سیزدهمین دوره «سوگواره هنر عاشورایی» در چهار بخش تصویرسازی، پوستر، عکس و نقاشی خط در حالی برگزار می شود که به دلیل شرایط خاص کرونایی، زمانبندی هر ساله این رویداد بزرگ و مهم تغییر کرده است.
یکی از داوران صاحبنام این سوگواره در سال ۱۴۰۰، محمد خزایی است، وی فارغ التحصیل دکترای ارتباط تصویری از دانشگاه بیرمنگام انگلیس است، «نماد پردازی در هنر ایران» و «هنرهای تزئینی ایران» از جمله علایق پژوهشی اوست.
با این استاد هنرمند ایرانی که سالهاس در دانشگاه تربیت مدرس تدریس می کند، درباره مهمترین نکاتی که یک هنرمند، برای خلق اثری در خور با موضوع حماسه بزرگ عاشورا باید به خاطر داشته باشد به گفتگو نشستیم و در عین حال تاریخ آثار تصویری این عرصه را هم مرور کردیم.
آقای خزایی، بعنوان نخستین سوال، آیا پوسترهای با موضوع آیینی، و مذهبی و مخصوصا عاشورایی از لحاظ ایده یابی، تکنیک و اجرا با سایر پوسترها و مثلا پوسترهای تجاری تفاوت دارند؟ اگر چنین تفاوتی وجود دارد دلیل آن چیست؟
«بله» این جوابی است که با قاطعیت درباره وجود تفاوت بین این دو گروه می توان بیان کرد، پوسترهای آیینی، مذهبی و عاشورایی، جزو پوسترهای ماندگار محسوب می شوند، بعضی از پوسترها خبری هستند و مثل اخبار خیلی زود کهنه می شوند، در حالی که پوسترهای عاشورایی باید پوسترهای ماندگار باشند. این آثار همیشگی هستند و دهه ها و شاید قرن ها در مقابل دیدگان آیندگان خواهند بود. همین ماندگاری است که مسئولیت سنگین تری را در هنگام خلق اثر از لحاظ ایده، تکنیک و اجرا بر دوش هنرمند می گذارد.
برای خلق چنین اثری، هنرمند نمی تواند سطحی نگر باشد، او باید بداند که برای همان زمان و دوره طراحی نمی کند بلکه آیندگان هم این اثر را خواهند دید. بنابراین هنرمند و خالق اثر باید جنبه های مختلف موضوع را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد. موضوع، احتیاج به تفکر و تعمق بیشتری دارد.
هنرمند برای خلق چنین اثری باید به کتاب های مختلف مراجعه کند آثار قبل را مورد مطالعه قرار دهد تا کارهایش به یک اثر هنری عمیق و ماندگار تبدیل شود، اگر در این حوزه، کاری عمیق نباشد و نتواند ابعاد مختلف را بیان کند خیلی سریع کهنه می شود و کسی به آن توجهی نمی کند در حالی که این نوع از پوسترها به زمان تعلق ندارند و اگر خوب کار شده باشند همیشه ماندگار خواهند بود.
منظورتان از ماندگاری اثر چیست؟ آیا ما در تاریخ کشورمان، آثار تصویری ای در این حوزه داریم که بتوانیم به آنها اشاره کرده و ارجاع بدهیم که مثلا فلان اثر قرن ها ماندگار بوده است؟ مگر نه اینکه این نوع از تصویرسازی مربوط به دهه های اخیر و بعد از پیروزی انقلاب است؟
آثار هنری مذهبی و عاشورایی، از ابتدا با این هدف خلق شده اند که اهمیت و بزرگی این واقعه را به گوش همگان برسانند و این مسئله مختص زمان معاصر نیست، یعنی نمی توانیم بگوییم که در گذشته نبوده و حالا ما به سراغ آن رفته ایم.
موضوع حماسه عاشورا، زیارت کربلا و نجف، در طول تاریخ تشیع همیشه مورد توجه بوده و هنرمندان را به تلاش برای خلق آثار واداشته است، ما الان آثار تجسمیای در دست داریم که مربوط به سده های دور است. این آثار گاهی به شکل نسخ مصوری هستند که حماسه کربلا را تصویر نموده و گاه به شکل زیارتنامه هایی است که به زائرانی که به سفر عتبات و حتی مشهد می رفتند داده می شد، آنها آثاری کاغذی است به صورت ورق و یا طوماری که بر رویشان، نقاشی و شرح سفر دیده می شود، این زیارتنامه ها که در شهرهایی مانند کربلا یا نجف تهیه می شد نشان می داد فرد به زیارت رفته است و این سنت تا اواخر قاجاریه در میان شیعیان رواج داشت.
بر روی گواهینامه هایی که مربوط به سفر زیارتی به کربلا بود تصاویر نمادینی از بارگاه امام حسین(ع) و کربلا نقاشی می شد و فرم خاصی داشت، علاوه بر این ها، در دوره قاجاریه کارت های خاصی هم وجود داشت که موضوع عاشورا بر روی آنها تصویرسازی شده بود و بعد از آن هم نقاشی مذهبی و نقاشی قهوه خانه ای بود که به موضوع کربلا اختصاص داشت، این آثار با دارا بودن جنبه گرافیکی، پیامی را منتقل می کردند، البته با آمدن عکاسی، این گونه آثار به تدریج کم رنگ شد و به جای آن عکاسی در کنار نقاشی های ضریح که بیشتر ما در مشهد آن را به خاطر داریم رونق گرفت.
بنابراین باید گفت که نقاشی عاشورایی قدمتی طولانی دارد، وجود آثار با چنین قدمتی، بیانگر آن است که کارهای هنری این حوزه بسیار ماندگار است و بنابراین توصیه ام به هنرمندانی که در این زمینه کار می کنند این است که سعی شود کارهای ریشه دار و عمیق انجام دهند تا در تاریخ بمانند و همیشه مورد توجه باشند.
به نظر شما چرا هنوز هم با وجود این همه پیشرفت در زمینه سینما، تلویزیون و آثار نوشتاری و گفتاری باز هم پوستر این همه تاثیرگذار است و مثلا پوسترهای عاشورایی تا این حد در جامعه ما مخاطب دارد و دیده می شود؟
این به ذات تصویر برمی گردد یک اثر تصویری با نوشته و حتی چیزهایی که گفته و شنیده می شود و حتی نمایش داده می شود، تفاوت دارد، تصویر، توانایی شگرف و عجیبی دارد که رسانه های دیگر ندارند، برای همین است که مثلا گفته میشود که یک تصویر به اندازه هزار کلمه اثر گذار است، این یک واقعیت است که آثار تصویری حتی با وجود فیلم و سینما و تئاتر و... همچنان جایگاه بالای خودشان را در پیام رسانی حفظ کرده اند، دلیلش این است که برای دیدن تلوبزیون و یا یک فیلم در سینما، مخاطب باید حتما در محل نمایش حضور داشته باشد مثلا در سالن سینما یا جلوی تلویزیون بنشیند و از سوی دیگر هم باید در زمان خاصی که این آثار نمایش داده می شوند به تماشا بپردازد اما تصویر، ناخودآگاه اثر خودش را بر مخاطب می گذارد، مثلا شما در حال قدم زدن در یک خیابان هم ممکن است تابلویی، پلاکاردی و ... نظرتان را جلب کند و پیام آن را دریافت کنید، به همین دلیل است که اگر بتوانیم از طریق تصویر، مفاهیم را منعکس کنیم، تاثیرگذاری غیرمستقیم و عمیق تری دارد.
آیا در تصویرسازی و طراحی پوسترهایی با موضوع عاشورا، پیوسته و در طول تاریخ، تنها یک سری المان خاص باید مورد استفاده باشد یا آنکه هنرمند می تواند المان های جدیدی را هم خلق کرده و اضافه کند؟
هنرهای تجسمی اصولا همگام و بیانگر شرایط زمان خود هستند و این هنرمند است که باید عناصر و نمادهای متناسب با زمان خودش را به کار بگیرد، بعضی عناصر نمادین، حضوری ماندگار و ریشه در حافظه تصویری یک فرهنگ دارند. گرچه این عناصر مرتب تکرار می شود ولی نیاز است که از آنها متناسب با زمان خودمان استفاده کنیم و قبل از آن باید به درستی معنا و مفهوم نمادین آن را بدانیم، به عنوان مثال اگر از نقش پنجه در علم استفاده می شود باید بدانیم این نقش مفهوم فرازمینی دارد، پنجه نمادی از حضرت عباس (ع) و خود نمادی از عاشورا است، نمادی از شجره ولایت است. نمودی از درخت زندگی و حیات امامت است. اژدهایی که گاه دور این پنجه را گرفته است، باید بدانیم که نمادی از اشقیا و یزیدیان است که در عاشورا از سر ظلم و بیداد بر شجره ولایت تسلط پیدا کردند.
عاشورا پر از نماد و مفهوم است و این مفاهیم باید شناخته شوند و هنرمند باید بداند که چرا مورد استفاده قرار می گیرند. شناخت این مفاهیم، نیاز به مطالعه و اطلاعات کافی دارد، هنرمند باید بداند که رنگ ها چگونه استفاده شود و هر کدام چه مفهومی دارند، هنر نمادین همیشه همراه عاشورا و کربلا بوده و هست و هنرمند باید با شناخت نمادها و حتی خلق نمادهای نو، آثارش را خلق کند.
توصیه مهمی که به هنرمندان جوانی که در این رویداد مهم فرهنگی و هنری شرکت می کنند دارید چیست؟
گرافیک عاشورا، از یک تاریخچه طولانی و پرافتخار برخوردار است، برای خلق آثاری ماندگار در این زمینه، باید آثار گذشته را به دقت مورد مطالعه قرار دهیم، البته این مطالعه تنها در حوزه تصویر و گرافیک نخواهد بود ادبیات فارسی بسیار مهم است، این مطالعات سبب می شود که آثاری مطابق شان و منزلت عاشورا خلق شود.
نظر شما