اگر چه کرونا با چهره ها و جهشهای جدید (سویههای جدید) هنوز درنگ بر ماندن دارد اما در روز بارانی هشتم دی ۱۴۰۰ شیراز شاهد گردهم آمدن دوستداران فرهنگ و ادب با رعایت شیوه نامههای بهداشتی بود که مهم ترین آن ها محفل ادبی انجمن شعر فرهیختگان و دیگری رونمایی از چهارمین کتاب محمد کشاورز نویسنده اهل فارس بود.
یکی از آیین ها یعنی محفل ادبی فرهیختگان در مرکز شهر و دیگری رونمایی کتاب در غرب شیراز برگزار شد.
آن شعر که برانگیزد ذوق و پیمان شما
زهرا کشاورز مسئول کتابخانه عمومی عبدالله خفیف شیراز در اقدامی ابتکاری، انجمن ادبی شعر فرهیختگان را در این کتابخانه با همکاری استادان و پیشکسوتان عرصه شعر راه اندازی کرده است که هر دو هفته یکبار عصر چهارشنبه تشکیل جلسه میدهد.
زهرا کشاورز و میرانا الیکایی دبیر اجرایی انجمن، سومین نشست این محفل ادبی را با حضور شاعران و ادیبان در محل کتابخانه عمومی عبدالله خفیف شیراز نزدیک ارگ کریمخان در هشتم دی ۱۴۰۰ در روزی بارانی سامان دادند.
شرکت جوانان، میانسالان و موی سپیدان از زن و مرد در این محفل ادبی بیانگر جمعی دوستانه است؛ نکته ای که یکی از اعضای این انجمن بیان کرد و گفت:جمعی هستیم علاقه مند به شعر و ادب و هیچ هدفی جز دورهمی ادبی و پیمان دوستی نداریم.
به کاربردن واژگان جدید در شعر که با قالب های سنتی سروده شده بود مانند چک تضمین شده، سینوس، شاهراه،ساعت شماطه دار، لیست، سه فاز، کپی رنگی،فیوز، همچنین ترکیب های نو مانند مشت دود بر دهان ابرها از نکته های مشهود در سروده های این اعضا بود.
یکی از حاضران حتی سروده های خود را که به ترانه مشهور است و سبک و سیاقی امروزی دارد برای حاضران خواند.
همه نوع سروده چه در قالب های سنتی و شعر نیمایی و شعر سپید و آزاد در محفل ادبی فرهیختگان با تشویق همراه بود؛استقبال از سرودههای طنز نیز از دیگر نکات این محفل ادبی بود به گونه ای که تشویقهای بیشتری برای طنزسرایان مشهود بود.
سید یوسف نگهبان از پیشکسوتان شعر در استان فارس در این زمینه به ایرنا گفت: شیراز مهد علم وهنر است و وجود دو ابر مرد ادب یعنی سعدی و حافظ همیشه بزرگانی را که از مکتب این دو بزرگوار فیض برده اند به جامعه ادبی معرفی کرده و می کند، وجود انجمن های ادبی موجب میشود که ضمن رشد وپرورش استعدادهای هنری، بزرگانی در عرصه ادبیات جلوه کنند.
او بیان کرد:همچنین انجمن های ادبی موجب می شوند درختی را که این دو بزرگ مرد کاشته اند آبیاری شود و چراغ هنر شعر همچنان شعله ور باشد.
دبیر انجمن های ادبی شاعران شیراز و بلند اقبال ادامه داد:با پیشنهاد خانم کشاورز مدیر کتابخانه خفیف وهمکاری محمود مهدیار تصمیم گرفته شد که انجمن ادبی فرهیختگان درمحل کتابخانه تشکیل شود و چون لازم بود برای مدیریت جلسات فرد شایسته ای درنظر گرفته شود بنابراین بانو میرانا الیکایی را که شاعر فرهیخته ای است در نظر گرفتم تا با هماهنگی جلسات را اداره کند.
این شاعر پیشکسوت گفت:خوشبختانه این انتخاب درست موجب شده که شاعران جوان وبعضا نوپا با حضور استادان برجسته ضمن ارائه دانش شعری از داشته های بزرگان حاضر نیز بهره مند شوند.
نگهبان گفت:امید است از تجمع هنری درعرصه شعر، افراد برجسته ای درآینده معرف جامعه ادبی باشند و حضور و پشتیبانی خانم کشاورز و تلاش وجذب جوانان توسط بانو میرانا الیکایی موجب می شود که دراین امر موفقیت های قابل توجهی حاصل شود.
زهرا کشاورز مسئول کتابخانه عبدالله خفیف گفت: استقبال از این محفل ادبی با وجود دعوت محدود و تبلیغات کم، بسیار خوب و تعجب برانگیز است.
ترنم شعر با صدای باران در این روز بارانی، نویدبخش روزهای بهتر برای شهر شعر و ادب خواهد بود.
داستان کلاهی که پس معرکه ماند
همچنین هشتم دی، چهارمین کتاب و درواقع چهارمین مجموعه داستان محمد کشاورز نویسنده اهل فارس و ساکن شیراز رونمایی شد.
محمد کشاورز در آیین رونمایی از مجموعه داستان «کلاهی که پس معرکه ماند» با خوشامد گویی به حاضران به روزبارانی و شرایط کرونا اشاره کرد و این را گفت:خوشحالم که فرصتی فراهم شد تا دوستان را پس از مدت ها در جمعی ببینم و دورهم باشیم.
این نویسنده همچنین ابراز امیدواری کرد که کرونا رفع و رجوع شود و جلسات حضوری ادبی بیش از گذشته شکل گیرد.
کشاورز گفت:با رفتن کرونا ما هم کمی روحیه می گیریم تا بتوانیم بنویسیم و درباره کتاب حرف بزنیم.
ابوتراب خسروی نویسنده اهل فارس و ساکن شیراز که به عنوان منتقد در آیین رونمایی کتاب کلاهی که پس معرکه ماند اثر محمد کشاورز حضور داشت نیز گفت: کشاورز نگاهی باریکبین به وقایع دارد و کشف طنز و ایجاد طنز از خصوصیات محمد کشاورز در داستان هایش است.کارهای کشاورز بازنمایی واقعیت و کشف وضعیت های انسانی است که اغلب وضعیتی طنزآمیز را ترسیم می کند.طنزهایی که مختص خود کشاورز است.
خسروی ادامه داد:کشاورز کارهای درخشانی با این ویژگی ها داشته است.اوج کارهایش به دلیل انتخاب دقیق زاویه دید است. پرورش موضوع و ایجاد رابطه علّی و معلولی از ابتدا تا انتهای داستان در آثار این نویسنده دیده میشود.
این نویسنده و منتقد اعلام کرد که ویژگی محمد کشاورز در نوشته هایش این است که موقعیت طنز را می آفریند از این نظر می توان گفت هر کسی نم یتواند در این مورد موفق باشد.
خسروی در پاسخ به پرسشی مبنی بر گزیده کاری و فاصله اندازی در انتشار آثار که کشاورز به آن اقدام کرده و سخت گیری این نویسنده برای نوشتن گفت:حجم و تعدد کتاب و اثر نمی تواند عاملی برای پیشرفت نویسنده باشد.برخی نویسندگان با نوشتن ده ها کتاب، در زمینه نویسندگی موفق و مطرح نیستند ولی برخی نویسندگان حتی با نوشتن یک یا دو کتاب ماندگار شده اند. بنابر این کیفیت کار مهم است و کمیت مهم نیست.
محمد کشاورز در پاسخ به پرسش مجری نشست رونمایی کتاب در مورد اهمیت انتخاب نام داستان گفت: من اسم داستان را در واقع جزئی از هویت داستان می دانم. برخی نویسندگان نام داستانی را که درحال نوشتن هستند انتخاب نمی کنند و وقتی از آنان می پرسیم نام داستان شما چیست می گویند هنوز اسمش را انتخاب نکرده ایم. من بدون اسم نمی توانم داستانی را شروع کنم.اگر اسم نباشد به عنوان سکوی پرش انگار نمی توانم شروع کنم به نوشتن.
این نویسنده بیان کرد:بستگی به شرایط و حال و هوای داستان، اسم آن را انتخاب می کنم. گاهی شاید تغییر هم بکند اما این طور نیست که داستانی را بنویسم بعد بگویم یک اسمی انتخاب می کنم و به آن می چسبانم. اسم داستان در واقع همان محوری است که داستان حول آن شکل می گیرد و چفت می شود و تابلو داستان می شود.
او درباره انتخاب اسم برای مجموعه داستان «کلاهی که پس معرکه ماند» گفت: انتخاب خودم برای این مجموعه داستان نام دیگری بود با عنوان «وقایع نگاری یک ماجرا در دهکده ای ملال انگیز» که با مشورت ویراستاران نام کنونی (کلاهی که پس معرکه ماند) برای این مجموعه انتخاب شد.
کشاورز در مورد وجوه اشتراک مجموعه داستان«کلاهی که پس معرکه ماند» گفت: این داستان ها همه رگه هایی از طنز دارند.البته ارتباط بین داستان ها و حال و هوای آن ها را خود خواننده باید کشف کند.برای نویسنده سخت است درباره داستانش توضیح دهد.می توان گفت نویسنده برای این داستان می نویسد که دیگر توضیح ندهد.
نویسنده مجموعه داستان پایکوبی گفت:به طور کلی هر داستانی که نوشته می شود برای پرکردن حفره بحران در زندگی است که به این حفره می گویند فقدان و داستان ها بر محور فقدان شکل می گیرد. داستان از جایی شکل می گیرد که بحران رخ داده باشد.مجموعه داستان کلاهی که پس معرکه ماند هم همین ویژگی را دارد.داستان های این مجموعه رئال است ولی گزارشی نیست. در مجموع، کلیت داستان ها و آدم و فضاها موقعیت سومی را ایجاد کرده است.
کشاورز گفت: طنز موقعیت در این داستان ها مشهود است و افراد دچار تناقضات موقعیتی می شوند، انگار از این طنز، گریزی نیست.
خسروی منتقد هم گفت: نویسنده تحت تاثیر شرایط قرار می گیرد و شرایط را بازتاب می دهد. نویسنده به مکان، زمان و به شخصیتی فکر می کند که با داستانش تناسب داشته باشد.
در این نشست،محمد کشاورز بخشی از داستان کلاهی که پس معرکه است را که مجموعه داستان برگرفته از نام آن است برای حاضران خواند.
جشن امضای کتاب در این آیین رونمایی که در کتابفروشی شیرازه بود، برگزار شد.
این کتاب را نشر چشمه منتشر کرده است.
کشاورز پیشتر مجموعه های داستان خود را در کتاب های پایکوبی، بلبل حلبی و روباه شنی چاپ کرده بود که کتاب بلبل حلبی برنده هفتمین دوره جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعات به عنوان بهتربن مجموعه داستان سال ۱۳۸۴ شد.
کتاب روباه شنی در سال ۱۳۹۵ به عنوان کتاب سال در زمینه مجموعه داستان انتخاب شد.
داستانی که کشاورز خواند درباره سینمای مهتاب شیراز است. سینمایی که دیگر نیست و شیرازی ها با نام سینمای دم کَل DAME KAL از آن یاد می کردند و هنوز هم به این نام به یاد می آورند.
این سینما در جایی واقع شده بود که شیرازی ها به آن کَلِ مشیر میگفتند که اینک به چهار راه مشیر معروف است.
نظر شما