محمود رحمانی کارگردان و مستندساز در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با تاکید بر اهمیت نقش اجتماعی و رسالت مستندسازان در جامعه بیان کرد: ذات مستندسازی بی واسطه در مواجهه با اجتماع و آدم ها شکل می گیرد؛ نه در ایران که در همه دنیا و کشورهای پیشرفته، مستندسازان نقش مهمی در جامعه دارند زیرا آنان هستند که تصویر واقعی و دقیقتری از جامعه به مردم ارائه می دهند و امروز تاریخ جامعه را به شکل بصری ثبت میکنند.
در کشور ما اما مستندسازی شرایط ویژه ای دارد؛ به دلیل این که مستندسازان در حوادث جاری امکان حضور ندارند و نمی توانند که به برخی از موضوعات بپردازند یا آنان را به تصویر بکشند.
وی افزود: به عنوان مستندسازی که سبک او اکسپریمنتال یا تجربی و از نسلی است که شکل بیان یا پرداخت به مضمون برایشان بسیار مهم است باید بگویم که ما هرگز مستند بحران کار نکرده ایم و همواره در شرایط بحرانی دوربین ما بالا نبوده بلکه پس از وقوع آن بحران فیلم ساخته ایم.
البته باید بگویم که مستند بحران نه در ایران که در همه جهان از مردم یعنی از همان دوربین ها و گوشی های هوشمندی که همراهشان است، عقب افتاده است.
سینمای مستند، سینمای نخبگان و سینمایی بیواسطه است
رحمانی با اشاره به این مهم که رسالت اصلی مستند و سینمای مستند آگاهی دهنده و آگاه کننده است، تاکید کرد: ما فاصله زیادی با این تحقق این امر داریم اما شرایط امیدوار کننده است و می توانیم روی این موضوع حساب کنیم که اگر پتلفرم ها به سمتی بروند که بخش های خصوصی هم بتوانند بدون نظارت استصوابی و با رعایت خطوط قرمز کشور کار کنند، می توانیم مخاطب خود را پیدا کرده و اثرگذاری بیشتری داشته باشیم.
در کشور ما پس از گفتن شعر، ساختن مستند کار همه است؛ اما سینمای مستند از زمانی دچار افول شد که جشنواره هایی که توسط ژورنالیست ها برگزار یا برنامه ریزی می شد دچار دگرگونی شدند و موضوع و بیان موضوع همواره اهمیت بیشتری نسبت مدیوم سینمایی یافت.
وی ادامه داد: این موضوع باعث شده است تا تاثیر این نوع فیلم ها از دست برود و مردم و فیلم های دیجیتال جلوتر از مستندسازان موفق شوند که تصاویر بکر را به تصویر کشیده و در معرض تماشای همه دنیا قرار دهند.
در ایران میبینیم که طی یک دهه اخیر، چند نهاد مشخص دست به تولید فیلم مستند زده اند یعنی به مستندسازان سفارش ساخت داده میشود؛ به این ترتیب فرصت فیلمسازان نخبه یا مستقل بسیار محدود می شود.
رحمانی تصریح کرد: این گونه است که وقتی به آمار جشنواره سینما حقیقت در سال های گذشته نگاه می کنیم که هم داور آن بوده ام و هم در انتخاب فیلم ها نقش و هم به عنوان یکی از اعضای پیوسته انجمن مستندسازان در این جشنواره حضور داشته ام، میبینیم که بیش از ۵۰ درصد از فیلم های مستند از سوی نهادهای مشخصی تولید شده اند یعنی افرادی هایی که شناختشان از سینمای مستند محدود است.
مساله جشنوارههای خارجی در داخل هم، به نوعی رخ داده است و ما می بینیم که داوران که مهمترین عنصر در شکل دهی و اثرگذاری بر موفقیت و دیده شدن یک فیلم هستند به ساخت و دیده شدن فیلم هایی مشخص دامن می زنند.
این مستندساز یادآور شد: در تمام دنیا به سینمای مستند توجهی ویژه شده است چرا که سینمای مستند، سینمای نخبه ها و سینمایی بی واسطه است.
افزایش سواد مخاطبان در اقبال سینمای مستند اثرگذار بوده است
رحمانی در ادامه و در پاسخ به این پرسش که به نظر می رسد سینمای مستند از صرف یک سینمای نخبه گرا به سمت اقبال عمومی حرکت کرده و امروز بسیار بیش از گذشته این سینما در میان مردم عادی شناخته شده است، تاکید کرد: البته که در سالهای اخیر مستندهای خوبی تولید شده و افزایش کیفیت تولیدات و افزایش سواد مخاطبان نسبت به سینمای مستند از جمله عوامل افزایش اقبال و استقبال نسبت به سینمای مستند بوده است.
سینمای داستانی طی سالها در بخش تولید فنی و کیفی رشد داشته اما سینما نه صرف ایران که در جهان، همچنان درگیر و دچار خلا در سناریو است اما سینمای مستند حتی وقتی درباره یک موضوع واحد باشد، می تواند دو زاویه دید مجزا را به مخاطب بدهد و این قابلیت سینمای مستند است.
این مستندساز در ادامه و در جواب این سوال که چرا عمده رویکرد مستندسازی در سینمای ایران، مستندهای اجتماعی و اقبال نسبت به سوژه های سیاسی، اقتصادی، تاریخی، فرهنگی و موارد دیگر کم است، بیان کرد: به این دلیل که مخاطبان خودو درگیری هایشان را در آن فیلمها و موضوعات آن می بینند.
وی افزود: به شخصه همواره مخاطب را در تولیداتم مدنظر قرار داده ام و هرگز مخاطب را مصرف کننده قلمداد نمی کنم و او را به عنوان یک عنصر پویا و شخصیتی زنده مدنظر قرار می دهم که اختیار اظهارنظر دارد.
سینمای مستند مستلزم این است که فیلمساز خود را در تولید فیلم حذف کند و جریان قصه را به سمتی نبرد که مخاطب احساس سوءگیری فیلمساز را داشته باشد.
این کارگردان مستند در توضیح چگونگی جریان سازی مستندها، خاطرنشان کرد: منشا و ذات هنر اثرگذاری و قابلیت تغییر است و یک هنرمند به صورت درونی علاقه دارد که آنچه تولید می کند، موثر بوده و موجب تغییر (بر یک نفر، بر یک جماعت یا در یک زمان طولانی) گردد.
در سراسر جهان تلویزیون امکان ارائه سینمای مستند است و تلویزیون ها در همه کشورهای توسعه یافته – شبکه هایی چون سی.ان.ان، بی.بی.سی، سی.ان.بی.سی، آرته و ... _دارای قواعد خاص خود برای پخش هستند. اما تلویزیون در کشور ما قواعد خودش را دارد و کمتر از تولیدات فیلمسازان مستقل و مستندسازان اجتماعی استفاده میکند.
وی افزود: امروز البته شرایط تغییر کرده است و پلتفرم ها و وی.او.دیها می توانند سویه دیگری از مستند را نشان دهند؛ البته که سختی هایی هم همچنان جود دارد اما این فضاها انحصار را از تلویزیون گرفته اند و می بینیم که جشنواره هم در این که فیلمی دیده شود و ویترینی برای آن فیلم فراهم شود، نقش دارند.
رحمانی در پایان و در پاسخ به این پرسش که روند کیفی جشنواره سینما حقیقت، از آغاز تا به امروز را چگونه می بینید، تصریح کرد: در تمام این سالها در جریان روند برگزاری جشنواره سینما حقیقت بوده ام و در سالهایی که آغاز به کار کرد، از دوره هایی طلایی برخوردار بود اما در ادواری تبدیل به رویدادی شد که تنها فیلم های طیفی خاص را به تصویر می کشید و در دوره هایی هم تنها شکلی فرمالیته داشت.
محمود رحمانی متولد ۱۳۵۸ ایذه، یکی از مستندسازان مستقل ایران است. وی بلندترین پلان سینمای ایران را به نام خود ثبت کرده است.
رحمانی تاکنون چندین فیلم مستند را کارگردانی کرده و با بیش از ۲۰۰ حضور بین المللی و ملی و کسب بیش از ۵۰ جایزهٔ معتبر ملی و بین المللی یکی از پرافتخارترین مستندسازان ایرانی محسوب می شود.
فیلم های رحمانی تا به حال در جشنواره های کشورهای مختلف جهان به نمایش درآمده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
او جایزه معتبر روبرتو روسلینی فیلمساز شهیر ایتالیایی و جایزه نتپک (شبکه ارتقای سینمای آسیا) را از آن خود کرده است. اهمیت کارهای رحمانی از آن رو است که به گفتهٔ منتقدین؛ شیوهٔ ساخت مستندهای وی، یک گام مستندسازی جهان را به جلو برده است.
فیلم های مادرم بلوط، ملف گند و مستند مدار صفر درجه از جمله ساخته های مستند در کارنامه فیلمسازی رحمانی هستند.
نظر شما