رسانههای ایران نگاه ویژهای به آسیبهای اجتماعی و ریشهیابی آنها داشتهاند. به گونهای که اصولگرایان و اصلاحطلبان هر کدام گزارش، یادداشت و مصاحبههایی در این خصوص منتشر کردهاند که در ادامه بخشی از این گزارشها رصد میشود.
تبعات فقر در آسیبهای اجتماعی
روزنامه آرمان ملی یادداشتی به قلم داود علی بابایی پژوهشگر مسائل اجتماعی منتشر کرد و نوشت: امروزه حرف و حدیث درباره اینکه در کشور خط فقر چقدر است و طبقه ضعیف و متوسط و اغنیا چه کسانی هستند، یکی از مباحث جامعهشناسان و سیاستمداران در کشور شده است و اظهار نظرهای مختلفی در این مورد شده است. چگونه ممکن است که یک خانواده ۳ یا ۴ نفره که درآمدشان مثلاً ۶ میلیون تومان است. اگر این خانواده ۷۰درصد از درآمد خود را بابت اجاره واحد مسکونی پرداخت کند. برایش یک میلیون و هشتصد هزار تومان باقی میماند. آیا این خانواده میتواند با این مبلغ شکم خود و خانواده خود را سیر کند؟ پرواضح است که این مسئله حلش غیرممکن است، البته باید اشاره کنم که این ۷۰درصد بابت اجاره بها برای کلانشهرهاست و در شهرهای دیگر حدود ۴۸درصد درآمد یک خانوار صرف اجاره بهای مسکن میشود. ولی باز هم زندگی ساده و عادی داشتن ممکن نیست. پس میتوان نتیجه گرفت که این ادعای معاون وزارت کار بیپایه و اساس است.
روزنامه همدلی یادداشتی به قلم سیفالرضا شهابی تحلیلگر سیاسی منتشر کرد و آورد: ریشه بسیاری از نابسامانیهای کشور را در وضعیت نامطلوب اقتصادی و شکاف عمیق طبقاتی باید جستجو کرد و این شکاف هر روز بیشتر میشود. درصد بالایی از جامعه با نداری و محرومیت دست به هر خلاف میزنند و به هر بزهای روی میآورند. در درجه بعدی، نشان از این است که کارهای فرهنگی که با صرف هزینههای سرسامآور تاکنون توسط دهها مرکز متولی امور تربیتی در مدارس و دانشگاهها و شهر و روستا و...انجامگرفته موفق عمل نکردند. قرار گرفتن مواردی که آمارش ذکر شد در کنار یکدیگر، بستهای را تشکیل میدهند که حکایت از این موضوع دارد؛ سلامت اخلاقی جامعه شدیداً درخطر است و اگر فکری اساسی و علمی و کارشناسانه نشود قطعاً در آینده باید شاهد افزایش بیماری در آحاد جامعه باشیم و درمان را مشکلتر خواهد کرد و نیاز به جراحیهای گسترده دارد و وای بهروزی که با جراحی هم نتوان درمان کرد و آگاه جامعهای مرده خواهیم داشت. اگرچه هماکنون نیز دیر شده و نابسامانی گسترده شد ولی برای جلوگیری از بدتر شدن، برای بهبود جامعه باید روشهای جدیدی به کار برد. اگر مشکلات اقتصادی و ناتوانی روشهای فرهنگی ناکارآمد ادامه یابد مطمئناً در سال آینده این اعداد افزایش پیدا خواهد کرد و استحکام خانوادهها و جامعه متزلزل خواهد شد و فاجعهای بزرگتر خواهد آفرید.
روزنامه همشهری در گزارشی به مشکلات مالی بازنشستگان پرداخت و نوشت: خرید قسطی از سالهای دور بهعنوان راهی برای تأمین نیازهای بازنشستگان در جامعه جا افتاده، اما فشار اقتصادی سالهای گذشته موجب شده تا تلاش برای دست یافتن به کالاهای قسطی به یکی از اهداف زندگی بازنشستگان تبدیل شود. در گذشته تصور این بود که در دوران بازنشستگی شرایط برای داشتن یک زندگی با آرامش مهیا میشود، اما شرایط سخت اقتصادی و روند صعودی تورم، کار را برای رسیدن به این خواسته سختتر کرده است چرا که براساس اعلام مرکز آمار، نرخ تورم نقطهای در آذر ماه۱۴۰۰ به عدد ۳۵.۲درصد رسیده است- منظور از نرخ تورم نقطهای، درصد تغییر عدد شاخص قیمت، نسبت به ماه مشابه سال قبل است - یعنی خانوارها بهطور میانگین ۳۵.۲درصد بیشتر از آذر۱۳۹۹ برای خرید یک «مجموعه کالا و خدمات یکسان» هزینه کردهاند. این شرایط سخت بسیاری از بازنشستگان را به سمت خرید قسطی سوق داده است و از آنجایی که بسیاری از آنها توان خرید نقدی کالای نو و جایگزینی آن با کالایی را که در خانه به لحظات پایانی عمرش رسیده را ندارند، بهترین گزینه برایشان خرید کالای قسطی است. مسعودی که حداقل دریافتی را بهعنوان یک بازنشسته دریافت میکند، شرایط درآمدی خود را بهعنوان مهمترین دلیل برای خرید قسطی معرفی کرد و به همشهری گفت: «من با حداقل حقوق ماهانه که به ۴میلیون تومان میرسد، بهسختی میتوانم، نیازهای ماهانه زندگیم را تأمین کنم و در این بین اگر یکی از وسایل خانه خراب شود، غم عالم به جان بازنشستهها میافتد. خیلی از بازنشستههای اطرافم را میبینم که خبرهای خرید وسیله قسطی را پیگیری میکنند و اگر هم خبر جدید اعلام شود، سریع به هم خبر میدهند.»
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی میدانی با مردم مینویسد: خانم میانسالی گفت: سال هاست که گرانی با زندگی ما عجین شده و ترس از ناتوانی در خرید زندگیهای ما را احاطه کرده است. در این سه ماه من شاهد افزایش قیمتها به صورت چشمگیری نبودم اما در هر بار خرید نیز احساس میکنم قدرت خرید من کمتر میشود. برای مثال من برای دریافت خدماتی مانند تعمیر وسایل در بازه یک ماهه شاهد افزایش قیمت دو برابری بودم با این استدلال که اقلام گران شده است پس دستمزد ما هم باید بیشتر شود همچنین اقلامی مانند گوشت و ماهی نیز افزایش قیمت داشتهاند اما قیمت کالایی مانند مرغ تقریبا ثابت باقی مانده است. قیمتها با شیب بسیار ملایمی در
وقتی اوباش به غلط کردن میافتند!
خبرگزاری فارس در گزارشی آورد: لات و لاتبازی واژههایی عامیانه از آنهایی است که اراذل و اوباش را میخوانیم؛ افرادی شرور که با اقدامات هنجارشکنانه مرتکب ناامنی در محلات میشوند؛ زورگیری، دعوا، نزاع دستهجمعی، عربده کشی، رجزخوانی و درگیری مسلحانه شناسه رفتارشان است همان رفتار اوباشگرانه و شرارت گونهشان! برای خودشان دفتر و دستکی بهم زده و دار و دسته ای راه انداخته و تیم و باندی تشکیل داده و محله و خیابانی را به تسخیر خود در آوردهاند؛ حرف، حرف خودشان هست کم و زیاد هم ندارد، میآیند و می روند و بدون هیچ ابایی می زنند و می شکنند و تیراندازی میکنند! کلت، کلاش، نارنجک، شمشیر، قمه، چاقو، تیزی و... از جمله ابزارشان برای زورگیری، سرقت یا خودنمایی است! جدای از نوچه و نوچه پروری برای خودشان مقام و رتبه دارند، سطح بندی شده و گنده لاتهایشان سطح یک را به خود اختصاص داده اند! اگرچه تحت کنترل شدید پلیس امنیت هستند. سطح دوییها همان نوچههای دور و بر گندهلاتها هستند؛ آنها هم احساس قدرت میکنند، به زیردستان خود و آنهایی که تازه واردند و نوپا، دستور میدهند؛ سطح سهایها همان تازهواردانند، اما همهشان یک کار میکنند؛ ایجاد رعب و وحشت در محلات!
گشتن پی جانِ ...
روزنامه اعتماد یادداشتی به قلم رئوف آذری منتشر کرد و نوشت: در سلسله مراتب نیازهای مازلو، نیازهای فیزیولوژیکی و امنیت، بنیانیترین نیازهای آدمیزادند. از سوی دیگر، وقتی از جغرافیا، کیان و ساختار حاکمیتی و اداری مشترک سخن گفته میشود، اولین مصادیق هموندی که در عصر شهرنشینی به ذهن متبادر میشوند، تکالیف و حقوق شهروندی و رسالت و ماموریت و مسوولیت منتخبان و متولیان سازمانی و راهبران سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در درون ساختار اداری آن سامانند. بهتبع بسامان بودن مسوولیتها و سهلالوصول بودن استیفای حقوق، میتوان ساحتهای زیست همدلانه و مراتب تامین نیازها را مورد سنجش قرار داد. تجارب بشری در حوزههای گونهگون، نشان داده، هرگاه بسامانی دستخوش نقصان شده، کوششهایی صورت گرفته تا نابسامانی را مجدد بسامان کرده و توازن را برقرار کند. بهطور مثال، این تلاش جامعه بشری را میتوان در ارتقای سطح سواد، تنوعبخشی به آن و حتی در تعریف آن شاهد آورد که یونسکو در تولیت خود، نقشی کم بدیل داشته است و قس علیهذا در سایر حوزهها نیز چنین تحولی را شاهد بودهایم! شاید بر همین مبنا باشد که پژوهشگران و روانشناسان نیز هرم مازلو را مجدد مورد مطالعه قرار داده و اصلاحاتی را از جمله؛ نیازهای شناختی، زیباییشناسی و نیاز به تعالی را بر آن افزودند. مدتهاست فرهیختگان دانشگاهی، کنشگران اجتماعی و دلسوزان این آب و خاک از زایل شدن امید اجتماعی و افزایش شکاف نسلی-طبقاتی، تعارض قومی، زبانی، مذهبی و منافع شهروندی، دامنهدار شدن دهکهای زیر خط فقر، زایل شدن منافع زیرزمینی، روزمینی و فضایی و... بر اثر کژکارکردی سیاستگذاریها و استراتژیهای مدیریتی این جغرافیا هشدار میدهند و سینه میدرند و وبینار، همایش و کنفرانس برگزار میکنند ولی کمترین تغییری در ارتقای دانش، نگرش و رفتار مدیریتی متولیان و تاسفزاتر شهروندان نمیبینیم! متولیان ناشنواتر، ناگیراتر و ناتوانتر و شهروندان نیز بیتفاوتتر، محافظهکارتر و مایوستر، مرگ تدریجی سازمان ملی و سرزمینی و نیز اقدام و کنش و واکنش جمعی را رقم زدهاند و در این اثنا، میل فرهیختگان و کنشگران نیز به همرنگی با جماعت، بیشتر شده است.
حد و مرز رابطه همسر با خانواده خود را مشخص کنید
خبرگزاری ایسنا به گفت وگو با گوهر یسنا انزانی روانشناس منتشر کرد و آورد: به هنگام بروز اختلافات با خانواده همسر نباید انتظار داشت که همسر با والدین خود به خاطر مسائل ایجاد شده به اصطلاح بجنگد و یا دعوا کند. تعیین حد و مرز مناسب در روابط زن و یا شوهر با خانواده همسر را باید خود همسران ایجاد کنند. درواقع مدیریت و حد و مرز رابطه زن با خانواده شوهر بر عهده مرد و مدیریت رابطه شوهر با خانواده زن بر عهده خانم است و از این رو لازم است زوجین ویژگی اعضا خانواده خود را برای یکدیگر توضیح داده تا زن و شوهر با اخلاق و خصوصیات خانواده همسر آشنا شوند و از سوی دیگر اخلاق و خصوصیات همسر را برای والدین خود توضیح دهند و به خانواده خود بگویند که دوست دارند چگونه با همسر آنها برخورد شود. این روانشناس با بیان اینکه انتظار میرود زوجین به هنگام ازدواج به سطحی از بلوغ رفتاری، فکری و عاطفی رسیده باشند که بتوانند تفکیکی میان رابطه خانواده و همسر خود قائل شوند، ادامه داد: زوجین باید بدانند که پس از ازدواج، همسر آنها خانواده اصلیشان و والدین آنها خانواده هستهایشان محسوب میشود و باید حد و مرزی برای ارتباط با هر یک از این خانوادهها قائل شوند. درواقع اولویت نخست زن و شوهر باید همسرشان باشد. وی معتقد است که بعضا زوجین به دلیل نداشتن مهارت ارتباطی درست، با خانواده همسر به مشکلاتی بر خورده و این مشکلات و عدم ارتباط درست با خانواده همسر را به فرزندان خود نیز انتقال میدهند. انزانی با تاکید بر اینکه بعضا در مواردی زوجین باید ایدهآل گرایی خود نسبت به والدین را کاهش داده و در صورت لزوم تفاوت در رفتار آنها با همسر را بپذیرند، ادامه داد: به هنگام بروز اختلاف و دلخوری با خانواده همسر باید اختلاف ایجاد شده را از طریق صحبت کردن با همسر حل کنیم. زوجین در صورت لزوم باید بپذیرند که ممکن است این اختلافات سوء تفاهم نباشد و زن و شوهر باید درباره اختلاف ایجاد شده در فضای آرامی گفتگو کرده و حد و مرز مناسب خود و خانواده همسر را تعیین کنند. به گفته این روانشناس، بعضا ممکن است زوجین به علت عشق و محبت زیاد به والدین، اشتباهات آنها در رفتار با همسر را نادیده بگیرند و این در حالی است که همین نادیده گرفتن میتواند منجر به دلخوری بیشتر همسر شود.
پیامدهای استفاده نادرست از فضای مجازی
پدیدهای جدید به نام کودک – اینفلوئنسرها
خبرگزاری ایلنا به گفت وگو با کارشناسان فعال حوزه کودک پرداخت و نوشت: کار کودک یک طرف عرضه و یک طرف تقاضا دارد. این مسئله از قرن ۱۸ و عصر صنعتی شدن مطرح شد. در آن زمان کودکان به دلایل مختلف از جمله نداشتنِ توان مطالبهگری به کار گرفته شدند. در مورد چراییِ این مسئله نیز باید بگویم که هر چه فقر و نابرابری گستردهتر شود کار کودک نیز بیشتر میشود. کودکان به عنوان یکی از ضعیفترین حلقههای اجتماعی وارد چرخهی نابرابری سازِ سیاستهای کلان اقتصادی و اجتماعی میشوند و از قربانیانِ اصلیِ این وضعیت هستند. ببینید خانواده وقتی دچار فقر و استیصال میشود ناچار است فرزند خود را برای کار بفرستد. بنابراین بنیاد کار کودکان بر مناسبات نابرابری استوار است که در جامعه شکل گرفته و هر روز هم بیشتر میشود. این نابرابری کار کودک را به استراتژیِ بقا تبدیل کرده؛ یعنی برای بقای خانواده، کودک مجبور است کار کند. این چرایی با استمرار شرایط اقتصادی طبیعتا به شکلهای مختلف استمرار پیدا میکند. در هر جایی ممکن است کار کودک متفاوت باشد. مثلا در تهران کودکان ممکن است بیشتر در خیابان کار کنند اما در نواحی مرزی ما کودکان کولبر داریم. ببینید اگر بخواهیم انسانی به قضیه نگاه کنیم همین واژهی کولبری مایهی شرم یک جامعه است حالا به این واژه، کودک را هم اضافه کنید؛ کودک کولبر! ببینید چه واژهی وحشتناکی است. خب حالا برگردیم به فضای مجازی؛ در فضای مجازی شکل کارِ کودکان تغییر میکند. اگرچه در اینجا کار کودکان مانند کار کودکان در فضای واقعی نیست اما به هر حال از کار این کودکان کسب درآمد میشود. مهمترین ابزار برای کسب درآمد نیز جسم کودکان است؛ زیبایی، معصومیت و… همه ابزاری برای تبلیغ و کسب درآمد میشوند و همانطور که گفتم آسیبهای فراوانی به کودک میزند.
عشقهای خون آلود در گروه اینستاگرامی!
روزنامه خراسان به بازتاب اعترافات عاملان جنایت در بازسازی صحنه قتل پرداخت و آورد: چند دختر و پسر جوان که در گروه اینستاگرامی به دنبال دوستی های خیابانی بودند و به لانه مجردی یکی از دختران در منطقه قاسم آباد مشهد رفت و آمد داشتند، در حالی به خاطر همین عشق های هوس آلود دست به جنایتی وحشتناک زدند که برخی از اعضای این گروه نیز خودکشی کرده اند! چند دختر و پسر جوان که پس از آشنایی در یک گروه اینستاگرامی، پرده «عفت» را دریده بودند، این بار صحنه عشق های خون آلودی را که به خودکشی می رسید، به یک جنایت تکان دهنده گره زدند و ماجرای وحشتناکی را به وجود آوردند. این حادثه تلخ از آن جا شروع شد که «مهران» جوان ۲۲ ساله ای که یکی از دوستان نزدیکش به خاطر دوستی خیابانی با دختری به نام یاسمین معروف به «یاس» خودکشی کرده بود، در شهریور گذشته تصمیم گرفت تا به مزار دوستش در بهشت رضای مشهد برود و فاتحه ای برایش بخواند. چرا که «س» بعد از افشای رابطه خیابانی «یاس» با یک پسر جوان دیگر با مصرف قرص دست به خودکشی زده بود. اعضای این گروه اینستاگرامی که در فضای مجازی عشق های هوس آلود خیابانی را دنبال می کردند، بارها به خاطر همین شکست های عشقی اقدام به خودکشی کرده که برخی از آن ها مانند «یاسمین» به طور اتفاقی از چنگال مرگ نجات یافته بودند. آن روز نیز «مهران» کنار سنگ مزار «س» نشسته بود که ناگهان چشمش به «یاسمین» افتاد. او همان دختری بود که بعد از مدتی به جوانی به نام سبحان معروف به «مجتبی» دل باخته و موجب شده بود تا «س» دست به خودکشی بزند.
اعطای مشوق جهت تسهیل فرزندآوری
خبرگزاری مهر به گفتوگو با صالح قاسمی پژوهشگر و جمعیتشناس پرداخت و مینویسد: قطعاً مشوقهایی از قبیل افزایش وام ازدواج و مشوقهایی که در قانون جوانی جمعیت هم ذکر شده است حتماً به مسئله ازدواج کمک میکند اما نباید تصور کنیم که همه مسئله ازدواج با پرداختهای نقدی حل خواهد شد بلکه این بسیار اشتباه است که اگر فکر کنیم با حل مسئله تجرد و مشکلات ازدواج جوانان مسئله جمعیت حل میشود. تسهیلات و اعطای مشوقهای مالی برای تسهیل ازدواج و همینطور اعطای مشوقها و تسهیل گری های مالی برای فرزندآوری بسیار لازم است اما کافی نیست و حتماً در کنار این مسائل باید ابعاد مختلف نگرشی، روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی مبحث به طور کامل هم برای مردم و هم نخبگان حل شود. این پژوهشگر و جمعیت شناس اظهار کرد: کارکرد رسانهها در این زمینه بسیار ضروری و مهم است و این کارها شرط لازم است اما کافی نیست؛ نوع نگاه و کارکرد ما هدف پیش روی این قوانین و مشوقها را محقق میکند. یکی دیگر از مسائلی که در بحث جمعیت تأثیر به سزایی دارد مسئله اقتصاد جمعیت و مهاجرت است که متأسفانه در سیاستگذاریهای جمعیتی مغفول واقع شده اند و میتوان گفت هردو این موارد پاشنه آشیلی هستند که میتواند به ما در رسیدن به اهداف سیاستهای جمعیتی کمک کند. در ذیل مباحث اقتصاد جمعیتی و اقتصاد کلان مفهومی با عنوان ضریب پشتیبانی وجود دارد که به معنی این است که از تقسیم افراد بیمه پرداز (افراد اصلی بیمه شده) و بیمه گذار بر افراد مستمری بگیر بازنشسته ای که از بیمه حقوق دریافت میکنند عددی با عنوان ضریب پشتیبانی به دست میآید این عدد به این معنی است که به اعضای هر یک نفر بازنشسته مستمری بگیر چند نفر حق بیمه به نظام تأمین اجتماعی پرداخت میکنند.
جمعبندی
بدون شک وضعیت نامطلوب اقتصادی و افزایش تورم از طرق مختلفی مانند کاهش قدرت خرید مردم، ایجاد اختلاف و تضاد طبقاتی موجب روی آوردن افراد به سمت ارتکاب جرم میشود در واقع افراد جامعه هنگامی که احساس کنند در شرایط ناعادلانه قرار دارند، دست به اعمالی می زنند که در خلال آن بتواند خود را نشان دهند و برای دستیابی به حقی که برای او در نظر گرفته نشده، به سوی جرم کشیده میشود. بنابراین مسوولان و برنامهریزان باید با تدابیر عملی مشکلهای اقتصادی را که یکی ازعوامل تحریککننده افراد در جامعه به سمت جرم و جنایت است، کاهش دهند.
نظر شما