۷ شهریور ۱۴۰۰، ۸:۲۰
کد خبر: 84439972
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

حقایقی غافلگیرکننده درباره «آفتابگردان‌های» ونگوگ

تهران- ایرنا- روزنامه انگلیسی هنر به مناسبت فرارسیدن فصل رویش گل‌های آفتابگردان، چند حقیقت کمتر شنیده شده را درباره پیوند هنر «ونسان ونگوگ» با گل‌های آفتابگردان عیان کرد.

به گزارش روز یکشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا از روزنامه هنر چاپ لندن، ونسان ونگوگ نقاش معروف هلندی در کمتر از یک هفته یک مجموعه طبیعت بی‌جان از گل‌های آفتابگردان کشید. اگرچه این مجموعه در دوران حیات ونگوگ فروش نرفت اما حالا قیمتش به قدری بالاست که در مخیله نمی گنجد. به جرات می‌توان گفت گل‌های آفتابگردان ونگوگ امروزه یکی از شناخته شده‌ترین آثار هنری جهان هستند.   

کمتر کسی می‌داند که ونسان ونگوگ در سال ۱۸۸۸ در حالی که ساکن خانه زرد در شهر آرل فرانسه بود، چهار تابلوی طبیعت بی‌جان از گل‌های آفتابگردان کشید. اولین مورد از این تابلوها که سه گل آفتابگردان داشت برای همیشه در مجموعه‌های خصوصی از نظرها پنهان ماند و دومین تابلو که ۶ گل آفتابگردان داشت نیز در جریان بمباران ژاپن در جنگ جهانی دوم از بین رفت.

این هنرمند مشهور در این دوره همچنین دو تابلویی را کشید در دنیای هنر معروف شدند: یکی از این تابلوها با چهارده گل روی پس زمینه فیروزه‌ای جزئی از کلکسیون موزه پیناکوتک جدید در مونیخ آلمان است و تابلوی دیگر با ۱۵ گل روی پس زمینه زرد در نگارخانه ملی لندن نگهداری می‌شود. ونگوگ این دو تابلو را برای تزیین اتاق خواب اضافه خانه زرد کشید که قرار بود محل استقرار اوژن آنری پل گوگن، نقاش و مجسمه ساز معروف فرانسوی، باشد.

حقایقی غافلگیرکننده درباره «آفتابگردان‌های» ونگوگ

روزنامه هنر چاپ لندن همزمان با ماه اوت که فصل رویش گل‌های آفتابگردان و سالگرد روی بوم آمدن آفتابگردان‌های ونگوگ است، مطلبی درباره این شاهکارهای هنری منتشر کرده و به چند حقیقت غافلگیر کننده درباره آنها پرداخته است:

همه چیز از یک گرمابه شروع شد

ونسان ونگوگ یک هفته قبل از کشیدن چهار تابلوی آفتابگردان خود، یک نقاشی زیبا از باغچه‌ای پر از این نوع گل کشیده بود. وی در نامه‌ای که به برادرش تئو فرستاد، سوژه این نقاشی را باغچه کوچک یک گرمابه عمومی توصیف کرده است. بنابراین ممکن است ونگوگ ایده کشیدن تابلوهای معروف گل آفتابگردان خود را از این گرمابه گرفته باشد.

حقایقی غافلگیرکننده درباره «آفتابگردان‌های» ونگوگ

وقتی عدو سبب خیر شد!

ونگوگ روز ۱۸ اوت سال ۱۸۸۸ یعنی دو روز قبل از آن که کشیدن تابلوی گل‌های آفتابگردان را شروع کند، از وزیدن باد شدید شکایت کرده بود که نگه داشتن بوم روی سه پایه نقاشی را برایش مشکل می‌کرد. چند روز بعد نیز باران شدیدی باریدن گرفت و دست ونسان را که برنامه داشت چند پرتره بکشد، در پوست گردو گذاشت. وی در نامه‌ای خطاب به تئو نوشت: در چند روز گذشته چند مدل برای نقاشی‌هایم را از دست دادم. از این رو این هنرمند توانا به ناچار به کشیدن طبیعت بی‌جان روی آورد.  

حقایقی غافلگیرکننده درباره «آفتابگردان‌های» ونگوگ

مدل نقاشی گل‌های آفتابگردان ذهنی بود نه عینی

ونگوگ علاقه داشت آن چیزی را بکشد که با چشم می‌بیند بنابراین معمولا اینطور تصور می‌شود که وی برای کشیدن این نقاشی‌های معروف، گل‌های آفتابگردان را داخل یک گلدان جلوی سه پایه نقاشی‌اش گذاشته بود.

 مارتین بیلی (Martin Bailey) کارشناس ون‌گوگ می‌نویسد: در سفری که به آرل داشتم از یک عتیقه فروشی یک گلدان روستیک متعلق به قرن نوزدهم خریدم و سعی کردم ۱۵ گل آفتابگردان در آن جا کنم اما ساقه گل‌ها آنقدر کلفت بودند که در گلدان جا نمی‌شدند حتی فشردن پنج شاخه گل و پر کردن گلدان با آب هم جواب نداد. همچنین این گلدان به اندازه کافی محکم نبود و گل‌ها که سنگین هم بودند، دائم آن را واژگون می‌کردند. به احتمال زیاد ونگوگ یک گلدان مشابه در خانه خود داشته و از آن به عنوان الگوی نقاشی استفاده کرده است اما ۱۵ شاخه گلی که در تابلو می‌بینیم داخل این گلدان نبودند. از این رو می‌توان گفت پرتره‌ای که گوگن از ونگوگ در حال کشیدن نسخه مشابه تابلوی گل‌های آفتابگردان کشیده، یک صحنه خیالی است.

حقایقی غافلگیرکننده درباره «آفتابگردان‌های» ونگوگ

راز خط آبی ناهمگون چیست؟

گل‌آفتابگردان‌های ونگوگ آنقدر معروف هستند که معمولا با دقت و موشکافانه به آنها نگاه نمی‌کنیم. اما اگر به گل‌هایی که روی پس زمینه زرد کشیده‌ شده‌اند، خوب نگاه کنید متوجه یک خط آبی نامنظم می‌شود که میز را از پس زمینه نقاشی جدا می‌کند. به علاوه میز هم کمی کج است و در سمت چپ گلدان ارتفاع بیشتری دارد. البته هیچکدام از نکات دلیل بر ناشیگری یا حرفه ای نبودن ونگوگ در کارش نیست بلکه تماما عمدی بوده و فلسفه‌ای پنهان دارد. تصمیم شجاعانه ونگوگ برای اضافه کردن این خطوط آبی نامنظم، قرینگی کار را از بین برده و به ساختار نقاشی جنب و جوش و روح بیشتری اضافه کرده است.

حقایقی غافلگیرکننده درباره «آفتابگردان‌های» ونگوگ

خوشامد به آفتابگردان‌های روی بوم با تفریح و خرید 

ونگوگ کار کشیدن سری نقاشی‌های گل‌های آفتابگردان را روز دوشنبه، ۲۰ اوت سال ۱۸۸۸ آغاز کرد و تا روز جمعه به پایان رساند. وی پس از تمام شدن کار این مجموعه به طور موقت استودیوی کارش را ترک کرد و برای خرید به شهر رفت. ونگوگ که به پوشیدن لباس‌های رنگ و رو رفته و مندرس معروف بود، آن روز با یک ژاکت مخملی مشکی اعیانی به قیمت ۲۰ فرانک و یک کلاه حصیری زردرنگ به خانه بازگشت. هم ژاکت و هم کلاه در نقاشی‌ای که وی دو ماه بعد از اتاق خوابش کشید، برای همیشه ثبت شدند.

حقایقی غافلگیرکننده درباره «آفتابگردان‌های» ونگوگ

گل آفتابگردانی که دکتر ونگوگ برایش کشید

پس از آن که ونگوگ به خود شلیک کرد، دکتر پل گشه از روز ۲۷ ژوئیه سال ۱۸۹۰ به مدت دو روز بر بالین او حاضر بود. سه هفته بعد از درگذشت ونگوگ، گشه که یک هنرمند آماتور بود در پاریس با تئو ملاقاتی داشت و یک نقاشی نمادین به نام گل آفتابگردان (Le Tournesol) را به او تقدیم کرد. این نقاشی تلخ زیاد معروف و شناخته شده نیست. گشه همان ماه چند گل آفتابگردان نیز بالای قبر ونگوگ کاشت.

حقایقی غافلگیرکننده درباره «آفتابگردان‌های» ونگوگ

کشف نامه ونگوگ درباره گل‌های آفتابگردان از لابه‌لای یک کتاب ارزان قیمت

 بیلی می‌نویسد: روزی در یک مهمانی با مردی آشنا شدم که تعریف می‌کرد او و دوستش چطور نامه‌ای که ونگوگ برای گوگن نوشته بود را از لای یک کتاب زندگینامه دست دوم درباره گوگن پیدا کردند. ونگوگ در این نامه خطاب به دوستش نوشته بود: گل‌های آفتابگردان مال من هستند (The Sunflowers are Mine) به این معنا که این گلها نمود مهارت و چیرگی او در حوزه نقاشی هستند. اگرچه شاید چنین کشفی باورنکردنی باشد اما موزه ونگوگ اصالت این نامه را تایید کرده است. این که چه کسی این نامه را لای کتاب گذاشته مشخص نیست اما احتمالا صاحب قبلی این نامه در اوایل دهه ۱۹۰۰ که این نامه ارزش چندانی نداشت، تصور کرده لای این کتاب بهترین محل برای نگه داشتن چنین نامه‌ای است. خریدار خوش شانس این کتاب در سال ۱۹۸۴ نامه ونگوگ را به قیمت ۲۴ هزار پوند به یک موزه در ارل فروخت.  

حقایقی غافلگیرکننده درباره «آفتابگردان‌های» ونگوگ

گوگن به یاد ونگوگ گل آفتابگردان می‌کاشت 

گوگن در سال ۱۹۰۱ که در تاهیتی یعنی بزرگ‌ترین جزیره در گروه جزایر پلی‌نزی فرانسه زندگی می‌کرد، به یاد دوست مرحومش ونگوگ چهار گل آفتابگردان کشید که روی میز افتاده بودند. این نقاش معروف فرانسوی گل‌هایی را که در این تابلو کشیده است با بذرهایی پرورش داد که از فرانسه با خود برده بود. گوگن کمی بعد راهی جزایر دورافتاده مارکیز شد. وی در مارس سال ۱۹۰۳ در نامه‌ای خطاب به آمبرواز وولار (Ambroise Vollard)، معروفترین دلال هنری فرانسه در ابتدای سده بیستم خواست چند بذر ویلمورین برایش بفرستد چون می‌توان از تازه بودن آنها مطمئن بود. مارتین بیلی چند وقت پیش به طور اتفاقی رسید این خرید را پیدا کرد که در سال ۲۰۱۳ در حراجی هریتیج آکشنز به فروش رفته بود. متاسفانه ظاهرا وولار عمل به درخواست گوگن را برای مدتی پشت گوش انداخته بود بنابراین بذرها وقتی به دست این نقاش معروف رسید که هفته ها قبل در اثر بیماری سیفلیس درگذشته بود.

حقایقی غافلگیرکننده درباره «آفتابگردان‌های» ونگوگ

یکی از مقامات ارشد حزب نازی ونگوگ جعلی در خانه‌اش داشت

پس از آن که نیروهای نازی به ونگوگ برچسب فاسد بودن زدند، موزه‌های آلمان به اجبار پنج تابلوی او را فروختند. اما هرمان گورینگ تابلوی گل‌های آفتابگردان این هنرمند هلندی را مال خود کرد. وی در سال ۱۹۴۲ این تابلو را به عنوان هدیه کریسمس به همسرش امی سونمن تقدیم کرد و این زوج آن  را روی دیوار قلعه قرون وسطایی خود در خارج از نورمبرگ آویختند. همزمان با پیشروی نیروهای جبهه متحدین در سال ۱۹۴۵، گورینگ این تابلو را به سنگر نازی‌ها در برشتسگاتن فرستاد تا از خطر حفظ شود. سربازان آمریکایی این تابلو را پس گرفتند و آن را به صاحب اصلی آن یعنی گالری پل روزنبرگ در پاریس بازگرداندند. گورینگ تنها چند ساعت قبل از آن که حکم اعدامش اجرا شود دست به خودکشی زد و هیچگاه نفهمید تابلویی که چپاول کرده بود یک کپی‌کاری فوق ناشیانه از اثر اصلی ونگوگ بود.

حقایقی غافلگیرکننده درباره «آفتابگردان‌های» ونگوگ

به گزارش ایرنا، ونسان ونگوگ یک نقاش پسادریافت‌گر هلندی در سده نوزدهم بود که از کودکی به نقاشی علاقه داشت ولی تا اواخر دهه دوم زندگی‌اش دست به قلم نشد. او بسیاری از کارهای شناخته‌شده‌اش را در دو سال آخر عمرش تکمیل کرد و در یک دهه بیش از دو هزار و ۱۰۰ کار هنری شامل ۸۶۰ نقاشی رنگ روغن و بیش از یکهزار و سیصد نقاشی با آبرنگ، طراحی و چاپ تولید کرد.

این هنرمند پرآوازه اواخر عمر به شدت با بیماری روانی اختلال دوقطبی و فشارهای روحی دست‌وپنجه نرم می‌کرد. افسردگی و مشکلات روانی او روز به روز وخیم‌تر شد تا این که در نهایت در ۳۷ سالگی به زندگی خود پایان داد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha