لیلا برون روز پنجشنبه با بیان اینکه موضوعی که در تربیت فرزندان حائز اهمیت است، حضور آنان در خانوادههای پرتنش است، افزود: خانواده هایی که گرچه بعضا با طلاق والدین از هم نمی پاشند اما به دلیل نزاع دائمی آنان به محلی پرتنش و استرس برای فرزندان بدل می شوند.
وی در توضیح اثرات روانی که تشنجات خانگی روی کودکان دارد، بیان کرد: مشاجره و دعوای والدین در حضور کودکان سلامت روان کودکان را به خطر می اندازند، در نتیجه کودکان شادی را نخواهیم داشت.
برون ادامه داد: قرار نیست والدین با هم اختلاف نداشته باشند و یا اینکه نخواهند سر اختلافاتشان با هم بحث کنند. مطمئنا هر والدی در مورد مسائل مختلف در زندگی دچار اختلاف نظر و بحث می شوند ولی آنچه وجود دارد این است که کودک قرار است روش حل مسائل و حل اختلافات در زندگی را از ما بیاموزد یعنی ما اولین مربی و آموزگار کودکانمان در زندگی هستیم و آنان وقتی چشم بازمی کنند و شروع به یادگیری، ما آموزگاران آنان هستیم و این ماهستیم که به آنها آموزش می دهیم
روانشناس کودک و رئیس انجمن دراماتراپی ایران روانشناس تصریح کرد: در نتیجه مطمئنا پدر و مادرهایی که با مشاجره جلوی فرزندان سعی در حل مشکلات خود دارند، نمی توانند الگوی مناسبی برای روش های حل مسئله باشند. حل مسئله یکی از مهارت های زندگی و مهارتی است که از دوران کودکی یاد می گیریم که تا بزرگسالی ادامه دارد و باعث می شود که ما بتوانیم با مشکلات و مسائل زندگی خود به خوبی برخورد کنیم.
وی افزود: یعنی این دیدگاه در ما به وجود بیاید که در طول زندگی مسائل و مشکلات وجود دارند ولی من توانایی و توانمندی این موضوع را دارم که بتوانم آن مسائل و مشکلات را حل کنم. در غیاب این مهارت، فرزندان در خانوادههای مشاجره گر روش حل مسئله را یاد نمی گیرند و فکر می کنند که حل مسئله می تواند با مشاجره و پرخاشگری باشد و این را همچنان ادامه می دهند.
مشاجره والدین کودکان را دچار احساس گناه میکند
رئیس انجمن دراماتراپی ایران یادآور شد: این موضوع ثابت شده که الگوی خشونت از طریق یادگیری مشاهده ای و یادگیری اجتماعی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و بعدها کودک ما در روابط فردی خودش مثلا در بزرگسالی در روابط با همسر، فرزندان، همسالان، دوستان و همکلاسی ها این الگوی پرخاشگرانه را اعمال کرده و این حق را به خود می دهد که با پرخاشگری با دیگران رفتار کند و این رفتار نادرست را ادامه می دهد.
وی ادامه داد: چنین کودکانی که در چنین خانواده هایی هستند از نظر هیجانی حقیقتا ناپخته می مانند و تنظیم هیجانی و کنترل بر روی احساساتشان ندارند؛ چنین کودکانی دائما احساس ناامنی می کنند زیرا با کوچکترین محرکی ممکن فضای خانه متشنج شود و پدر و مادر با هم دعوا کنند؛ البته بسته به کلامی بودن یا فیزیکی بود این مشاجره احساسات کودکان متغییر است.
برون اظهار داشت: چنین کودکانی اضطراب بسیار بالایی دارند که نمود آن را می توان در رفتارهایی مانند ناخن جویدن، شب ادراری، گریه کردن بیش از حد، بهانه گیری، بهانه جویی، حتی تیک های رفتاری دید. فرزندان چنین خانوادههایی بسیار حساس، زودرنج و تکانشی هستند. مشاجرات و دعواهای خانوادگی همچنین روی افت تحصیلی کودکان تاثیرگذار بده و بر اعتماد به نفس فرزندان چنین خانواده هایی به شدت موثر هستند.
وی تاکید کرد: در نهایت این کودکان احساس بدی نسبت به خود دارند؛ مخصوصا اگر در میانه این دعواهای خانوادگی بچه دچار عذاب وجدان شده و خود را مقصر بداند؛ اگر والدین در این دعواها و ممشاجرات بچه ها را واسطه قرار دهند یا از جملاتی مانند این استفاده کنند که من به خاطر این بچه این زندگی را ادامه می دهم یا اگر این بچه نبود فلان کار را می کردم و ... باعث تشدید احساس گناه و سرزنش در بچه ها می شوند که خود این مسئله اعتماد به نفس پایین بچه ها را موجب می شوند.
برون اظهار داشت: این موضوع حتی روی برنامه خواب و تغذیه فرزندان هم اثر می گذارد و حتی موجب کابوس های شبانه و کم اشتهایی می شود.
نظر شما