ادبیات در ساحت کلان خود در گام بعدی ادبیات دفاع مقدس و خاصه شعر دفاع مقدس با ویژگی های آیینهگونی خود به بازتاب تجربه ها و آرمان های ملتی میپردازد که حماسه هشت ساله دفاع مقدس را با کلید واژههایی چون عشق، شهادت طلبی، عظمت، رشادت، پایمردی، ایمان، ولایتمداری و صبر را پشت سر گذاشته اند. آنان با مقاومت و پایمردی در برابر دشمن تا بن دندان مسلح و حمایت شده از سوی تمامی کشورهای استعمارگر حماسهای عظیم برابر تجاوز به خاک و پایمال کردن آزادگی ایران و ایرانی خلق کردند.
حال در این میان ادبیات پایداری و به ویژه شعر دفاع مقدس نه تنها در حماسه هشت ساله که در تاریخ ایران و ایرانی بازتاب دهنده فصل هایی هستند که همواره مبارزه، استقامت و پایداری در برابر هجوم دشمنان بخشی از زندگی آنها را تشکیل داده است.
به همین سبب است که مفهومی به عنوان ادبیات مقاومت و پایداری و شعر دفاع مقدس همواره در ادبیات معاصر کشورمان جایگاه والایی داشته و مخاطبان خود را از هر قشر و نسلی وامدار جذابیت نگاه و روایت شیوه قلم شاعران خود کرده است.
از جبهههای جنگ تا سلاحی چون قلم
در این میان بی تردید یکی از سرآمدان جریان شعر دفاع مقدس که در بازتاب شاعرانه شورِ حماسه، مقاومت و مبارزه نه تنها تجربه جبهههای حق علیه باطل را داشته که با سلاح قلم و شعرش بازتاب دهنده شکوه حماسه رزمندگان اسلام در جبهههای حق علیه باطل بوده؛ زنده یاد نصرالله مردانی است.
شاعری برجسته و سترگ که در حوزه دفاع مقدس با تلفیق اسطوره، حماسه و بازتاب مفهوم شهادت طلبی، مقاومت و مبارزه یکی از پیشقراولان قالب غزل مقاومت و شعر دفاع مقدس به شمار می رود.
نصرالله مردانی کیست؟
خاک شیراز شاعرپرور است و هر گوشه ای که سر کنی بیتی شعر به گویش شیرین شیرازی به گوش زمزمه ای شیرین است... پایین تر که بیایی، هوای جنوب و گرمای هوا هم تو را شاعر می کند... کازرون هم ... نصرالله مردانی فرزند خاک جنوب ایران ، کازرون بود... سال ۱۳۲۶ به دنیا آمد.
آنچه مردانی را در ادبیات امروز ایران شاخص و زبانزد کرد، پیوندی بود که میان زبان حماسی و غزل در اشعارش خودنمایی کرد و هنگامی که جنگ آغاز شد او نیز به کاروان شاعران جنگ پیوست و کلام نافذش میان اهل ادب و مردم و رزمنده ها چرخید و چرخید تا در یادها ماند.
همان سال های جنگ بود و پس از آن که شعر مردانی راه به کتابهای درسی برد و دانش آموزان ایران نیز همصدا با مردم شعرشناس، کلام مردانی را زمزمه کردند و خواندند که:
شب رفت و سپیده سرکشیده خورشید در آسمان دمیده
گل کرده درخت روشنایی روشن شده مشعل خدایی
مردانی در شعر دفاع مقدس جایگاهی رفیع دارد و این به دلیل زبان قدرتمند حماسه در غزل اوست.
کتابهای قانون عشق، خون نامه خاک، ستیغ سخن، چهارده نور ازلی، گل باغ آشنایی، حافظ از نگاه مردانی، گزیده ادبیات معاصر، آتش نی، قیام نور و سمند صاعقه از یادگارهای مردانی برای ماست. او در سال ۱۳۸۲ در کربلا از دنیا رفت.
از شعر مذهبی همسو با انقلاب تا حضور در قلب جبههها
پیشینه فعالیت مردانی را می توان در سالهای قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی نیز به وضوح رصد کرد. جایی که او به عنوان یکی از شاعران مذهبی با اولین جرقه های حرکت مردمی برای تحقق انقلاب شکوهمند اسلامی از خرداد ۴۲ تا بهمن ۵۷ این بار با زبان حماسه قیام عاشورا، تاریخ صدر اسلام و شهدای انقلاب؛ فصلی درخشان از شعر انقلاب را پایه ریزی کرد.
بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی زنده یاد مردانی به شکل مستقیم در جبههها حضور پیدا کرد و با شعرخوانی خودش نه تنها برای تهییج و حرکت عاشقانه سربازان میهن از چشمه های جوشان شعرش بهره می برد؛ که قلمش یاری رسانی بود بر بازتاب حماسه درخشان رزمندگان اسلام برای مخاطبان و مردمی که تصاویر شاعرانه اش را در قالب دفترهای شعری که منتشر میکرد جستجو می کردند.
دفترهای شعر قیام نور، خون نامه خاک و حماسه نامه عشق از مهمترین و جریانسازترین آثار و دفترهای شعر دفاع مقدس در همان سال های حماسه هشت سال دفاع مقدس به شمار می روند.
همان دفترهای شعر بودند که مردانی را به عنوان شاعری صاحب سبک، جریانساز و نوپرداز در ایده و مفهوم به مخاطبان و منتقدان حوزه ادبیات و کارشناسان این حوزه معرفی کردند.
بیهیچ تردیدی قالب غزل به عنوان یکی از سنت های کهن سرایش شعر فارسی و شاعران سترگ غزلسرای همشهری مردانی چون حافظ و سعدی بود که از مهمترین ویژگی های بازتاب شکوه و عظمت شعر مردانی به شمار می رود.
زندهنام مردانی در مورد شعر خود پیشتر گفته بود: این قالب نیست که نو یا کهنه بودن شعری را میرساند؛ بلکه اگر شعر نو باشد؛ یعنی با شرایط و نیازها هماهنگ باشد در هر قالبی که زیانی به محتوا نرساند و بلکه آن را مؤثرتر و زیباتر کند بیان شود شعر نو است.
نوآوریهای او در ترکیب سازی، بازتاب و تلفیق حماسه، اسطوره و شهادت در روایت شعر دفاع مقدس یکی از مهمترین ویژگیهای شعر دفاع مقدس در قلم و نگرش نصرالله مردانی است.
در حقیقت تلفیق این سه نظرگاه به عنوان یکی از مهمترین افقهای درخشان در عرصه شعر دفاع مقدس را باید به پای اشعار و قلم نصرالله مردانی نوشت. جایی که او همواره بر مفهوم نوآوری، ظرافت و زیبایی در کنار بازتاب حقانیت دلاورمردی، رشادت و شهادت طلبی رزمندگان اسلام تاکید داشت و به هیچ وجه در این مسیر گرفتار تقلید و اغراق نشد.
همین خط شکنی نصرالله مردانی بود که او را تا به امروز به عنوان یکی از مهمترین شاعران جریان شعر دفاع مقدس در تاریخ ادبیات معاصرمان مانا کرده است و شیوه سرایش و هنر شاعرانگیاش را به مسیری برای پیروی شاعران نسل های دوم و سوم جریان شعر دفاع مقدس بدل کرده است.
تلفیق نمادهای ملی و اسطورهای با نشانههای دینی و آیینی
پیشینه فعالیت بیش از دو دهه حضور و جوشش در شاخه اشعار مذهبی در قامت شاعرانگی نصرالله مردانی باعث شد تا او دست به تلفیق نمادهای ملی و اسطورهای در کنار شمایل ها و نشانه های دینی و آیینی بزند. این نیز خود به الگویی بدل شده که بسیاری از اشعار نصرالله مردانی را به اشعاری جاندار، زنده و همراه با جریان دفاع مقدس چه در سال های حماسه سازی هشت سال دفاع و چه در سال ها و دهه های بعد از آن قرار دهد.
چرا که آموزش مفهوم دین و مقاومت به سبب نگاه جهانشمول آنها به هیچ وجه در یک تاریخ و بازه زمانی مشخص قابل ایستایی و انجماد نیستند و جریان ها و سیلان ها و موج سازی را با خود به همراه دارند. این هم نه تنها شکوه ملتی را که عظمت جغرافیای ایران را با همان نگاه تمثیل وار و نماد پردازانه برای هر مخاطبی تصویر کرده است. جایی که سروده:
راه ما راه حسین است که با تیشه خون
همه بتهای زمین در شب روشن شکنیم
شیشه عمر تو ای دیو بد آیین زمان
ما به سرپنجه ایمان چو تهمتن شکنیم
جنگجویان دلاور پیشتازان دلیر
آرشان فاتح این خاک پهناور به پیش
سد فولادین دشمن با هجوم ما شکست
ناهید زندی پژوه از محققان و پژوهشگران عرصه شعر آیینی و دفاع مقدس در مقالهای مطول در راستای بررسی سبک شعری نصرالله مردانی اینگونه آورده است: زنده یاد نصرالله مردانی از شاعرانی است که به مدد تخیل و ذوق هنری خود، توانسته است با بهکارگیری عناصر مختلف شعری و انواع صورخیال به ویژه در انواع ترکیبسازیها تا حدود زیادی تشخصی ویژه برای سبک خود بوجود آورد. چنانچه مردانی در مجموعه شعر جنگ عنایت کمتری به استفاده از تلمیح دارد.
یکی از ویژگیهای شعر دفاع مقدس، استفاده فراوان از تلمیحات عاشورایی است؛ اما این خصوصیت در مجموعه شعر جنگ مردانی کمتر به چشم میخورد. در این مجموعه، شاعر فقط در پنج، شش بیت به قیام عاشورایی اشاره دارد و در چند بیت به ماجراهای حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت سلیمان، حلاج، هابیل و قابیل و فرهاد و شیرین اشاره میکند. بیشتر این تلمیحات، تلمیحات حماسی است و شاعر با اشاره به حوادث تاریخی، سعی در دمیدن روح حماسی، القای امید به پیروزی و حق بودن جبهه خودی دارد. موارد زیر مثالهایی از این تلمیحات است:
با اینکه اغراق از ویژگیهای متون حماسی است، در اشعار مربوط به جنگ مردانی بسامد زیادی ندارد. اما بیشتر اغراقهای شعر مردانی در رجزهای او دیده میشود.
سد فولادین دشمن با هجوم ما شکست
کوه آهن میشکافد تیزی شمشیر ما
نصرالله مردانی در قافیههای شعر خود نیز نوآوری و ابتکار خاصی ندارد. برخی از قافیههای شعرهایش را واژههای نظامی یا واژههای مربوط به جبهه و جنگ تشکیل میدهند. قافیههای پیکار و رگبار، شمشیر و تیر، شهادت و شجاعت و خون و شبیه خون از این نوع قافیههاست.
تصاویر شعر مردانی بیشتر حاصل ترکیبهای نو و بیسابقه در زبان فارسی است و در اشعارش کمتر بیتی پیدا میشود که از ترکیبهای تصویرساز خالی باشد. شایان ذکر اینکه عناصر تصویرساز در شعر مردانی بیشتر مربوط به واژهها و اصطلاحات جنگی، طبیعت و دین و عرفان است. در حوزه اصطلاحات مربوط به جنگ، پربسامدترین واژه تصویرساز، واژه خون است.
در واقع باید گفت در شعر مردانی خون با هر کلمهای میآمیزد و ترکیبهای خونی گاهی به ذوق ستیزی میانجامد. ترکیبهایی مانند عزای خون، کشور خون و... از جمله این ترکیبهاست. البته واژهها و اصطلاحات دینی و عرفانی نسبت به واژههای مربوط به جنگ و طبیعت از بسامد کمتری برخوردار است.
قدرت قلم شاعر در زبان روایی و تصویر شاعرانه
محمد جواد محبت شاعر شناخته شده آیینی کشورمان در گفتگو با ایرنا درباره ویژگی های شعر و جریان سازی آثار نصرالله مردانی در حوزه شعر دفاع مقدس گفت: زبان روایی نصرالله مردانی در بازتاب حادثه ها از یک سو و از سوی دیگر تصویرهای شاعرانه ای که او در مواجهه با اتفاقی تلخ و صعب مانند دفاع مقدس ارائه می دهد جریان شعر او را به جریانی اثرگذار در حوزه ادبیات دفاع مقدس ما بدل ساخته است.
از سوی دیگر نصرالله مردانی یکی از بنیانگذاران شعر دفاع مقدس در کشور است چرا که او با اشعارش نه تنها تصاویری شگفت آور و در عین حال نقاشی شده با همان ظرافت و در عین حال خشونت همراه با روزهای حماسه سازی دفاع مقدس را به مخاطب منتقل می کند که تلاش می کند این بار با وام گیری از قالب غزل و نگاه شاعرانه مخاطب خود را در تمامی لحظه ها با خود همراه داشته باشد.
محبت خاطرنشان کرد: ویژگی دیگر شعر مردانی بر این نکته استوار است که او به تبعیت از دوران حماسه سازی هشت سال دفاع مقدس از یک سو و از سوی دیگر عقبه تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی در مواجهه شاعران با جنگ ها و تجاوزهایی که به خاک کشورمان شده است؛ روایت شاعرانه اش را در بازتاب مفهوم مقاومت، ایثار و شهادت به عنوان سه الگوی اصلی در شعر خود انتخاب کرده است. به همین سبب نمونه ها و ارجاعات فراوانی از شاهنامه فردوسی تا نگاه عرفانی حافظ و روایات زبانی او را میتوان در غزلیات دفاع مقدس او به نظاره نشست.
به گفته سراینده مجمعه دفاتر شعر از خیمههای عاشورا و موج عطرهای بهشتی؛ یکی دیگر از ویژگیهای اشعار نصرالله مردانی ایجاد ترکیب های نو در قالب کهن ترین شیوه سرایش شعر ایرانی یعنی غزل است. او در این میان شاعری خطشکن به شمار میرود که بیهیچ تردیدی و با جسارت فراوان برای استفاده از ترکیب های نو در قالب سرایش زبانی دو مفهوم انقلاب و دفاع مقدس را با نگاه مخاطبان هم عصر خود به آنها منتقل می کند.
وی تصریح کرد کرد: همین ترکیب های نو باعث همراهی و همنشینی شاعر با حوادث و شرایطی می شود که نه تنها او که تمامی ملت ایران در سال های حماسه سازی هشت سال دفاع مقدس و سالهای نوسازی و بازسازیِ آرامش بعد از جنگ را تجربه کردهاند.
هدف گذاری دقیق و رویکرد آشنای نصرالله مردانی به مفهوم حماسه و تلفیق آن با نگاه آمیخته با فرهنگ عامیانه ایرانی که پیوندی ناگسستنی با اسطوره و روایت پهلوانی دارد باعث شده است تا دفاتر شعر او نه تنها میان عموم مردم با اقبال مواجه شود که بسیاری از منتقدان و پژوهشگران حوزه شعر خاصه شعر انقلاب و دفاع مقدس را بر این نکته متفق سازد که نصرالله مردانی یکی از بنیانگذاران جریان شعر دفاع مقدس در کشورمان به شمار می رود.
به عرصه گاه شهادت، هماره باید رفت
در پایان این نوشتار شعر جاودان سمند صاعقه از دفتری به همین نام، سروده زنده نام نصرالله مردانی را با هم مرور می کنیم:
سمند صاعقه زین کن سواره باید رفت
به عرش شعله سحر چون ستاره باید رفت
شهید زنده تاریخ عشق میگوید
به دار سرخ اناالحق دوباره باید رفت
بگو به یوسف اندیشه، ای پیمبر دل
به چاه حادثه هنگام چاره باید رفت
گذشت کشتی خورشید از جزیره موج
به غرقه گاه خطر زین کناره باید رفت
بپوش جوشن آتش به تن، سوار فلق
که در مصاف خسان چون شراره باید رفت
به گوش لاله خونین نسیم عاشق گفت
چو گل ز باغ جهان پاره پاره باید رفت
شکفته در افق خاک، آفتاب یقین
به بام دیده برای نظاره باید رفت
امیر قافله نور، میدهد فرمان
به عرصه گاه شهادت، هماره باید رفت
رسید لحظه موعود و نیست گاه درنگ
به قاف واقعه بیاستخاره باید رفت
از امین خرمی
نظر شما