بود که عملیات طالبان با هدف وادار کردن کابل به قبول مذاکرات و پذیرفتن بخشهایی از مطالبات طالبان انجام شده است.
وی در ادامه گفت: در حال حاضر دولت و طالبان پشت میز مذاکره نشستهاند و میتوان انتظار داشت که هدف اصلی از درگیریها شروع همین مذاکرات بوده و انتظار بعدی نیز این است که طرفین در این مذاکرات انعطاف به خرج دهند و با تعدیل و انعطاف در مواضع خود به سمت یک راه حل پایدار برای بحران افغانستان حرکت کنند. این راه حل پایدار نیز تشکیل یک دولت اشتراکی است به گونهای که طالبان بخشی از آن و نه کل آن باشد.
شفیعی در پاسخ به این سوال که آیا طالبان ممکن است از خواسته اصلی خود مبنی بر برپایی امارت اسلامی در افغانستان عقب نشینی کنند، تصریح کرد: طالبان گروهی ایدئولوژیک است و سعی خواهد کرد به نوعی بعضی از مطالبات (مطالبات شریعت) خود را که در قالب قوانین اسلامی متجلی میشود را در قانون اساسی افغانستان بگنجاند اما بعید است که اسم افغانستان به امارت اسلامی افغانستان تغییر پیدا کند چرا که مردم و دولت افغانستان ، کشورهای منطقه و نظام بین الملل با این کار موافق نیستند. در نهایت مذاکرات فقط منجر به ورود طالبان به قدرت و کسب بخشی از قدرت توسط این گروه خواهد شد.
نظر شما