در ادامه یادداشت ۱۵ آذر ۱۴۰۰ روزنامه اعتماد به قلم زهرا نژاد بهرام میخوانیم: مترو وسیلهای حمل و نقلی متعلق به قرن بیستم است که علاوه بر جابهجایی فرصتی برای تعامل است. مترو وسیلهای سریع برای مقصدهای بلند است که از زیر زمین شهر را میشکافد و راه را برای حرکت مسافرین میگشاید. این تصویر از مترو به عنوان وسیله حمل و نقل سریع دارای ویژگیهای خاص برای زنان نیز هست. براساس برخی آمارها از ٢٠ میلیون سفر روزانه تهران، ١٢ میلیون سفر با حمل و نقل عمومی انجام میشود که سهم زنان در آن حدود ٣ میلیون یا ٢٦ درصد است. همچنین از ٣ میلیون مسافرت روزانه مترو نیز بالغ بر ٢٥درصد زنان هستند.
در برخی مطالعات گفته شده بیش از ۶۰ درصد سفرهای روزانه در تهران با استفاده از حملونقل عمومی انجام میشود و به عبارتی از ۸.۵ میلیون نفر جمعیت تهران ۵ میلیون نفر بهصورت مرتب و مستمر از وسایل نقلیه عمومی اعم از مترو، اتوبوس و تاکسی استفاده میکنند. البته بقیه شهروندان نیز به تناسب و تناوب از وسایل نقلیه همگانی بهره میبرند. سهم مترو به دلیل سرعت و فراگیری بستری مطلوب برای حرکت و جابهجایی زنان در شهر است، خصوصا آنکه بخشی از واگنهای آن به زنان اختصاص دارد و این خود فرصتی برای احساس آرامش و امنیت است و میتواند بخشی از نگرانیهای زنان را مرتفع کند.
براساس مطالعهای درباره «جداسازی زنان و مردان در اتوبوس و مترو»، اکثریت پاسخگویان از «جداسازی زن و مرد در اتوبوس و مترو» رضایت داشتهاند. ۶۶درصد از پاسخگویان رضایت را از این موضوع بیان کردهاند و در مقابل ۱۵درصد از این جداسازی ناراضیاند. (۱)
این مهم نشانگر آن است که زنان احساس میکنند با جداسازی فضای اتوبوس و مترو شاید بهتر بتوانند احساس امنیت کنند. البته این مساله مربوط به فضاهای عمومی از این دست است، اما در فضاهای عمومی دیگر حضور زنان و مردان در مکانهای مختلف میتواند تحت نظارت اجتماعی صورت بگیرد و مساله احساس امنیت در آن نگرانی به وجود نیاورد. در واقع مترو فقط این نیست! مترو بستری برای کسب و کار زنان نیز هست. علاوه بر دکهها و کیوسکهایی که از سوی سازمان مترو دراختیار فروشندگان قرار میگیرد. زنان بسیاری در فضای حمل و نقلی به کسب و کار مشغول هستند. این زنان که با فروش محصولات سعی در بازاریابی دارند تلاش بسیاری برای جلب مشتری هم دارند. جالب اینکه مشتریها هم علاقهمند به خرید از آنان هستند و گهگاه جای مسافران و فروشندگان از نظر تعداد جابهجا میشود!
براساس یک تقسیمبندی شکلی زنان فروشنده در مترو به سه گروه تقسیم میشوند: ١. زنان غرفهدار که با مجوز شهرداری، فروشندگی میکنند و بخش زیادی از آنها، فروشندگان مقطعی هستند. یعنی اجناس و کالاهایشان را در قالب نمایشگاههایی که با مجوز شهرداری تهران در ایستگاههای مترو برپا میشود، به مدت یک ماه در این یا آن ایستگاه میفروشند. ٢. زنانی که در ازای فروشندگیشان در یک غرفه یا مغازه، از صاحب آن غرفه یا مغازه حقوق ثابت میگیرند. ٣. زنان دستفروش که آزادی عمل بیشتری دارند و حضورشان در یک ایستگاه، نه دایمی است نه ماهانه؛ بلکه ممکن است در طول یک روز، چند بار ایستگاه عوض کنند. از این رو شاید تعداد سفرهای مترو برای زنان حدود ۲۵درصد باشد اما میزان حضور آنها بیش از این است چراکه مترو از معدود فضای عمومی است که دارای مشتری متنوع، ساعت کار زیاد و تردد مداوم است و این مهم میتواند برای دستفروشان زن که در قطار و ایستگاه سعی در کسب درآمد و فروش اجناس دارند فرصت یگانهای را ایجاد کند! لذا لازم است رویکردی دیگر نسبت به این مهم داشت، رویکردی مبتنی بر تامین منافع همه گروههای موجود در مترو و ایستگاهها! به دلیل شرایط اقتصادی و شیوع بیماری کرونا بسیاری از مشاغل از دست رفته و فروشندگی و دستفروشی به عنوان شغلی متعارف درآمده است اما برای ساماندهی آن شاید بتوان از ظرفیت حضور محدود از نظر تعداد فروشندگان در قطارها و نظارت بر امر موارد خرید و فروش در مترو و جایگزین کردن فروش اجناس در قطار به فروش آنها در ایستگاه با ارایه فرصتهای متنوع به فروشندگان ایجاد کرد.
زنان نیازمند منابع مالی هستند و فروش اجناس دستساخته یا خردهفروشی و... برای آنها فرصتی برای تامین نیازهای اقتصادی برای ادامه زندگی خود و خانودهشان است. هماکنون سازمان مترو با اغماض نسبت به حضور فروشندگان در قطارها سعی در ساماندهی دارد اما این مهم منجر به ایجاد نوعی بینظمی در قطارهای مترو شده است ...
شاید اگر این دغدغه توسط مدیریت شهری در قالب سکوهای فروش اجناس به صورت روزانه توسط مسوولان ایستگاه دراختیار زنان قرار داده شود، بتواند بخشی از این مشکل را مرتفع کند. در این میان توجه به این نکته نیز قابل تامل است که مترو فقط محل خرید و فروش و تردد نیست بلکه بستری برای گفتوگوی مسافران با فروشندگان از یکسو و با یکدیگر از سوی دیگر است، این مهم هم میتواند فرصتی برای همنشینی شهروندی در فضایی عمومی را برای افرادی که شاید هیچ شناختی از هم ندارند، فراهم کند و این یعنی تعامل و تعامل یعنی همبستگی! تولید فضاهایی از این دست بستر مطلوبی برای همبستگی شهری است لذا باید به مترو از منظر جامعه شناختی و اقتصادی هم نگریست که چگونه نیازهای اقتصادی و اجتماعی را با هم مرتفع میکند.
نیاز به همنشینی و حضور اجتماعی درکنار ضرورت امکان تامین نیازهای اقتصادی خانوار به همراه تردد سریع و ارزان در شهر از نیازهای عمومی است که مترو بخشی از آن را مرتفع میکند. زنان نیمی از شهروندان این شهر هستند توجه به نیازها و تامین امکانات برای رفع آنها وظیفه مدیریت شهری است؛ ایجاد فضاهای مطمئن که بتواند بستر فعالیت اجتماعی و حضور آنها را در جامعه فراهم کند؛ الزامی جدی برای مدیریت شهری است.
نظر شما