در ادامه گزارش روزنامه ایران در یکم آذر میخوانیم: حضور «گروسی» در تهران در شرایط کنونی بایستهای است که در تلاقی دو گفتمان متباین که یکی متأثر از تلاش دشمنان ایران به جریانسازی و نگهداشتن آن در کانون ستیز، دل بسته است و دیگری به دنبال راهکاری مبتنی بر منطق میگردد، مورد توجه قرار میگیرد. نقطه عزیمت شکلگیری این دوگانه به تصمیم یکجانبه امریکا به خروج از برجام بازمیگردد؛ آن زمان که دولت وقت ایران را پس از یک سال به پیگیری سیاست «صبر استراتژیک» و انفعال در برابر محقق نشدن منافع برجامیاش واداشت. ناکارآمدی سیاست صبر استراژیک دولت دوازدهم، در نهایت مجلس را به این نتیجه رساند که با ارائه طرحی برای متوقف کردن اجرای پروتکل الحاقی، سطح اقدامات ایران را نسبت به اقدامات طرفین مذاکره، ارتقا ببخشد.
اقدامی که ایران سالها پیش اجرای داوطلبانه آن را در قالب توافق هستهای پذیرفته بود تا چنانچه روند همکاریهای بعدی سمت و سویی مسالمتجویانه پیدا کند اما بحرانی که در روند اجرای برجام به واسطه عدم تحقق رفع تحریمهای امریکا و همچنین سکوت اروپا در قبال آن آغاز شده بود، سبب شد تهران اجرای داوطلبانه این پروتکل را به موجب قانون راهبردی مجلس که حکم به توقف اجرای آن میداد، متوقف کند. هرچند که این اقدام هم در چهارچوبِ بندی از برجام صورت گرفت که پیشبینی کرده بود ایران میتواند در صورت عدم اجرای تعهدات مقابل، اجرای تعهداتش را متوقف کند. با این وجود، این پیشبینی مانع از این نشد که آژانس زیادهخواهی خود را برای اجرای بیکم و کاست نظارت فرابرجامیاش بر زبان نیاورد.
با همه اینها مقامهای ایران برای نشان دادن حسن نیت خود به تفاهم موقت چند ماههای با آژانس دست یافتند که به موجب آن، همچنان امکان ثبت اطلاعات فعالیت مراکز هستهای را به دوربینهای آژانس میداد اما قرار بر این شد که اگر اختلافات جاری در اجرای برجام حل و فصل نشود، این اطلاعات در اختیار آژانس قرار نگیرد. بهرغم این تفاهم که جدیدترین شکل آن در بیانیه مشترک ایران و آژانس در شهریورماه امسال پدیدار شد، به وجود آمدن مشکل جدید میان دو طرف، نوع موضعگیریهای «گروسی» و فضای نشست اخیر شورای حکام را علیه ایران تغییر داد. این مشکل پس از آن بروز پیدا کرد که ایران، امکان نظارت آژانس بر دوربینهای خود در مراکز هستهای را جهت تعویض باتری و کارت حافظه به استثنای مجتمع هستهای «تسای کرج» فراهم کرد.
ممانعت از دسترسی به این مرکز هستهای هم به دلیل بروز اقدامی خرابکارانه از سوی دشمنان بود که آسیبهایی خسارتبار را برای این مجتمع به بار آورده بود. این امر سبب شد که مدیر کل آژانس به این بهانه از اروپاییها بخواهد در نشست بعدی شورای حکام برای ترغیب ایران به افزودن دسترسیهای بیشتر فشار وارد کنند. «گروسی» همزمان هم از ایران میخواست تا به تهران سفر کند و مشکلات جاری را در گفتوگو با رئیس سازمان انرژی اتمی و وزیر امور خارجه به بحث بگذارد. این تحولات در حالی جریان داشت که علی باقری، مسئول پیگیری پرونده مذاکرات لغو تحریمها سفر مدیر کل آژانس به تهران را منوط به نهایی شدن رایزنیهایی میدانست که در هفتههای اخیر میان ایران و آژانس به جریان افتاده بود.
باقری در این رابطه عنوان کرده بود که «گروسی» زمانی به تهران سفر میکند که بیتردید اختلافات جاری میان ایران و آژانس سمت و سوی مناسبی پیدا کرده باشد. حالا به نظر میرسد که حضور مدیرکل آژانس در تهران که پیش از برگزاری نشست شورای حکام و آغاز مذاکرات احیای برجام صورت گرفته است، ممکن است نشانه روشنی برای استمرار همکاری مسالمتآمیز تهران و آژانس باشد.
نادیده گرفتن هشدار تهران نسبت به «نفوذ»
با همه اینها قابل انتظار است که رابطه ایران و آژانس که در سالهای گذشته زیر سایه تلاش مقامهای صهیونیستی و محافل اطلاعاتی وابسته به این رژیم و کشورهای همسوی آن فراز و فرودهای بسیاری را از سر گذرانده، همچنان در کانون تلاش جریان سازان قرار گیرد. فشارهای اخیر آژانس زیر سایه فشار این گروهها و کشورها را نمیتوان پایان یک داستان دانست بلکه باید ادامه رویدادهای دیگری پیرامون نحوه همکاری ایران با این مرجع بینالمللی که استقلال آن مورد تردید است، برشمرد. ایران همواره در سالهای گذشته از نادیده گرفتن حساسیتهای موجود پیرامون روند اطلاعرسانی و اقدامات نظارتی آژانس بر فعالیتهای هستهای کشورمان ابراز نارضایتی کرده اما با پاسخ روشنی روبهرو نشده است.
ترور شماری از دانشمندان هستهای کشورمان در سالهای گذشته نشان از آن داشت که حساسیت آژانس به حراست از اطلاعات مربوط به کشورهای عضو بویژه ایران به اندازهای نبوده که از اقدامات جاسوسی و حرفهای نهادهای اطلاعاتی اسرائیل و غرب ممانعت به عمل آورد؛ رویدادی که گواه حضور چهرههایی در سطوح مختلف این سازمان بینالمللی برای نفوذ و وارد کردن ضربات امنیتی به ایران بود.
این در حالی بود که آژانس گوش شنوای چندانی برای هشدارهای تهران نداشت و همین امر سبب شد مقامهای کشورمان اقدامات حراستی و امنیتی خود را هنگام ورود بازرسان آژانس به تهران و روند نظارتی آنها به بالاترین سطح ممکن برسانند. ممانعت از ورود یک بازرس زن آژانس به تأسیسات هستهای نطنز در آبان ماه ۹۸ در پی افزون شدن همین ضریب حساسیت به نادیدهانگاری هشدارهای تهران بود.
در مجموع به نظر میرسد تشدید حملات جریانهای ضد ایرانی که این روزها به بهانه اختلافنظر ایران و آژانس دوباره به بالاترین سطح خود رسیده، فارغ از اینکه در بحبوحه جدال مستمر سرویسهای غربی علیه ایران جریان یافته است، از جمله نتایج آتشی است که امریکا با خروج یکجانبه از برجام و تصویب تحریمهای جدید برافروخته است.
اما در نمایی کلیتر، بازتاب عینی این واقعیت آن است که اسرائیل با همراهی نهادها و محافل غربی وابسته به خود میکوشد با پمپاژ اخباری ساختگی و ادعاهایی موهوم، آژانس را به مانع مهمی برای جلوگیری از حل اختلافات در زمینه موضوعات هستهای تبدیل کند؛ تلاشی که ایران نسبت به ابعاد آن وقوف کامل دارد و بخشی از اهداف سفر جدید «گروسی» و تفاهمات احتمالی در بیاثر کردن چنین تلاشهایی در همین زمینه ارزیابی میشود. از این رو همکاریهای قریبالوقوع برای سامان دادن به مشکلات جاری، هدفی است که کشورمان دنبال میکند و درستی این کار خود را در رایزنیهای ثمربخش با مدیر کل آژانس و دعوت از او برای استمرار روند همکاری با آژانس آشکار کرده است.
نظر شما