به گزارش ایرنا، تحولات جاری سودان که از آن به عنوان «کودتای خزنده» یاد میشود، درست زمانی رخ داد که تا انتقال قدرت از ریاست شورای حاکمیتی به غیرنظامیان، یک ماه دیگر بیشتر باقی نمانده بود.
جرقه تحولات جاری سودان چند هفته پیش با وقوع کودتای نافرجام این کشور زده شد و نظامیان حاکم بر سودان در قالب سناریویی از پیش تعیین شده و با ادعای ناکام گذاشتن کودتای قبلی، مقدمات ارعاب مردم را کلید زدند و بدین ترتیب زمینه برای کودتای فعلی در آستانه انتقال قدرت به غیرنظامیان فراهم شد.
اینکه ارتش سودان به فرماندهی عبدالفتاح البرهان این کودتا را با هدف ممانعت در فرآیند انتقال قدرت به حالت اجرا درآورده است، برای همگان روشن است، اما اینکه ارتش در مرحله پساکودتا چه اهدافی را دنبال میکند و چه الگویی را برای پیشبرد این اهداف بر میگزیند، محل بحث ناظران است.
چینش کودتای نظامی سودان به دست ارتش تحت فرماندهی عبدالفتاح البرهان از یک سو و صفبندی منطقهای و بینالمللی با توجه به شکاف داخلی این کشور از سوی دیگر، نشان میدهد که نظامیان حاکم بر سودان الگوی مصر را برای کشورشان درنظر گرفته و عبدالفتاح السیسی را سرلوحه کودتای خود قرار دادهاند.
یکی از شباهت کودتای عبدالفتاح البرهان در سودان با کودتای سال 2103 عبدالفتاح السیسی در مصر، شکافها و اختلافات بوجود آمده میان دو بخش غیرنظامی و نظامی پس از سقوط نظام «عمر البشیر» در سال 2019 و نظام «حسنی مبارک» در سال 2011 است و پس از ایجاد رخنه و اختلافات شدید داخلی میان نظامیان و غیرنظامیان بود که کودتا به شکلی خزنده در هر یک از این دو کشور مهم آفریقا به وقوع پیوست.
از طرفی، اگرچه رژیمهای حسنی مبارک و عمر البشیر دو دیکتاتور سابق مصر و سودان سرنگون شدند، اما شالوده ارتش همچنان ساختار و بدنه قبلی خود را حفظ کرده بود و از همین روی با قرار گرفتن زیر چتر کودتاگران منطقهای و بینالمللی موفق عمل کردند، کما اینکه این اتفاق در مصر رخ داد و به سرنگونی حکومت محمد مرسی منجر شد و هر لحظه این امکان وجود دارد که با سرنگونی دولت «عبدالله حمدوک»، کودتایی شبیه مصر در سودان تکرار شود.
اوج شباهت کودتای مصر و سودان در یارگیری منطقهای و صفبندی بینالمللی است. در سطح منطقه، عربستان، امارات و اسرائیل از نظامیان سودانی حمایت میکنند، کما اینکه در کودتای 2013 مصر هم این طرفها از ارتش السیسی حمایت کرده و حکومت محمد مرسی را سرنگون کردند. در سطح جهانی هم اگرچه اروپا و آمریکا در ظاهر پشتیبان دولت غیرنظامی هستند، اما برای همگان روشن است که کودتای سودان با چراغ سبز آمریکا صورت گرفت و همزمانی این کودتا با سفر «جفری فلتمن» نماینده ویژه دولت آمریکا در امور سودان به خارطوم خود گواه بر صدق این ادعا است.
انگلیس هم دیگر کشور غربی است که وارد خط دخالت در امور داخلی سودان شده است، به طوری که «ویکی فورد» وزیر امور آفریقای دولت انگلیس برای پیشبرد سیاستهای خاص این کشور به خارطوم رفته و با مسئولان سودانی دیدار کرده است و مدعی شده از انتقال دمکراتیک و دولت مدنی حمایت میکند.
آمریکا و متحدان غربی و منطقهای آن در تحولات سودان از حاکمان نظامی این کشور حمایت میکنند؛ حاکمانی که در آخرین ماههای ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» به رغم میل باطنی ملت سودان، به توافق با رژیم صهیونیستی برای عادیسازی روابط دست یافتند؛ به خصوص اینکه اکنون اندک زمانی تا موعد رسمیت دادن به موضوع عادی سازی روابط سودان با رژیم صهیونیستی باقی است؛ موضوعی که حمدوک هیچگاه زیر بار آن نرفت و اعلام داشت که باید مورد تأیید پارلمان قرار بگیرد و مردم در این باره اظهار نظر کنند.
در هر صورت، چنانچه هوشیاری ملت سودان و حضور آنها در صحنه اعتراضات موثر واقع نشود، احتمال روی کارآمدن شخص نظامی مانند عبدالفتاح البرهان که از لحاظ شخصیتی بی شباهت با عبدالفتاح السیسی رئیس جمهوری کنونی مصر نیست، به عنوان نخست وزیر از جانب نظامیان و پس از آن احاله قدرت به شخص البرهان یا فردی منصوب از ناحیه او و عربستان و امارات، دور از ذهن نخواهد بود.
نظر شما