به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، نخستین نشست جهانی میراث زنده جاده ابریشم بر اساس مصوبه سومین نشست کمیته آمادهسازی شبکه میراث زنده جاده ابریشم، با حضور نمایندگانی از کشورهای گستره جاده ابریشم به ویژه ایران، کرهجنوبی، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ترکیه، جمهوری آذربایجان، و همچنین متخصصان و پژوهشگران میراث ناملموس از دانشگاههای کشورهای حوزه آسیا و اقیانوسیه در ۶ و ۷ آبانماه ۱۴۰۰ با ارائه سخنرانیهای علمی و بررسی میراث ناملموس جاده ابریشم، و پیرو آن، دومین نشست با عنوان بررسی و تصویب جشنها در تاریخ ۱۹ آذرماه ۱۴۰۰ برگزار شد.
در این نشست که به میزبانی مرکز بینالمللی اطلاعات و شبکه میراث فرهنگی ناملموس در آسیا و اقیانوسیه (از موسسات درجه ۲ تحت نظارت یونسکو ICHCAP-UNESCO) در کره جنوبی، و موسسه بینالمللی مطالعات آسیای مرکزی (IICAS) ایکاس در سمرقند برگزار شد، جشنهای چهارشنبهسوری، مهرگان، چلهنشینی (یلدا)، سده و موسیقی نواحی ایران معرفی و ثبت شدند.
در همین چارچوب با حسن باستانیراد که به واسطه فعالیت تخصصی و حرفهای در زمینه جغرافیایی تاریخی جاده ابریشم از سال ۱۳۹۳ با برنامه جاده ابریشم سازمان یونسکو در ارتباط بوده و از سال ۱۳۹۷ با حکم حجتالله ایوبی دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو ـ ایران به عنوان نماینده این کمیسیون در نشستهای برنامه جاده ابریشم یونسکو منصوب شده است، گفتوگو کردیم.
ثبت میراث ناملموس مشترک محدودیت ندارد / ارسال پرونده یلدا به یونسکو
باستانیراد در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره معرفی و ثبت جهانی میراث ناملموس در یونسکو توضیح داد: روند ثبت جهانی میراثفرهنگی ناملموس در سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو -UNESCO) متفاوت است، پرونده ثبت جهانی جشن یلدا، پیشتر به همت وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و کمیسیون ملی یونسکو- ایران، به این سازمان ارائه شده و به احتمال زیاد سال آینده (۱۴۰۱) طرح و تصویب شود.
نماینده کمیسیون ملی یونسکو در برنامه جاده ابریشم یونسکو گفت: ثبت میراثناملموس با پروندههای مشترک محدودیت ندارد و هر سال چندین پرونده ثبت میشود، (مانند نوروز با حضور ۱۲ کشور به میزبانی دبیرخانه آن در ایران)، اما برای ثبت میراث یک کشور مادامی که کشور دیگری به پرونده آن نپیوندد و مستقل باشد (مانند برنامه پاسداشت خوشنویسی ایرانی که امسال به همت کمیسیون ملی یونسکو، انجمن خوشنویسان ایران و وزارت میراث فرهنگی به ثبت جهانی رسید)، دارای محدودیت است و نمیتوان هر سال پرونده مستقل ارائه کرد. جشن چله (یلدا)، به عنوان پرونده مستقل ایران تدوین و به سازمان یونسکو ارائه شده و در نوبت بررسی و ثبت است.
وی افزود: بهترین موضوع برای طرح جشنهای ایرانی گاهنامه (تقویم) خورشیدی ایرانی است، زیرا این آیینها و جشنهایی مانند چله در گاهشمار رسمی ایران معنا پیدا میکنند. برای نمونه جمهوری آذربایجان که از تقویم میلادی به عنوان تقویم رسمی ـ اداری استفاده میکند، اما جشنی را ارائه کرده است به نام چهارشنبه تراکمه (چهارشنبه آخر سال) که گویا در یک روستا به طور کامل و در برخی از دیگر مناطق جمهوری آذربایجان به صورت پراکنده برگزار میشود؛ اما این جشن همان چهارشنبهسوری ایرانی است که در تقویم ایرانی در آخرین سهشنبهشب سال برگزار میشود، و گرنه آخرین سهشنبهشب در تقویم رسمی جمهوری آذربایجان مانند دیگر کشورها در اواخر ماه دسامبر و هفته نخست دیماه است، که مشخص میشود این جشن بر اساس تقویم خورشیدی ایرانی در اواخر اسفندماه (اوایل ماه مارس) است، نه بر اساس گاهنامه میلادی و رسمی دیگر فرهنگها و کشورها.
نوروز بر مبنای تقویم ایرانی است
باستانیراد اظهار داشت: نوروز در کشورهای گوناگون آسیای مرکزی، غربی، قفقاز و شرق اروپا که پاسداشت میشود بر مبنای تقویم ایرانی است نه تقویم رسمی، ملی و اداری آن کشورها. از این رو، ما روی تقویم هجری خورشیدی که مبنای گاهشماری فرهنگی، تاریخی، رسمی و دینی تقویم در ایران است تمرکز کردیم.
نویسنده کتاب ایران پل میانفرهنگی جاده ابریشم (انتشارات وزارت خارجه. ۱۳۹۷) تصریح کرد: تقویمهای هجری قمری (با کارکرد دینی در کشورهای اسلامی) و میلادی به عنوان تقویم بینالمللی در ایران و همچنین افغانستان هم کاربرد دارد و در ایران هر سه تقویم در کنار هم استفاده میشوند و مانع یکدیگر نیستند. یعنی هر کدام از کشورها که برای نمونه نوروز، مهرگان، شب چله و چهارشنبهسوری را برگزار میکنند، در واقع به صورت غیررسمی از تقویم ایرانی بهره میبرند و این تقویم ایرانی است که زمان جشنهای آنها را تعیین میکند و رویدادهای فرهنگی آنها را رقم میزند، نه تقویم رسمی و ملی کشور خودشان.
در تقویم خورشیدی ایرانی دهها جشن داشتیم که ۲۴ جشن آن اصلی بوده و ۱۲ جشن که به نام یکی از روزهای هر ماه نامگذاری شده جایگاه ویژهای داشتهاند. مانند تیرگان در «تیرروز» برابر با ۱۳ تیرماه. در تقویمهای ایران باستان روزهای ماه از یک تا ۳۰ یا ۳۱ روز خوانده نمیشد، بلکه هر روز به نام یکی از نیروهای نیکی و مینویی خوانده میشد و نام هر ۱۲ ماه در نام روزهای ماهها نیز وجود داشت.
عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی افزود: در ماه مهر (برج هفتم سال) هم یک روز به نام مهر نامیده میشد که گاه آن را ۱۰ مهر دانستهاند و برخی نیز بر ۱۶ مهر تأکید دارند. در استانهای مختلف جشن مهرگان را که همزمان با دانهپاشیدن و کشاورزی بوده، در روزهای متفاوتی از یکم مهر تا ۱۶ مهر برگزار میکردند. در اسطورههای ایرانی برابر است با تاج گذاری فریدون (به سر برنهاد آن کیانی کلاه / به روز خجسته سر مهرماه)؛ جالب آنکه هزارهها در شمال افغانستان این ماه را تُخمریز مینامند که همزمان با فصل کاشت غلات به ویژه گندم و جو، به عنوان مهمترین محصول زراعی این منطقه جغرافیایی است.
نماینده کمیسیون ملی یونسکو- ایران در برنامه جاده ابریشم یونسکو: اگر چه در تقویم رسمی افغانستان نام ماهها همان است که در دوره قاجاریه هم در ایران رواج داشت مانند ماه میزان برابر با مهرماه، اما در میان هزارهها نامهای ماهها بسیار جالب است؛ همچنین ماه برگریز برای آبانماه، چلیه تابستو برای مردادماه (همزمان با چله بزرگ تابستان) و چیله زمستو برای آذر برابر با چله بزرگ و شب چله.
جشنها بستر تعاملات فرهنگی و تأثیرگذاری فرهنگها بر یکدیگر
باستانیراد توضیح داد: بر اساس گاهشمار خورشیدی برخی از این جشنها متناسب با اعتدالین (آغاز بهار و پاییز) و انقلابین (آغاز تابستان و زمستان) است. انقلاب شبها در شب چله (۳۰آذر) که حدود ۱۴ساعت و ۱۵ دقیقه در برابر ۹ ساعت و ۴۵ روز است؛ یا نوروز (آغاز بهار) و مهرگان که متناسب با اعتدالین است و تقریباً مدت زمان روز و شب برابر است (حدود ۱۲ ساعت ۱۰ دقیقه روز در برابر ۱۱ ساعت و ۵۰ دقیقه شب).
وی افزود: جشن سده در مناطق جنوبی ایران در میان زرتشتیان و مسلمانان در استانهای فارس، هرمزگان، کرمان خراسانجنوبی، یزد و بخشهایی از سیستان و بلوچستان همچنان پاسداری میشود و ایرانیان در این مناطق، سده را جشن میگیرند، البته چهارشنبه سوری در سالهای گذشته در این مناطق کمرنگتر از سده بوده است، اما سایر ایرانیان در هر جای جهان به ویژه در ایران، چهارشنبهسوری را جشن میگیرند و فراگیرتر از سده است.
«زندهبودن» خودجوش و دائمی بودن عامل مهم ثبت جشنها
باستانیراد گفت: جشنها بستر تعاملات فرهنگی و تأثیرگذاری فرهنگها بر یکدیگر هستند. برای نمونه چله را که بلندترین شب در تقویم ایرانی است علاوه بر ایرانیان، برخی مردم آسیای مرکزی و آسیایغربی هم برگزار میکنند.
رییس مرکز پژوهشی جاده ابریشم دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: در بررسی پرونده جشنها در سازمان یونسکو، گروهها و جمعیت برگزارکننده، رویدادهای جانبی و نقش فرهنگی و اجتماعی جشنها در جامعه، و مولفههای دیگر مهم هستند. در ثبت همین رویدادها در مرکز میراث ناملموس زندهبودن یعنی برقراری خودجوش و دائمی بودن جشنها بسیار مهم تلقی میشود؛ از این رو جشنهای ایرانی شانس بالایی برای ثبت جهانی دارند که به چنین ویژگیهایی آراسته هستند.
تنوع و وحدت از ویژگیهای موسیقی نواحی ایران
باستانیراد با اشاره به برگزاری چهاردهمین دوره جشنواره موسیقی نواحی در آبان ماه ۱۴۰۰ در کرمان گفت: این رویداد از منظمترین جشنوارههای هنری ایران است که در ۱۴ سال گذشته مستمر برگزار شده است. همه نواحی ایران از همه استانها و همه اقوام ایرانی نمایندگانی در این رویداد دارند و موسیقی محلی خود را می نوازند.
رییس مرکز پژوهشی جاده ابریشم دانشگاه شهید بهشتی گفت: تنوع و وحدت از ویژگیهای موسیقی نواحی ایران است؛ ضمن اینکه هر کدام از گونههای موسیقی نواحی زیرمجموعهای از موسیقی ایرانی و متعلق به یک بخش جغرافیایی، گروه فرهنگی و فولکلور منطقهای خاص هستند (یعنی تنوع دارند)، اما در کل زیرمجموعه موسیقی ایرانی هستند و از این نظر با هم وحدت دارند. همین موضوع از شاخصهای مهم در برنامه جاده ابریشم بهشمار میرود که شعار آن تنوع، گفتوگو و توسعه است.
وی تصریح کرد: از یکسو ممکن است ساز یک منطقه با ساز نواحی دیگر متفاوت باشد (برای نمونه تفاوت قیچک با کمانچه در موسیقی بلوچ و کردی)، اما همه اینها در گروه سازهای ایرانی جای میگیرند. نکته مهم دیگر آنکه هر کدام از انواع موسیقی نواحی ایران با جشنهای ایرانی ارتباط مستقیم دارند.
در جشنواره موسیقی نواحی نوازندهها معمولا با لباسها و سازهای محلی خود حاضر میشوند و ترانهها را با زبان، گویش و یا لهجههای محلی میخوانند و مینوازند که معرفی جهانی هرکدام از این گونههای موسیقی توأمان چند قابلیت ویژه از موسیقی، ساز و زبان گویش تا پوشاک، ترانهها و ادبیات یک ناحیه را به نمایش میگذارد.
نماینده کمیسیون ملی یونسکو-ایران در برنامه جاده ابریشم یونسکو افزود: جشنواره موسیقی نواحی هم پاسداشت موسیقی ایرانی و محلی و هم معرف پوشاک سنتی و لهجههای ایرانی و اشعار محلی و ترانههای عامه است و در یک نگاه موسیقی نواحی قابلیت بالایی دارد که تعاملات منطقهای اقوام مشترک با کشورهای همسایه را نیز تقویت کند.
موسیقی ایران و جنبههای میراث مشترک با همسایگان
باستانیراد به اشتراکات فرهنگی و هنری اقوام ایرانی و کشورهای همسایه اشاره کرد و گفت: ساز قیچک میان بلوچهای ایران و پاکستان، یا دو تار در خراسان و گروههای بسیاری از اقوام آسیای مرکزی و همچنین عاشیق جمهوری آذربایجان با ایرانیان آذری و همچنین موسیقی کردی ایران با موسیقی کردهای شمال عراق، جنوب ترکیه و شرق سوریه و موسیقی ساحلنشینان خلیجفارس با موسیقی جنوب آن، نقاط مشترک بسیار دارند و از جنبه میراث مشترک بسیار مهم هستند.
رییس مرکز پژوهشی جاده ابریشم دانشگاه شهید بهشتی افزود: موسیقی از یکسو با دیگر کشورها به ویژه همسایگان تعامل فرهنگی ایجاد میکند و از سوی دیگر، میتواند نماد صلح و دوستی میان فرهنگهای این مناطق باشد. از این رو پافشاری ایران برای ثبت موسیقی نواحی را در کنار چهار جشن ایرانی را باید مهمترین گام در جهانیسازی میراث زنده ایرانی دانست.
نظر شما