به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، روابط جمهوری اسلامی ایران با دولتهای غربی؛ اروپا و آمریکا به سبب زیاده خواهیهای طرف مقابل مدتهاست در راکدترین حالت خود به سر می برد و این در حالی است که جهان امروز نیازمند تعامل کشورها با یکدیگر به منظور پیشبرد اهداف و منافع ملی خود است. دولت سیزدهم با آگاهی از این موضوع، راکد بودن روابط ایران با غرب را به ضرر منافع کشور دانسته و در مسیر پویایی دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران، چند چشمانداز تعریف کرده است. چشماندازهایی که در سه حوزه روابط با همسایگان، روابط منطقهای و نگاه به شرق دسته بندی میشود. سفر آیت الله «سیدابراهیم رییسی» به تاجیکستان و عضویت ایران در سازمان شانگهای، سفر رییس جمهوری به ترکمنستان و حضور در اجلاس اکو؛ قرارداد راهبردی ۲۵ ساله با چین و نیز سفر قریب الوقوع رییس جمهوری سرتیتر مهمترین اقداماتی است که دولت سیزدهم در همین اندک زمان آغاز به کار خود آنها را انجام داده است تا پویایی و توازن را به سیاست خارجی بازگرداند.
واقعیت آن است که نگاه به غرب با تمام چالشهای آن به عنوان دیدگاه غالب در سیاست خارجی کشور در شرایط کنونی نمیتواند در روابط بین المللی برای ایران دستاوردهای مورد انتظار را داشته باشد و حتی گاهی آسیبرسان منافع ملی هم بوده است. دولت سیزدهم در مسیر ایجاد توازن و حراست از منافع ملی از رهگذر آن گرچه مصمم است اما پروپاگاندای رسانهای و برخی برداشتهای اشتباه و کهنه از روابط بین الملل مسیر پرچالشی را برای دولت ایجاد کرده است.
استراتژی نگاه به شرق نباید قربانی هیاهو شود
«دوست و دشمن ابدی در روابط بین الملل وجود ندارد»، گزارهای که معتقدان در حالی به آن اصرار میورزند که نگاه دولت به شرق به عنوان شریک استراتژیک ایران از سوی آنان تحمل نمیشود و از هیچ انتقادی علیه قوه مجریه دریغ ندارند. در این هیاهوی ایجاد شده از سوی این گروه، توجه به ظرفیت تمام کشورهای جهان و نه صرفا اروپا و آمریکا نباید قربانی برخی تصورات شده و راه را برای بهرهگیری از منابع این روابط مسدود کند. در تعامل با هر بازیگری در عرصه بین الملل آنچه به عنوان اولویت نخست مطرح است؛ منافع ملی است. در شرایط کنونی این منافع بیش از آنکه در غرب تامین شود، میتواند از شرق تامین شده و راه را برای متوازن سازی روابط بین المللی به عنوان ضامن حراست از منافع ملی باز کند.
شرق جهان با سرعت و شتاب اعجابآوری در حال پیشرفت و توسعه است؛ از چین و هند تا اندونزی و مالزی به عنوان قدرتهای اقتصادی و سیاسی و نظامی دنیای آینده یاد میشود و حتی مخالفان ارتباط با شرق هم به این واقعیت اذعان دارند. اینکه اما چرا ایران نباید از سهمی از دنیای پیشرفته این کشورها داشته باشد؛ پرسشی قابل تامل است. اینکه ایران بتواند با هر دو کشور قدرتمند جهان روابط متکی بر عزت، حکمت و مصلحت داشته باشد و در محور شرق کنار روسیه و چین قرار گیرد؛ هدفی است که نگرانیهایی را برای طرفهای غربی هم ایجاد کرده است.
واقعیت آن است که جهان آینده در شرق تعریف خواهد شد و به همین دلیل است که «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت امورخارجه در توضیح استراتژی دولت در نگاه به شرق تصریح کرده است: «سیاست خارجی متوازن، پویا و هوشمند به معنای این است که کشور از تمامی توان و مزیت های خودش استفاده کند. نگاه ما به شرق نگاه اصیل است و در پاسخ به عکس العمل به هیچ موضوع و همچنین در نفی چیزی نیست».
چرا روسیه برای ایران مهم است؟
آیت الله رییسی در روزهای آینده به دعوت رسمی «ولادیمیر پوتین» رییس جمهوری روسیه مهمان مسکو خواهد بود و مسائل دوجانبه، منطقهای و توسعه همکاریهای تجاری و اقتصادی محور مذاکرات آتی دو رییس جمهوری است. در این دیدار ورای مباحث مرسوم چنین سفرهایی، دو رییس جمهوری دربار تازه ترین سند راهبردی همکاری های خود بحث تبادل نظر خواهند کرد. سندی که گرچه براساس شواهد و اظهارات برخی از مسئولان هنوز برای امضا و اجرا آماده نشده است اما میتواند در ادامه معاهده روابط متقابل بین جمهوری اسلامی و روسیه تعریف شده و این معاهده را برای ایران بیش از گذشته سودمند سازد.
تهران و مسکو بین سالهای ۱۳۷۹و ۱۳۸۰ (۲۰۰۱) سند تفاهمی را امضا کردندکه به قانون معاهده روابط متقابل بین جمهوری اسلامی ایران و روسیه؛ تبدیل شد. قانون که در آن تاکید شده بود که «هر یک از طرفین متعهد میشوند تا از توسل به زور و تهدید در روابط فیمابین پرهیز نموده و اجازه ندهند تا از سرزمینشان برای تجاوز و عملیات خرابکاری و تجزیهطلبی علیه طرف دیگر استفاده گردد.» و اینکه «چنانچه یکی از طرفین مورد تجاوز کشور دیگری قرار بگیرد، طرف دیگر ملزم است از هرگونه مساعدت نظامی یا کمکهای دیگر بهمتجاوز که موجبات ادامه تجاوز را فراهم میآورد، خودداری نموده و سعی نماید تا اختلافات بهوجود آمده براساس منشور سازمان ملل متحد و اصولکلی حقوق بینالملل حلوفصل گردد.» این سند هر۵ سال بهصورت خودکار تمدید میشود.
سند راهبردی که طی هفتههای گذشته در محافل خبری و سیاسی درباره آن سخن گفته میشود، سندی ۲۰ ساله است که در تداوم سند بالادستی خواهد بود که هدف اصلی آن تنظیم روابط اقتصادی میان دو کشور است.
حجم مبادلات تجاری ایران و روسیه تا تابستان سال جاری حدود ۲ میلیارد دلار بوده است که با توجه به ظرفیتهای موجود دو کشور رقم قابل قبولی نیست و به همین دلیل دولت تلاش دارد این رقم را تا ۱۰ میلیارد دلار هم ارتقا دهد. بازارهای روسیه با توجه به گستردگی آن میتواند به مکانی برای عرضه کالاهای ایرانی تبدیل شود و ایران هم میتواند بخشی از نیازهای خود را از این بازار روسیه تامین کند. فدراسیون روسیه در حال حاضر به برای ارتباط با هند و چین به عنوان دیگر ابرقدرتهای آینده نیاز مبرم به بندر چابهار برای دستیابی به آبهای آزاد اقیانوس هند دارد و برای بهره گیری از منابع خود در دریای خزر به ایران نیازمند است بنابراین برای دستیابی به کریدور شمال-جنوب گسترش روابط با ایران را در اولویت دارد. ایران در موضوع تنشهای ایجاد شده در قفقاز و آسیای میانه هم میتواند به عنوان بازیگری تاثیرگذار بخشی از دغدغههای مسکو را مرتفع سازد.
ایستادگی ایران دربرابر زیاده خواهی های آمریکا، سبب ایستادگی مسکو در کنار ایران در زمینه هسته ای و مذاکرات وین شده است، سابقه همکاری مشترک ایران و روسیه در سوریه و مبارزه با داعش تجربه ارزشمندی است که دو کشور را در حفظ امنیت منطقه کنار هم قرار داده است. این موضوعات از مهمترین محورهایی است که نشان میدهد به همان اندازه که ایران در مسیر متوازن سازی سیاست خارجی خود به منظور تامین منافع ملی تمایل به ایجاد و تثبیت روابط استراتژیک است؛ به همان میزان هم روسیه برای دستیابی به کریدور شمال به جنوب و برای تامین بخشی از کالاهای مورد نیاز خود به ایران نیازمند است.
«امیر محمودزاده» مدیرعامل انجمن دوستی ایران و روسیه درباره این نیازهای دو طرفه گفته است: «روسها همیشه به ما نیاز دارند و اینگونه نیست که فقط ما به روسها نیاز داشته باشیم؛ الان روسها در سند روابط خارجیشان در سال ۲۰۲۲ به موضوع حرکت به سمت هند اشاره کردهاند و این موضوع تنها با کمک ایران قابل انجام است؛ اگر بخواهند به کریدورهای بینالمللی متصل شوند، این کار از طریق ایران قابل انجام است. روسها همچنین برای کنترل و مدیریت منطقه به ایران نیاز دارند؛ تمام این حوزهها باعث میشود روسها نیز به ما نیاز داشته باشند». واقعیت آن است که نه ایران امروز و نه فدراسیون روسیه شباهتی به گذشته خود دارند و به همین دلیل است که باید باورهایی که ریشه در رویدادهای تاریخی پیشین دارند؛ به عنوان هشدار و نه تهدیدی در مسیر روابط دو کشور قرار دارند. واقعیت روابط کنونی ایران و روسیه رابطه قدرت جهانی با قدرت منطقه ای است که به همان اندازه که باید درباره آن هوشیار بود به همان اندازه هم باید از آن مراقبت کرد.
نظر شما