قیام امام حسین(ع)، حماسه کربلا و نقطه اوج آن واقعه عاشورا، چنان عظیم و سترگ است که از سال ۶۱ هجری قمری نهتنها تا به امروز که تا ابدیت هستی و زیست بنی آدم در این جهان اثیری به خواست و مشیت الهی مستمر باشد به سبب عظمت رخدادش، همواره نقل روایت خاص و عام مردم جهان و به ویژه جامعه مسلمانان بوده، هست و خواهد بود.
در این نیز تردیدی وجود ندارد که زمینِ آیین، فرهنگ و آنچه که تمدن ایران را در جهان، نمونهگون و نادر کرده است تنها یک سپهر دارد، به نام ادبیات. عمیقترین و گستردهترین آسمانی که همواره با بارشهای ممتد، بی شمار و حاصلخیزش زمین تمدن ایرانی را بارور و حاصلخیز نگه داشته است.
اینگونه است که ایران به عنوان یکی از سرآمدترین قافلهسالاران تمدنساز جهان شناخته میشود. از کوچک و بزرگ در هر جای این زمین اثیری وقتی صحبت از سدهها، قرن ها و هزارههای تاریخ تمدن و فرهنگ بشر میشود وقتی نام ایران به میان میآید، همگان تمام قد می ایستند و کلاه از سر برمی دارند.
جهان بیکران ادبیت ادبیات و قلهنشینی مفاهیم مذهبی و آیینی
در گذار و گذر از فراز و فرود خلق آثار ادبی با قلم بزرگان ادبیات ایران؛ نثر ادبی از آن دست تولیداتیست که همسو با قدمت و درازنای ادبیات ایران نه تنها سابقه و جایگاه درخشانی را به خود اختصاص داده است که عرصه سپهر فرهنگ ادبیات ایران را نیز ستاره باران خود کرده است.
تلالو این درخشش تا جایی بوده که حتی با پاقدم فرزند خَلَف نثر ادبی که از آن به گونه ادبیات داستانی یاد میکنیم نیز حتی با وجود متر، معیار و چارچوبهای غربیاش باز هم در منقاش قلم نویسندگان ایرانی بازتاب دهنده همان شکوه، جلال و فرهی پیشینیان ادبیات ایران در حوزه نثر ادبی است.
رسایی سخن، بلاغت قلم، شیوایی اندیشه و شیرینی زبان؛ همه و همه چارچوبیست که نثر ادبی ایران را شکل داده و به خود مزین کرده است و حال بر قامت ادبیات داستانی کشورمان نیز خوش نشسته است.
در میان تمامی موضوعاتی که به عنوان محور قلم بزرگان ادب فارسی، نثر ادبی را برای روایت اندیشه خود درنظر گرفته اند همراهی با تاریخ اسلام، به ویژه جهان تشیع و قافله سالار آن یعنی همان حماسه حسینی، واقعه عاشورا و قهرمانان دشت کربلا از مهمترین موضوعاتی است که به قلم طبع آزمای نویسندگان در نثر ادبی و در ادامه در ادبیات داستانی معاصر کشورمان به امتحان نشسته است.
سخن به گزاف نیست اگر بگوییم بسیاری از آنها در این آزمون سربلند بیرون آمده اند. سربلند نه تنها برای خود که برای ذاتِ ادبِ ادبیاتِ ایران و مخاطبانی که همواره در هر مقام، مجال، فکر و اندیشه ای خود را همدوش و همگام با ادبیات دیدهاند.
حال که این روزها در حال تجربه دهه نخست محرم ۱۴۰۰ خورشیدی (۱۴۴۳ قمری) بر آن شدیم تا در کنار تعزیت بر مقام شامخ حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفای ایشان در دشت کربلا، به معرفی آثاری از حوزه ادبیات داستانی ایران زمین که محملی برای روایت و استمرار نهضت حسینی شدهاند بپردازیم.
چهارمین گزارش از سلسله گزارشهای معرفی آثار شاخص ادبیات داستانی و عاشورایی کشورمان به کتاب درخشان و ماندگار «حسین علی» از معدود مقتلهای نگارش شده به زبان فارسی به قلم محمدحسین مهدویسعیدی (م. موید) اختصاص دارد.
«حسینِ علی»، یگانه اثر منثور قلمی شهره به نظم
کتاب حسینِ علی تنها کتاب غیرشعری استاد محمدحسین مهدویسعیدی (م. موید) است که با وجود یگانه بودن در مسیر تخصصی و حرفهای راقم قلمش که بر نمط نظم استوار است تا نثر، میان آثار ادبی و منثور ادبیات سرخ و عاشورایی توانسته جایگاه مسحکمی به خود اختصاص دهد.
محمدحسین مهدویسعیدی که با تخلص شعریِ م. موید شناخته میشود، متولد ۱۳۲۲ در نجفِ اشرف است و از شاعران مدرن و موج نو به حساب میآید. شعرهای او از دهه ۴۰ در مجلات ادبی به چاپ رسیده، اما نخستین مجموعه شعرش با نام «مگر با لبخنده ماه» در سال ۱۳۷۳ روانه بازار کتاب شده است.
«گلی اما آفتابگردان» دومین دفتر از شعرهای منتشرشده اوست که جایزه شعر امروز ایران (کارنامه) را به دست آورده است. «تو کجاست؟»، «سیمابهای سیمین»، «پروانه بیخویشیِ من»، «نرگسِ هنوز»، «بیخوانشِ پرندگان»، «سهبار میگویم گل سرخ»، «دستاسِ هنوز میچرخد» (مجموعه شعر فاطمی)، «به سپیدیِ تاجمحل»، «پندار آبی» (طرحوارهها)، «زیر درختِ آفتاب» و «درخشش شبانه سیب سایه» از دیگر دفتر شعرهای م. مؤید به شمار میروند.
ویژگیهای ادبی کتاب «حسین علی»
موید در کتاب حسین علی در فصلهایی متعدد و کوتاه به روایت واقعه عاشورا می پردازد. کتاب از حرکت امام از مدینه آغاز میشود و با شهادت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به پایان می رسد.
کتاب حسینِ علی در مقایسه با کتابهای دیگر در این زمینه دارای ویژگیهای منحصر به فرد زیادی است. مهمترین ویژگی کتاب مستند بودن روایات آن است. کتاب در عین حال که از لحاظ ادبی اثری ارزشمند و قوی است ولی از لحاظ روایات تاریخی نیز متکی بر منابع متعدد و موثقی است و در پایان هر فصل از این منابع نام برده شده است.
دیگر ویژگی کتاب «حسینِ علی» نثر منحصر به فرد نویسنده آن است. م. موید که خود دارای تحصیلات حوزوی است و بر زبان عربی تسلطی کامل دارد در این کتاب کمتر از لغات عربی استفاده کرده است و سعی کرده در این مقتل گونه فارسی جایگزینهای مناسب و هنرمندانهای برای لغات و عبارات عربی بیاورد و ترجمهای بدیع از احادیث و روایات ارائه کند.
نکته دیگر در شمارش ویژگیهای کتاب حسین علی آنکه، در بعضی از فصلهای کتاب، شعرهایی در قالبهای کلاسیک و نو از م. موید در رثای سالار شهیدان و یارانشان آورده شده است که خواندنشان در همراهی مخاطب با این اثر، شور و حال دیگری ایجاد میکند.
نگاهی بر ساختار زبانی و نثر کتاب «حسین علی»
آنگونه که اشاره شد حسین علی مقتلی است که به زبان فارسی سره نوشته شده، از اینرو مخاطب با زبانی اصیل روبهرو است که تهی از کلمات بیگانه است. نثر کتاب بسیار شاعرانه و به شعر نزدیک است و مؤلف در گفتار شاعرانه و به شیوه خویش به صحبت با امام حسین(ع) میپردازد.
«حسین علی» بر گفتار اولیاء و راویان و محدثان، تاریخنگاران و... استناد کرده است که جملگی از مراجع معتبر محسوب میشوند. قرآن کریم، سخن پیشوایان معصوم، بصائرالدرجات الکبری (محمدحسین الصفار)، نقل علی مهزیار اهوازی(رجال طوسی)، محمدبن احمدبن عجلی کوفی، طبقات ابن سعد، تاریخ طبری، بحارالانوار، اختیار معرفه الرجال الکشی، فرائدالمسمطین، مفاتیح الجنان، شرح نهجالبلاغه، اخبار الطوال و دهها کتاب روایت و حدیث و اخبار و تاریخ و مقتل نوشته اهل تسنن و شیعیان عالم، برخی از کتب مرجعی هستند که م. موید در نگارش «حسین علی» از متن و منایع آنها بهره برده است.
حمیدرضا شکارسری شاعر و منتقد ادبی درباره کتاب حسین علی گفته است: م. مؤید در لایه باطنیتر این کتاب به معجزه الهی اشاره میکند و معتقد است که حسین(ع)، خود زبان است و هستی در آن ماوا دارد. او زبان گفتوگوی انسان با خدا و مهمتر از آن زبان گفتوگوی خدا با انسان است. پس اتفاقی یا شاعرانه نیست اگر گفته شود که او با هر کس به زبان خود آنها سخن میگوید (به زبان هفتاد و دو ملت) و این معجزهای الهی است و درخشانترین وجه کتاب حسین علی، همین حقیقت است.
اینجاست جای فرودمان و جایِ فروریختنِ خون مان
برای آشنایی هر چه بیشتر با زبان، ساختار و شیوه روایت و نوشتار کتاب حسین علی به قلم (م. موید) بخش ابتدایی فصل شصتوهفت این کتاب با عنوان «کربلا، چرایی گزینش» را به مرور مینشینیم.
کربلا، همان جایی که حسینِ علی در آن کشته شد -خداوند پذیرهاش گردد- در سوی خشکیِ سرزمینِ کوفه است. حُر آن گروه را واداشت در همان جا فرود آیند، بی آب و آبادی. و این بیستوسومین جایِ فرودِ او بود.
و آن روز، روز پنجشنبه بود؛ روزِ دوم محرّم سالِ شصت و یک. و حُر با سپاهیانش کنار او فرود آمد.
سیّد* فرماید: و چنین شد که هرگاه رفتن میآغازید، بازش میداشتند گاهی، و هم پایش میشدند گاهی دیگر؛ تا به کربلا رسید. و این دوّمِ محرم بود. و چون بدان جا رسید، فرمود: «نام این سرزمین چیست؟»
گفتند: «کربلا»
فرمود: «فرود آیید؛ به خدا سوگند! اینجاست جای فرودمان و جایِ فروریختنِ خون مان. به خدا سوگند! اینجاست نگارههای گورهایمان. به خدا سوگند! اینجاست شکنجگاهِ به بند گرفتار آمدنِ بانوانِمان. نیایم -درود خداوند بر او- چنین مرا فرمود.
پس فرود آمدند و توش و بُنه در سویی از فرات نهادند و خرگاهِ حسین برای خاندان و پسران و دخترانش برپا شد. همچنین خرگاهِ برادران و عموزادگان برپاشد کنارِ خرگاهِ او؛ و خرگاهِ یاران و همراهان نیز.
و حُر فرود آمدِ حسین را در کربلا، برای عبیدالله نوشت.
* سید بن طاووس مولف مقتل «لهوف»
نظر شما