آیا سدسازی متهم ردیف اول بحران آب کشور است؟

تهران- ایرنا- تاکنون علل مختلفی در مورد دلایل بحران آب در کشور مطرح شده است، اما کارشناسان شرکت‌کننده در میزگرد ایرنا در پاسخ به این سوال که آیا سدها ریشه اصلی این بحران هستند؟ دو دیدگاه و رویکرد سلبی و ایجابی را مطرح کردند.

در بخش اول میزگرد پژوهش ایرنا «بحران آب در ایران عوامل، پیامدها و راه حل‌ها» دکتر محسن ناصری عضو هیئت علمی دانشکده عمران دانشگاه تهران و پژوهشگر اقلیم و محیط زیست با اشاره به برخی آمار و ارقام، ابعاد وخامت منابع آب کشور و دلایل آن را تشریح کرد و امیر حسین غلام‌زاده پژوهشگر اجتماعی مساله آب،  با اشاره به چند مثال عینی، به تاثیرات درازمدت اجتماعی تغییرات صنعتی اشاره کرد.

در بخش دوم این میزگرد، بحث داغی درباره این که سدها چه نقشی در بحران آب دارند، میان این دو کارشناس درگرفت؛ استاد عمران دانشگاه تهران سدسازی را عامل  بروز بحران آب نمی‌داند، اما یک پژوهشگر اجتماعی سدسازی را مقصر دانسته و می‌گوید شکستن سدها در کشورهای پیشرفته آغاز شده است.

ایرنا: روند راه‌اندازی صنایع و مهاجرت در استان اصفهان چگونه بوده و چه تاثیرات اجتماعی در این استان داشته است؟

غلام‌زاده: وقتی شما در دهه ۷۰ در شهر اصفهان قدم می‌زدید، در حوزه زاینده رود و سی وسه پل و پل خواجو هنرمندان آنجا بودند، پاتوق هنرمندان جمعه‌ها بعد از ظهر در سی و سه پل و پل خواجو بود و به واسطه آبی که می‌­آمده، قهوه خانه‌هایی شکل گرفته بود که پاتوق هنرمندان و شاگردان زیادی که تربیت می­‌کردند بودغلام‌زاده نطنزی: طبق آمار و گفته‌های ریاست صنعت و معدن استان و مدیر عامل شرکت‌های صنعتی استان، در فاصله دهه ۹۰ تاکنون، بیشترین آمار مجوز تأسیس کارخانه و صنایع و ایجاد شهرک‌های صنعتی ایران، در استان اصفهان صادر شده است. این صنایع به خاطر نیاز به اشتغال جمعیت زیادی ایجاد شده که از روستا به شهر آمده­‌اند. مهاجرت از شهرهای ورزنه استان اصفهان و زیار که در نزدیک گاوخونی است، به دلیل برداشت‌های بی‌رویه‌ای بود که در بالادست سد زاینده رود در حوزه ذوب آهن و فولاد انجام شد، دیگر آبی نبود که به پایین دست برسد. از سال ۷۶ به بعد این روند خشکی در قسمت شرقی استان اصفهان خیلی شدت گرفت و ۵۷ درصد از مهاجرت‌ها به داخل شهر اصفهان، از این مناطق آمده‌اند و وقتی در اصفهان ساکن شدند، نیازمند آن بودند که صنایعی در آنجا شکل بگیرد و اشتغالی ایجاد شود. چون مشاغل دولتی محدود است، همه نمی‎‌توانند وارد مشاغل دولتی شوند. صنایع زیادی شکل گرفت و بخش زیادی از افراد جذب صنایع و کارخانجات اصفهان شدند و در حوزه فولاد و ذوب آهن اصفهان مشغول به کار شدند. بخشی از افرادی که به شهر اصفهان آمدند، توانستند وارد این حوزه شوند. اما کسی که چندین نسل با کشاورزی و دامداری گذران زندگی داشته، وقتی وارد شهر اصفهان می‌شود می‌بیند واقعاً نمی‌تواند کاری انجام دهد و وارد مشاغل رده پایین مثل دستفروشی می‌شود.

تغییر چهره اصفهان در دو دهه 

در فاصله ۲۰ ساله ۹۵-۷۵ اگر به نقشه اصفهان نگاه کنید، هم شهر گسترش خیلی وسیعی داشته و هم بافت فرهنگی آن دچار بحران جدی شده است. مثلا وقتی شما در دهه ۷۰ در شهر اصفهان قدم می‌زدید، در حوزه زاینده رود و سی وسه پل و پل خواجو هنرمندان آنجا بودند، پاتوق هنرمندان جمعه‌ها بعد از ظهر در سی و سه پل و پل خواجو بود و به واسطه آبی که می‌­آمده، قهوه خانه‌هایی شکل گرفته بود که پاتوق هنرمندان و شاگردان زیادی که در صنایع دستی، آواز، موسیقی و سایر هنرهای دیگر تربیت می کردند، بود. اکنون تقریبا آن برنامه‌های فرهنگی از آن منطقه جمع شده و  وقتی قدم در سی و سه پل و پل خواجو می­‌گذارید، می‌بینید بعضا کارهای خلاف قانون مانند توزیع مواد مخدر و قاچاق کالا و دارو در آن جا انجام می‌شود. در مجموع در اثر این تغییرات، وضعیت فرهنگی اصفهان دچار شوک جدی شده است.

آمار دیگر، درباره مشکلات اقتصادی و اجتماعی بوده، که از گزارشی تحت عنوان سرمایه اجتماعی که وزارت کشور به صورت طولی به دست آمده است. طبق این گزارش میزان اعتماد و سرمایه اجتماعی مردم استان اصفهان به سازمان‌های دولتی، در کل کشور در بین ۳۱ استان، رتبه ۱۵ است. یعنی به واسطه سیاست‌های اشتباه اجرا شده در استان اصفهان ، شاخص اعتماد عمومی کاهش داشته است.

استان خشک اصفهان، رتبه سوم جایابی صنایع آب‌بر

استان اصفهان رتبه سوم جایابی صنایع آب‌بر را به خودش اختصاص داده است. اقلیم اصفهان یک اقلیم تقریباً خشک است و تاب‌آوری بسیار پایینی دارد؛ گنجایش جذب این همه صنایع و مهاجرت انسانی را ندارد

طبق جدیدترین آمارموجود، استان اصفهان رتبه سوم جایابی صنایع آب‌بر را به خودش اختصاص داده است. این درحالی است که اصفهان از یک اقلیم تقریباً خشک با تاب‌آوری بسیار پایینی برخوردار است و گنجایش این همه صنایع و جذب این همه آدم را ندارد. مردم منطقه نیازمند اشتغال و محصولات غذایی و کشاورزی هستند. متأسفانه هر سال با توجه به روند افزایش مهاجرت به استان، صنایعی که به آن وارد می‌شود نیز در حال گسترش است. جدیدترین نمونه، راه‌اندازی شرکت فولادی است که در منطقه آران و بیدگل و بادرود، در کویر شمال استان فعال شده درحالی که این منطقه اکنون با افت اراضی دشتی مواحه شده است. 

ایرنا: شما گفتید سال ۹۵ وزیر نیرو آمار جدیدی از منابع آب کشور اعلام کرد که ۶۰ درصدکمتر از عدد قبلی بود، آیا این آمار باعث نشد برنامه ریزی‌ها و تخصیص‌ها تغییر پیدا کند؟ سوال دیگر درباره زمینه‌ها و عوامل تشدید بحران آب است که معتقدید خیلی دلایل مهندسی ندارد و بیشتر دلایل اجتماعی دارد؛ این دلایل را توضیح دهید.

ناصری: جامعه نگران بحران محیط زیستی و آتیه کشور است؛ یعنی نگران آینده، فرزندانمان و حتی در برخی از مناطق نگران چند سال آینده خودمان هستیم که چه اتفاقی می‌افتد. این نگرانی سمت و سویی پیدا می‌کند که کل برنامه ریزی‌های سازه‌ای و تأمین و نگهداری و تنظیم آب در کشور را زیر سوال می‌برد.

آیا سدسازی متهم ردیف اول بحران آب کشور است؟
دکتر محسن ناصری، عضو هیئت علمی دانشکده عمران دانشگاه تهران

منشا مشکل آب کشور، تأسیس سدها نیست

من خودم یکی از علاقه‌مندان محیط زیست هستم و در این عرصه پیگیری‌های تخصصی – اجرایی داشتم و دارم. وقتی با کارشناسان در خصوص آب صحبت می‌شود، یک دلیل عمده مشکلات کشور را تأسیس سدها می‌دانند، در صورتی که واقعاً این طور نیست. البته سدهایی که نابجا زده شده، وجود دارد، اما اینکه نفس سدسازی و تأمین و تنظیم آب را مساله آب کشور بدانیم، من به صراحت می‎‌توانم از بابت مهندسی این را رد کنم. اما چون تأسیسات زبان ندارند، خیلی راحت می‌شود تقصیر تصمیمات غلط را روی دوش اینها انداخت، چون وکیلی ندارند.

وقتی با کارشناسان در خصوص آب صحبت می‌شود، یک دلیل عمده مشکلات کشور را تأسیس سدها می‌دانند، در صورتی که واقعاً این طور نیست. البته سدهایی که نابجا زده شده، وجود دارد، اما اینکه نفس سدسازی و تأمین و تنظیم آب را مساله آب کشور بدانیم، من به صراحت می‎‌توانم از بابت مهندسی این را رد کنم.

مثلا زاینده رود یک رودخانه الهام بخش است که تأسیس سد در آن، امکان تنظیم آب در فصول خشک و تر را فراهم می‌کند و این اقدام مبارکی است. یعنی هم شرایط زیبایی و بصری شهر را می‌تواند تنظیم کند و هم گذر آب و رسیدن آب تا تالاب گاوخونی در فصول مختلف و حتی خشکسالی‌ها را می‌تواند تنظیم کند. نفس این اقدام نفس درستی است. بعض از سدها هستند که سیلاب‌های بسیار بزرگ در حد چند میلیارد مترمکعب را کنترل می‌کنند. در حوضه آبریز کرخه و کارون از این حوادث کم نداریم و زنجیره سدی که در این حوزه‌ها وجود دارد، پتانسیل تأمین امنیت را به خوبی دارد.

باید تکلیف را درباره سهم صنعت و کشاورزی روشن کنیم

البته من از تصمیمات غلطی که در این حوزه گرفته شده، هیچ دفاع نمی‌کنم، اما می‌خواهم بگویم که ما باید یک سطح بالاتر بیاییم و باید تکلیف  را نسبت به برخی آیتم‌ها روشن کنیم؛ این که انتظار ما از اقتصاد ایران چیست؟ اقتصاد ایران را باید یک اقتصاد صنعتی تعریف کنیم یا یک اقتصاد کشاورزی یا اقتصاد بازرگانی؟ یا اگر ترکیبی از اینهاست، سهم هر کدام چه نسبتی باشد؟ گزارشی تهیه شده بود برای یکی از نهادها که اعدادش خیلی گویاست. در کشور ما در سال ۹۵-۹۴ ارزش افزوده هر مترمکعب آب در بخش کشاورزی تقریباً ۵۰ سنت بود، البته الان با توجه به جابه‌جا شدن قیمت ارز ممکن است یک ذره جابجا شود، در حالی که در لیبی ارزش افزوده آب در این دوره ۲.۵ دلار ثبت شد، اما صنایع این کشور توانستند ارزش افزوده آب مصرفی را به ۲۳.۵ دلار برسانند. پس این نشان می‌دهد که ما برای حفظ تعادل اقتصادی و تأمین شغل، می‌توانیم در کشور از مصارف پایه در کشاورزی کم کنیم، بخش مهم آن را نگه داریم و بخش اندکی از آن را در صنعت سرمایه‌گذاری کنیم و ارزش اقتصادی چند برابر بیشتر را هم داشته باشیم.

آیا سدسازی متهم ردیف اول بحران آب کشور است؟
امیرحسین غلام‌زاده، پژوهشگر اجتماعی

ایرنا: اگر شما نکته‌ای درباره این نگاه دارید، بفرمایید.

غلام‌زاده: من بادیدگاه آقای دکتر ناصری که کلید توسعه کشور در صنعت است، موافق نیستم. البته ایشان در گفته‌های بعدی خود بیشتر توضیح دادند که منظور اصلی‌ چیست. در ایران سابقه مکتوب ما حدود ۲۶۰۰ سال است. در این ۲۶۰۰ سال، سدهایی داریم که از دوره هخامنشی هم بوده و در دوران صفوی بوده و در دوره‌های مختلف اینها را برای جلوگیری از سیلاب داشتیم. سد زاینده رود هم وقتی زده شد، بر مبنای توسعه بود. می‌توانیم این تنظیم آب را داشته باشیم، اما اگر نگاهی به کشورهایی مثل ژاپن داشته باشیم، متفاوت است. آمریکا در این زمینه پیشگام شده و حتی سدهایی که دارند، یکی‌یکی می‌شکنند و می‌بینند مخزن سد اکثرا پر شده از گل و لای. یعنی عملاً کارایی خودش را از دست داده است. طبق آمار دانشجویان محیط زیست دانشگاه تهران، بیش از ۶۰ درصد سد منجیل پر شده از گل و لای، سد زاینده رود به همین ترتیب و سایر سدهای قدیمی حتی سد امیر کبیر و سد کرج هم به همین حالت است. سدهایی که ساخته شد، در اکوسیستم منطقه تغییرات شگرفی ایجاد کرد، در صورتی که پیشینیان ما در ایران با همان میزان کم آب داشتند زندگی می‌کردند.

در کشور ما ارزش افزوده هر متر مکعب آب در بخش کشاورزی درسال ۹۵-۹۴ تقریباً ۵۰ سنت بود، البته اکنون با توجه به جابه‌جا شدن قیمت ارز ممکن است کمی تغییر کند، این درحالی است که در لیبی ارزش افزوده آب در این دوره ۲.۵ دلار ثبت شد اما صنایع این کشور توانستند ارزش افزوده آب‌مصرفی را به ۲۳.۵ دلار برسانند

ایرنا: به نظر شما باید سدها را بنا نمی‌کردند؟

غلام‌زاده: نه، هر دوره‌ای مقتضیات زمان خودش را دارد؛ یعنی در دوره‌ای ناچاری صنایع خودت را گسترش دهی و ناچاری سد هم داشته باشی که بتوانی آبش را تأمین کنی. اما این نوع نگاه است که این وضعیت را ایجاد کرده است. ایران یکی از قدیمی‌ترین کشورهای دنیا به لحاظ پیشینه تاریخی و فرهنگی است و این یک پتانسیل جذب سرمایه است، کسانی هستند که مایلند از ایران دیدن کنند و نقاط مختلف کشور را ببینند. بله، اصفهان در حاشیه کویر است و میزان بارش آن واقعا کم است، شیراز هم به همین ترتیب. اما زیبایی آن به این دلیل بوده که یک رودخانه در دل این کویر از وسط شهر رد می‌شده و این سرسبزی و آبادانی آنجا معنی دارد.


ادامه دارد.. .

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha