روزنامه ایران سه شنبه ۱۶ شهریور در گفت وگو با کارشناسان و مشاوران آموزشی از راهکارها و الزامات آموزش حضوری مینویسد: انگار شوق و اشتیاق بازگشایی مدارس در سایه روشن آموزش مجازی و وبگردیهای دانشآموزی رنگ باخته است. هرچند کم نیستند دانشآموزانی که برای بازگشایی مدارس و آموزش حضوری لحظه شماری میکنند اما تعداد دانشآموزانی که شیوع کرونا و زندگی در قرنطینه سبک زندگیشان را تغییر داده هم بسیارند.
گروهی که تغییر سبک زندگی ناشی از شیوع کرونا ویروس توانسته بسیاری از علاقهمندیهایشان را تغییر دهد و زندگی و آینده آنها را در مسیری متفاوت قرار دهد. بسیاری از متخصصان روانشناسان و جامعه شناسان و همچنین کارشناسان حوزه آموزش بر این باورند که آموزش مجازی با وجود تأثیرات مثبت، پیامدهای ناگواری را برای دانشآموزان به همراه دارد و برای پیشگیری از این آسیبها که تأثیرات عمیق و طولانی مدت بر زندگی دانشآموزان میگذارد بایدهرچه زودتر آموزش حضوری از سر گرفته شود.
خانم کرمی دو فرزند دارد یکی کلاس ششم و دیگری کلاس چهارم را پشت سر گذاشته است. او به «ایران» میگوید: زندگی با این شرایط کرونایی دیگر قابل تحمل نیست. از یک طرف ترس از ابتلا به بیماری جانمان را میگیرد از طرف دیگر شرایط و تغییراتی که در زندگیمان بهوجود آمده. من و همسرم به دلیل شغلمان از صبح تا عصر در خانه نیستیم. درحالی که دو فرزندم با تعطیلی مدارس خانهنشین شدهاند و در خانه تنها هستند.
او ادامه میدهد: اوایل حوصلهشان سر میرفت و مدام سربهسر هم میگذاشتند و با هم درگیر میشدند اما کمکم وبگردی آنها را به دو فرد غریبه با هم تبدیل کرده است. هریک با گوشی و تبلت خود در گوشهای از خانه مشغول بازی و تماشای فیلم است بیآنکه به دیگری توجه کند. چند ماهی هم هست که برای استفاده از اینترنت بهتر شبها تا دیروقت بیدارند و روزها میخوابند. سیستم زندگیمان به کلی تغییر کرده است. ای کاش زودتر مدارس باز شود و دوباره به نظم سابق بازگردیم.
خانم جعفری اما مخالف بازگشایی مدارس است. دختر او امسال به کلاس سوم میرود. او به «ایران» میگوید: دخترم کوچکتر از آن است که بتواند از خود مراقبت کند میترسم به مدرسه برود و بیمار شود. گفتهاند کودکان اگر بیمار هم نشوند ناقلند من مادر پیری دارم که از او نگهداری میکنم. نگرانم اگر دخترم به مدرسه برود و ناقل بازگردد ممکن است زندگی مادرم هم به خطر بیفتد.
افزایش فردگرایی در دوران شیوع کرونا
مصطفی آبروشن استاد دانشگاه و جامعهشناس معتقد است کرونا ویروس در مدتزمانی کوتاه، پیامدهای فراوانی را به دنیا تحمیل کرده است او با بیان اینکه زندگی در قرنطینه و فاصله گرفتن از سبک زندگی و الگوی فکری کلاسیک، ما را با ابعاد و کیفیت جدیدی از زندگی آشنا کرده است به «ایران» میگوید: اگر بخواهیم رابطه کرونا ویروس را با سبک زندگی دانشآموزان واکاوی کنیم باید اقرار کنیم که شروع قرنطینه و افزایش فردگرایی آسیبهای فراوانی را بخصوص به دانشآموزان وارد کرده است.
او میافزاید: عدم حضور در مدرسه؛ روند آموزشی و اجتماعی شدن دانشآموزان را با اخلال جدی مواجه کرده، زیرا بازی و تعامل با دیگر بچهها بخصوص در محیط مدرسه نقش مهمی در روند جامعهپذیری و افزایش هوش اجتماعی دانشآموزان ابتدایی دارد. عدم تحرک کودکان و ماندن در خانه نه تنها به افزایش وزن و چاقی منجر خواهد شد بلکه این دسته از دانشآموزان در آینده در ارتباطات و تعاملات بین فردی دچار مشکل خواهند شد، زیرا بروز احساس و عواطف روزمره بخصوص در احوالپرسیهای چهره به چهره بهشدت کمرنگ شده است وقتی در شیوههای ارتباطات رودررو مانند دست دادن و روبوسی محدودیتهای شدید بهوجود آمده است بهنظر میرسد هنجارها و الگوهای جدیدی در حال شکلگیری است که قالب و محتوای تعاملات اجتماعی در آینده را دگرگون خواهد کرد.
این جامعهشناس تأکید میکند: بجز موارد یاد شده غافلگیری نظام آموزش و پرورش در روبهرو شدن با همهگیری ویروس و از سوی دیگر محدودیتهای فراوان در ارائه بموقع خدمات آموزش مجازی، باعث افت شدید تحصیلی در دانشآموزان شده است ناگفته نماند که آموزش مجازی برای دانشآموزانی مفید است که انگیزه بیشتری برای درس خواندن دارند اما تحقیقات ما را به این نتیجه میرساند که آموزش آنلاین برای دانشآموزان بیانگیزه عملاً بیاثر است زیرا به اشکال مختلف از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند.
نظم و انضباط رکن اصلی زندگی
دکتر حسین ابراهیمی مقدم روانشناس نیز با اشاره به تبعات استفاده از فضای مجازی برای آموزش دانشآموزان به «ایران» میگوید: سبک زندگی دانشآموزان در مدت قرنطینه و تعطیلی آموزش حضوری در مدارس، تغییر کرده است. حتی سبک خواب و بیداری دانشآموزان تحت تأثیر قرار گرفته، از اینرو طبیعتاً آنها در دوران پساکرونا و هنگام ورود به سبک زندگی پیشین، با مشکلاتی مواجه خواهند شد.
او ادامه میدهد: تغییر سبک زندگی دانشآموزان از نظر خواب و بیداری، خورد و خوراک، روابط اجتماعی و حتی ارتباط با اعضای خانواده منجر به شکلگیری روحیه جمع گریزی در برخی از آنها شده است. کاهش اعتماد به نفس در گروهی از آنها به گونهای است که می توان گفت در آینده ممکن است در خود ابرازی در محیطهای تحصیلی و شغلی و حتی در اجتماع هم دچار مشکل شوند. از سوی دیگر مهارتهای اجتماعی آنها بهدرستی رشد نمیکند و به دلیل کاهش ارتباطات بحث داشتن هدفهای مشترک، روحیه همدلی، فداکاری و وفاداری نیز در آنها به شدت دچار آسیب خواهد شد.
ابراهیمی مقدم با اشاره به مزایا و معایب تغییر سبک زندگی میگوید: البته بچههای ما در این مدت مهارتهای خوبی مانند استفاده از فضای مجازی و وبگردی را آموختند. اما درعین حال از برخی آموزشهای مفید مانند بازیهای مشارکتی که راه آموزش ارتباطات اجتماعی سالم و سازنده است، بازماندند. سبک زندگی سالم با روابط اجتماعی درست براساس احترام متقابل به وجود میآید. بچههایی که در دوران کرونا نتوانستند از محیطهای مناسب برخوردار باشند نمیتوانند احترام متقابل و همکاری متقابل با همسالان را ببینند، بیاموزند و از آن بهرهمند شوند.
این روانشناس تأکید میکند: بسیاری از بچهها شبها بیدار هستند و روزها میخوابند. بیدار ماندنهای شبانه به دلیل بهتر بودن اینترنت یا آرامش و سکوت بیشتر عملاً ساعت بیولوژیک بدن را به هم میریزد. در واقع هنگامی که فرد باید بخوابد، بیدار است بنابراین هوشیاری لازم را ندارد و برعکس هنگامی که باید بیدار باشد، میخوابد.
طبیعتاً این خواب خوبی نیست و افسردگی و بیحالی را به دنبال خواهد داشت. از سوی دیگر هنگامی که سیستم خواب و بیداری انسان بههم بریزد عملاً نظم و انضباط در زندگی انسان نیز دچار مشکل خواهد شد. هنگامی که دانشآموز به مدرسه میرفت عملاً باید ساعت مشخصی در مدرسه حضور مییافت و ساعت خاصی از مدرسه خارج میشد اما حالا بجز کلاسهای مجازی، ساعات درس خواندن و حتی استراحت آنها نظم خاصی ندارد. این درحالی است که اکیداً به رعایت نظم در امور توصیه میشود و معمولاً افرادی که در کارهای خود نظم و انضباط دارند انسانهای موفقی هستند.
افزایش خشونت خانگی نتیجه در هم آمیختگی نقش والدین و معلم
مینو کرمپور روانشناس و مشاور آموزشی نیز در اینباره به «ایران» میگوید: هنگامی که ستاد کرونا اعلام کند میتوان با رعایت پروتکلهای بهداشتی در کنار یکدیگر در جامعه حضور یافت آنگاه مدارس هم باید بازگشایی میشود. چراکه سیستم زندگی دانشآموزان به دلیل تعطیلی طولانی مدت تغییر کرده و دچار بههمریختگی شده است. برای کودکان در سنین دبستان این بینظمی در ساعات زندگی و خواب و بیداری به تأخیر رشد جسمی و حتی تأثیر بر قدرت حافظه آنها منجر شده است.
او ادامه میدهد: پدیده دانینگ - کروگر میگوید فرد کم مهارت و کم سواد مهارت خود را بالاتر از سطح واقعی تخمین میزند و برعکس فردی که مهارت بالایی دارد و باسواد است سطح علمی و مهارتی خود را پایینتر تخمین میزند. در حال حاضر این اتفاق برای خیلی از دانشآموزان ما افتاده است. برای مثال هنگامی که والدین نتیجه آزمون بچهها را میبینند گمان میکنند آنها از سطح علمی خوبی برخوردارند درحالی که بسیاری از آنها به صورت گروهی و یا با کمک دیگران و یا حتی با استفاده از اینترنت امتحان میدهند. به مرور فراموش میشود این سواد برای بچه نبوده و او تخمین درستی از وضعیت علمی و هوش و استعداد خود نخواهد داشت و دچار خطا میشود.
کرمپور میافزاید: در مورد دانشآموزان اصطلاحاً زرنگ و ساعی هم ممکن است با مشکل مواجه شویم. دانشآموزانی که زمانی مهارت زیادی داشتند بعد از مدتی که به دانش خود اضافه نمیکنند دچار افول توانایی میشوند اما بیش تخمینی مانع از درک درست آنها از وضعیت خود میشود که این موضوع هم خطرناک است. به اعتقاد من اگر شرایط کرونا سفید یا زرد باشد با رعایت پروتکلهای بهداشتی و اجازه وزارت بهداشت بهتراست مدارس بازگشایی شود.
این روانشناس عنوان میکند: در بسیاری از خانوادهها، والدین نقش معلم را پذیرفتهاند. در واقع نقشها درهم آمیخته شده و ما میبینیم که بسیاری از مادرها نقش معلمی را هم پذیرفتهاند در حالی که یک مادر، فقط مادر است نه معلم و برای ایفای درست نقش مادری نباید معلم هم باشد. اما اجبار باعث شده این دو نقش در هم آمیخته شود و ناهنجاری زیادی در خانواده ایجاد کند.
نظر شما