ایران با ابزارهای تعاملی می‌تواند به مردم افغانستان کمک کند

تهران- ایرنا- کارشناسان امور افغانستان در وبینار ایرنا، با اشاره به تقاضای برخی در افغانستان برای ورود مستقیم ایران و مقابله با طالبان، آن را در تضاد با عقل سیاسی دانسته و تاکید کردند که افغانستان برای هر دولت دیگری یک باتلاق است و تهران باید با فشار و نفوذ بر طالبان از مردم این کشور حمایت کند.

«سیطره طالبان در افغانستان و نقش ایران و کشورهای منطقه» عنوان وبیناری بود که با حضور «محسن روحی صفت» مسوول پیشین ستاد پشتیبانی افغانستان در وزارت خارجه و «عبدالمحمد طاهری» کاردار و رایزن فرهنگی پیشین ایران در افغانستان برگزار شد؛ وبیناری که بخش نخست و دوم آن انتشار یافت و بخش نهایی آن در ادامه می آید:

ایرنا: شواهد حاکی است برخی افغانستانی‌های مقیم ایران، تهران را در زمینه پیروزی طالبان و مقابله نکردن با این جریان مقصر می‌دانند. نظر شما درباره این موضوع و مذاکرات انجام شده بین ایران و طالبان چیست؟

طاهری: این که مردم افغانستان ایران را اینگونه قضاوت می کنند، نشان دهنده اقتدار ایران است. من بر این باورم که هیچ کشوری به اندازه ایران به دلایل فرهنگی، ایدئولوژیک، اقتصادی و غیره نمی تواند روی طالبان فشار وارد کند تا حداقل امنیت مرزهای کشورمان را حفظ کند و این همه هزینه ای که صورت گرفته بر باد نرود. ایران قبلاً در وزارت خارجه میز افغانستان داشت که تا سال ۱۳۸۶ عمده فعالیت ها را میز افغانستان انجام می داد و نهادهای دیگری نیز در این رابطه فعالیت می کردند. سیاست دولت ایران در برهه کنونی می‌تواند بسیار حساس و تأثیرگذار باشد چراکه ایران اقتدار لازم و مبانی نظری مورد نیاز را دارد و از طرفی تجربه کافی در این زمینه داشته و از همه مهم‌تر کشور افغانستان و گروه طالبان را به خوبی می‌شناسد.

بنابراین ایران هر زمانی که اراده کند، می تواند مکانیزم های فشار خود را بر طالبان اعمال کند تا به این طریق هم مردم افغانستان بیشتر از این قربانی نشوند و هم شرایط را برای ما سخت تر از این نکنند. وقتی با خیانتی که آمریکایی ها کردند در عرض یک هفته ۳۳ ولایت سقوط می کند، بدان معناست که که ایران باید در عرض یک هفته تمام فشارهایی را که در مرزهای مشترک دارد، تحمل کند. ورود آوارگان و مشکلات بر ایران نیز تحمیل می‌شود. علاوه بر اینکه در میان این افراد مهاجر، نیروهای مخرب القاعده و داعش نیز ممکن است وجود داشته باشند که هزاران مسئله برای ایران به وجود خواهند آورد.

از این رو می‌توان گفت خیانت ایالات متحده در افغانستان، بیشترین تاثیر منفی را روی ایران گذاشته است.  دست‌کم سه میلیون نفر مهاجر به سمت ایران حرکت کرده اند که جا دادن به این افراد به عنوان بیجاشدگان برای ایران بسیار هزینه بر بوده و مشکلات امنیتی ایجاد خواهد کرد. ایران در حال حاضر با تعدادی از مهاجران که سال ها در ایران حضور داشته اند نیز مشکلات امنیتی دارد حال تعداد زیادی از مهاجرانی وارد کشور می‌شوند که هیچ  احراز هویتی درباره آنان صورت نگرفته و ایران نیز مجبور است به آنان سر پناه دهد تا مشکلات آنان بیش از این تشدید نشود. علاوه براین  مساله شیوع کرونا این موضوع را پیچیده تر می سازد که ضرورت دارد دراین زمینه تمهیدات لازم اندیشیده شود. در یک کلام می توان گفت جمهوری اسلامی ایران از جهات مختلف و با مولفه های گوناگون این اقتدار لازم را دارد که بتواند هم در بهسازی و هم در کنترل طالبان نقش آفرینی کند تا بیش از این برای ایران مشکلاتی ایجاد نشود.

ایرنا: قبل از این اتفاقات، بین ایران و طالبان چه مذاکره ای صورت گرفته بود و نتایج آن چه بوده است؟

طاهری: تهران نمی تواند تحمل کند دشمنی چون آمریکا در کنار مرزهای ایران حضور داشته باشد. به این دلیل، جمهوری اسلامی ایران ترجیح دانست آمریکایی‌ها از مرزهای ایران دور شوند. اما این که ایران و طالبان در برابر دشمن مشترک یعنی آمریکا چه سنخیت فکری و ایدئولوژیکی با هم دارند باید گفت که این دو کاملاً با یکدیگر متفاوت اند و هیچ گونه قرابتی با طالبان وجود ندارد. یک تفاوت عمده این است که ایدئولوژی در جمهوری اسلامی ایران با علم فقاهت بروز و بهسازی می‌شود، اما در تفکر طالبان چیزی با عنوان بهسازی ایدئولوژی وجود ندارد، چون آنها بر اساس فهمشان از سنت عمل می کنند. بنابراین همه مردم باید به آنچه که می گویند گوش فرا داده و به آن عمل کنند از این جهت ایران و طالبان با یکدیگر هیچگونه قرابتی ندارند اما در میدان عمل آمریکا باید هر چه سریعتر افغانستان را ترک می‌کرد. البته آمریکایی ها خطاهای فاحشی در افغانستان انجام دادند و تاریخ به بدترین شکل ممکن از آمریکایی‌ها نام خواهد برد. بنابراین کشورهایی که به این ابر قدرت ها چشم می دوزند باید بدانند که این آمریکایی ها حامی منافع ملی مردم دیگر کشورها نخواهند بود. 

روحی صفت: آمریکایی ها افغانستان را محل تسویه حساب مناقشات خود با کشور سوم که ایران باشد، قرار داده بودند و این خلاف منافع افغانستان بود. ایران نیز با اینکه افغانستان محلی برای مناقشات باشد به شدت مخالف بود. تهران تلاش داشت زیرساخت‌های اصلی افغانستان بازسازی شود و درخواست کرد وارد پروژه های بزرگ نفت، گاز، معادن، راه و ... افغانستان شود تا مردم افغانستان به پیشرفت و توسعه رسیده و متکی به خودشان باشند و از این بی ثباتی ها نیز کاسته شود. چون وقتی اقتصاد بهبود یابد مردم سرباز گروه های مختلف مثل طالبان نمی شوند ولی آمریکایی‌ها با سیاست های بسیار غلطی که در پیش گرفتند، مانع تلاش ایران برای ایجاد این فرصت ها می شدند و نمی‌گذاشتند شرکت های ایرانی برنده مناقصات شوند. خود آمریکایی‌ها هم چون شناخت کافی از جامعه افغانستان نداشتند سیاست های نادرستی اعمال می کردند که نه تنها به پیشرفت این کشور کمک نمی کرد بلکه هر چه پول بیشتری نیز به اقتصاد این کشور وارد می کرد، به جای آن که باعث توسعه این کشور شود باعث فساد در آن شد؛ موضوعی که از مقامات راس حکومت تا رده های پایین دولتی را درگیر ساخته بود.

مردم افغانستان انتظار داشتند ایران در برابر طالبان ایستادگی کند

روسیه و پاکستان هم انگیزه کافی برای خارج کردن آمریکا از افغانستان داشتند. آنها چون در جای دیگر نمی‌توانند به آمریکا ضربه بزنند در افغانستان به منافع آمریکا آسیب می رساندند. آنچه ایران را متمایز می کند افکار عمومی و اعتماد مردم افغانستان است که این سرمایه متعلق به امروز و مربوط جمهوری اسلامی هم نیست مربوط به پیوند تاریخی چند هزار ساله است. چند سال اخیر این سرمایه تا حدی خدشه‌دار شده است. مردم افغانستان انتظار داشتند ایران محکم تر از آنان حمایت کند زیرا آنان ایران را پناهگاه خود می دانستند. آنچه باید انجام شود، باز گرداندن این اعتماد به مردم این کشور است. آنان توقع داشتند ایران در برابر طالبان ایستادگی کند و سکوت تهران برای مردم این کشور بسیار سنگین بوده است. در دوره گذشته ایران به ائتلاف شمال و شهید احمدشاه مسعود که در برابر طالبان بودند در همه زمینه‌های بهداشتی، درمانی، لجستیکی کمک می کرد.

ایران با ابزارهای تعاملی می‌تواند به مردم افغانستان کمک کند

ورود مستقیم ایران به درگیری، با عقل سیاسی مطابقت ندارد

ایران امروز در شرایط متفاوتی قرار دارد. از طرفی، بحران های بزرگی در سوریه و عراق ظرفیت‌هایی را درگیر کرد. همچنین نوع سیاست نهادهای مربوطه انتظار برخی مردم افغانستان را برآورده نکرد. نباید مستقیما وارد عرصه درگیری در افغانستان شد چون افغانستان برای هر کشور دیگری یک باتلاق است و باید از مردم این کشور حمایت کنیم. برخی از مردم افغانستان تقاضای ورود مستقیم ایران به این مساله را دارند ولی این تقاضا با عقل سیاسی مطابقت ندارد.

طاهری: درباره جایگاه ایران در میان  مردم افغانستان من به چشم دیدم آنها ایران را الگو و منجی خود می‌دانند. نکته بعدی اینکه ایران هیچ وقت به دنبال این نبود که طالبان خونی از مردم افغانستان بریزد و ایران از این اقدام خشنود شود. الان هم بهترین ابزار برای بقای ما در افغانستان کار فرهنگی است.

هنوز قضاوت درباره به رسمیت شناختن طالبان از سوی ایران زود است

ایرنا: ما دو نوع حکومت در افغانستان را دیده‌ایم؛ حکومت پیشین که ضعیف بود و تحت سیطره آمریکا قرار داشت و حکومت کنونی که تحت ریاست طالبان قرار دارد. برخی استدلال می‌کنند حکومت طالبان برای ایران بهتر خواهد بود. چرا که آنان با منافع ملی ایران کاری ندارند یا اینکه طالبان از اشرف غنی بهتر نباشند بدتر نخواهند بود، زیرا اشرف غنی نیز ایرانی ستیز بود. به نظر شما کدام یک برای ایران مفیدتر خواهد بود؟

طاهری: این سوال را با بله یا خیر نمی توان جواب داد چرا که متغیر آن چند وجهی است اما همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، جمهوری اسلامی توانایی مدیریت حضور طالبان را دارد. تهران می تواند کاری کند که هرگز منافع ملی ایران به مخاطره نیافتد. مدیریت کردن دشمنی به نام آمریکا کار ساده ای نبود، اما کنترل و مدیریت کردن طالبان راحت تر است. به دلیل اینکه آنها مشکلات بسیار عدیده‌ای دارند و اگر به دنبال بقا هستند، ناگزیر خواهند بود تا دست خود را به سمت ایران دراز کنند. حال اینکه آیا جمهوری اسلامی ایران آن را به عنوان یک دولت می پذیرد یا خیر، یک متغیر چند وجهی است و هنوز زود است که در این باره داوری یا قضاوت کنیم.

ایرنا: شکل گیری حکومت طالبان چه تبعاتی برای ایران دارد و کشور ما باید آماده چه مواردی باشد؟

طاهری: ایران بیشترین هزینه ای که در افغانستان انجام داد هزینه فرهنگی بود. بنابر این طالبان اگر بخواهند این خدمات فرهنگی ایران را نادیده بگیرند، یکی از تبعات بزرگ حضور طالبان خواهد بود. زمانی که مرزهای ایران ناامن باشد تبادلات اقتصادی ایران دچار مشکل شده و مسائل امنیتی برای ایران ایجاد می شود. تا این لحظه که این مصاحبه صورت گرفته، طالبان به هیچ عنوان برای ایران یک فرصت نبوده بلکه تهدید هستند.

ایرنا: در دوره گذشته تنها سه کشور پاکستان، عربستان و امارات، طالبان را به رسمیت شناختند. پیش بینی شما درباره موضع کشورهای دنیا در دوره جدید چیست؟

طاهری: این موضوع یک کلاف سردرگم است. باید دید در چند ماه آینده طالبان در راستای منافع ملی ما چه اقداماتی انجام می‌دهند.  برای ایران بسیار دارای اهمیت است که عملکرد طالبان چگونه خواهد بود. می‌توان گفت رفتار طالبان تعیین کننده این است که ایران آن را به رسمیت بشناسد یا خیر. مهمترین مولفه برای به رسمیت شناختن طالبان این است که آیا آنان منافع ملی ایران را به مخاطره می اندازند یا نه. موضوع به رسمیت شناختن طالبان با تاخیر صورت خواهد گرفت، اما پیش بینی می شود  بر خلاف دوره اول، در این دوره کشورهای بیشتری طالبان را به رسمیت بشناسند. اگر طالبان آن طور که اعلام کرده، بر اساس حقوق شهروندی رفتار کند کشورهای بیشتری آنان را به رسمیت خواهند شناخت. اینک معادلات عوض شده است. چین و روسیه در حال حاضر با دیدگاه دیگری به افغانستان نگاه می کنند. طالبان نیز از نظر تاکتیکی تغییر کرده اند و تاکتیک جدید آنها این است که کشورهای بیشتری را به سمت خود جلب کند زیرا اگر از جامعه جهانی جدا شوند دیگر نمی توانند کاری انجام دهند.

ایران با ابزارهای تعاملی می‌تواند به مردم افغانستان کمک کند

روسیه و چین، در پی پرکردن خلأ حضور آمریکا

ایرنا: چین و روسیه کجای این معادلات قرار گرفته اند و چه نقشی ایفا می کنند؟

طاهری: افغانستان اینک از نظر اقتصادی برای روسیه و چین بسیار اهمیت دارد و برای پکن  بعد اقتصادی برجسته تر است. درباره روسیه باید گفت که روس‌ها به دلیل بیگانه ستیزی مردم افغانستان مجبور شدند این کشور را ترک کنند و آمریکا جایگزین آنها شد و اینک آمریکایی‌ها با روحیه ظلم ستیزی مردم افغانستان اخراج شدند و این بار روس ها و چینی ها می‌خواهند این خلأ را پر کند. بنابراین با دو رویکرد سیاسی-نظامی و اقتصادی این کشورها می خواهند فضای افغانستان را از آن خود کنند.

ایرنا: یک تئوری این بود که آمریکایی‌ها با خروج از افغانستان به دنبال ایجاد بی ثباتی در منطقه و در مرزهای چین، روسیه و ایران هستند. با این نگاه، چین و روسیه به طالبان روی خوش نشان خواهند داد؟

طاهری: با توجه به روابط وسیع و عمیق که ایران با چین و روسیه دارد، نزدیکی آنان و افغانستان تهدیدی برای ایران نخواهد بود. دشمن واقعی ایران آمریکا است که از منطقه بیرون رفته است. با این حال خیلی وقت است که این دو کشور تحرکاتی را برای حضور در افغانستان آغاز کرده اند. روسیه با رویکرد نظامی و گاه اقتصادی آمد و چینی ها حدود سه سال به صورت جدی در عرصه اقتصادی تلاش خود را برای جایگزین شدن با آمریکا شروع کردند. از آنجایی که مردم افغانستان دیدگاه منفی نسبت به روس ها دارند و همچنین روسیه به هر کشوری که وارد شود کار عمرانی و سازندگی انجام نمی دهد بعید به نظر می رسد که بتواند به این راحتی خلا آمریکا را پر کند اما چینی ها راحت تر می توانند این کار را انجام دهند.

ایرنا: نظر شما جامعه جهانی و قدرت‌های منطقه‌ای اقدام خاصی در برابر طالبان انجام خواهند داد یا این واکنش ها در حد چند توصیه، بیانیه و درخواست باقی خواهد ماند؟ به طور کلی معادلات جهانی چه تاثیری بر آینده افغانستان خواهند گذاشت؟

طاهری: با وجود این که اعضای سفارتخانه ها در این کشور به حداقل رسیده اند، اما این سفارتخانه‌ها در حال رصد فعالیت طالبان هستند. رصد طالبان از نظر حکومت داری و همچنین برخورد با مردم و مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و غیره می تواند موید این باشد که آیا جامعه جهانی می تواند با آن به مراوده و مبادله بپردازند یا خیر. در حال حاضر در مرحله رصد کردن قرار داریم. در یکی دو هفته آینده دنیا مواضع خود را در مقابل طالبان آشکار خواهد کرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha