۳۰ آذر ۱۴۰۰، ۱۴:۳۸
کد خبر: 84584912
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

«چاربیتو خوانی» و «ماردوره» در یلدای کرمان

۳۰ آذر ۱۴۰۰، ۱۴:۳۸
کد خبر: 84584912
نجمه حسنی
«چاربیتو خوانی» و «ماردوره» در یلدای کرمان

کرمان - ایرنا - یلدا برای من بیشتر با یاد پدربزرگ و مادربزرگ گره خورده است و اتاق‌های کاهگلی‌شان در بافت قدیم شهر کرمان؛ وقتی به بهانه یلدا دورهم جمع می‌شدیم با چاربیتوخوانی و بازی ماردوره.

آن یلداهای قدیمی هیچوقت فراموش نمی‌شود چون با اصالت و صمیمی تدارک دیده می شدند؛ وقتی باران می گرفت دیدنی تر هم می شد؛ قطره های باران پشت شیشه های غبارگرفته آن اتاق هایی که عطر ناب خاک می داد با خوراکی های رنگارنگ و سنتی.

همه فامیل با محوریت پدربزرگ و مادربزرگ دورهم جمع می شدند؛ گرداگرد سفره ای بزرگ از پته سبز رنگی که بوی سرانگشتان مادربزرگ را می داد؛ آن موقع دوبیتوخوانی پدربزرگ شنیدن داشت وقتی ورپای (کنار) کاسه های اُوماچوی (یا شولی، نوعی آش محلی) لذت با خانواده و دورهم بودن را نوش جان می کردیم.

از در قدیمی خانه پدربزرگ که وارد می شدیم، راهرو دالان مانندی را به سمت حیاط پیش می رفتیم دو طرف راهرو دو اتاق قدیمی با سقف گنبدی قرار داشت که یکی ویژه میهمان و دیگری اتاق نشیمن خانه بود.

شب های یلدا هم مانند آیین های سنتی دیگر، اتاق مهمانخانه مهیای حضور عمو و عمه هایم می شد؛ بچه ها از چندین روز قبل خود را آماده شب یلدا می کردند و مادربزرگ سفره بزرگ پته را که حاصل روزها و شب ها زحمت و سوزن زدن خودش بود، پهن و روی آن را با پسته، انار، هندوانه، قوتو، کُماچ، کُلُمپه، آجیل، شیرینی، اُماچو و سایر خوراکی های سنتی و اصیل کرمان و مرسوم در شب یلدا تزیین می کرد.

پدربزرگ که موهای لخت و سفیدش گواه سال ها تجربه بود پای سفره یلدا درست در بالاترین نقطه پشت به دیوار می نشست و شاهنامه را در دست می گرفت؛ گاهی از داستان های شاهنامه و گاهی به درخواست بچه ها از داستان های جن و پری برایمان می گفت.

گهگاه هم دو بیتی هایی را با صدای زیبایش برایمان می خواند و عمو و پدرم هم کماکان همراهی اش می کردند.

فال حافظ یا گرفتن فال نخود نیز از جمله دیگر تفریحات کرمانی ها از قدیم بوده است؛ شب یلدا در کرمان از خوراکی های متفاوتش گرفته تا داستان های زیبایی که برای این شب به یادگار مانده با لهجه شیرین کرمانی تمامی خاطرات دوران کودکی زنان و مردان این دیار را همواره با خود دارد.

«دچاربیتو خوانی» و «ماردوره» در یلدای کرمان

اما حالا بعد از گذر سال ها، کرمانی ها همچنان برای برگزار کردن شب یلدا از هفته ها قبل تدارک می بینند؛ چنانچه روز و شب های منتهی به این شب دیگر در بازار قدمگاه و بازار سرپوشیده کرمان جای سوزن انداختن نیست.

هر کس بنا به توان مالی اش برای تامین مایحتاج شب یلدا به بازار می رود و از میوه، آجیل و مواد مورد نیاز قوتو و اُماچو، همچنین کُماچ سِهِن(نوعی شیرینی با خرما و آرد گندم) زنبیلی پر می کند و به انتظار گذاراندن یلدایی شاد در کنار خانواده به خانه بر می گردد.

شب یلدا در کرمان مانند جشن سده یا چهارشنبه سوری با زندگی مردم این دیار عجین شده و جزیی غیرقابل تفکیک از آیین های آنان است.

بیشتر کرمانی های قدیم از پدر و پدربزرگ هایشان افسانه گنج قارون را در شب یلدا شنیده اند و آن را سینه به سینه نقل کرده اند.

در این افسانه تصور مردم بر این بود که ممکن است ستاره بخت یار افراد شود و در شب یلدا بنا به تقدیر پولدار شوند. بزرگان در قصه هایشان برای بچه ها نقل می کردند، فردی هیزم شکن که در واقع صاحب گنج قارون است با شترهایش در شهر می گردد و اگر به کسی تصادفی هیزم بدهد این هیزم ها به طلا تبدیل می شوند اما هیزم شکن فقط به فردی هیزم می دهد که سال قبل کاری نیک انجام داده باشد.

کرمانی ها همچنین معتقدند اگر فردی در یلدا هفت نوع میوه بخورد دیگر در زمستان بیمار نمی شود.

رییس مرکز کرمان شناسی و مورخ کرمانی نیز در خصوص آداب و رسوم شب چله در کرمان می گوید: مردم کرمان یکی از اصیل ترین آداب و رسوم چله را دارند که سال ها دست نخورده مانده زیرا کرمان از جمله مراکز جمعیتی بکر ایرانیان به شمار می رود که با خرده فرهنگ های دیگر تداخل پیدا نکرده و بر اصول پارسی اجدادش مانده است.

سید محمدعلی گلابزاده افزود: مردم کرمان اعتقاد داشتند در شب چله در واقع خورشید متولد می شود و این شب را به جشن می نشستند.

وی می گوید: شب زایش خورشید در واقع شب تسلط خورشید بر اهریمن تاریکی بوده است و مردم به همین سبب دور هم جمع می شدند و جشن می گرفتند.

گلابزاده با اشاره به اینکه برگزاری جشن شب چله در کرمان سابقه ای بسیار طولانی دارد افزود: یکی از باورهای مردم خوردن میوه در این شب است.

وی ادامه داد: مردم کرمان به دلیل کویری بودن منطقه در گذشته بسیاری از میوه ها را نداشته اند لذا حتما هندوانه، انار و انگور  را برای شب یلدا کنار می گذاشتند و در شرایط خاص نگهداری می کردند چون معتقد بودند اگر هندوانه بخورند تابستان سال بعد را با راحتی بیشتری پشت سر خواهند گذاشت.

رییس مرکز کرمان شناسی در خصوص نوع هنداونه هم می گوید: کرمانی ها از هنداونه های راه راه استفاده می کردند و به این دلیل به این نوع هندوانه ها انباری می گفتند چون بسادگی می توانند آنها را انبار و از خراب شدن میوه جلوگیری کنند و بهترین مکان برای نگهداری هنداونه نیز بادگیرها بوده است.

وی در خصوص چرایی خوردن انار هم می گوید: مردم اعتقاد داشتند اگر انار بخورند از گزند نیش حشرات در امان می مانند و سعی می کردند انارهای سرشاخه ها را نچینند و برای شب یلدا نگهداری کنند.

گلابزاده گفت: همین طور مردم کرمان در شب یلدا انگورهایی را روی شاخه درخت در کیسه هایی به نام کیسه انگوری نگهداری می کردند تا پرندگان آنها را نخورند و در شب یلدا روی سفره این شب می گذاشتند.

وی می گوید: جشن های خانوادگی با نهایت صمیمیت و مهربانی جزیی از زندگی مردم کرمان بوده که در این شب هم نمود پیدا می کرده است.

«دچاربیتو خوانی» و «ماردوره» در یلدای کرمان

کارشناس مردم شناسی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کرمان نیز در این باره گفت: در شب یلدا، اعضای خانواده های کرمانی دور هم در خانه بزرگتر ها جمع می شوند و با سرگرمی های متنوع تا پاسی از شب بیدار می مانند و با هندوانه و انواع میوه های سال از یکدیگر پذیرایی می کنند.

فاطمه رضاپور افزود: خوردن آجیل، حافظ خوانی، گرفتن فال نخود و چاربیتوخوانی از دیگر آیین های شب یلدا بین مردم کرمان است.

وی تصریح کرد: کرمانی ها همچنین بر این باورند که با خوردن هندوانه و انار در این شب از گزند حشرات موذی در تابستان در امان می مانند و نیز می گویند در این شب گنج قارون به وسیله شتری در حرکت و ممکن است ساربان آن با برخورد با یکی از اعضای خانواده مقداری از آن گنج را به او بدهد.

کارشناس مردم شناسی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کرمان اظهارکرد: یکی از انواع بازی ها و تفریحات این شب نیز بازی «ماردوره» است که عبارت است از اینکه هر فردی که در میهمانی شب یلدا بوده باید نیت می کرده و یک شیء کوچک مانند دکمه، سوزن قفلی، سکه یا هر شیء کوچک دیگر در ظرفی سفالین به شکل پارچ می انداخته، سپس یک نفر مسئول برداشتن اشیا از داخل ظرف می شد و دیگران یک بیت شعر می خواندند.

وی گفت: بعد از آن مسئول ظرف هم به طور شانسی یک شیء بیرون می‌آورد و آن شعری که خوانده می شود به عنوان فال صاحب شیء است، بعد از بازی ماردوره نوبت به تعریف یک خاطره شیرین یا یک لطیفه می رسید که همه افراد می بایست آن را تعریف کنند.

البته آیین شب یلدا در برخی شهرستان های استان کرمان رنگ و لعاب های دیگری دارد و هر منطقه به فراخور خود سنت های متنوعی را اجرا می کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha