این طالبان همان طالبان دهه ۹۰ است، فقط بهتر حرف می‌زند

قم – ایرنا - دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان، ادعای طالبان مبنی بر تغییر رفتار و رویکرد این گروه نسبت به گذشته را دروغین دانست و گفت که این طالبان همان طالبان خونریز و ضدزن دهه ۹۰ است و تنها تفاوت طالبان با گذشته این است که حرف زدن و استفاده از رسانه را یاد گرفته اند ولی در رفتار هیچ تغییری نکرده اند.

به گزارش روز یکشنبه ایرنا، افغانستان که در ماه های گذشته با بمب‌گذاری های روزانه و به خاک و خون کشیدن زنان، کودکان و مردم بیگناه در خیابان ، بازار و مدرسه، توجه جهانیان را به خود جلب کرده و با خروج اشغالگران آمریکایی پس از ۲۰ سال از این کشور به سرخط اخبار تبدیل شده است حالا با جان گیری دوباره طالبان و سقوط مناطق مختلف این کشور به دست طالبان، بار دیگر نگرانی ها از بی ثباتی و قدرت گیری گروه های افراطی و تبدیل این کشور به جولانگاه ترورویست ها در منطقه و جهان، موجب شده تا تحولات این کشور و فهم درست این تحولات مورد توجه اندیشکده ها، دولت ها و تحلیل گران قرار گیرد.

سقوط پی در پی و پیشروی سریع گروه طالبان در برخی مناطق افغانستان آن هم با کمترین تلفات و درگیری، در حالی موجب شگفتی ناظران سیاسی شده است که این پیشروی ها همزمان با خروج نیروهای آمریکایی از این کشور پس از ۲۰ سال از این کشور است. آمریکایی که به بهانه مبارزه با تروریست و گروه طالبان به افغانستان لشکرکشی کرده بود حالا در شرایطی این کشور را ترک می کند که بار دیگر طالبان قدرت گرفته و شرایطی کنونی این کشور با چالش هایی بدتر از دو دهه پیش مواجه است.

پس از توافق فوریه ۲۰۲۰ آمریکا و طالبان (بهمن / اسفندماه ۹۹) و امضای «توافقنامه صلح» بین دو طرف، روند خروج نظامیان آمریکایی و متحدان این کشور از افغانستان شروع شد. همزمان با خروج نیروهای آمریکایی، شبه‌نظامیان گروه طالبان نیز به حملات خود افزوده و در هفته‌های گذشته مناطق جدیدی از افغانستان را به کنترل خود در آورده‌اند.

در هفته های اخیر با خروج نیروهای اشغالگر آمریکا پس از  دو دهه از افغانستان، درگیری های طالبان با دولت افغانستان شدت گرفته است. نیروهای طالبان مدعی شده اند که در این مدت اندک، توانسته اند مراکز ولایت‌ها، بنادر و گذرگاه‌های کلیدی و همچنین هفت مرز مهم تجاری را به تصرف خود در آورند. آنها مدعی اند که کنترل بیشتر از ۱۶۰ ولسوالی (شهرستان) از مجموع ۴۲۱ شهرستان این کشور را گرفته‌اند اما دولت افغانستان تاکنون رسما سقوط ۸۰ ولسوالی(شهرستان) را تایید کرده است.

در همین رابطه و بررسی تحولات این کشور با «محمد حسن جعفری» رئیس مجمع فرهنگی انقلاب اسلامی افغانستان و دبیرکل حزب رفاه ملی افغانستان به گفت و گو پرداختیم. این سیاستمدار افغانستانی، ادعای طالبان پیرامون درس گیری این گروه از گذشته و تغییر رفتار آنها و محکوم کردن افراطی گرایی را بی اساس و دروغ دانست و تنها تفاوت این گروه با گذشته را تغییر در ادبیات و یادگیری آنها در استفاده از رسانه می داند. جعفری، صلح و ثبات را خوسته مردم افغانستان دانسته و پیش روی های سریع طالبان را توطئه ای خارجی و با صرف هزینه های سنگین در این کشور می داند. 

** طالبان در حرف زدن نرم و در رفتار تندتر شده است

ایرنا: طالبان بار دیگر تحرکات خود را در افغانستان از سر گرفته و یا مناطق مختلف در کمترین زمان ممکن به دست این گروه سقوط کرده است، تحلیل هایی در داخل ایران پیرامون تغییر طالبان نسبت به گذشته مطرح شده و این چنین تحلیل می شود که گویی با طالبانی متفاوت از گذشته مواجه هستیم، شما که تحولات افغانستان را از نزدیک دنبال می کنید، این تحلیل را چطور ارزیابی می کنید؟

ممنون از این که مرا به این گفت و گو دعوت کردید. اگر بخواهم در یک کلمه نظرم را در رابطه با این تحلیل اعلام کنم باید بگویم که این ادعا از اساس درست نیست. نکته مهم این است که نه تنها رفتار طالبان نسبت به گذشته تغییر نکرده است، بلکه برخی رفتار آنها تندتر شده است. طالبان در حرف و عمل رفتاری دوگانه دارد. طالبان اعلام کرده است که آنچه برای آنها مهم است، ماهیت دولت افغانستان است نه تشکیل دولت توسط طالبان ولی وقتی رفتار آنها را در این روزها به ویژه در مناطقی که به تصرف خود درآورده اند، نشان می دهد که خواست آنها متفاوت از چیزی است که اعلام می کنند.

دلیل دروغ بودن ادعاهای طالبان به آتش کشیدن مراکز دولتی در ولسوالی های به تصرف درآمده توسط این گروه است. طالبان اگر در ادعای خود صادق است که رفتار آنها متفاوت از گذشته شده چرا مراکز دولتی در ولسوالی هایی که به دست آنها افتاده، تخریب و به آتش می کشند و همان جنایت های گذشته خود را در آنجا تکرار کرده اند؟!

ظلم، شلاق زدن زنان، اعمال همان قوانین محدود کننده و سخت گیرانه گذشته و سربریدن برخی جوانان از جمله جنایت های طالبان در روزهای اخیر و در ولسوالی های سقوط کرده به دست طالبان است. همه اینها نشان می دهد که این ادعا که طالبان رفتارش تغییر کرده است، نادرست است. طالبان، همان طالبان گذشته با همان تندروی ها و ظلم هاست.

طالبان  برای حاکمیت بر افغانستان نیامده است، غرب، افغانستان امن و باثبات را نمی خواهد بلکه به دنبال این است که افغانستان همواره محتاج کمک های آنها باشد.آموزه های طالبان از اسلام انحرافی است.

** سقوط ولسوالی های افغانستان بدون درگیری نظامی، یک توطئه خارجی است

ایرنا: نکته ای که توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده استقبال مردم برخی مناطق از طالب هاست. گزارش هایی در روزهای اخیر منتشر شده که نشان می‌دهد مردم یک ولسوالی در بیرون از شهر به استقبال نیروهای طالبان رفته و در عمل شهرها را بدون هیچ مقاومتی تحویل طالبان داده اند. همین موضوع موجب شده تا این سوال مطرح شود که آیا طالبان دارای نفوذ زیاد و مورد اقبال مردم افغانستان است؟

وقتی تحرکات سیاسی یک سال اخیر را در افغانستان می بینیم، به این نتیجه می رسیم که سقوط ولسوالی های افغانستان بدون هیچ درگیری نظامی نتیجه توطئه ای خارجی علیه ملت افغانستان است. به عنوان مثال زلمی خلیل زاد، نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان، ماه ها پیش از شروع تحرکات طالبان گفته بود که ۱۸۰ ولسوالی تسلیم طالبان می شود.

 آمریکایی ها و طالبان پول های هنگفتی در ماه های اخیر برای مقاومت نکردن مردم در برابر طالبان و سقوط والسوالی ها به دست طالبان هزینه کرده اند که نتیجه این برنامه ریزی این شد که بسیاری از ولسوالی هایی که اکنون تحت تصرف طالبان است، بدون هیچگونه درگیری نظامی و تنها به وسیله ۱۰ نفر از نیروی طالبان سقوط کردند.

نکته مهم این است که مردم افغانستان هیچ نقطه مشترکی با طالبان ندارند و مردم افغانستان با هیچ چیز طالبان موافق نیستند و با این گروه که دستش به خون مردم افغانستان رنگین است، هیچ سنخیتی ندارند.

** افغانستان پس از اشغال نظامی با هجوم فرهنگی و غارت توسط آمریکا مواجه شد

ایرنا: همزمانی تحرکات طالبان در افغانستان با خروج آمریکا از این کشور پس از ۲۰ سال اشغالگری، معنادار دانسته شده است. آمریکایی که به ادعای  مبارزه با طالبان به این کشور لشکرکشی کرد و دهها هزار افغان را به خاک و خون کشید، چرا در نهایت پای میز مذاکره با طالبان می رود و با این کار طالبان را به رسمیت می شناسد، آیا آمریکا با این کار در واقع نقشه طالبان را تکمیل می کند؟

 نکته درست و مهمی است. چیزی که در آن شکی نیست این است که آمریکا برای صلح و ثبات به منطقه لشکرکشی نکرده است. افغانستان با حضور آمریکا علاوه بر هجوم نظامی با هجوم بسیار گسترده فرهنگی مواجه شده است. اگر چه آمریکا هدف از اشغال افغانستان را مبارزه با تروریسم و ترویج به ارمغان آوردن دموکراسی برای مردم افغانستان تبلیغ می کرد ولی پس از اشغال این کشور، به جای ترویج دموکراسی، روی فروپاشی فرهنگی خانواده های افغان متمرکز شد.

در رویکرد فرهنگی آمریکا در افغانستان برای ترویج فرهنگ غربی در این کشور، دختران و جوانان مورد توجه قرار گرفتند و با نام حقوق شهروندی، آزادی زنان و آزادی بیان، غربی کردن فرهنگ افغانستان و فروپاشی خانواده های افغان دنبال شد. برنامه های فرهنگی آمریکا در افغانستان به بهانه ترویج حقوق شهروندی، دموکراسی و آزادی، کانون های خانواده را از هم پاشید و ناهنجاری های فرهنگی زیادی در افغانستان به وجود آورد که همواره این رویکرد مورد انتقاد بزرگان و علمای افغانستان بود.

 آمریکا پس از حادثه مشکوک حملات ۱۱ سپتامبر، بهانه ای برای حضور در منطقه و اشغال عراق و افغانستان را به دست آورد و بدون کسب مجوز سازمان ملل، حمله و اشغال افغانستان را در دستور کار قرار داد و این هدف خود را با کمترین هزینه سیاسی در سطح مجامع بین الملل عملی کرد. دلیل اشغال افغانستان توسط آمریکا موقعیت ژئوپلوتیک این کشور در آسیا بود نه مبارزه با تروریسم.

آمریکا پس از اشغال افغانستان، غارت منابع زیرزمینی و غنی این کشور را در اولویت قرار داد و در پوشش مبارزه با تروریسم، منابع عظیم آن را غارت کرد. آمریکایی ها در این ۲۰ سال، شبانه روز منابع زیرزمینی افغانستان را به تاراج بردند و به دلیل اینکه این اقدامات غیرقانونی بدون اذن و اجازه از دولت مرکزی افغانستان بوده، هیچ آمار دقیقی از این غارت وجود ندارد ولی چیزی که برآورد می شود، آمار بسیار بالایی است.حضور آمریکا در افغانستان، ضربه عمیقی به افغانستان وارد کرد و جنایت های بی شماری در این کشور مرتکب شد.

 متاسفانه نقش روس ها در جفا به افغانستان، کمتر از آمریکایی ها نبود و آنها اخیرا با حمایت از طالبان، ضربه ای کاری بر پیکر افغانستان وارد کردند. ضمیر کابلوف، نماینده ویژه رئیس جمهوری روسیه در امور افغانستان در هفته های اخیر اعلام کرده است که طالبان می تواند بخشی از افغانستان را اداره کند که این اظهارات حمایت از طالبان و نادیده گرفتن گذشته پر از جنایت طالبان در افغانستان است.

این طلبان همان طالبان دهه ۹۰ است فقط بهتر حرف می‌زند

** استمرار حضور هزاران نیروی نیابتی آمریکا در افغانستان 

ایرنا: الان وضعیت آمریکا در افغانستان چگونه است؟ آمریکا به طور کامل نیروهای خود را از این کشور خارج کرده است؟

قبل از این که به این سوال پاسخ بدهم باید به این نکته تاکید کنم که کشورهای مختلف و دولتمردان آنها باید فهم درستی از مسائل افغانستان داشته باشند. آمریکا توان فهم صحیح مسائل افغانستان را نداشت و فهم غلط آنها از مسائل افغانستان موجب شده تا این کشور، باتلاق متجاوزان آمریکایی شود و گریبان آنها را بگیرد.

امروز با گذشت ۲۰ سال از اشغال و غارت افغانستان، با وجود اینکه آمریکایی ها آمده بودند تا در افغانستان بمانند، به چنان حقارتی در این کشور گرفتار شده اند که بدون اطلاع نیروهای مسلح افغانستان و بی سر و صدا در ساعت ۳ بامداد خاک این کشور را ترک کردند. امروز شاهد هستیم که کشورهای دیگر با خروج آمریکا از افغانستان دوباره چشم طمع به این کشور دارند که آنها نیز در صورت تکرار حماقت آمریکا، به بالای آمریکایی ها گرفتار می شوند.

اما در پاسخ به سوال شما، امروز نیز که به ظاهر نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان خارج شده اند، ولی در حال حاضر هزاران نیروی نیابتی آمریکایی به اسم های مختلف در افغانستان حضور دارند.

ایرنا: نیروهای نیابتی آمریکا در افغانستان، چرا و چگونه؟ 

بله درست است. بر اساس آمار های رسمی هم اکنون بیش از ۱۴ هزار نیروی نیابتی آن کشور در افغانستان حضور دارد و برنامه های آمریکا را در این کشور به بیش می برد. این نیروهای نیابتی، در قالب نیروهای لباس شخصی، دو تابعیتی ها و همچنین نیروهای حاضر در شرکت های امنیتی حضور دارند.

اگر چه به ظاهر نیروهای نظامی و رسمی آمریکا از افغانستان خارج شده است ولی دهها هزار نیروی نیابتی آن کشور همچنان در افغانستان حضور داد.

** دولت افغانستان همچنان دل در گرو آمریکا دارد

ایرنا: دیدگاه مردم و دولتمردان افغانستان، نسبت به خروج آمریکا از این کشور چیست؟

مردم افغانستان در طول تاریخ ثابت کرده اند که هرگز زیر بار اشغالگر خارجی نمی روند. همانگونه که شوروی به عنوان یک ابر قدرت افغانستان را اشغال کرد و در نهایت  مجبور به ترک این کشور شد، آمریکا نیز در نهایت مجبور به ترک این کشور شد و هر کشور دیگری نیز که چنین رویایی علیه ملت افغانستان داشته باشد و اشتباه آنها را تکرار کند، به طور قطع دچار سرنوشتی مانند آنها می شود.

واقعیت این است که آمریکا جز مصیبت برای افغانستان چیزی به ارمغان نیاورده است، ثمره اشغال افغانستان، حضور ۲۰ ساله آمریکا بر این کشور و حالا نحوه خروج از افغانستان و توطئه های پس از آن، برای افغانستان چیزی جز مصیبت نبوده است.

اما دل دادگی به آمریکا و چشم امید داشتن دولتمردان افغانستان به این کشور یکی از دلایل شرایط کنونی افغانستان است. آمریکا در مذاکرات اخیر خود با اشرف غنی و عبدالله عبدالله، دولت افغانستان را ذلیل کرد ولی متاسفانه همچنان دولت افغانستان دل به آمریکایی ها دارد.

با وجود اینکه آمریکا جز جنایت، از بین بردن زیرساخت ها، کشتار مردان و زنان بیگناه، امتحان مادربمب های خود بر سر افغان ها و همچنین استفاده از مردم افغانستان برای آزامایش داروهای خود تحت عنوان گروه های خیریه، هیچ دستاوردی برای مردم افغانستان نداشته است، همچنان دولت افغانستان به آنها چشم امید دارد.

** بخش مهمی از نیروهای طالبان، اصالتی پاکستانی دارند

ایرنا: بتازگی و پس از اوج گیری دوباره تحرکات طالبان، مبان دولت افغانستان و پاکستان، اختلافاتی ایجاد شده است. دولت افغانستان، پاکستان را در این موضوع دخیل و البته دولت پاکستان این موضوع را رد کرده است. از نظر شما واقعیت چیست و کدام روایت، به واقعیت نزدیک تر است؟

باید بگویم که متاسفانه پاکستان نقش مهمی در تحولات کنونی افغانستان دارد.  بخش زیادی از نیروهای طالبان که هم اکنون در افغانستان جولان می دهند، از مناطق مختلف پاکستان و از افسران ارتش آن کشور هستند ضمن این گونه ۱نظریه های عقیدتی این گروه نشات گرفته از مدارس علمیه پاکستان است. سقوط یکی از ولسوالی های هم مرز با پاکستان توسط طالبان در استان قندهار موجب شد تا هزاران نیروی پاکستانی از مرز «اسپیند بولدک» وارد افغانستان شده و در قالب گروه های نظامی در طالبان سازماندهی شده اند.

درگیری نیروهای طالبان و ارتش افغانستان موجب تحمیل تلفات بر دو طرف شده است که به دلیل اینکه بخش زیادی از نیرهای طالبان اصالت پاکستانی دارند، روزی نیست که مراسم عزاداری و تدفین این کشته ها در پاکستان انجام نشود.

در میان کشته ها و اسیران طالبان افرادی از ملیت های مختلف وجود دارد،علاوه بر پاکستان، نیروهایی از تاجیکستان، ازبکستان، امارات و عربستان وجود دارد و تعداد اندکی نیز افغانستانی هستند که این واقعیت در کشته ها و اسیران طالبان نمایان است ولی متاسفانه دولت افغانستان این موضوع را رسانه ای نمی کند.

 متاسفانه پاکستان هیچ وقت قواعد حسن همجواری خود با افغانستان را رعایت نکرده و چند دهه است که رفتار آنها با افغان ها بسیار خصمانه است که ترور نجیب الله رئیس جمهور اسبق افغانستان توسط نیروهای پاکستان یکی از این اقدام هاست. اکثر نیروهای طالبان درس خوانده مدارس علمیه پاکستان هستند اما هیچگونه آگاهی و شناختی از قرآن و معارف اصیل اسلامی ندارند.

** دولت افغانستان با فشار آمریکا به دنبال آزادی هفت هزار اسیر طالبان بود

ایرنا: دولت افغانستان در ماه های اخیر مذاکراتی را با طالبان آغاز و برای اینکه حسن نیت خود را نشان دهد، هزاران نفر از اسیران طالبان را نیز آزاد کرده است. شما این اقدام دولت را تا چه میزان در شرایط کنونی افغانستان لازم می‌دانید و امکان تعامل با طالبان با چنین اقداماتی را چگونه ارزیابی می کنید؟

ما بارها اعلام کرده ایم که با آزادی بخش زیادی از اسیران طالبان به دست دولت مخالف هستیم به صراحت اعلام کرده ایم که حزب رفاه ملی افغانستان به شدت با آزادی برخی چهره های جانی طالبان که در صدها بمب گذاری و کشتار مردم افغانستان اثرگذار بودند، مخالف بوده و هست.

متاسفانه دولت مرکزی افغانستان بدون دلیل بیش از پنج هزار نفر از اسیران طالبان را بدون گرفتن هیچ گونه امتیازی از طالبان، آزاد کرد که از این تعداد ۲ هزار نفر خارجی و عمدتا پاکستانی بودند. دولت افغانستان با فشار زلمای خلیل زاد نماینده دولت آمریکا برای صلح افغانستان، در تلاش برای آزادی هفت هزار اسیر دیگر طالبان بود که جلوی این کار با مخالفت احزاب افغانستان گرفته شد.

این طلبان همان طالبان دهه ۹۰ است فقط بهتر حرف می‌زند

** دولت مرکزی افغانستان به دست طالبان سقوط نخواهد کرد

ایرنا: آینده تحولات افغانستان را چگونه می بینید؟ آیا دولت به دست طالبان سقوط می کند یا شاهد خواهیم بود که دولت بار دیگر تسلط خود بر مناطق از دست رفته را باز پس گیرد؟ ممکن است میان دولت و طالبان تفاهم شده و طالبان در دولت مشارکت کند؟

چون موضوع افغانستان می تواند کل منطقه را تحت تاثیر قرار دهد به همین دلیل بازیگران متعددی در تحولات آینده افغانستان شروع به نقش آفرینی کرده اند. آمریکا در تلاش است که منطقه روی آرامش را نبیند و با این بحران ها ثبات این کشور را بر هم بزند و با آن کل منطقه را دچار بحران کند.

آنچه از شواهد و قرائن و از توان نظامی طالبان بر می آید این است که دولت مرکزی افغانستان به دست طالبان سقوط نخواهد کرد، چرا که شاهد خواهیم بود که یک تقسیم نانوشته برای راضی کردن دولت و طالبان ایجاد شده است که بر طبق آن، دولت بر کلان شهرها و طالبان بر شهرهای کوچک مسلط باشند و شاهراه های مواصلاتی نیز میان دولت و طالبان تقسیم شود. از طرفی به دلیل تکرار ظلم های طالبان در مناطق تحت تصرف، احتمال قیام مردمی در مناطق تحت سلطه طالبان علیه آنها نیز دور از انتظار نیست.

از طرفی نباید تحولات افغانستان را خارج از برنامه آمریکا دانست. آمریکایی ها به پاکستانی ها قول داده اند که دولتی در افغانستان به روی کار آید که منافع پاکستان را تامین کند. اما باید بر این موضوع بار دیگر تاکید کنم که  شرایط موجود در افغانستان بسیار پیچیده تر از محاسبات آمریکا و دیگران است.هیچ خانواده ای در این کشور وجود ندارد که حداقل یکی از نزدیکانشان در این سال ها توسط نیروهای خارجی و یا گروه های تندروی داخلی کشته نشده باشد به همین دلیل مردم افغانستان خسته از جنگ هستند و نیاز به صلح دارند.

 شرایط کنونی در افغانستان می تواند منجر به قیام مردمی در این کشور شود که نه تنها برای آمریکا بلکه برای همه بیگانگان گران تمام شود.

** طالبان به جای تکذیب، جلوی جنایت ها را بگیرد

ایرنا: شاهد هستیم که طالبان با صدور بیانیه هایی، جنایت های منتسب به خود را تکذیب کرده و قائل به این است که این جنایت ها توسط طالب ها انجام نشده است؟ شما این ادعا را چقدر درست می دانید؟
طالبان با وجود اینکه دست به جنایت و قتل می زند ولی این جنایت ها را تکذیب می کند. این دو حالت دارد یا اینکه طالبان تسلط و فرماندهی بر نیروهای خود ندارد و نیروهای آنها خودسر عمل می کنند و یا اینکه سران آن نسبت به جنایت افراد خود مطلع هستند و برای کتمان حقایق، دروغ می گویند. اگر طالبان این جنایت ها را قبول ندارد و آنها را ناشی از نیروهای خود نمی داند باید آن را محکوم کند و بیانیه دهد. در حالی که طالب ها در ولسوالی های مختلف مردم را از خانه ها بیرون کرده و به قتل رسانده اند ولی با این وجود چنین جنایت هایی توسط نیروهای خود را تکذیب می کنند. اگر این جنایت ها، کار طالبان نیستند، پس چه کسی دست به این جنایت ها زده اند؟
این جنایت ها در مناطق تحت تسلط طلبان انجام شده است. اگر طالبان این جنایت ها را انجام نداده است پس صراحتا بیانیه داده و آن را محکوم کند و مانع از تکرار چنین جنایت هایی شود.

** آمریکا از نفوذ ایران در افغانستان وحشت دارد

ایرنا: جمهوری اسلامی ایران می تواند چه نقشی در تحولات کنونی افغانستان ایفا کند؟ 

 واقعیت این است که آمریکا از هیچ کشوری به اندازه ایران وحشت ندارد. آمریکا از روسیه و چین واهمه ندارد و از آنها حساب نمی کشد ولی موضوع جمهوری اسلامی متفاوت از آنهاست و آمریکا با فهم قدرت ایران، از آن وحشت دارد. ایران و افغانستان  دارای مشترکات فرهنگی، اجتماعی و تاریخی بسیار زیادی هستند. ایران به عنوان کشور قدرتمند منطقه تاثیرات عمیق فرهنگی و اجتماعی بر روی ملت افغانستان دارد ضمن اینکه مشترکات فراوان و وجود ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک موجب قرابت های زیادی میان ۲ ملت شده است.

جمهوری اسلامی ایران نقش ارزشمندی در افغانستان طی چند دهه گذشته داشته است که می تواند با توجه به مشترکات عمیق فرهنگی و تاریخی و در شرایط حساس کنونی، نقش پررنگ تری در افغانستان ایفا کند.

آنچه به وضوح می توان دید این است که آمریکا از حضور روسیه و چین در افغانستان واهمه ای ندارد بلکه تنها ترس آنها نفوذ جمهوری اسلامی ایران در افغانستان است چرا که این امر می تواند علاوه بر خنثی کردن توطئه ها علیه افغانستان موجب عمیق بیشتر روابط میان این ۲ کشور همسایه و برادر شود که این نشان از اهمیت نقش ایران در افغانستان و اهمیت افغانستان در صلح منطقه است. اما با این وجود شاهد هستیم که رسانه ها، اقدام های تحسین برانگیز جمهوری اسلامی در حق مردم افغانستان را بایکوت و یا وارونه سازی می کنند.  

میزبانی از ۳ میلیون افغانستانی در طی چهار دهه گذشته تنها بخشی از خدمات بی نظیر جمهوری اسلامی در حق مردم افغانستان است که قدردان آن هستیم. اما با وجود قرابت های بسیار زیاد فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و دینی میان افغانستان و ایران ، متاسفانه در طی سال های گذشته کم کاری ها و کم توجهی هایی نسبت به استفاده از ظرفیت احزاب و جریان های شیعه افغانستان توسط ایران شده است.

** ظرفیت‌های فرهنگی و فارسی زبان افغانستان مورد توجه کافی قرار نگرفته است

ایرنا: به عنوان یک سیاستمدار شیعه افغانستان چه نقد یا ملاحظه‌ای در خصوص عملکرد و سیاست خارجی ایران نسبت به کشور خود دارید؟

سوال بسیار خوبی است. هشت میلیون شیعه در افغانستان وجود دارد که به نظر من بها ندادن کافی به ظرفیت شیعیان افغانستان و فراتر از آن ظرفیت های فارسی زبان و فرهنگی د ر این کشور از جمله نقاطی که همواره وجود داشته و باید این موضوع در سیاست خارجی جمهوری اسلامی در رابطه با افغانستان مورد بازنگری قرار گیرد.

در حالی استفاده از ظرفیت فارسی زبانان و زمینه های مشترک فرهنگی توسط ایران مورد کم توجهی واقع شده است که هم اکنون کشورهای مختلفی از جمله آمریکا، اسرائیل و ترکیه در این زمینه برنامه ریزی گسترده ای انجام داده اند.

 عشق و علاقه مردم افغانستان به ویژه شیعیان این کشور به جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب فراتر از توصیف است. این را اعلام می کنم که اگر توجه به ظرفیت های فرهنگی و اجتماعی افغانستان به درستی درک شود، به طور قطع می توان شاهد موفقیت های بیشتری بود.

 از جمله دیگر گلایه ها به جمهوری اسلامی را می توان وجود برخی برخوردها با مهاجران افغانی دانست. برخی برخورد های دوگانه و تفسیرهای فراقانونی از قوانین موجود با اتباع افغانستانی موجب دلگیری اتباع افغانی که دل در گرو جمهوری اسلامی دارند، می شود.

از طرفی بزرگنمایی تخلف و بزه برخی اتباع افغاستانی در رسانه های ایران از جمله چالش ها و موانع استحکام روابط میان دو ملت است که این موضوع موجب نگرش منفی ملت ایران نسبت به مهاجرانی افغانی و مردم افغانستان می شود.

** نفوذ جمهوری اسلامی در افغانستان به شیعیان این کشور محدود نمی شود

ایرنا: پیشنهاد شما به سیاستمداران ایران پیرامون افغانستان چیست؟

 پیشنهاد ما این است که جمهوری اسلامی از طریق برخی احزاب و جریان های افغانی مورد اعتماد خود، نسبت به ارائه تسهیلات از جمله تابعیت به افغانی هایی که مورد وثوق این احزاب هستند استفاده کنند چرا که چنین کاری هم اکنون توسط برخی کشورها از جمله پاکستان برای افزایش نفوذ خود در افغانستان در حال انجام است.

 نبود سیاست واحد پیرامون افغانستان در میان مسوولان ایرانی و رسانه های دولتی از جمله انتقاد جریان های شیعه افغانستان نسبت به جمهوری اسلامی است. وجود سیاست چندگانه و متضاد پیرامون مسائل افغانستان و مهاجران در جمهوری اسلامی چالشی جدی است که اگر چه خوشبختانه در سال های اخیر با هدایت رهبر معظم انقلاب، بهبود یافته است ولی همچنان نیازمند تعامل و بهبود بیشتری است.

نفوذ جمهوری اسلامی در افغانستان به شیعیان این کشور محدود نمی شود به گونه ای که وقتی با علمای اهل سنت صحبت می کنیم خیلی از آنها نیز رهبر معظم انقلاب را با نام «امام خامنه‌ای» یاد می کنند که این موضوع موجب افتخار ماست. شیعیان افغانستان، حفظ جمهوری اسلامی را بر خود واجب می دانند.حفظ جمهوری اسلامی بر همه لازم است همانطور که حفظ  افغانستان بر همه لازم است. بزرگی و عظمت این انقلاب که در مقابل مستکبران عالم ایستاده است را باید از بیرون از مرزهای ایران دید.

جمهوری اسلامی در افغانستان هزینه بسیار زیادی انجام داده است ولی به دلیل نبود انسجام پیرامون مسائل افغانستان در نگاه سیاستمداران ایران، موجب شده تا این سرمایه گذاری ها خروجی مطلوبی نداشته باشد. سیاست های خارجی جمهوری اسلامی باید مبتنی بر واقعیت های افغانستان باشد، کمک به احزابی که وجهه خوبی میان مردم افغانستان ندارند و یا اینکه در گذشته دستشان به خون بیگناهان آغشته شده است، موجب مخدوش شدن و تضعیف وجهه ایران در میان افغان ها می شود.

شیعیان و فارسی زبان افغانستان به جز جمهوری اسلامی هیچ حامی ندارند، انتظار ما از سیاستمداران جمهوری اسلامی این است که با ما با سیاست رفتار نکنند بلکه نگاهشان به ما و به کل افغانستان نگاهی مکتبی و اعتقادی باشد. جمهوری اسلامی ایران با ظرفیت های قوی که در اختیار دارد می تواند نقش و نفوذ بسیار گسترده ای نسبت به امروز در افغانستان داشته باشد.

 در پاکستان برای احزاب نزدیک به این کشور سهیمه تعیین شده است که با معرفی افراد توسط این احزاب، ظرفیت حضور قانون‌مند آنها در پاکستان و استفاده از امتیازهای قانونی برای آنها فراهم شده است که این موضوع موجب نفوذ پاکستان در افغانستان شده است که این کار را می تواند جمهوری اسلامی با نگاه فرهنگی و با بخش های مختلف افغانستانی انجام دهد.

به احزاب و رسانه ها و برخی مسوولان ایرانی این توصیه برادرانه را دارم که احزاب شیعی افغانستان را باید قدر دانست و جایگاه آنان را پاس داشت چرا که متقابلا شیعیان افغانستان ایران را به عنوان ام القرای جهان شیعه می دانیم و برای حفظ آن حاضریم از جان خود بگذریم همانگونه که در دوران دفاع مقدس در دفاع از ایران اسلامی سه هزار و ۵۰۰ افغان به شهادت رسیدند و همانطور که برای حفظ افغانستان از جان خود حاضریم بگذریم./

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha