کتایون جهانگیری در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در تشریح چرایی افزایش اقبال عمومی و مردمی از سینمای مستند در سالهای اخیر، اظهار داشت: این گونه است که در زمان متاخر سینمای مستند از صرف یک سینمای نخبه گرا به سمت اقبال عمومی حرکت کرده است؛ اما نگاهی به شبکههای فارسی زبان خارج از ایران این موضوع را به نوعی قابل فهم تر میسازد. این که ژانر مستند حیات وحش از سوی این شبکهها تولید و با اقبال بسیاری مواجه بود به همین دلیل هم است که برخی در گذشته (و حتی همچنان امروز به دلیل تأثیر ذهنی این موضوع) مستند را با حیات وحش میشناسند.
در نتیجه این گونه نبوده است که ارتباط مردم با سینمای مستند قطع باشد؛ این موضوع با شرایط حاکم بر جامعه هم بسیار مرتبط است یعنی هرچه جامعه نیاز بیشتری پیدا کرده تا با واقعیت زندگی کند و با حقیقت انطباق بیشتری یافته، اهمیت و جایگاه فیلم مستند هم محکمتر و قویتر شده است.
وی افزود: جامعه امروز بسیار دلزده از دروغ است و نیاز به شنیدن حق و حقیقت دارد؛ چیزی که سینمای مستند در اختیارش قرار میدهد. این موضوع تداخلی با سینمای داستان ندارد و سینمای داستانی جایگاه خودش را داشته و دارد اما تمایل مردم به فیلم مستند بیشتر شده است.
شاید دلیل دیگر این موضوع را هم بتوان در پیشرفت و افزایش کیفیت تولیدات در سینمای مستند دید. پیشتر سینمای مستند سینمایی کوچک بود که امروز سینمایی بزرگتر و غنیتر شده است. امروز سینمای مستند گسترده شده است و میبینیم که این فیلمها در سینماها و پلتفرمها اکران و تماشا میشوند. در نتیجه این سینما مخاطب خودش را پیدا کرده است.
ضعف سینمای مستند در پخش آن است
این مستندساز در ادامه و در توضیح این پرسش که چه رویکردی را می توان برای ورود و استقبال سرمایه گذاران (خصوصی و دولتی) در تولید سینمای مستند اتخاذ کرد، گفت: زمانی در یکی از ادوار جشنوارههای سینما حقیقت با تهیه کنندگانی غیرایرانی صحبت میکردم و برای آنها حجم استقبال مردمی از فیلمها و سینمای مستند جالب و جذاب بود و اظهار میکردند که این استقبال از مستند را در کشورهای خودشان ندارند .
نکته اینجاست که آنها تلویزیونهایی را دارند که این تلویزیونها پخش کننده اصلی تولیدات مستند هستند. حتی این موضوع برایشان باعث قویتر شدن بحث سرمایه گذاری در سینمای مستند شده است. از سوی دیگر ما تلویزیونی داریم که بخشی از تولیدات مستند را به دلایل مادی یا موضوعی و... اساساً پخش نمیکند و تنها پخش کنندهای که میتواند بخشی از این آثار را اکران کند، سینما حقیقت است که بر این اساس مردم برای تماشا هجوم میآورند تا فیلمها در آنجا ببینید.
وی افزود: موضوع پخش امروز به کمک استفاده از پلتفرمها و فضای مجازی گسترش یافته است. مردم ما اتفاقاً مستندبین هستند و ضعف ما در پخش است. قطعاً مدیومی چون پخش اینترنتی میتواند سرمایهها را به سمت کارهای مستند بکشاند. اگر ما تلویزیونهای متعدد داشتیم که میتوانستند فیلمهای مستند تولید و برای آن سرمایه گذاری کنند، طبیعتاً از نظر مادی قیمتها و دستمزدها افزایش پیدا میکرد.
کارفرمای اصلی برای کار ما صدا و سیماست که بسیار پایینتر از هزینه تولید قرارداد میبندد. کارفرمای دیگر مرکز گسترش مستند تجربی است که آنجا هم ایدههای مشخصی برای تولید و هزینه دارد و جای دیگری تا امروز برای سرمایه گذاری نداشتهایم. قطعا فضای مجازی و اینترنتی از این به بعد اگر بتواند این سرمایه گذاری را برای مستند انجام دهد، مستندهایی با کیفیت بالاتر تولید خواهد شد.
به ژانرهای مختلف سینمای مستند بیتوجهی میشود
جهانگیری با تشریح این موضوع که چرا عمده رویکردمستندسازی در سینمای ایران، مستندهای اجتماعی است و اقبال نسبت به سوژه های سیاسی، اقتصادی، تاریخی، فرهنگی و موارد دیگر کم است، خاطرنشان کرد: البته در سینمای داستانی هم این گونه است و دلیل این موضوع این است که درخواست و تقاضا برای تولید فیلمهای اجتماعی همانگونه که سینمای داستانی ما را تحت تأثیر خود، قرار داده سینمای مستند را هم متأثر ساخته است؛ اقبالی که حتی در جشنوراه های جهانی هم به چشم میخورد.
حوزه تخصصی من کار در مستند حیات وحش و محیط زیستی است و دائماً باید بگردم تاببینم کدام جشنواره چنین مستندهایی را میخواهد؛ در خود جشنواره سینما حقیقت هم این نقض وجود دارد و اصلاً مهم نیست که کیفیت یک اثر مستند محیط زیستی تا چه اندازه است چرا که در نهایت داوران به آن توجه نمیکنند.
وی تصریح کرد: مثلا مستند قرقبان (فتحاله امیری و نیما عسگری) که موضوعی محیط زیستی و در بخش ملی سیزدهمین جشنواره سینماحقیقت حضور داشت، فیلمی پرمخاطب از طرف تماشاچیان شد اصلا از سوی داروان توجهی را دریافت نکرد؛ این بی توجهیها و نادیده گرفتن سایر ژانرها و سوژههاست که مستندساز را به موضوعات اجتماعی که اقبال بیشتری دارند، جذب میکند. به نوعی نسبت به موضوعاتی غیر از موضوعات اجتماعی کم لطفی صورت میگیرد.
سینمای مستند آینۀ جامعه است
این کارگردان در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه می توان از مستند برای هدایت و ارتقای کیفیت فرهنگ یک جامعه بهره گرفت و این موضوع چه مولفه هایی را می طلبد، یادآور شد: سینمای مستند مانند آینهای است که جلوی مردم گذاشته میشود و از سوی دیگر آینهای است که میتوانی خودت، زندگیات و وقایع پیرامونت را در آن ببینی و از این جهت این سینما بسیار مؤثر است.
البته که عقیده دارم در این زمینه سینمای داستانی و تولیدات داستانی نقش موثرتری دارند. سینمای داستانی در مبحث فرهنگسازی موثرتر از سینمای مستند است. ولی سینمای مستند در افزایش آگاهی اثرگذاری بیشتری دارد.
وی ادامه داد: مثلاً میخواهید این نکته را به مردم انتقال دهید که محیطبانان در کارشان بسیار اذیت میشوند و مشکلات متعددی دارند وقتی سریالی در این باره ساخته میشود مردم تحت تأثیر قرار میگیرند و نسبت به وضعیت محیطبانان متأثر میشوند.
ولی با سینمای مستند میتوان آگاهی جامعه را افزایش داد؛ وقتی آگاهی افزایش پیدا کند، سطح فرهنگ هم افزایش مییابد. چراکه سینمای مستند وقتی به هر موضوعی میپردازد، مجموعهای از اطلاعات درست و صحیح را جلوی چشم میگذارد و مانند خواندن بیست کتاب است که اطلاعات بیننده را افزایش میدهد و افزایش اطلاعات با دادن دیدگاهی صحیح از سوی مستندساز، این بهبود فرهنگی را موجب میشود.
این مستندساز اظهار داشت: یعنی من صرف گزارش یک مقاله را نمیسازم بلکه چیزی را میسازم که درون آن یک دیدگاه نهفته است. فیلمی به اسم شکارچی را ساختم که بگویم چرا باید این حجم از خشونت در شکار وجود داشته باشد و در این فیلم شکارچیان سابقی را جلوی دوربین آوردم که درگذشته شکار میکردند و امروز آن را کنار گذاشته بودند. و از دل این داستان میرسیم به اقرار این آدمها و این موضوع که در شکار خشونت وجود دارد؛ این موضوع به آگاهی ببیننده از این وضعیت و آگاهی وی به موضوعی به نام خشونت منجر خواهد شد.
مستندسازی که از اسیدپاشی صحبت میکند و سوژهاش خانمی است که قربانی اسیدپاشی شده است، این آگاه سازی مخاطب را به گونه ای دیگر رقم می زند؛ در چنین مستندی دیدگاه فیلمساز این است که چرا چنین اتفاقی در جامعه می افتد و چرا چنین اتفاقی برای این فرد افتاده است. وقتی فیلمساز شما را به درون زندگی این فرد میبرد و نشان می دهد که چطور تمامِ زندگی این فرد بر اساس این بلا قرار تحت الشعاع گرفته است، شمای مخاطب را نسبت به این موضوع آگاه میکند که چگونه این کار وحشتناکی است که برای عدم رخ دادن آن باید فکری کرد.
وی تاکید کرد: در دنیا و خارج از ایران مستندهایی ساخته شده که حتی برای آن کمپینی شکل گرفته است. این کمپینها حتی منجر به تغییر قانون شدهاند و این اتفاقی است که پشت تولید یک مستند خوب و قوی رخ میدهد.
مستندسازان ایرانی بسیاری از موضوعات را حیف میکنند
جهانگیری با اشاره به جایگاه سینمای مستند ایران در سینمای جهان خاطرنشان کرد: ما مستندهای خوبی میسازیم و ایران سوژههای بسیاری برای تولید مستند دارد اما در کارگاهها با دیدن مستندهای خارجی درمی یابیم که آنها اساساً به دنبال فرم گرایی نیستند و دنبال بیان درست و صحیح از یک موضوع هستند. در نتیجه دیدگاههایشان بسیار بهتر از ماست یعنی پردازش و درون مایههایی قوی و غنیتر را در مستندهایشان میبینیم.
کارگردان مستند نفسهای شکسته در توضیح مفهوم فرم گرایی ادامه داد: بسیاری از مستندهای ما دنبال این هستند که چه چیزی را به چه شکلی نشان دهند و مانند دکور کردن یک اتاق درگیر ظواهر می شوند. اما مهم است که بگوییم نورگیری و هواگیری این اتاق چگونه است و بن مایه این اتاق برای زندگی و زیست سالم چگونه است؛ موضوعی که هنوز در مستندهای ما مغفول است یعنی مستندساز ما هنوز آن دیدگاه قوی را در ساخت مستند خودش ندارند، برای همین ما بسیاری از موضوعات را حیف میکنیم.
موضوعی که خود من هم از آن مستثنا نیستم. ما در پردازش موضوع را حیف میکنیم و فکر میکنیم هرچه ژست ساختاری ما متعدد باشد و فرمهای ساختاری بیشتری را وارد کار کنیم، موفقتر هستیم قبل از این که فکر کنیم مستند ما میخواهد چه بگوید.
تغییر دائمی دبیران به نفع سینما حقیقت نیست
این کارگردن مستند در انتها و در پاسخ به این پرسش که باتوجه به نزدیکی رویداد جشنواره سینما حقیقت، روند کیفیت این جشنواره از آغاز تا به امروز را چگونه می بینیدف بیان کرد: طبعاً جشنواره سینما حقیقت از شروع کار خویش تا به امروز پیشرفت داشته و در مستندبین شدن مردم اثر قابل توجهی گذاشته است.
مسئله مهم در این میان این است که ما چون دائماً با تغییر مدیریت در این جشنواره روبرو بودهایم، ثبات آن متزلزل شده است؛ جشنواره سینما حقیقت به تبع تغییراتی که در مرکز گسترش مستند و سینمای تجربی روی میدهد با تغییر دبیران مواجه است به همین رشد آن تحت الشعاع بوده است.
وی ادامه داد: با نگاهی به جشنوارههای بزرگ جهانی شاهد هستیم که یک دبیر ثابت برای دو یا سه دهه متولی و گرداننده یک جشنواره است و سال به سال هم روند آن رویداد بهتر میشود یعنی یک دبیر جدید نمیآید که تصمیم گیریهای جدیدی را اتخاذ کند که روند را به عقب و به نوعی از ابتدا بازگرداند.
از سوی دیگر یکی از بزرگترین مشکلات جشنواره سینما حقیقت، در داوریهای آن است که هنوز سیستم داوری درستی پیدا نکرده است؛ این موضوع بسیار مهم است و جشنواره سینما حقیقت نیاز به یک سیستم داوری و دبیری نیاز دارد که به صورت سیستماتیک وارد عمل شوند و جشنواره را به جلو ببرند.
جهانگیری در انتها تاکید کرد: این تغییر دائمی باعث درجا زدن جشنواره میشود هرچند که این جشنواره بسیار موفق و جلوتر از جشنواره فیلم فجر است.
اتفاق بدی که رخ داده است این است که بعضی از مستندسازان برای جایزه گرفتن مسیر غیرواقع را میروند. موضوعی که امیدوارم داوران سینما حقیقت به آن توجه بیشتر داشته باشند.
کتایون جهانگیری (۱۳۵۱) کارگردان و مستندساز است؛ وی فیلمسازی را از سال ۱۳۸۰ با مستند تجربی سنگ و آتش آغاز کرد و به جشنواره فیلم کوتاه راه یافت.
جهانگیری عضو انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند مستقل سینمای ایران است و بیشتر فعالیت وی در حوزه طبیعت و مسائل محیط زیستی میباشد و مستندهای بسیاری در این رابطه ساخته که از میان آنها میتوان شکارچی، تار وسیم، نفسهای شکسته، حماسه سوگواران، زنان بر بام مبارزه، استاد، فریاد شد آواز، قطار مسیر ۶۰، همهچیز درباره آرزو و مجموعه حیات وحشی پناه جان را نام برد.
این مستندساز برای ساخت مستند زیر این چتر باران میبارد در جشنواره حقیقت، جایزه سوم بخش کارآفرینی را به خود اختصاص داد.
نظر شما