به گزارش روز پنجشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، کتابهای زیادی برای ساخت آثار سینمایی مورد اقتباس قرار گرفتهاند، نویسندگانی که آثارشان سالها پیش برای آگاهی مخاطبان یا صحنه نمایش نوشته شده است به نظرشان نمیآمد که روزی در قرن ۲۱، با تازهترین تکنیکهای سینمایی به نمایش در آید. این هفته نویسندگانی اتفاقی در دوبلین متولد شدهاند، آثاری خواندنی برای شما دارند.
دفاع از دیوانگیهای آقای فیلمساز
وودی آلن، کمدین، بازیگر، کارگردان، نویسنده و موسیقیدان آمریکایی یکم دسامبر ۱۹۳۵ (۹ آذر ۱۳۱۴) در بروکلین نیویورک به دنیا آمد.
در ۱۸ سالگی به دانشگاه سینمایی نیویورک رفت و بلافاصله در دورهای به نام «تولیدات سینمایی» مردود و مجبور به ترک دانشگاه شد. بعد از آن ۲ سال برای کمدینی به نام دیوید آلبر، متن مینوشت. سپس وارد تلویزیون شد و پنج سال به نوشتن متن برنامههای تلویزیونی مشغول شد. آلن که از نوجوانی نواختن کلارینت را آغاز کرده بود با ورود به برنامههای تلویزیونی، اسم کوچک وودی هرمن نوازنده مشهور کلارینت را بر خود گذاشت.
آلن فعالیت حرفهای خود را به عنوان نویسنده کتابهای طنز شروع کرد. سپس در دهه ۶۰ میلادی وارد فعالیت فیلمسازی شد. او ۱۹ بار نامزد اسکار و چهار بار برنده آن شده است که این جوایز شامل یک جایزه اسکار بهترین کارگردانی برای فیلم آنیهال و سه جایزه اسکار بهترین فیلمنامه غیراقتباسی است. وی تاکنون بیش از ۵۱ فیلم را کارگردانی کرده و ۷۵ فیلم نیز در کارنامه فیلمنامه نویسی خود دارد.
کتاب دفاع از دیوانگی مجموعهای کامل از داستانها و نوشتههای طنز ووی آلن را در برمیگیرد.
این کتاب نخستین بار در سال ۲۰۰۷ منتشر شده، مجموعهای از مقالههای طنز وودی آلن از سه کتاب بیحساب ( ۱۹۷۱ )، بی بال و پر ( ۱۹۷۵ ) و عوارض جانبی ( ۱۹۸۰ ) است. هر سه این کتابها که در فهرست کتابهای پرفروش آمریکا قرار داشتهاند و شامل مقالهها و نمایشنامههایی هستند که پیشتر در نشریات مختلفی از جمله نیو ریپابلیک، نیویورک تایمز، نیویورکر و غیره به چاپ رسیده بودند.
دفاع از دیوانگی، در ۳۰۰ صفحه با ترجمه مازیار عطاریه و روزبه استیفایی توسط نشر شورآفرین منتشر شده است.
اسکار فینگل ا. فلاهرتی ویلز وایلد که به نام هنری اسکار وایلد معروف است، ۱۶ اکتبر ۱۸۵۴ (۲۴ مهر ۱۲۲۴) در شهر دوبلین ایرلند متولد شد. او شاعر، داستان نویس، نمایشنامه نویس و نویسنده ایرلندی داستانهای کوتاه بود.
پدرش سر ویلیام وایلد مردی فرهنگدوست بود و به پیشه چشم پزشکی اشتغال داشت. او بعدها به مقام چشم پزشک مخصوص ملکه نیز نایل شد و یکی از عتیقهشناسان برجسته ایرلند بود. مادرش جین وایلد با نام مستعار اسپرانزا، شاعر سرشناس و مترجم آثار الکساندر دوما و لامارتین بود. اسکار وایلد تحصیلات ابتدایی را در دهکده اینسکیلن واقع در شمال ایرلند دنبال کرد و در دانشگاه های ترینیتی، مگدالن و آکسفورد به تحصیل پرداخت.
وی در سال ۱۸۸۴ با کنستانس لوید ازدواج کرد و به ترتیب در سال های ۱۸۸۵ و ۱۸۸۶ صاحب دو فرزند پسر شد. وایلد مجموعه داستان شاهزاده خوشبخت را برای دو پسرش نوشت.
اسکار وایلد در ۳۰ نوامبر ۱۹۰۰ (۳۰ آذر ۱۲۷۹) در گمنامی، در شهر پاریس دیده از جهان فرو بست.
کتاب پنح نمایشنامه، مجموعهای از پنج اثر اوست که روی صحنه تئاتر رفته است.
نمایشنامه بادبزن لیدی ویندیمیر به نقد رفتارهای ویکتوریایی میپردازد. این نمایشنامه که اولین نمایشنامه اسکار وایلد است و در سال ۱۸۹۲ نوشته شده است. نمایشنامه شوهر ایده آل حول یک طرح باج خواهی می چرخد که یک زوج متاهل را مجبور به بررسی مجدد معیارهای اخلاقی خود می کند و در عین حال تفسیری درباره سیاستمدارانی که می توانند ادعا کنند نظر اخلاقی هستند سالم هستند، ارائه می دهد. نمایشنامه اهمیت ارنست بودن با شوخ طبعی خاص وایلد به مسائلی چون نامزدی های مخفی، هویت های اشتباه و ... کمدی درخشانی ساخته است که با گذشت سال ها هنوز در کتب درسی مدارس انگلیسی زبان، تدریس می شود. وایلد در نمایشنامه زن بی اهمیت به مسئله رسوایی اجتماعی می پردازد و در نمایشنامه سالومه زنی را به تصویر می کشد که مورد تمسخر قرار گرفته و کسی در صدد گرفتن انتقام او بر می آید.
کتاب پنج نمایشنامه، با ترجمه ابوالحسن تهامی در صفحه، توسط نشر نگاه به چاپ رسیده است.
کشیشی که طنزنویس شد
جاناتان سویفت، زاده ۳۰ نوامبر ۱۶۶۷ (۹ آذر ۱۰۴۶) در شهر دوبلین در ایرلند به دنیا آمد. او فرزند دوم و تنها پسر جاناتان سویفت بود و به دلیل این که هفت ماه پس از مرگ پدرش به دنیا آمد، نام او را به خود گرفت.
او طنزپرداز، مقاله نویس و نویسنده رساله برای احزاب سیاسی بود که پس از تحصیل در دانشکده الهیات، سرکشیش کلیسای جامع سن پاتریک دوبلین شد.
سویفت به خاطر آثاری همچون سفرهای گالیور، پیشنهاد فروتنانه، یادداشت هایی به استلا، نامه های دریپیر، نبرد کتاب ها، برهانی بر علیه لغو مسیحیت و حکایت وان شناخته می شود. دانشنامه بریتانیکا از او به عنوان برجسته ترین طنزپرداز نثرنویس به زبان انگلیسی یاد کرده است.
سویفت در ابتدا تمام آثار خود را تحت نام های مستعاری مثل لموئل گالیور، آیزاک بیکرستف، ام بی دریپیر، و یا به صورت گمنام منتشر کرد. سبک نوشتاری طعنه آمیز و خشک او باعث شده که چنین طنزی به عنوان طنز سویفتی، شناخته شود.
او ۱۹ اکتبر ۱۷۴۵ (۲۷ مهر ۱۱۲۴)، درگذشت.
جراحی که ناخدا شد
سفرهای گالیور که بیش از آن که داستان به شمار برود، هجویه ای به یاد ماندنی از جاناتان سویفت محسوب میشود.
این کتاب داستان مردی به نام لموئل گالیور را تعریف می کند که در آغاز، جراح بود و بعدها ناخدای چندین کشتی شد. گالیور، پس از شکستن کشتی و سرگردان شدن در دریا، در جزیره لی لی پوت، به هوش میآید؛ ساکنان این جزیره، مردمانی کوتاه قامت هستند که اندازه شان، دعواهایی که بر سر خوشتیپی و شهرت می کنند را بسیار خنده دار جلوه می دهد. ملاقاتهای گالیور با غولها، اسبهایی فیلسوف مسلک و موجوداتی درنده خو، به او بینشی بهتر و عمیق تر درباره رفتارهای انسانی می بخشد.
این رمان، شناختهشدهترین کتاب سویفت بوده و اثری کلاسیک در ادبیات انگلیسی به حساب میآید. او درباره این کتاب گفته است: «سفرهای گالیور را نوشتم تا دنیا را از خواب غفلت بیدار کنم، نه که آن را منحرف سازم.»
این کتاب جزو فهرست برترین رمانهای انگلیسی گاردین قرار گرفته است و فیلم هایی بر اساس این کتاب در سالهای ۱۹۳۶ و ۲۰۱۰ ساخته شده است.
در ایران، این کتاب در سالهای مختلف و به روشهای گوناگون ترجمه و منتشر شده، اما یکی از نسخههای کامل این کتاب توسط نشر برج نیز با ترجمه محمود گودرزی، منتشر شده است.
این کتاب ۳۲۰ صفحه، با جلد سخت (گالینگور) به چاپ رسیده است.
نظر شما