«ضربان ذات»، سوگ‌سروده‌ای از تشنگی کربلاییان تا عطش معرفتی عاشقان

تهران- ایرنا- قربان ولیئی، شاعر و پژوهشگر مطرح در عرصه ادبیات عرفانی و آیینی در منظومه بلند غزل‌مثنوی «ضربان ذات» ذیل عنوان فرعی عطش‌نامه، تلاش کرده در کنار نگرش عرفانی به حماسه‌ساز کربلا، پلی از جنس ترنم و تغزل برای درک عطش معرفتی مخاطبان امروز به حادثه کربلا و نهضت و قیام امام حسین (ع) بزند.

ادبیات در هر سرزمینی با در نظر گرفتن اقلیم و بافت اجتماع و ساختار هر جامعه‌ای آیینه افکار، باورها و گرایش‌های آن زبان و گویای هنر و اندیشه آن سرزمین است. در نگاهی کلان‌تر ادبیات بستری‌ است برای ماندگارسازی بخشی از دغدغه‌های بشر که شایستگی ماندگاری و حضور دائم اجتماعی دارند. از میان گونه‌های رایج ادبیات، زبان شعر صریح‌ترین، خوش آهنگ‌ترین و در بسیاری موارد ماندگارترین حضور ادبی در بطن و ذهن مردم هر کشوری به شمار می‌رود.

آنگونه که مهدی شادکام اوغانی پژوهشگر و منتقد ادبی در مقاله‌ای مطول با عنوان عاشورا در آینه شعر کهن فارسی آورده: حضور شعر در بافت ذهنی مردم، نشانه بارزی‌ از حضور مداوم و بی واسطه ادبیات - حال چه به صورت شفاهی چه مکتوب - در درون‌مایه‌ها و ساختار زندگی فردی-اجتماعی افراد یک عصر و جامعه است. (پا به پای نقد، سید علی کاشفی خوانساری، ثالث صص۹۶ و ۹۷)

شعر سرخ پیونددهنده دل‌های سوخته و باعث اعتلای جریان شعر ایران است

با در نظر گرفتن همین مقدمه؛ چرایی حضور «قیام عاشورا» در ادبیات؛ خصوصا شعر فارسی و پرداخت نزدیک به هزارساله به آن تا جایی که شعر عاشورایی که از آن به شعر سرخ نیز یاد می‌کنند به یکی از مهمترین گونه‌ها و مکاتب ادبیات منظوم ایران در این سیر و گذار بیش از هزار ساله بدل شده، معلوم می‌شود.

بنا به متن مقاله عاشورا در آینه شعر کهن فارسی: ورود حماسه کربلا به حیطه شعر، یقینا یکی از عوامل ماندگاری و پایایی نهضت عاشوراست. زیرا حضور پر رنگ شعر در روایت ماجرا و قالب نافذ مرثیه از سویی پیوند دهنده عواطف، دل‌های سوخته و حقیقت ماجرای ظهر عاشورا و از سوی دیگر به نوبه خود باعث غنا و اعتلای اشعار و مراثی است.

ادبیات عاشورایی، از غنی ترین و حماسی ترین ذخایر فکری و احساسی شیعی است و برخی شاعران نیز تمام شهرت خود را مدیون همین ذخیره فکری - احساسی شیعی هستند. مشخص‌ترین و نام آشناترین‌شان محتشم کاشانی و ترکیب‌بند درخشان «باز این چه شورش است...» اوست که با تصویر کشیدن و توصیف واقعه عاشورا به شاخص‌ترین شاعر عاشورایی از ابتدا تا زمان حال بدل شده است.

«ضربان ذات»، سوگ‌سروده‌ای از تشنگی کربلاییان تا عطش معرفتی عاشقان

تقسیم‌بندی اشعار عاشورایی از دو دیدگاه درون‌مایه و ساختار

اغلب مراثی و اشعار عاشورایی از دیدگاه درون‌مایه و ساختاری به دودسته مشخص قابل تقسیم هستند. دسته اول با پرداختن به جنبه تاریخی؛ روحی و عاطفی ماجرا با سرایش سوزناک‌ترین مراثی به ویژه با محوریت ظهر عاشورا، عواطف خویش را در قالب سوگواره نویسی و مقتل نگاری منظوم کردند.

دسته دوم گروهی که کاربردی‌تر، اجتماعی‌تر و حماسی‌تر عمل کرده‌اند. این دسته یقینا با در نظر گرفتن ظلم ناحق و مظلومیت امام حسین (ع) ماجرا را بیشتر از زاویه ظلم ستیزی، حرکت مصلحانه و انقلابی اباعبدالله و در نهایت عاقبت کار نگریسته و سروده‌اند.

 این زاویه که بیشتر در میان شعرای متاخر به ویژه بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی دیده می‌شود تلاش خود را به کار بسته تا فراتر از به شعر کشیدن در کربلا چه شد؟ به چرایی وقوع ماجرا یا چرایی ختم ظلم‌ستیزی به حادثه کربلا بپردازند.

به بیانی دیگر این دسته از شعرا، شعر خود را با نشان روشن واقعه کربلا و نهضت حسینی به برهانی برای حرکت‌های انقلابی و ظلم‌ستیزی بدل کرده‌اند. جریانی که میان شاعران عاشورایی چهار دهه اخیر کشورمان به وضوح قابل رصد است.

این روزها و در حال تجربه نیمه نخست محرم ۱۴۰۰ خورشیدی (۱۴۴۳ قمری) بر آن شدیم تا در کنار تعزیت بر مقام شامخ حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفای ایشان در دشت کربلا، به معرفی آثاری از حوزه ادبیات منظوم به عنوان کهن‌ترین شناسنامه هویت فرهنگی ایران زمین بپردازیم.

ششمین گزارش از سلسله گزارش‌های معرفی آثار شاخص شاعران سرخ‌گو و عاشورایی کشورمان به منظومه عاشورایی ضربان ذات با نام فرعی عطش نامه، غزل‌مثنوی بلند دکتر قربان ولیئی شاعر و پژوهشگر ادبیات عرفانی و آیینی شناخته شده اختصاص دارد.

«ضربان ذات»، سوگ‌سروده‌ای از تشنگی کربلاییان تا عطش معرفتی عاشقان

ضربان ذات؛ نگاهی عرفانی به واقعه عاشورا و شخصیت امام حسین(ع)

ضربان ذات ذیل عنوان (عطش نامه) هفتمین دفتر شعر قربان ولیئی است که توسط نشر نیستان منتشر شده است. این اثر شامل منظومه ای بلند در قالب غزل، مثنوی است که با نگاهی عرفانی به واقعه عاشورا و شخصیت امام حسین (ع) سروده شده است و در برخی از بخش‌ها با تصاویری از واقعه عاشورا همراه است.

این شاعر پیش از این درباره رویکردش به واقعه عاشورا در این منظومه گفته بود: در ذهن من تمامی ابعاد واقعه عاشورا یعنی سوگ، حماسه و عرفان بوده است و این سه عنصر در منظومه بازتاب پیدا کرده‌اند، اما در ظاهر غلبه با وجه یا رویکرد عرفانی واقعه عاشورا است.

در سال‌های گذشته، شش مجموعه شعر از او با عنوان‌های گفتم به لحظه نام تو را جاودانه شد، گزیده شعر معاصر ایران، ترنم داوودی سکوت، با دو چشم دچار یکتایی، باید نوشت نام تو را با پرنده‌ها و جوان شدن جاودانگی از این شاعر به چاپ رسیده است.

ضربان ذات؛ منظومه‌ای که به گفته شاعر هنوز کارش تموم نشده است

در نگاه عارفانه شاعر به واقعه کربلا و عاشورا در ابتدا نسبت خود با هستی را مشخص کرده و سپس از آن منظر به بیان رویداد عاشورا می پردازد. باید گفت قربان ولیئی نیز از همین منظر به سرایش اشعار این کتاب پرداخته است.

منظومه ضربان ذات با عنوان فرعی عطش نامه این‌چنین آغاز می‌شود:

گوش کن بانگ آسمانی را

بنگر آفاق بی‌کرانی را

از کران تا به بی‌کران نور است

بنگر این ظاهری که مستور است...

ولیئی پیشتر در گفت‌وگویی دربارخ این منظومه عاشورایی گفته بود: این اثر در حقیقت یک منظومه بلند عاشورایی در قالب غزل‌مثنوی است که آنرا در دهه نخست محرم سال ۱۳۹۰ سروده‌ام.

سرودن این شعرها در دو مرحله انجام گرفت. شاعر در ابتدا در سال ۱۳۸۹ حدود ۴۰ بیت از آن را سروده و بعد از یک وقفه در محرم سال ۹۰ مابقی آن را سروده شده است. پرونده این شعر هنوز هم نزد شاعر بسته نشده است و وی هر از گاهی ناگفته هایش را به این منظومه اضافه می کند.

«ضربان ذات»، سوگ‌سروده‌ای از تشنگی کربلاییان تا عطش معرفتی عاشقان

انسان معاصر تشنه معرفت و حقیقت است

قربان ولیئی شاعر منظومه ضربان ذات در پاسخ به پرسشی درباره عنوان فرعی (عطش نامه) برای این منظومه عاشورایی خاطرنشان کرده است: از یک سو در بخشی از ابیات به ماجرای تشنگی امام حسین (ع) و اصحابش اشاره شده و از سوی دیگر به نوعی عطش معرفتی مدنظرم است.

در حقیقت به نوعی از دوگانگی معنایی استفاده کرده‌ام. این‌که انسان معاصر تشنه معرفت و حقیقت و در پی سیراب شدن از چشمه معرفت است. به عبارت دیگر محبان و دوستداران امام حسین (ع) این عطش را دارند که از معرفت وی سیراب شوند.

تفاوت بنیادین ضربان ذات قربان ولیئی با «گنجینه اسرار» عمان سامانی

قربان ولیئی به سبب مطالعات خود در حوزه ادبیات به خصوص ادبیات عرفانی از معدود شاعرانی است که از مضامین عرفانی به صورت گسترده در شعر خود بهره می‌برد، به گونه‌ای که بسیاری کارشناسان ولیئی را تنها شاعر عرفانی‌گوی معاصر می‌دانند. کتاب ضربان ذات نیز همانند آثار گذشته شاعر در حوزه ادبیات عرفانی جای می‌گیرد.

هرچند به کار بردن مضامین عرفانی در اشعار آیینی پیشینه طولانی دارد و یکی از شاخص‌ترین اشعار عاشورایی ادبیات فارسی، «گنجینه اسرار» عمان سامانی است، ولی منظومه قربان ولیئی به سبب قرار گرفتن در دوره زمانی معاصر اثری بدیع و تازه به شمار می‌رود.

تفاوت عمده این کتاب با کتاب عمان سامانی در این است که عمان در گنجینه اسرار به نوعی مقتل گویی نیز انجام داده است، اما مخاطب در اشعار قربان ولیئی جزییاتی از واقعه عاشورا مشاهده نمی کند.

شاید به زبان ساده‌تر بتوان گفت، قربان ولیئی در اشعار این مجموعه با سیری در آیات به تجلی اسماء الهی رسیده است.

«ضربان ذات»، سوگ‌سروده‌ای از تشنگی کربلاییان تا عطش معرفتی عاشقان

عشق، روزی به کربلا بوده است

در پایان برای آشنایی بیشت با زبان، لحن، روایت و نکاه عارفانه قربان ولیئی در منظومه عاشورایی «ضربان ذات» (عطش نامه)، برشی از این منظومه سرخ عاشورایی را مرور می‌کنیم.

تشنه، اما چه تشنه‌ای بودند؟

تشنگانی که بر لب رودند

تشنه، اما تمام دریایی

موج در موج، اوج شیدایی

چه شرابی به دستشان دادند؟

که رهایی ز هستشان دادند

نیستانی که قبلۀ هستند //

هر چه هست ازسماعشان مستند

نی مگر شرح ماجرا گوید

لختی از قصه را به ما گوید

نی که آری به نیستی گفته ست

نی که بیداریِ به خون خفته ست

نی که در پرده راز می‌گوید

قصه را دلنواز می‌گوید

نی که راز بلند بی خویشی ست

شارح هفت بند درویشی ست

نی که در بند بند او سوز است

نی که طوفانِ آتش افروز است

نی که از بی‌سری نوا دارد

هر چه دارد نی از فنا دارد

نی که گویی لُهوف می‌خواند

روضه‌ای بی حروف می‌خواند

نی به سر برده عهد دیرین را

دیده بی‌پرده شور شیرین را

سور و سوزی به کربلا بوده است

عشق، روزی به کربلا بوده است

سوز این قصه را به نی دادند

سور این قصه را به می‌دادند

مستم و لب نهاده‌ام بر نی

گاه هو هو زنم، گهی هی هی...

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha