نویسندگان معاصر ایران آثار بسیار فاخری را به عالم ادب و فرهنگ ارایه کردهاند، برخی از کتاب ها و آثار ترجمه شده این نویسندگان بعد از گذشت سالها از انتشار، هنوز از جمله آثار بیبدیل به شمار میروند. یکی از چهرههای درخشان و تاثیرگذار تاریخ و فرهنگ معاصر ایران که توانست آثار بسیار گرانسنگی را منتشر کند، داریوش آشوری است که در این جستار نگاه کوتاهی به زندگی وی خواهیم داشت.
تولد و تحصیلات
داریوش آشوری در ۱۱ مرداد ۱۳۱۷ خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود. او درباره کودکی خود مینویسد: «در آن فضا که از نظرِ کالبد شهری و ریختِ معماری نیز چندان از روزگارِ قاجاریه دور نشده بود، هنوز آن ذوق و عادتِ دیرینه که همهچیز را به زبانِ شعر بیان میکرد، چیره بود. بر دیوارِ دکان بقالی و عطاری مینوشتند، «ای که در نسیهبری همچو گلِ خندانی/ پس سبب چیست که در دادنِ آن گریانی»! مادر من هم از این جمله بود و با این که به مدرسه نرفته بود و درسِ رسمی نخوانده بود، اما در حافظه نیرومندش دهها بیت شعر خانه داشت که به مناسبت میخواند.» آشوری بعد از پایان دوران تحصیلات در دارالفنون وارد دانشگاه تهران شد و در رشته اقتصاد به تحصیل پرداخت، وی این رشته را در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران تا مقطع دکتری ادامه داد اما آن را نیمهکاره رها کرد و کار تألیف کتاب، ترجمه و نوشتن مقالات را از همین دوران شروع کرد.
فعالیتهای علمی و فرهنگی
آشوری مدتی در مؤسسه انتشارات فرانکلین بهعنوانِ ویراستار در دایرةالمعارف فارسی و سپس در بخش انتشارات به کار مشغول بوده است، همچنین در دانشکده های مختلفی چون حقوق و علوم سیاسی، علوم اجتماعی، هنرهای زیبای دانشگاه تهران، مؤسسه شرقشناسی دانشگاه آکسفورد بریتانیا و دانشگاه زبانهای خارجی توکیو تدریس کرده است و عضوِ هیات مؤلفان لغتنامه فارسی در مؤسسه لغتنامه دهخدا (وابسته به دانشگاه تهران)، عضو هیات ویراستاران دانشنامه ایرانیکا (دانشگاه کلمبیا در نیویورک) و از نویسندگان آن بوده است. یکی دیگر از خدمات بسیار ارزشمند داریوش آشوری در زمینه فرهنگ، بنیانگذاری کانون نویسندگان ایران بود، او همچنین عضو انتخاب شده نخستین هیات دبیران این کانون بود.
این زبان شناس نامدار، آثار متعددی را از خود برجای گذاشته است در واقع مجموعه آثار آشوری را میتوان به ۲ دسته آثار تالیفی و ترجمه شده تقسیم کرد. از جمله آثار تالیفی وی می توان به تعریفها و مفهوم فرهنگ، عرفان و رندی در شعر حافظ، فرهنگ علوم انسانی، شعر و اندیشه، بازاندیشی زبان فارسی، ما و مدرنیت، نگاهی به تاریخ، تمدن و فرهنگ چین، درآمدی به جامعهشناسی سیاسی، دانشنامه سیاسی، زبان باز، پرسهها و پرسشها، پروژه ملتسازی و اسطوره فلسفه میان ما اشاره کرد.
همچنین عمده آثار او در زمینه علوم سیاسی، علوم اجتماعی، سخنسنجی، فلسفه و زبانشناسی است. نخستین کتابی که در زمینه علوم سیاسی به نگارش درآورد و به عنوان کتاب مرجع شناخته میشود، فرهنگ سیاسی نام دارد و تاکنون بیش از سی چاپ از آن منتشر شده است. علاوه بر این از میان آثار او میتوان به بازاندیشی زبان فارسی، شعر و اندیشه، تعریفها و مفهوم فرهنگ و فرهنگ علوم انسانی اشاره کرد. ما و مدرنیّت نام مجموعه مقالههایی از اوست که در آن به تحلیل بحران فرهنگی جامعه ایران در مواجهه با مدرنیّت میپردازد. آشوری در آثار خود، واژگان نوترکیبی چون گفتمان، همهپرسی، آرمانشهر، رهیافت، هرزهنگاری، درسگفتار و مانند آن را بهکار می برد که معادلی برای آن در زبان فارسی وجود ندارد. فرهنگ علوم انسانی او، شامل صدها ترکیب و واژه اشتقاقی تازه برای گسترش زبانِ فارسی در زمینه علوم انسانی و فلسفه است. بدین ترتیب وی در قلمروی علوم اجتماعی و فلسفه مدرن به توسعه زبان فارسی از نظر دامنه واژگان و بهبود سبک نگارش یاری فراوان رسانده است.
آشوری همچنین در زمینه ترجمه، آثار بسیار گرانسنگی با نثری تقریباً پیچیده و سخت منتشر کرد به همین دلیل شاید کتابهایش برای قشر معمولی جامعه خیلی دلنشین نباشد. وی درباره نخستین تجربه ترجمه خود میگوید: «نخستین ترجمههای من کارهای آزمایشیِ ادبی بود، برای بهتر آموختنِ زبانِ انگلیسی. به یاد دارم که در همان روزگار دانشجویی داستانی از چخوف و چند شعر از مائوتسه تونگ ترجمه کردم که در مجله علم و زندگی چاپ شد.»
بدون شک یکی از شناختهشده ترین آثار آشوری، ترجمه کتاب چنین گفت زرتشت، اثر فلسفی فردریش نیچه است. نیچه در این کتاب توضیح می دهد که چگونه زرتشت، پیامبری کهن از دیار پارس، از خلوتکده خود در کوهستان پایین می آید تا خبری را به مردم اعلام کند و بگوید که ابَرانسان، یا انسانی که تجلی الوهیت است، جانشین خلف و ادامه دهنده راه او خواهد بود. این فیلسوف بزرگ آلمانی با نثری فوق العاده درخشان و شاعرانه استدلال می کند که معنای هستی از طریق تفکرات پیشین و اطاعت صرف از قدرت ها یافت نخواهد شد، بلکه آن را می توان در زندگی آزادانه پیدا کرد. این کتاب توسط نشر آگاه و با ترجمه بینظیر آشوری در ایران منتشر شد.
آشوری در خصوص ترجمه این اثر مینویسد: «اما، کارِ سرنوشتسازِ من در این زمینه درگیر شدن با ترجمه چنین گفت زرتشتِ نیچه بود در همان سالها، در ۲۴ سالگی. کشتیگرفتنِ دور و دراز با این کتابِ شگفت و دشوار که با ویرایشهای پیاپی بیش از سی سال به درازا کشید، مرا در خط اصلی کارِ خود در زمینه تجربه در ترجمه انداخت، به شیوهای و در میدانی که هم جسارت و هم پُرکاری و شکیباییِ بسیار میطلبید.»
از دیگر آثاری که آشوری ترجمه کرده است، می توان فراسوی نیک و بد از فردریش نیچه، تبارشناسی اخلاق از فردریش نیچه، غروب بتها ار فردریش نیچه، مکبث از ویلیام شکسپیر، آرمانشهر از تاموس مور و شهریار از نیکولو ماکیاولی را نام برد. آشوری علاوه بر نگارش و ترجمه کتاب های مختلف، مقالات متعدد و ارزشمندی را به نگارش درآورد که جان و جهان، همسخنی نیما و حافظه، صیاد لحظه ها در مجموعه پیامی در راه (با مقاله هایی از حسین معصومی همدانی و کریم امامی)، ژان پل سارتر و ماهی ادبیات، آیا شعر همچنان رسانه اصلی فرهنگی ما خواهد ماند؟ عنوان برخی از آنها هستند.
نظر شما