فرار از التنف؛ آمریکا قورباغه را قورت می دهد؟

بغداد-ایرنا- آمریکا دیگر در سوریه و منطقه، نه تاب جنگ و نه کارآیی تحریم دارد؛ تحریم های «سزار» مانند «عین الاسد» و «بگرام» در حال فروریختن است؛ «التنف» نیز همچنین؛ و واقعیت های جدید می آیند تا خود را به آمریکای فراری از افغانستان این بار در سوریه تحمیل کنند.

به گزارش ایرنا، حمله موفق پهپادهای ناشناس به التنف را هنوز هیچ گروه و طرفی بر عهده نگرفته است و حتی برخی تحلیل گران بعید نمی دانند که دست های سوم پنهانی در این حملات در کار باشد، آن گونه که برخی حتی بعید نمی دانند که رژیم صهیونیستی برای فرو بردن پای آمریکا در باتلاق خاورمیانه از هیچ کوششی فروگذار نکند هر چند حاصل این تقلای بی حاصل، فرو رفتن بیشتر در گل و لای باشد.

این را هم باید افزود که برخی ناظران گفته اند التنف پیش از حمله های پهپادی اخیر که ادعا شد همزمان از عراق و سوریه انجام شده است، از نیروهای آمریکایی تخلیه شده بود.

منابع آگاه خبر می دهند که بعد از حمله به التنف، کاروان های نظامی آمریکا راه عراق را در پیش گرفته اند و البته این نیروها با توجه به تخلیه این پایگاه پیش از حمله، از مبداء استان الحسکه سوریه راهی عراق شده اند.

یک منبع امنیتی عراقی به برخی رسانه ها گفته است که نیروهای آمریکایی از سوریه به پایگاه نظامی آمریکا در اربیل اقلیم کردستان عراق وارد شدند.

مختصات التنف

این پایگاه آمریکایی ها که گفته می شود فعلا به قسد (نیروهای دموکراتیک سوریه) واگذاری شده است، در مثلث مرزی سوریه ،عراق واردن قرار دارد. این پایگاه غیر قانونی بنا شده است و ۵۰ کیلومتر منطقه ممنوعه دارد؛ منطقه التنف کلیدی و از حیث ژئواستراتژیک بسیار مهم است زیرا برای آمریکا و رژیم صهیونیستی، نقش ایجاد مانع بر سر راه کریدور ایران، عراق وسوریه را ایفا می کند.

فرار از التنف؛ آمریکا قورباغه را قورت می دهد؟

بگذارید از ماه ها پیش تر آغاز کنیم.

قضیه رهگیری هواپیمای مسافربری ماهان در آسمان سوریه (حدود ۱۵ ماه پیش) از سوی جنگنده های آمریکایی را به خاطر دارید؟ آن حادثه پس از امضای توافقنامه جدید نظامی سوریه و ایران رخ داد. همان زمان، ناظران تحولات بین المللی گفتند که می توان توافق بین ایران و سوریه را پاسخی به قانون تحریم های سزار دانست که اجرایی شد و تحریم هایی را بر سوریه و معامله کنندگان با آن تحمیل کرد، اما این ادعا را هم برخی رسانه ها و اتاق فکرهای غربی مطرح کردند که پرواز هواپیمای مسافربری ایران بر فراز پایگاه التنف، واقعیت این توافق را نشان می دهد که برجسته ترین نکته آن همکاری هوایی و کمک دفاعی ایران به سوریه است. بهانه تهدیدنمایی هواپیمای مسافربری ایران با ادعاهایی نظیر حمل تسلیحات نیز با استناد به همین توافق بود. اکنون اما، هم سزار و هم التنف و در مجموع، موقعیت آمریکا در سوریه و منطقه در سراشیبی تندی افتاده است؛ چیزی شبیه سقوط.

ملاحظاتی درباره شطرنج سوریه، ایران، آمریکا و التنف

خوانش های متعددی از حساسیت التنف و حمله به آن وجود دارد.

برخی می گویند عزم مدیریت محور مقاومت بر آن است تا هر چه سریع تر نظامیان ایالات متحده را از عراق و سوریه بیرون کرده تا کریدور استراتژیک تهران - بغداد - دمشق - بیروت را از نزدیک ترین مسیر خود برقرار کرده و کشورهای عضو این محور را از مزایای سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی و نظامی آن منتفع سازد .

از سوی دیگر برخی رسانه ها مانند الرای کویت این طور تحلیل می کنند که «آمریکا همچنان بر مناطق اشغالی شمال شرقی سوریه و گذرگاه مرزی التنف میان عراق و سوریه سیطره دارد؛ بنابراین، حضور شمار زیادی از نظامیان آمریکایی در سوریه و عراق به نفع سیاست آمریکا نیست، زیرا این کشور می تواند نفوذ خود را با سلاح های متعدد و در راس آن، سلاح تحریم ها حفظ کند، به ویژه اینکه کشورهای متعددی وجود دارند که از این جنگ خاموش مرگبار رنج کشیده اند.»

فرار از التنف؛ آمریکا قورباغه را قورت می دهد؟

«غازی دحمان» در عربی ۲۱  لندن نوشته است: «نقشه استقرار نیروهای شبه نظامی ایران در جنوب سوریه میزان نفوذ گسترده این کشور طی سال ها را نشان می دهد. نقشه توزیع نیروهای ایران و سیاست به خدمت گرفتن نیروی نظامی از سوی این کشور تصادفی نیست بلکه در راستای اجرایی کردن یک راهبرد بلندمدت است که اهدافی از این قبیل را پیگیری می کند: تشکیل یک ساختار نظامی منسجم و خطوط تقویت لوجستیکی که می توان آن را به مناطق غرب عراق پس از نابودی پایگاه آمریکایی التنف متصل کرد و تا آن زمان، این ساختار از طریق دمشق و مناطق بقاع غربی در لبنان، پشتیبانی و تقویت خواهد شد.»

روزنامه رای الیوم چاپ لندن از زاویه دیگری به این موضوع می نگرد و می نویسد: بایدن به علت این که مسکو اعلام کرد، حضور نیروهای آمریکا در سوریه غیرقانونی است، مدعی شد که آنها برای مبارزه با داعش در آنجا حضور دارند و فراموش کرد که ترامپ، پیروزی بر داعش را اعلام کرده بود و نیز به تقویت نیروهای نظامی، بازی با برگه نیروهای قسد (نیروهای دمکراتیک سوریه)، کشتارها، آواره کردن مردم سوریه در حسکه و دیرالزور و تاراج ثروت های نفتی سوریه، اشاره ای نکرد.

به نوشته رای الیوم، این رویکرد دولت بایدن است؛ یعنی حمله و جنگ میدانی علیه متحدان ایران برای فشار وارد کردن بر این کشور در حالی که در تریبون ها، راه حل دیپلماتیک را برای حل بحران با ایران اعلام می کند.

رای الیوم می افزاید: این جنگ در تمامی میدان ها، اهرم فشار علیه ایران است تا تسلیم شود و با مذاکرات موافقت کند؛ این در حالی است که آنکه از توافق خارج شد و انواع تحریم را علیه ایران اعمال کرد، واشنگتن بود. آمریکا علیه سوریه، عراق، یمن، لبنان و فلسطین وارد جنگ می شود تا بر ایران فشار وارد کند و در این جنگ ها از برخی طرف ها در اقلیم کردستان یعنی بارزانی و نیز نیروهای قسد، اسرائیل، بازماندگان داعش و ۴۰ هزار نفری استفاده می کند که در پایگاه التنف آنها را آموزش داده و به آنها حقوق پرداخت می کند تا سوریه ضعیف باقی بماند و ایران، تحت فشار.

این واقعیت که رای الیوم به آن اشاره دارد، دقیقا سیاست کسب موفقیت در میدان جنگ و سپس اخذ امتیاز در میز مذاکره و دیپلماسی است.

رای الیوم در تحلیلی دیگر به نقش رژیم صهیونیستی در سوریه می پردازد و تصریح می کند: به گزارش منابع مورد اطمینان ما [نویسنده رای الیوم]، اقلیم کردستان عراق و رهبری قسد (نیروهای سوریه دموکراتیک) نقش اساسی در تامین امنیت پایگاه هایی برای اسرائیلی ها و تروریست ها در پیرامون کرکوک، مرزهای ایران و عراق، استان صلاح الدین، بغداد و نیز مرزهای عراق و سوریه ایفا می کنند. همچنین قسد، پل داعش است که اسرائیل از پرچم و نشانه های آن برای پنهان کردن سربازان خود استفاده می کند. (اشاره به نقش قسد در تجهیز و گسیل داعش به خاک عراق با هماهنگی رژیم صهیونیستی)

اما چه عواملی به پیشبرد سیاست زمین گیر کردن آمریکا در سوریه کمک می کند؟

فرار از التنف؛ آمریکا قورباغه را قورت می دهد؟
نمایی دور از پایگاه التنف

پهپادها و آسیب پذیری پایگاه التنف

اِلی لِیک در بلومبرگ نوشته است: حمله به یک مقر نظامی آمریکا در سوریه نشان می دهد که دست بالای آمریکا در جنگ افزارهای بدون سرنشین، به سود ایران، افت می کند.

گفته می شود عملیات پهپادی با اصابت موفق و دقیق، همزمان از سوریه و عراق صورت گرفته است و آن گونه که برخی رسانه های عراقی مانند خبرگزاری «براثا» عراق می نویسند، «حمله به پایگاه آمریکا در التنف حاکی از آغاز مرحله جدیدی از مقابله با نیروهای آمریکایی در منطقه است.»

واشنگتن دیگر کشش پرده انداختن بر مشروعیت بشار اسد را ندارد

از آن سو، حالا سزار باز هم بیشتر رنگ می بازد؛ این بار نه فقط به خاطر ایران، بلکه منطقه در حال یک دگردیسی تاریخی است. خاورمیانه باز هم دارد متولد می شود اما این بار ظاهرا بدون سزارین و بدون درد زایمان جنگ و خونریزی.

برخی تحلیل گران می گویند در بحبوحه بحران های مالی در منطقه  که بخشی از آن ناشی از همه گیری کرونا بوده است ، انتظار می رود دولت بایدن مخالفت خود با خط لوله گاز انتقال سوخت مصر از اردن و سوریه به لبنان را کنار بگذارد.

این کشورها به دنبال بودجه بانک جهانی برای طرح خط لوله مذکور هستند که احتمالاً به آنها در فرار از تحریم های آمریکا کمک می کند. به گفته کارشناسان، «این خط لوله به خوبی نشان می دهد که چگونه وخامت منطقه، از جمله اوضاع اقتصادی لبنان، ضد سیاست دولت آمریکا علیه اسد عمل می کند.»

بی اعتباری آمریکا؛ حتی ریاض هم دیگر به واشنگتن تکیه نمی کند

تحلیل گران بر این باورند که آمریکا ناگهان همپیمانان خود از جمله ریاض را به حال خود رها کرد. برخی تحلیل ها تاکید دارند که «پس از آنکه آمریکا ناگهان به شریکی غیرقابل اعتماد برای ریاض تبدیل شد، این پادشاهی دانست که باید بدون حمایت بی‌ قید و شرط واشنگتن با دولت های منطقه روبرو شود. ریاض در رویارویی با این واقعیت، تصمیم گرفت که با رقیبش (ایران) تعامل دیپلماتیک داشته باشد و برای پیشگیری از وقوع یک رقابت تسلیحات هسته‌ای در خاورمیانه از راه‌ حل دیپلماتیک پشتیبانی کند.»

اگر عربستان قرار است با ایران تعامل کند چرا سایر کشورهای همسایه و بعضا همگرای سوریه با دمشق همکاری نکنند تا در غیاب آمریکا، خود را یتیم و بی پناه نبینند؟

برخی تحلیل گران حتی پا گرفتن و اجرایی شدن کنفرانس حمایت منطقه ای از عراق در بغداد یا پیش از آن اجلاس سه جانبه (عراق، مصر و اردن) را نیز در همین چارچوب ارزیابی می کنند صرفنظر از اینکه اهداف اولیه این نقشه راه های جدید، چه باشد.

رژیمی که از تصور آخرالزمان هراس دارد

اسکات مک ‌کان در نشنال اینترست می نویسد: تصور غالب آخرالزمانی این است که کنار کشیدن آمریکا از خاورمیانه خلاء قدرتی را پدید می ‌آورد که دولت ‌های منطقه برای پر کردن آن به هماوردی می‌پردازند. رفتاری که این دولت‌ ها تاکنون نشان داده‌اند، خلاف این ادعا را ثابت می‌ کند.

این یعنی، اسرائیل، در بحبوحه دور شدن تدریجی آمریکا از خاورمیانه هر لحظه از وضعیت تنها ماندن خود در منطقه نگران تر می شود و شاید، این راز تسریع در روند عادی سازی آن با برخی رژیم های منطقه باشد.

از این رو، اسرائیل شدیدا در تلاش است که آمریکا را به هر قیمت ممکن در خاورمیانه نگه دارد.

حسرت بزرگ و نگرانی جانکاه

ورای همه این گمانه ها و تحلیل ها، اتفاق اصلی و بنیادین که در هر دو روی سکه (بی اثر شدن تحریم های سزار و ناکارآیی و بی تابی نظامی آمریکا) در حال رخ دادن است حاصل یک نگرانی جدی و همزمان، اثر یک حسرت بزرگ است.

آنچه افغانستان بر سر آمریکا آورد، خیلی بیشتر از خود افغانستان و فراتر از مرزهای ۵۲ ایالت آمریکا است. واشنگتن ناچار شد بزرگترین طنز تلخ تاریخ خود را قورت بدهد. همه دیدند اشرف غنی احمد زی، یار معتمد آمریکا در افغانستان، چگونه فرار کرد. همه شاهد بودند که نظامیان آمریکایی در فرودگاه کابل از ترس سر رسیدن طالبان چقدر برای گریز عصبی بودند. گمان می رود کمتر کسی در جهان، گوشی متصل به اینترنت داشته باشد اما فیلم سقوط پناهجویان بخت برگشته افغان از هواپیمای آمریکایی را ندیده باشد. گریز ناگزیر رنجرهای آمریکایی از «درهای پشتی» فرودگاه کابل و فرار شبانه از بگرام را آنهایی دیدند که نگاه های نگران خود را از یک چشم به افغانستان و از چشمی دیگر به سرنوشت خود دوخته بودند. تک تک ثانیه های فرار آمریکا از افغانستان یک شلیک هیستریک و روانپریشانه به سوی دوستان آمریکا در منطقه بود؛ یک آه، یک حسرت جانکاه از سر پشیمانی در تکیه به دیواری که در حال افتادن است؛ یک یادگاری ناماندگار روی درخت پوسیده آمریکا.

خبرسازی ها درباره حمله اخیر به التنف باز هم البته ادامه دارد و چیز جدیدی نیست. پیش تر «جان بولتون» مشاور امنیت ملی ترامپ هدف پایگاه التنف را «مقابله با نفوذ ایران در سوریه» می دانست، همانطور که «کالین پاول» ادعا کرده بود «ایرانی ها با برنامه هسته‌ای، توانایی و اراده‌ تولید سلاح هسته‌ای خواهند داشت». حالا نه جان بولتون، تعیین کننده امنیت ملی آمریکا است و نه کالین پاول روی زمین قدم می زند.

کالین پاول ها می روند، جان بولتون ها و رنجرها نیز و آمریکا ناچار است فرزند نامشروعی به نام اسرائیل را در شنزارهای خاورمیانه با یک کابوس مالیخولیایی آرماگدونی و آخرالزمانی رها کند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha