در آثار یک دوره مشخص تاریخی، نوعی وحدت در زمینه مشترک لفظی، معنوی و ادبی دیده میشود که در آثـار دوره های دیگر یا کمرنگتر است یا اصلا وجود ندارد. با مراجعه به علم سبکشناسی و بررسی شاخصهای هر دوره و سبک است که میتوان در سطوح مقدماتی به تشخیص سبک دورههای مختلف و ویژگی های خاص شعر آن سبک اقدام کرد. به طور کلی برای هر سبکی سه دوره میتوان در نظر گرفت که در طی ایـن سـه دوره، سـبک متحول میشود. دوره نخست، پیدایش و تأسیس هر سـبکی که دارای نواقصی است، دوره دوم کمال و اوج گیری و دوره سوم، سقوط و انحطاط هر سبکی است که زمینه را برای ایجاد سبک بعدی آماده میکند.
شاعران سبک هندی، مضامین و مطالب گذشتگان را بـه طـریقه خـود بازآفرینی میکردند و از آنجا که به دنبال معنی بیگانه و نوگرایی بودند، تصاویر و مضامین مختلف را به صورتهای مـتنوع و پیـچیده تفسیر و معنی میکردند و به همین دلیل ظرافت و هنجارگریزی زبانی و معنایی در این دوران به اوج خود رسـید. بـا ایـن توصیف باید گفت که شاعران زیادی در این دوره ظهور کردند که هر کدام نقش ویژهای در چگونگی شـکلگیری و رشـد و پختگی این سبک داشتند اما یکی از نخستین شاعران و پایهگذاران این روش تازه، عرفی شـیرازی اسـت کـه توانست هم در شکل و هم در محتوا زمینهساز تولد این سبک جدید شود. به لحاظ بررسیهای سـبکشناسانه، او شـاعری است که در هر سه زمینه فکری، ادبی و زبانی ویژگیهای خاصی دارد و شعرش در یـک بـستر مـقدماتی و اولیه، نشانگر تحولی سبکی از عراقی و هندی است.(۱)
عرفی شیرازی، شـاعر تـصویر و خیال
عرفی، شاعر خیالپرداز سـبک هندی در شـیراز چشم به جهان گشود و در هند بدرود حـیات گـفت، نام او جمال الدیـن است. عـرفی در زادگـاه خود به تحصیل علم و دانش پرداخت و به قدر توان در موسیقی و خط نسخ مهارت به دست آورد. از جوانی بـه سـرودن شـعر تمایل داشت و دیری نپایید که در شیراز شهرت یـافت و بـه مـحافل ادبـی آن شـهر، هـمچون محفل ادبی راه پیدا کرد و در آنجا با شاعرانی چون غیرتی شیرازی، عارف لاهیجی، قیدی شیرازی، تقیای شوشتری و تقی الدین اوحـدی بلیانی آشنایی یافت. عرفی چون در دارالافاضل شیراز به سن رشد و تمیز رسید و علم شاعری برافراشت با مولانا و دیگر شاعران آن دیار شاعریها کرد. در اوان جوانی از راه دریا به هندوستان مهاجرت کرد.(۲)
کلیات اشعار عرفی مشتمل بر ۱۴ هزار بـیت شامل قصیده، غزل، رباعی، مثنوی و قطعه است. او ۲ مثنوی به نامهای «مـجمع الابـکار و فـرهاد و شیرین» و ساقی نامهای در قالب مثنوی و رسالهای به نثر در موضوع تصوف به نام «نفیسه» نیز نگاشته است. درباره شعر عـرفی و سـبک و سیاق او، اقوال فراوان و اظهار نظرهای گوناگونی بیان شده است.
سعید نفیسی در کتاب تاریخ نظم و نثر فارسی، او را یکی از بهترین شاعران سبک هندی شمرده، غزل او را از دیگر اشعارش بهتر مـیداند. بیشتر صاحب نظران در یک طبقهبندی کـلی، شـعر او را جـزو اشعار خوب و قابل قبول سبک هندی دستهبندی کردهاند و کـمتر تـذکره نویس یا محققی به بررسی ویژگی های خاص شعر عرفی؛ همچون بررسی ممیزات سطح زبانی یا برجستگیهای فکری یا صور خـیال و مـوسیقی در شـعر او پرداخته است. عـرفی صدها ترکیب جدید و نیز استعاره های نوین پدید آورده که علاوه بر جدت و طـرفگی، در مـضمون هـم اثر خاصی بخشیده است.
صور خیال
تـشبیهات بـلیغ در اشعار عرفی ویژگیهای خاص دیـگری نـیز دارد. از جـمله اینکه کلماتی از قبیل مـحبت، غـم، عشق و دل به صورت مـشبه، فـراوان به کار رفته است که به جز بسامد این کلمات در تشبیهات عرفی، ارتباط ذهنی مـوجود در بـین آنها نیز یک خصوصیت سبکی محسوب مـیشود. یکی دیگر از ویژگیهای تشبیهات بلیغ در غزلیات عرفی «اسم مکان»هایی است که مشبه به واقع شدهاند و نمونههای آن فراوان است. با توجه به تشبیهات بلیغ مطرح شده، مهمترین ارتباط در اشعار عرفی توجه بیش از حد به اسمهای معنی در مشبهها است. به طور خلاصه باید گفت که به کارگیری ترکیبات فشرده و اضافی در اشعارعرفی، بسامد بالایی داشته و اینگونه ترکیبات در حوزه نوآوری و خیال پردازی، برجستگی خاص سبکی در اشـعار او بـه شمار میرود.(۳)
کنایه در اشعار عرفی
در مورد کـنایه در اشـعار عـرفی باید گفت، او از جمله شاعرانی است که از کنایه ها به صورت طبیعی در کلام خود استفاده کرده و در اسـتفاده فـراوان از کنایه ها تأکید نداشته است. از لحاظ تازگی کنایه ها در اشعار او نیز باید گفت، کنایه هایی کـه او بـه کار گـرفته، برداشتی از آثار پیش از خود و ابتکار خاصی در این زمینه نداشته است.(۴)
عنانم از ره باطل به سوی خـویش بـتاب/ به من دراز مهل بیش از این زیان مرا
تشخیص در غزل عرفی نیز از وضوح نسبی برخوردارند و هرگز غموض و پیچیدگی ندارد و کمتر میتوان تشخیصهای پیچیده در شعر او یافت. در اشعار او غزلهایی پیدا میشود که دارای تشخیص اسـت و این به دلیل ردیف خاصی است که انتخاب کرده است:
نعره زد عشق و دین ما بگریخت / کفر نیز از کمین ما بگریخت
بسیاری از تشخیصها در غزلیات عرفی از رهگذر افعال است که با عـناصر خیال درهـم آمیخته و بروز یافته است.
صـنایع ادبـی
در اشعار عـرفی نـیز ایـنگونه هماوایی به صورت طبیعی آن وجود دارد زیرا عرفی به صنایع لفـظی توجه خاصی نداشته است. در اشعار عرفی تصدیر به فراوانی دیده میشود و او به خوبی توانسته میان دوکـلمه در ۲ مـصرع پیوند برقرار کند، اما با این خصوصیت که معمولا کلماتی که در اول و در آخر بیت باید بیایند، بـا فـاصله یک حرف در اول و آخر بیت آمدهاند:
همه زیان گران مایگی خویشتنم / مگر بـه سـود مبدل کنی زیان مرا
در شعر عرفی کلمات متضاد بسیاری وجود دارد. او از در دسترسترین و نزدیکترین امـور مـتضاد که در زندگی اجتماعی مردم ملموس بوده و به سادگی شعرش نیز کمک میکرده، بهره برده است. پارادوکـسهای بـه کار رفته در غزلیات عرفی تقریبا از نوع بیان پارادوکساندکه دو سوی نقیض به یکدیگر اسناد داده میشوند. اگر چه کاربرد آن در اشعار عرفی گسترده و چشمگیر نیست، اما چون یک حرکت و خصوصیت سبکی محسوب میشود، اهمیت پیـدا مـیکند. این صـنعت ادبی از جمله صنایعی است که در شعر شاعران بعد ازعرفی مانند ظهوری ترشیزی، طالب آملی، کلیم کاشانی و صـائب تبریزی وجود داشته و به خصوص در آثار بیدل به اوج خود میرسد.
عرفی شیرازی از جمله نخستین شاعران این دوره است و هنوز بسیاری ازخصوصیات سبک هـندی کـه در شعر شاعران بعد از او به کمال میرسد، در شعر او به فراوانی یافت نمیشود و اسلوب معادلهها نیز در اشعار او همین حکم را دارند؛ البته یک خصوصیت ویژه دارند و آن اینکه، عرفی از اسلوب معادله برای غنیتر شدن مضامین عـاشقانه خـود کمک گرفته و مفاهیم بیشتر اسلوب معادلههای او بیشتر شخصی است.(۵)
اغراق در شعرهای عرفی
اغراق از اصلیترین محورهای شعر سبک هندی محسوب مـیشود کـه عرفی نیز از ایـن صفت ادبی به وفور بهره جسته و در حدود ۱۵۳ مورد در غزلیاتش از اغراق استفاده کرده است. از لحاظ مفهوم نیز بـاید گفت از آنجا که یکی از خصوصیات اصلی شعر عرفی عاشقانه بودن آن است، او نـیز تـحت تـأثیر همین عشق، از صنایع مختلف ادبی برای ارایه مضامین عاشقانه خود کمک گرفته که یکی از این صنایع مهم اغـراق اسـت. با توجه به بسامد مضامین عاشقانه در شعر عرفی اگر به اغـراقهای او بـه دقت نگریسته شود، مشخص میشود که عرفی از اغراق بیشتر در غنیتر کردن مضامین عاشقانه خود کمک گرفته و اغراقهای او از لطافتی خاص برخوردارند که باعث چشمنوازی آنها شده است. عرفی شیرازی، نوآوریهای خاص و جدید نیز در سطح ادبی و در قالب صور خیال و صنایع ادبی خلق کرده که اگر چـه گـاهی هـم سطح شاعران گذشته است اما بسیاری اوقـات بـا ابـهام و پیچیدگیهای فراوان، نویددهنده سبکی تازه و نگرشی بدیع، هم در مضمونآفرینی و هم در شکل و ساخت شعرفارسی است. عرفی شاعری به شمار می رود که صور خیال در اشعارش، بـه شـکل تـشبیههای بلیغ، اضافههای استعاری و استعارههای تبعیه، به فراوانی یافت مـیشود کـه البته ویژگیهای خاص خود را دارد. او در شخصیتبخشی به امور حسی و معنوی نـیز دستی توانا دارد و در اشعار او تشخیص گسترده و تشخیص خطابی کم نیست. تلمیح نیز که در اشعار عـرفی فراوان وجـود دارد، نشانگر اهمیت دادن او به داستانهای دینی و عاشقانه ایرانی و میراث فکری آنها است و اغراق از پویایی ذهن ایـن شـاعر خوشقریحه سرچشمه می گیرد.(۶)
منابع:
۱. آذر بیگدلی،لطفعلی خان، آتشکده آذر، امیر کبیر، تهران، ۱۳۳۶.
۲. احمد رازی، امـین، هـفت اقـلیم، مصحح جواد فاضل، کتابفروشی علی اکبر علمی و کتابفروشی ادبیه، تهران،۱۳۴۰.
۳. شفیعی کدکنی، محمد رضا، صور خیال، چ ۱۱، آگاه، تهران ۱۳۸۷.
۴. صفا، ذبیح اللّه، تاریخ ادبیات در ایـران، ج ۵، چ ۵، فـردوس، تـهران،۱۳۶۳.
۵. عرفی، جمال الدین سیدی، دیوان(غزلیات)، به تصحیح محمد ولی الحق انصاری، ج ۱، چ ۲، دانشگاه تهران، ۱۳۸۲.
۶. فرزاد، عبد الحسین، درباره نقد ادبی، قطره، تـهران، ۱۳۶۲.
نظر شما