در ادامه گزارش دوشنبه ششم دی روزنامه رسالت آمده است: درحالیکه با توجه به کاهش تدریجی اثر واکسن، در بسیاری از کشورها تزریق دز سوم برای ایجاد ایمنی بیشتر از مدتها پیش آغازشده و مسئولان وزارت بهداشت و کارشناسان نیز بر تزریق دز موسوم به یادآور تأکید میکنند اما تاکنون حدود ۸ میلیون نفر حتی دز اول واکسن خود را تزریق نکردهاند. جمعیتی که به اذعان رئیس سازمان نظام پزشکی مشهد، بهاندازه یک کشور کوچک اروپایی است. واکسن ستیزی مقولهای نیست که مختص به کشور ما باشد و در جوامع مختلف، سیاستگذاران و برنامه ریزان با اعطای مشوقهای مالی و یا اعمال محدودیت و جریمه برای افراد واکسینه نشده، جمعیت خود را بهمنظور انجام واکسیناسیون ترغیب کردهاند.
در ایران نیز طبق اعلام کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا محدودیتهایی برای واکسن گریزها وضعشده و براین اساس بنا بود تا از ورود افراد غیرواکسینه به ادارات دولتی جلوگیری شود و یا این افراد تست کووید انجام دهند و اصناف نیز ملزم به تزریق واکسن شدند و مقرر شد در بانکها، ادارات و وسایل حملونقل عمومی به افرادی که فاقد کارت واکسن هستند، خدماتی ارائه نشود. اقداماتی که فعلا درصحنه عمل به وقوع نپیوسته است و اکنونکه امیکرون به کشورمان واردشده و تعداد بیماران مبتلابه این سویه به ۱۴ نفر رسیده، خطر واکسن نزن ها بیش از گذشته سلامت جامعه را تهدید میکند. این سویه نسبت به سویههای دیگر، شانس انتقال و بیماریزایی بیشتری دارد.
تبدیل شایعات به حقیقت کاذب
بهرام عیناللهی- وزیر بهداشت پیشتر تأکید کرده است که واکسن یکی،دوساله به وجود نیامده و ۱۰۰ سال است که در ایران واکسن برای مقابله با بیماریها ازجمله سیاهسرفه، کزاز و فلج اطفال تزریقشده و موجب کنترل و ریشهکنی بیماریها شده است اما واکسیناسیون، یک کار علمی است اما متأسفانه تعداد بسیار قلیلی هم هستند که با دادن اطلاعات غلط به مردم در فضای مجازی، منجر به این میشوند که تعدادی اندکی از مردم واکسن نزنند و سلامت همه جامعه به خطر بیفتد.
ازجمله نکاتی که عیناللهی همواره بر آن تأکید داشته، این است که مسئولین حوزه سلامت هر مطلبی که منتشر میشود در مورد آن صحبت کنند، چراکه اگر به شایعات پاسخ داده نشود، ممکن است به حقیقت کاذب تبدیل شود. بنابراین لازم است که سریعا شفافسازی برای مردم صورت گیرد.
عطاءالله محمدی روانشناس شخصیت و عضو مرکز مشاوره دانشگاه تهران با اشاره به واکسنگریزی برخی گروهها به خبرگزاری ایرنا توضیح داده است: علل اصلی واکسنگریزی ناشی از باورهای غلط در رابطه با واکسن بوده که با آگاهیبخشی صحیح در کشور کاهش مییابد. واکسنگریزی برخی گروههای جمعیتی تنها به ترس روانی محدود نمیشود و علل اصلی واکسنگریزی ناشی از برخی تفکرات غلط در این رابطه است. امروزه در سراسر دنیا شماری از گروهها با دریافت واکسن مخالفت میکنند که عمدتا به دودسته اصلی تقسیم میشوند.
گروه نخست، اجبار برای تزریق واکسن را در سراسر دنیا مخالف با دموکراسی عنوان کرده و معتقدند، مردم باید آزادانه انتخاب کنند که واکسن دریافت کنند. این گروه اجبار در تزریق واکسن را در حقیقت دخالت دولتها در زندگی شخصی دانسته و به این دلیل با دریافت واکسن مخالفت میکنند. گروه دوم نیز بر پایه اطلاعات غیرعلمی که گاه در رسانههای جمعی غیرمعتبر و غیررسمی انتشار پیدا میکند، از دریافت واکسن وحشت دارند و درواقع این دسته از جمعیت بر پایه برخی باورها مانند «دریافت واکسن با بیماری همراه میشود، مانع از ابتلا به کرونا نمیشود، مرگومیر را به دنبال خواهد داشت» به واکسنهراسی دچار میشوند.
به گفته عضو مرکز مشاوره دانشگاه تهران، برخی اشخاص گروه دوم این بیماری را اساسا یک توطئه دانسته و واکسن را نیز یک ابزار برای کنترل انسان عنوان میکنند. بهمنظور کاهش این تفکرات غلط و رفع واکسنهراسی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میتواند در هر استان جلسات آگاهیبخش مشاوره برگزار کند. با نصب و پخش پلاکارد در سطح شهر، در این زمینه اطلاعرسانی و با مردم گفتوگو و با روشهای خلاقانه و تدوین فیلمهای آموزشی و مستند مردم را به مشارکت در واکسیناسیون ترغیب کند.
بر اساس اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، تاکنون ۵۹ میلیون و ۵۲۹ هزار و ۹۴۷ نفر دز اول، ۵۱ میلیون و ۲۵۵ هزار و ۵۵۵ نفر دز دوم و ۵ میلیون و ۹۲۲ هزار و ۲۱۳ نفر، دز سوم واکسن کرونا را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۱۱۶ میلیون و ۷۰۷ هزار و ۷۱۵ دز رسیده است.
افراد ضد واکسن در هر جامعهای میتوانند عامل خطر باشند
دکتر محمدحسین یزدی- رئیس مرکز تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی تهران در خصوص اینکه، عدم تزریق واکسن از سوی گروهی از افراد که اصطلاحا واکسن ستیز هستند چه عواقبی میتواند برای سایرین به همراه داشته باشد، در گفتوگو با «رسالت» میگوید: «امروز تجربه دنیا پیش روی ماست و اگر به مبدأ و منشأ پیدایش سویه امیکرون نگاه کنیم به پاسخ این سؤال میرسیم که چه اتفاقی محتمل است. در کشورهای توسعهنیافته و فقیر و حتی در آفریقای جنوبی که به نسبت سایر کشورهای آفریقایی ازنظر سطح اقتصادی ونظام سلامت ارتقایافته تر است، سطح پوشش واکسیناسیون نازل است و با یک جستوجوی ساده درمییابید، در آفریقای جنوبی که منشأ پیدایش امیکرون است، درصد کسانی که واکسن نزدهاند، نسبت به سایر کشورها بهمراتب پایینتر است و این کلید راهنماست برای آنکه بدانیم چه اقداماتی باید انجام دهیم.
افرادی که واکسن نزدهاند، اصطلاحا «کارخانه تولید سوشهای جهشیافته» هستند، چراکه سایر افراد بهنوعی ایمن هستند و ویروس در بدن آنها چندان امکان تکثیر ندارد، بنابراین به سراغ میزبانهایی میروند که واکسن نزدهاند و ایمن نیستند. اتفاقی که برای ویروس افتاده به این صورت است که وقتی به بدن افراد واکسینه وارد میشود، فشار سیستم ایمنی، مانع تکثیر ویروس میشود، اما وقتی وارد بدن افرادی میشود که واکسن نزدهاند، جهشهای متنوعتر و متعددتری پیدا میکند و سویه جدیدی شکل میگیرد که حتی ممکن است در برابر واکسن هم مقاومت داشته باشد. لذا افراد ضد واکسن در هر جامعهای میتوانند عامل خطر باشند. ما در تمام دنیا، برای ریشهکنی ویروس چارهای نداریم، جز اینکه سطح پوشش واکسیناسیون را بالا ببریم. فلج اطفال، آخرین بیماری است که با واکسیناسیون رو به ریشهکنی بوده و نزدیک به دو دهه است که در دنیا عزم همه کشورها جزم شده برای آنکه این ویروس را از طریق واکسیناسیون ریشهکن کنند. لذا در مورد کرونا نیز نیاز به پوشش حداکثری داریم و باید در تمام جوامع این مسئله اتفاق بیفتد. بهعنوانمثال در هند که بافت جمعیتی متفاوتتری دارد و شاید رساندن واکسن به تمام کودکان این کشور کار سادهای نیست، میبینید که سروکله سوشهای مقاوم به واکسن فلج اطفال پیدا میشود و در نیجریه نیز به همین صورت بوده و کاملا مشخص است که چه اتفاقی میافتد. برای ریشهکنی باید پوشش واکسیناسیون ما نزدیک به ۹۰- ۸۰ درصد باشد و این اتفاق نمیافتد، مگر آنکه از طرق مختلف با پروتکلها و استراتژیهای متعدد حتی از جنبه تشویقی و یا جزایی و اعمال جریمه، سطح پوشش واکسیناسیون را ارتقا دهیم. از طرفی لزوما نباید منتظر باشیم که منشاء بوجود آمدن یکسویه، کشور دیگری باشد؛ احتمال دارد که این بار در کشور خود ما یکسویه جدید پیدا شود و آنگاه ما صادرکننده یک ویروس جدید به دنیاخواهیم بود.»
۸ میلیون نفر، میزبان تکثیر ویروسهای جهشیافته
یزدی در ادامه با اشاره به آمار واکسیناسیون روزانه توضیح میدهد: «اکنون اگر نگاه کنید، رقمی قریب به ۶۰ میلیون نفر دز اول و ۵۱ میلیون نفر دز دوم و ۵ میلیون نفر هم دز سوم را تزریق کردهاند، اگر جمعیت کشور را ۸۵ میلیون نفر در نظر بگیریم، طیفی از این جمعیت کودکان زیر ۱۲ سال هستند، کودکانی که هنوز به برنامه واکسیناسیون وارد نشدهاند و طبق محاسبات، ۸ میلیون نفر هم واکسینه نشدهاند که رقم قابلتوجهی بوده و اینها برای تکثیر ویروسهای جهشیافته، میزبانهای مناسبی هستند.
کسانی که واکسن تزریق کردهاند، ویروس نمیتواند خیلی در بدن آنها تکثیر شود، کما اینکه اگر مبتلا هم بشوند، درصد قابلتوجهی از آنها علائم خاصی ندارند و بیماری جدیای در آنها ایجاد نمیشود و نیاز به بستری پیدا نکرده و فوت نمیشوند، اما ویروس به سراغ گروهی میرود که واکسن نزدهاند و لذا این گروه باید با روشهایی نسبت به تزریق واکسن ترغیب شوند تا نسبت میزبان ویروس را کم کنیم. برای جلوگیری از انتشار باید هرچقدر میتوانیم، میزبانها را کاهش دهیم. در این زمینه دو راهکار وجود دارد؛ یک راهکار که منطقیتر بوده و اگر بهدرستی اجرایی شود در مدتزمان کوتاهتری اثر میکند، واکسن است. راه دیگر این است که افراد را ایزوله کنیم که این اتفاق ممکن نیست و نمیتوانیم ۸ میلیون نفر را به نحوی ایزوله کنیم که هیچ ترددی در سطح جامعه نداشته باشند.»
واکسیناسیون منزلبهمنزل
رئیس مرکز تحقیقات دانشگاه علوم پزشکی تهران تأکید میکند: «در جوامع توسعهیافته نیز افراد ضد واکسن وجود دارند و این صرفا به عملکرد مسئولین ما مربوط نمیشود. اگرچه عملکرد مسئولین بر این مسئله اثرگذار است و باید صدای واحدی وجود داشته باشد تا مردم اعتماد کنند. موافقم که چندصدایی به اعتماد عمومی آسیب میزند و همین اتفاق هم افتاده است اما ازاینپس بسیار مهم است که یک استراتژی واحدی داشته باشیم تا این جمعیت باقیمانده را به سمت واکسیناسیون ترغیب کنیم. یکی از پیشنهادهایی که در این رابطه داشتهام، واکسیناسیون منزلبهمنزل است و میتوان براساس کد ملی و آمایش سرزمینی کسانی که واکسن نزدهاند را شناسایی کرد و در حال حاضر تعداد شهرهایی که کمتر واکسن زدهاند، مشخص بوده و آمارها موجود است. باید در این شهرها اکیپهایی تشکیل شود و با مراجعه منزلبهمنزل، افراد را واکسینه کرد. این مسئله کمک میکند به اینکه درصدی از افرادی که در این زمینه تعلل کردهاند، واکسن را تزریق کنند و احتمال دارد با این شیوه بتوانیم ۴ تا ۵ میلیون نفر را واکسینه کنیم. اما دراینبین، اقداماتی مثل قرنطینه هوشمند کارساز نیست.
اصولا به این مسئله و استفاده از ابزارهای هوشمند برای کنترل شرایط کرونا خیلی موافق و خوشبین نیستم، نه اینکه زیرساخت آن وجود نداشته باشد، منظورم این نیست، میخواهم بگویم حتی اگر به کشورهای توسعهیافته نگاه کنید که زیرساخت مناسبتری هم دارند، بازهم اجرای این پروتکلها سخت است. دریکی از بخشهایی که میتوان نمود آن را دید در حملونقل عمومی است که میتوان بلیت قطار و اتوبوس و هواپیما را برای گروهی که دارای کارت واکسن هستند، صادر کرد اما در زمینه بلیت مترو چهکاری میتوان انجام داد؟ مترو؛ حملونقلی دائمی و هرروزه است، آیا میخواهید برای ورود هر فردی به مترو، کارت واکسن را بررسی کنید؟
در این صورت تجمع گستردهای شکل میگیرد. درواقع علاوه بر تجمعی که برای عبور از گیتهای مترو شکل میگیرد، احراز اینکه فرد واکسن زده یا نزده نیز به تجمع بیشتر دامن زده و به گسترش ویروس منجر میشود، بنابراین اجرای این روند نهتنها در ایران که در کل جهان کار سادهای نیست. هوشمندی را میتوان به نحو دیگری بکار گرفت و براساس کدملی بررسی کرد که چه کسانی واکسن زدهاند و چه کسانی نزدهاند و محل سکونت و مسیرهایی که تردد دارند را شناسایی کنیم و یا شهرهایی با کمترین میزان واکسیناسیون را شناسایی و با تشکیل اکیپ و مراجعه منزلبهمنزل، گروه بیشتری از افراد را برای تزریق واکسن با خود همراه کنیم و یا با تبلیغات و توزیع بروشورهای آموزشی افرادی که واکسینه نشدهاند را نسبت به این مسئله ترغیب نماییم. در آمریکا که کمپینهای ضدواکسن وجود دارد، افراد را با اعطای وجوه مادی تشویق میکنند، چراکه شیوع سویه جدیدتر، هزینههای بهمراتب بیشتری را به جامعه تحمیل میکند.»
راه دیگری بهغیراز واکسیناسیون وجود ندارد
دکتر علیرضا ناجی- رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز در گفتوگو با «رسالت»، عدم تزریق واکسن در بین جمعیت بزرگی که رقم آن را ۸ تا ۹ میلیون نفر اعلام کردهاند، بسیار نگرانکننده دانسته و میگوید: «این نگرانی صرفا مربوط به زمان کنونی که امیکرون سرایتپذیری بالایی دارد و ایمن گریز است، نمیشود. بلکه درزمانی که سویه دلتا هم گستردگی داشت، موجب نگرانی بود. طبق اطلاعات جدیدی که در مورد امیکرون منتشرشده، کسانی که واکسن تزریق نکردهاند، در صورت ابتلا به این سویه بیشتر دچار مرگومیر میشوند و شیوع این سویه در افراد واکسینه نشده بیشتر است. بنابراین در حال حاضر تکمیل واکسیناسیون در دوره اول برای گروه ۱۸ سال به بالا و ۱۲ تا ۱۷ سال و تزریق دز بوستر در گروه ۱۸ سال به بالا از واجبات است، وقتی سویه دلتا گستردگی داشت، باتوجه به میزان سرایتپذیری آن مطرح کردند که باید بیش از ۹۰ درصد جامعه واکسن تزریق کنند اما اکنون در یک جامعه ۸۵ میلیون نفری، ۸ میلیون نفر از گروه سنی بالای ۱۸ سال، واکسن نزدهاند و باید به این میزان، جمعیت کودکان را اضافه کنیم که هنوز جزء گروه هدف واکسیناسیون ما نیستند، با این تفاسیر به ایمنی جمعی نرسیدهایم و این بسیار خطرناک خواهد بود. بهغیراز واکسیناسیون کار دیگری نمیتوان انجام داد و آن ۹-۸ میلیون نفری که تمایل به تزریق واکسن ندارند، نهتنها سلامت خود که سلامت جامعه را تهدید میکنند و در کنار این موارد، شنیدهها نشان میدهد که کارتهای تقلبی واکسن هم در بین مردم موجود است و میتوان اینگونه استنباط کرد که گروهی از افراد غیرواکسینه، به کارتهای تقلبی دسترسی پیداکردهاند. درهرصورت امیکرون ویروسی با سرعت انتشار بالاست و میتواند باعث همهگیری شدیدی شود و خصوصیت ایمن گریزی نیز میتواند این مسئله را تشدید کند و خطر گردش بالای ویروس و تغییرات مربوط به آن به ما هشدار میدهد که باید بیشازپیش نسبت به این موضوع حساس باشیم و سادهانگاری نکنیم. باید شرایط را به سمتی سوق دهیم که مردم به سمت واکسیناسیون ترغیب شوند.»
عدم توفیق در سیاستهای اقناعی و اجباری
ناجی درباره عدم موفقیت مسئولان در سیاستهای اقناعی و یا اجباری میگوید: «ما سیاستها و برنامههای بسیاری را تدارک میبینیم اما در مرحله اجرا دچار مشکل میشویم و در حال حاضر باوجود شیوع امیکرون، خطر افرادی که واکسن نزدهاند، بسیار بالاتر است و این بهخاطر شیوع و انتشار بالایی است که این سویه دارد و وقتی شاهد انتشار بالاتر این سویه در بین افراد غیرواکسینه باشیم، بدون تردید گردش ویروس در جامعه، حتی در افرادی که واکسن زدهاند هم صورت میگیرد، چون گریز از واکسن در امیکرون وجود دارد. ما شاید در نوشتن برنامه بهرغم همه نقصانهایی که ممکن است داشته باشیم، بهخوبی عمل کنیم اما اجرایی کردن این برنامهها مهمتر است و اقناعسازی و آموزش دوباره مردم برای رعایت اصول بهداشتی بسیار مهم بوده و یکی از بالهای مبارزه با امیکرون این است که ماسک بزنیم و فاصله اجتماعی را رعایت کنیم، حتی در بعضی موارد تمایلی هم نسبت به این مسئله نمیبینیم.
در مسئله بازگشایی مدارس میتوانستیم با طمأنینه بیشتری عمل کرده و بازگشاییها دیرتر انجام شود و باید تمهیداتی را برای کامل شدن پوشش واکسیناسیون درنظر میگرفتیم و بعد نسبت به این مسئله اقدام میکردیم. توصیههای کمیته علمی مبارزه با کرونا بسیار شفاف و خوب بود و در همین مدت اخیر که سویه امیکرون به کشور وارد شد با واکنش بسیار مناسب کمیته علمی مواجه شدیم، اما موردتوجه قرار نگرفت و به هر ترتیب باتوجه به آنکه ۸ میلیون نفر هنوز دز اول واکسن را تزریق نکردهاند بسیار خوب است که قرنطینه هوشمند در دستور کار باشد. مادامیکه سیاست محدودسازی اجتماعی اعمال نشود، نمیتوانیم گروه غیرواکسینه را به سمت تزریق واکسن هدایت کنیم. در تمام دنیا نیز به همین صورت است و با اجرای برنامههایی، افراد را به این سمت متمایل میسازند و من فکر میکنم باید توأمان با اعمال سیاست اقناع و اجبار عمل کرده و بهسلامت جامعه بیندیشیم.
بسیاری از افراد ممکن است مبنای درستی در عدم تزریق واکسن نداشته باشند اما باسیاستهای اقناعی، قانع شوند و گروهی نیز تحت هیچ شرایطی قانع نخواهند شد و تهدیدی برای سلامت جامعه به شمار میروند. نباید فراموش کنیم که آزادی فرد تا زمانی که خطری را متوجه سلامت جامعه نکند، مورداحترام است اما هنگامیکه سلامت جامعه را به خطر بیندازد، باید واکسن را اجباری کرد. توجیه کردن مردم و جریان اطلاعرسانی درست نیز بسیار مهم است، گروهی که ضدعلم هستند بهراحتی و بدون هیچ مانعی با رسانهها و سایتهای مختلف صحبت میکنند که باید از این مسئله جلوگیری کرد. کشورهای دیگر نیز به همین صورت عمل کردهاند و آنها نیز دچار مشکلاتی هستند، اگر به جامعه آمریکا نگاه کنید، میبینید که میزان تزریق دو دز واکسن در این کشور به بیشتر از ۶۰ درصد نرسیده و حتی دست به دامان ترامپ شدند و او گفت که دو دز واکسن و دز بوستر را تزریق کرده است، بنابراین این کشورها نیز با اعمال یکسری از قوانین و مقررات به دنبال آن هستند که افراد غیرواکسینه را با خود همراه کنند و در برخی از کشورها مثل اتریش، واکسیناسیون را اجباری کردهاند و یا گروهی از کشورها قرنطینه سازی هوشمند را اعمال نمودهاند. بااینحال کشورهای دیگر نباید الگویی برای ما باشند، ما باید واقعیت بیماری را در نظر گرفته و برای خودمان برنامه داشته باشیم. کشورهای مختلف ممکن است با موانع متعددی روبهرو باشند اما ابزارهایی مثل محدودسازی اجتماعی را به کار میبرند.»
نظر شما