ایران درّودی در ۱۱ شهریور ۱۳۱۵ خورشیدی در مشهد دیده به جهان گشود. خاندان پدری او از تجار به نام خراسان بودند. از طرف مادری نسبش به خانواده ای از بازرگانان قفقاز می رسد که بعد از انقلاب شوروی به ایران مهاجرت کرد و در مشهد ساکن شدند. پدرش علاقمند به هنر و فارغ التحصیل رشته معماری از دانشگاه مسکو بود. همین موضوع زمینه را برای آشنایی ایران با نقاشی در دوران کودکی را فراهم کرد.
بدین ترتیب بانو درودی تحصیلات خود را در رشتههای نقاشی، تاریخ هنر، ویترای، تهیهکنندگی و کارگردانی سینما آغاز کرد. وی بعد از تحصیلات متوسطه برای تحصیل در رشته هنر وارد دانشکده هنرهای زیبای پاریس شد. او آموزش های هنری خود را با فراگیری تاریخ هنر در مدرسه لوور پاریس و رشته ویترای در آکادمی سلطنتی بروکسل ادامه داد و آثاری را که در این مدت خلق کرده بود در گالری های مختلف به نمایش گذاشت. در دهه ۴۰ نیز برای تحصیل در رشته کارگردانی سینما و تلویزیون به انستیتوی آر. سی. آی نیویورک در آمریکا رفت.
بازگشت به ایران
این بانوی هنرمند در ۱۳۳۹ وقتی ۲۴ ساله بود به ایران بازگشت و در تالار فرهنگ تهران نخستین نمایشگاه نقاشی خود را برپا کرد. ایشان سپس بخاطر تحصیلات فیلمسازی به استخدام تلویزیون درآمد و در مدت ۶ سال، ۸۰ فیلم مستند از هنرمندان ایران و جهان ساخت. او سپس به عنوان استاد افتخاری برای تدریس به دانشگاه صنعتی شریف دعوت شد و تدریس تاریخ و شناسایی هنر را برعهده گرفت.
وی در این خصوص می گوید: به مدت ۶ سال به عنوان تهیه کننده و کارگردان در تلویزیون ملی سابق مسوول سه برنامه در هفته بودم. یکی از روزهای سال ۵۰ بود که آقای دکتر نصر و معاونشان آقای دکتر ریاحی از من وقت خواستند و به منزلم آمدند. گویا دانشجویان از دانشگاه خواسته بودند، شخصی که برنامه شناسایی هنر را در تلویزیون اجرا می کند، برای تدریس همین رشته به دانشگاه دعوت شود. از قرار، گفته بودند که در قرن بیستم نمی توان اهمیت شناخت هنر را منکر شد و ما که در دانشگاه صنعتی تحصیل می کنیم، مایلیم این شخص در دانشگاه ما تدریس کند. من هم با کمال میل و شادی بسیار از این پیشنهاد استقبال کردم و عنوان استاد مدعو را با افتخار پذیرفتم، چرا که اشاعه شناخت هنر در سرزمینم را رسالت خود می دانم. برای نخستین بار در زندگی، دانسته هایم را به روی کاغذ آوردم، حال آن که پیش ترها آن چه مطالعه می کردم، برای آگاهی خودم بود، ولی آن زمان ناچار به تدوین دانسته ها با هدف انتقال آن ها به دیگران شدم. در کلاس هایم اساتید دانشگاه نیز حضور پیدا می کردند. اما من پس از پایان دوره دوم متوجه شدم که تدریس در دوره های بعد، تکرار خودم است و ترجیح دادم به خلاقیت نقاشی بپردازم.
ایران درودی در ۱۳۴۶خورشیدی وقتی ۳۰ ساله بود با همسرش پرویز مقدسی، تحصیلکرده تهیه کنندگی و کارگردانی ازدواج کرد. زندگی این زوج ۱۸ سال بعد با مرگ زود هنگام مقدسی به پایان رسید اما تاثیر بسیار عمیقی بر درودی گذاشت.
ویژگی آثار
نقاشی این بانوی هنرمند تحت تاثیر اشعار مولانا، سهروردی، بایزید بسطامی، عطار و دیگر عارفان بزرگ ایران بوده و از آنجا که عنصر نو در تابلوهای او بسیار برجسته است، او را بانوی نور، بلور و آینه لقب دادهاند. آندره مالرو درباره نقاشی های درودی نوشته است: «ایران درودی در تلاش یافتن بزرگی و حقیقتی در آدمیان است که آدمیان خود آن را فراموش کرده اند.»
این جمله مالرو را می توان حکایتی از تمام نقاشی های خانم درودی- بزرگ بانوی نقاشی ایران- دانست. ایران دَرودی را برخی منتقدان و صاحب نظران، یک نقاش سوررئال میدانند، برخی دیگر سمبولیست و برخی ترکیبی از چند مکتب. به گمان برخی دیگر او پیرو مکاتب متعارف نیست، بلکه او به نوعی اصالت سبکی رسیده و شیوه هنر ورزیدنش ایران درودیسم است.
آنتونیو رودریگز منتقد بزرگ مکزیکی درباره او مینویسد: بعضی سبک او را در حد فاصل میان سوررئالیسم و سمبلیسم توصیف میکنند و برخی دیگر هر دو اطلاق را صحیح میدانند. حقیقت اما این است که درودی از طبقه بندی شدن در چارچوبها و سبکها گریزان است، چراکه ضمن ترسیم جهان تصاویر ذهنی و رویاهای بلند پرواز خود در میان گل های روئیده در دورنماهای غریب نورانی، مفاهیمی برخاسته از فرهنگ خود را بیان میدارد که درک آنها در هیچ قالبی نمیگنجد.
بیشتر افراد، کارهای وی را با فضاهای ویژه و رنگ های خاصی که روحیات درونی او را منعکس می کنند، می شناسند. جلوه هایی که در ظاهر، هر بار متفاوت بر دل بوم نقاشی نشسته است اما در باطن، تلالوی روحیات انسانی بزرگ اند، که تلاش می کند تا افکار و احساسات عمیق خود را با هنری که بسیار در آن ماهر است، با دیگران به اشتراک بگذارد و از این طریق قلب و ذهن آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. با وجود این که هدف یکی است، اما فضا و رنگ در هر اثر "ایران درودی" به شکلی تازه و منحصر به فرد جلوه می کند؛ همان گونه که احساسات نقاش و مخاطبانش دائما یکسان و بر یک خط نیست، حال و هوای آثار "ایران درودی" هم در نقاشی های مختلف، گوناگون است و رقص قلموی او بر بوم نقاشی، هربار صحبتی تازه با مخاطبانش دارد.
باید اذعان داشت که درودی نقاشی سبک و سیاق خودش را دارد، به گونهای که برخی سبک آثارش را "ایران درّودیسم" مینامند. وی درباره این پرسش که معمولا برای شروع یک نقاشی، طرح را از قبل در ذهن دارید، یا همه چیز بداهه خلق میشود؟ میگوید: نقاشیهای من نمیتوانند چیزی جز بداهه باشند. من اینطور فکر میکنم، چراکه سعی دارم حسم را القا کنم، نه اینکه حادثه یا داستانی را روایت کنم. من حتی رنگهایی را که درونمایه اصلی تابلو را به وجود میآورند، از پیش انتخاب نمیکنم. خلاصه کنم: من با ندانستههایم نقاشی میکنم، چراکه باور دارم دانستههای انسان محدودند، بنابراین به ندانستههایم یا به عبارت دیگر، به ناخودآگاهم رجوع میکنم. به همین خاطر، وقتی آخرین قلم را میزنم و اثر تمامشده را مینگرم، حتی برای خودم سوالبرانگیز است که اندیشهام در حین خلق اثر با چه موضوع یا حسی درگیر بوده است؟
یکی از مهم ترین آثار وی در سال ۱۳۴۷ که به سفارش شرکت ITT که لوله کشی نفت آبادان به ماهشهر را برعهده داشتند، خلق شد و آن تابلوی نفت ایران بود. تصویر این تابلو با تیتراژی میلیونی در روزنامه های مهم جهان از جمله لایف، نیوزویک، تایمز و … به چاپ رسید و احمد شاملو در ۱۳۵۲ خورشیدی برای آن شعری سرود.
فعالیت های هنری
این بانوی نقاش تاکنون ۶۴ نمایشگاه انفرادی و بیش از ۲۵۰ نمایشگاه گروهی در کشورهای آمریکا، بلژیک، ایتالیا، فرانسه، سوییس، ژاپن، مکزیک، کانادا، آلمان، استرالیا، موناکو، امارات متحده عربی و ایران برپا کرده است. همچنین از ایشان تألیفات زیادی درباره زندگی، آثار و نیز مقوله هنر به چاپ رسیده است که میتوان به کتاب «در فاصله دو نقطه» که زندگینامه خود اوست و همچنین ۲ جلد کتاب از آثار نقاشی او از جمله کتاب «بهنام قصه انسان و پایداریش» که شناختنامه ایران درّودی است، اشاره کرد. همچنین در سال ۱۳۵۲ کتاب آثار درودی به سه زبان با مقدمه ای از «اندره مالرو» نویسنده و سیاستمدار فرانسوی و «ژان کوکتو» شاعر و نقاش فرانسوی و شعری از «احمد شاملو» و پیشگفتاری از «هوشنگ طاهری» در تهران منتشر شد.
سرطان معجزهای که به من زنده بودن را یادآوری کرد
درودی بیش از ۲۰ سال است که به بیماری سرطان مبتلا است، وی از این بیماری با عنوان معجزه زندگی و نقطه عطفی در خلق آثار مهم هنری خود یاد میکند و گفت: هیچ گاه سرطان را جدی نگرفتم. سرطان معجزه زندگی من بود. معجزهای که به من زنده بودن را یادآوری کرده و هر ثانیه از زندگیام را لبریز از عشق کرده است. هر اثری که میکشم، من را به حالت عرفانی میبرد و نقاشیهایم بهگونهای ترجمان و تصویر دنیای ذهنیات من هستند. این چیزی است که من را بعد از ۲۳ بار جراحی، سرپا نگه داشته است.
گفتگو با ایران درودی
"گفتگو با ایران درودی" نام کتابی است از "مهدی مظفری ساوجی" که یک گفت و گوی بلند با این بانوی بزرگ و نقاش معاصر ایرانی را در بردارد. این کتاب که به همت نشر ثالث به عرصه چاپ رسیده است، می تواند اثری خواندنی برای تمام افراد علاقه مند به نقاشی، هنر و دختران جوانی باشد که می خواهند با سبک زندگی یک بانوی موفق و هنرمند آشنا شوند و از وی الگو بگیرند. "گفتگو با ایران درودی" از حال و هوا و احساسات هنرمند برای مخاطبین می گوید و اندیشه ها و تاثیرپذیری های وی را از زبان خود او به خواننده منتقل می کند.
نظر شما