او شاعر، ترانه سرا، داستان نویس، گوینده رادیو ، نقاش و در مواردی مترجم زبان عربی است.
چگونه شد میدیا جادری به شعر و نوشتن روی آورد؟ به استعداد خود دراین زمینهها چگونه پیبرد؟
کودکی و کتاب و نوشتن
پاسخ این خانم جوان چنین است: آغاز همه استعدادها از کودکی شکل میگیرد و من از همان ابتدای کودکی سرشار از طبع شاعرانه و لطیف و به شدت احساساتی بودم. کتاب ، ارزشمندترین و مهمترین گنج زندگیام بود، همیشه شعر و متن های ادبی را حفظ میکردم. حفظیات من خیلی زیاد بود و دوره دبستان و راهنمایی سورههای قرآن را حفظ میکردم. نوشتن انشا برای من بسیار راحت بود. خاطرات روزمره زندگیام را هر شب می نوشتم.
داستان و صدای سرود
« قبل از شاعر شدن داستان کوتاه مینوشتم و بعد شروع به نوشتن شعرکردم. پدرم و دوستانم صدای من را خیلی دوست داشتند و از زمان راهنمایی متوجه شدم صدای من برای اطرافیانم دلنشین است. دوره دبیرستان شاعر شدم و حس واقعی و ذات شاعرانه من در شعرهایی که میسرودم نمایان شد و همه نزدیکان و دوستان و معلمهای من از شنیدن شعرهایم شگفت زده می شدند.» این سخنان جادری است.
حس عجیب شعر؛ وقتی که دلگیرم
پرسیدیم که تعریف میدیا جادری از شعر چیست؟ پاسخش این بود: شعر را نمیشود به کسی آموخت، شعر حس عجیبی است در دل یک شاعر که مثل یک روح تمایل به رهایی دارد و به زبان شاعر جاری میشود و طنین و موسیقی بسیار خوشی دارد.
وقتی با جادری این پرسش را مطرح کردیم که برای شعر گفتن، زمان خاصی مدنظر شماست یا شعر به قول معروف خودش بر دل شاعر می نشیند؟ گفت: زمان و مکان برای شاعر معنی ندارد هر جا که احساس کند نیروی عجیبی در دلش واژه ها رو به بیرون هدایت می کند همان جا شعر می گوید اما شاعر وقتی دلش بگیرد بیشتر میسراید. حال یک شاعر بستگی به خوشی و ناخوشی روزگارش دارد.
«چه نوع شعرهایی را بیشتر دوست دارید بسرایید؟» از این هنرمند جوان پرسیدیم. پاسخ این بود:هرگز خودم را محدود به موضوع یا شعر خاصی نکردم. عاشقانه هایم خیلی بیشتر هستند واندکی کودکانه و ناب، حس و حال زیبایی دارند . جایگاه طنز بیشتر در داستان های من وجود دارد و این برمی گرده به کودک درونم که همچنان پر شور و فعال است.
جادری گفت:اگر احساس کنم شعر در هر قالب زیباتر بیان شود آن را می سرایم و در قالب های چهار پاره ، غزل ، رباعی ، مثنوی و دو بیتی و شعر نو ، نیمایی و آزاد شعر سروده ام و شاعر سبک خاصی از شعر نیستم.ترجیح می دهم مثنوی،غزل ، چهارپاره و شعر نو بنویسم و بستگی به حال من دارد و ندای درونم تعیین می کند چه شعری بگویم.
رفتهام تا انتهای بیکسی
کتابی با عنوان «رفتهام تا انتهای بیکسی» که شامل مجموعهای از شعر و ترانه است از میدیا جادری در سال ۹۵ چاپ شد که تعدادی از ترانههای این کتاب با صدای خوانندگان واحد موسیقی شیراز به گوش مخاطب رسید.
مثلا ترانه های مشهد ثامن الحجج با صدای مهدی کرمی و ترانه دنبال دریاس مث من با صدای رامین مقیمی ساخته و پخش شده است.
کتاب دیگری از شعرهای این هنرمند به گفته خودش در حال ویرایش است که به چاپ خواهد رسید.
داستانهایی که شاید باورت نشه
کتاب «شاید باورت نشه» مجموعه ای از داستان های کوتاه رادیویی و آزاد است که از برنامه راه شب رادیو ایران ، جمعه شب ها به گوش شب بیداران رسید و در سال ۹۹ به چاپ رسید و منتشر شد.
کتاب دیگری در زمینه داستان از میدیا جادری در حال ویرایش است و هنوز به چاپ نرسیده است.
موضوع داستان های رادیویی جادری بستگی به موضوع برنامه داشت که خود وی می گوید: ذوق طنز گونه ای دارم که در داستان های من پیداست. داستان های اجتماعی و عاشقانه و طنز در کتاب شاید باورت نشه گنجانده شده است.
او در باره اینکه به نوشتن رمان فکر کرده یا خیر گفت: بله. البته در گذشته بیشتر خواننده رمان های معروف بودم. ترجیح می دهم داستان کوتاه بنویسم. مردم مثل گذشته برای رمان های بلند وقت نمی گذارند! بنابراین در این زمانه که همه در فضای مجازی حضور دارند و زمان اندکی برای کتاب می گذارند داستان کوتاه بهترین روش نگارش داستان است.
جادری بیان کرد: به زودی کتاب دیگری در زمینه داستان های کوتاه به چاپ می رسانم منتظر باشید.
همکاری او با رادیو برای خوانش و نقل داستان ها چگونه آغاز شد؟
او پاسخ داد: همکاری من با رادیو ایران با نگارش داستانهای کوتاه رادیویی از بهار سال ۹۸ آغاز شد و تا پایان سال ۹۹ ادامه داشت. داستان ها طبق موضوع برنامه پیش میرفت. این داستان ها با صدای گوینده این بخش آقای پیام بخشعلی در برنامه راه شب رادیو ایران پخش میشد.
میدیا جادری سال ۸۴ وارد رادیو شیراز شد و در آغاز با برنامه کودک ( بچه ها سلام ) به عنوان بازیگر رادیو همکاری می کرد و بعد نویسنده و بازیگر برنامه نوجوان ( رنگین کمان ) و برنامه های اجتماعی (صبح و زندگی ) و ( پسین دلگشا ) شد و اجرای نمایش رادیویی در طی چند سال از جمله فعالیت های اجرا و نویسندگی او بوده است.
ترجمه و نقاشی
این هنرمند درباره کارهای جنبی مانند اشتغال در امور ترجمه و دیگر فعالیت ها اظهار داشت: سالها در کنار پدرم به کار ترجمه رسمی اسناد به زبان عربی مشغول بودم.دارای مدرک کارشناسی حقوق هستم اما از کودکی تا به حال تعداد زیادی از تابلوهای نقاشی ام که در سبک رئال و به روش رنگ و روغن هست در نمایشگاه های شیراز و اصفهان و تهران برگزار شده و نشانگر فعالیت ها و تلاش هایم در جامعه هنری است و ۱۶ نمایشگاه جمعی و فردی برگزار کرده ام.
کتاب، قدردانی و خون در رگهای فرهنگ
میدیا جادری معتقد است: کتاب یک موجود بی حمایت است و تنها عنوان های خاصی از کتاب ها در جامعه مورد توجه و پشتیبانی قرار میگیرند، متاسفانه اغلب شاعران و نویسندگان در ایران ناچارند با هزینه خودشان کتاب هایشان را به چاپ برسانند و در تعداد محدود و با زحمت به فروش برسانند. چه بسا نویسندگان ارزشمندی که در گوشه خیابان بساط کتاب هایشان را پهن می کنند به امید اینکه هزینه چاپ کتابشان برگردد و بیلطفی افرادی که تصور می کنند یک نویسنده باید کتابش را به دیگران هدیه بدهد، برای نویسنده، معضل است.
این نویسنده گفت: وقتی با چنین نگرش های غیر منطقی روبرو هستیم آیا می شود امیدی به رونق جامعه فرهنگی و هنری داشته باشیم؟ کاش هنرمندان را تا زنده هستند دریابیم و حمایتگر آنان باشیم.
جادری از همه هنرمندانی که در هر مناسبت همراه و همدل و در کنارش بوده اند و هستند سپاسگزاری کرد.
یکی از این هنرمندان که به او کمک معنوی کرده، میرانا الیکایی، بانوی شاعر و هنرمند جوان شیرازی و دبیر اجرایی انجمن فرهیختگان شیراز است.
همچنین سید یوسف نگهبان دبیر انجمن شاعران فارس و بنیانگذار انجمن ادبی فرهیختگان شیراز که نویسنده، شاعر و منتقد ادبی است از حامیان میدیا جادری و همه هنرمندان جوان و غیر جوان است.
سید یوسف نگهیان با اشاره به مراسم رونمایی از کتاب که برگزار می شود در مصاحبه با ایرنا گفت: وقتی که صحبت از رونمایی کتاب میشود مخصوصا کتاب های ارزنده درهر زمینه ای خونی تازه در رگ رگ فرهنگ کهن ایران زمین جاری میشود و شاگردان سعدی و حافظ و فردوسی بزرگ و... که بزرگان جهان را دربرابر فرهنگ این مرزو بوم به تعظیم در آورده اند ،با غرور زیبایی ها را به بازار کتاب عرضه می کنند.
او ادامه داد: رونمایی دوکتاب بانوی فرهیخته میدیا جادری به نام های "رفته ام تا انتهای بی کسی "و "شاید باورت نشه" نیز قابل تحسین است زیرا امروزه ترانه سراها می توانند نقش ارزنده ای در فرهنگ این کشور داشته باشند تا فرهنگ ترانه سرایی به فراموشی سپرده نشود. ترانه های این بانو نیز قابل توجه است ساده و روان.
این نویسنده شیرازی اظهار داشت: با نگرش این شاعر عزیز، بی آنکه نگاهی بر نوشتارهای دیگران داشته باشد سروده هایش را بر کاغذ آورده و آنچه را که از ذهن زلالش تراوش کرده با ترانه نمایانده است. امید است که در آینده جوان های شاعر با روی آوردن به ترانه سرایی این فرهنگ کهن را پاس بدارند.
نظر شما