تاد امثال او را دور و بر استودیو زیاده دیده بود. یکی از خیل زنانی بود که فرزند خود را از این دفتر چهرهیابی به آن دفتر میکشانند و ساعتها و هفتهها و ماهها در انتظار فرصتی مینشینند تا نشان دهند چه کارهایی از کوچولویشان ساخته است. بعضیهاشان بسیار بیچیزند، اما هرچه هم فقیر باشند، همواره میتوانند به اندازه کافی پول جور کنند، اغلب هم با از خودگذشتگی فراوان، تا فرزند خود را به یکی از مدرسههای بیشمار تیزهوشان بفرستند. (ص. ۱۴۳)
آنچه خواندید بخشی از رمان روز ملخ بود به قلم ناتانیل وست، رمانی که پرده از حقیقت صنعت هالیوود به عنوان یک کارخانه رویاسازی برمیدارد و ناگفتهها را عیان میکند. این رمان که در سال ۱۹۳۹ منتشر شد اثری است درباره زرق و برق هالیوود در دوران رکود بزرگ، پوچی و درماندگی گروهی از کاراکترهای عجیب و غریب که در حاشیه این صنعت قرار گرفتهاند و رویای رسیدن به شهرت و ثروت از این راه را در سر میپرورانند. انتشارات مدرن لایبرری در سال ۱۹۹۸ روز ملخ را در رتبه هفتادوسوم فهرست صد رمان انگلیسی برتر سده بیستم قرار داد و این رمان از سال ۱۹۲۳ تا ۲۰۰۵ توسط مجله تایم در فهرست ۱۰۰ رمان برتر سال جای گرفت. روز ملخ حاصل پنج سال مطالعه و بررسی دقیق هالیوود است و بسیاری از منتقدان آن را بهترین رمان با درون مایه این صنعت میدانند.
این رمان داستان یک هنرمند جوان به نام تاد هکت را روایت میکند که از آکادمی هنرهای زیبای ییل فارغ التحصیل شده و برای طراحی صحنه و نقاشی توسط یک استودیوی هالیوودی استخدام شده است. اما تمام داستان این شخصیت پیچیده به همینجا خلاصه نمیشود؛ وی قصد کشیدن تابلویی به نام لس آنجلس در آتش را دارد، درباره آدمهایی که ازشان هیچ نمی داند جز آنکه چشمانشان آکنده از نفرت است و «به کالیفرنیا آمدهاند تا در آنجا بمیرند» (ص. ۱۳).
این درست همان کاری است که وست در سرتاسر این رمان قصد انجامش را دارد. وی در روز ملخ «از رویای پرتلالو آمریکایی، پرده از حیات واقعی آدمهای مسخ شده، برمی [دارد] و خود آن حیات واقعی را چونان پردهای واقع نما از نو نقش می[زند]» (ص. ۱۰-۹). آنطور که وست در این رمان به مخاطب نشان میدهد، رویای آمریکایی و چشمانداز نجات با طناب هالیوود چیزی نیست جز مسکنی بی اثر بر دردهای مردمان مستاصل و جان به لب رسیده. وقتی مردم در نهایت به این حقیقت پی میبرند، خشم آنها به هرج و مرجی واقعی در شهر منتهی میشود.
کاراکترهای این کتاب شخصیتهای مطرودی هستند که برای تحقق یک رویا یا آرزو به هالیوود آمدهاند. در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم:
شخصیتهای به درستی پرداخته روز ملخ انسانهای ماشینی خشناند که جز دریدن هم کاری ازشان ساخته نیست. آخرالزمان الزاما با دمیدن در صور وقوع عینی نمی یابد. انسان آمریکایی وست در ویرانی و ویرانگری حیات فردی و اجتماعی، بی دمیدن صور و بی دماندن صور، خود در کار گشودن فصل آخرالزمان است. (ص. ۹)
ناتانیل وست با نام نیتن واینستاین (Nathan Weinstein) در سال ۱۹۰۳ در نیویورک متولد شد و در سال ۱۹۴۰ در حالی که تنها ۳۷ سال داشت در یک تصادف رانندگی جان خود را از دست داد. از این نویسنده توانای آمریکایی چهار رمان به جا مانده است: زندگی رویایی بالسو اسنل (۱۹۳۱)، میس لونلی هارتس (۱۹۳۳)، یک میلیون تمام (۱۹۳۴) و روز ملخ (۱۹۳۹). از این چهار رمان به جز زندگی رویایی بالسو اسنل همگی به فارسی ترجمه شدهاند.
رمان روز ملخ با ترجمه علی کهربایی در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه توسط انتشارات فرهنگ نشر نو چاپ و روانه بازار کتاب شده است.
نظر شما