به گزارش ایرنا، پنجمین روز جشنواره فیلم فجر با نمایش دو فیلم بیمادر ساخته سیدمرتضیفاطمی و دسته دختران ساخته منیر قیدی همراه بود. سیدمرتضی فاطمی که سابقه کار مطبوعاتی و برنامهسازی در تلویزیون ر ا در کارنامه کاری خود دارد، در نخستین فیلم بلند داستانی خود در سینما به سراغ سوژه رحم اجارهای و پیامدهای عاطفی و اجتماعی آن رفته است. فیلم با وجود بازیگرانی چون میتراحجار، امیرآقایی و پردیس پورعابدینی نتوانست استقبال زیادی در میان مخاطبان سالن همایشهای میلاد به وجود آورد، در مقابل طرفداران فیلم، از سوژه جدید و محتوای اجتماعی فیلم نوشتند و بیمادر را فیلمی مهم و دغدغهمند دانستند.
دومین فیلم روز پنجم جشنواره به دومین فیلم کارنامه فیلمسازی منیر قیدی مربوط بود که در گونه سینمای جنگی ساخته شده است. با توجه به موفقیت فیلم اول قیدی با نام ویلاییها در سیوپنجمین جشنوارهفیلمفجر، دستهدختران از جمله فیلمهای کنجکاوبرانگیز امسال بود که حضور منحصر به فرد قیدی به عنوان تنها فیلمساز زن جشنواره چهلم، کنجکاوی تماشای فیلم را دوچندان کرد بازخوردها، از نگاه متفاوت اهالی رسانه به این فیلم حکایت دارد، گروهی فیلم را اثری پرطمطرق و نمایشی عنوان کردند که دستاورد جدیدی به سینمای جنگ اضافه نمیکند و نمونههایی چون دوئل و تنگه ابوقریب این مناسبات را پیشتر به نمایش درآورده بودند، در مقابل برخی منتقدین نیز از مزیتهای فنی و بصری فیلم نوشتند و باوجود اشکالات فیلمنامهای، دستهدختران را اثری ارزشمند و باکیفیت در سینمای دفاع مقدس عنوان کردند. در هر حال به نظر میرسد جشنواره چهلم تا روز پنجم با نمایشفیلمهای ضعیف و متوسطِ بیشتر، از جمله جشنوارههای چالشی به شمار میآید که حضور سه فیلم ضعیف در مجموع این ۱۰ فیلم به نمایش درآمده تا روز پنجم، انتقادات از هیات انتخاب جشنواره را شدت داده است.
فیلم بیمادر ساخته سید مرتضی فاطمی
به نظر میرسد تبدیل ایده به درامداستانی همچنان از اصلیترین مشکلات سینمای ایران و فیلمنامهنویسان ایرانی است. سوژه های جذاب ی از سوی فیلمسازان طرح میشود که انصافا ایدههای جذاب و کارنشدهای پشت آن است اما وقتی پای تبیین داستان و پیش برد طولی و عرضی قصه میشود به طرز عجیبی ناتوانی و خامدستی فیلمنامه نویسان آشکار میشود. بی مادر در وهله اول ایده رحماجارهای را به عنوان یکی از دغدغهها و سوژههای ملتهب اجتماعی مطرح میکند که باوجود اینکه در چند فیلم دیگر نیز به عنوان مضمون اصلی داستان وجود داشت اما جای کار دارد و به نظر میرسد سوژه جالبی است که برای مخاطب نیز تازگی دارد. مشکل از جایی شروع میشود که فیلمساز اصرار دارد ایده تازه خود را به یک فیلم بلند داستانی تبدیل کند و توان و ظرفیت لازم آن را ندارد و نتیجه میشود یک فیلم آشفته و سردرگم که عمده رویدادهای آن تصادفی است و اکتها و انگیزه های کاراکترها نیز به هیچ وجه قابل درک و همراهی نیست.
بازیگران فیلم بیمادر که ماحصل فیلمنامه ضعیف و اجرای نپخته فاطمی در مقام نویسنده و کارگردان هستند، نیز به هیچ وجه موفق نیستند و میترا حجار و امیرآقایی که از جمله بازیگران توانمند سینمای ایران هستند در بهترین حالت به تکرار نقشهای قبلی خود و درجا زدن پرداختند به خصوص امیرآقایی که به طرز عجیبی بازی و نقش خود در فیلم بدون تاریخ بدون امضا اثر وحید جلیلوند را تداعی میکند.
بیمادر فیلم ضعیفی است که قدرت تبدیل ایده و سوژه جالب خود به یک درام داستانی را ندارد و نه در این مسیر هم ایده درخشان رحم مادری را سوزانده و هم تجربهای تکراری و کسل کننده را برای تماشاگرانش به وجود میآورد. سوالی که در این میان پیشمی آید این است که شرط و نگاه انتخاب برای حضور فیلمهایی چون بیمادر در جشنواره فیلم فجر چه پارامترهایی بوده و هیات محترم انتخاب چه فاکتورهایی را در فیلم هایی چون بیمادر، ماهان و لایههای دروغ دیدهاند که در فیلمهای کنار گذاشته جشنواره چهلم فجر وجود نداشت.
فیلم دسته دختران ساخته منیر قیدی
دومین فیلم منیر قیدی بعد از ویلاییها، نیز فیلمی در ژانر دفاع مقدس است با این تفاوت که در فضایی سنگینتر و بیگ پروداکشن ساخته شده است. فیلم موقعیت زمانی و مکانی روزهای منتهی به سقوط خرمشهر در سال ۱۳۵۹ را روایت میکند و منیر قیدی به جهت یکتا بودن در میان ۲۱ فیلمساز مرد دیگر جشنواره چهلم تا حد زیادی کنجکاوبرانگیز و خبرساز شده است. دستهدختران در نگاه کلی، تنگه ابوغریب از بهرام توکلی را در فیلمهای ایرانی و فیلم هرت لاکر از کاترین بیگلو از نمونههای متاخر خارجی در سینمای جنگی را تداعی میکند.
دستهدختران از نظر فنی نمره قبولی میگیرد؛ از فیلمبرداری سامان لطفیان و تدوین حمید نجفیراد تا جلوههای ویژه محسن روزبهانی و موسیقی ستار اورکی. مشخص است که فضاسازی فیلم از اولویتهای مهم گروه سازنده دسته دختران بوده و تلاش قیدی برای ترسیم یک موقعیت سنگین انسانی و جنگی تاثیرگذار و همراهکننده از آب در آمده است.
مشکل فیلم به همین اصرار و تمرکز بیش از حد گروه سازنده بر فضاسازی و درآوردن صحنههای جنگی فیلم مربوط میشود به گونهای که به نظر میرسد تمرکزی که گروه سازنده بر این وجه فیلم داشته بر ابعاد تعیینکننده دیگری چون فیلمنامه نداشته و نتیجه آن شده که دسته دختران تنها در تصویرکشیدن موقعیتها موفق شده و نتوانسته یک کل واحد با خردهپیرنگهای مرتبط و شخصیتهای به یادماندنی خلق نماید. فیلم با وامگیری از خاطرات و کتابهای مختلف و متنوعی که در زمینه سقوط خرمشهر نگاشته شده، موقعیتهای جذابی را خلق کرده که هر کدام در جای خود جذاب و تاثیرگذار هستند اما هرگز نمیتوانند به انسجام یک فیلم سینمایی کامل و بینقص برسد.
ایده سقوط خرمشهر در سال ۱۳۵۹ پرداخت زیادی در ادبیات داستانی و دفاعمقدس داشته اما همچنان ظرفیتهای پرداخت سینمایی آن محفوظ است و منیر قیدی این ظرفیت بالقوه را تا حد زیادی بالفعل تبدیل کند. فیلم به طور مداوم اطلاعات و جزئیات زیادی از آن زمان و موقعیت ارائه میدهد، جزئیاتی که شاید کمتر در سینمای داستانی از آن سرغ داشته باشیم و وجوهی که به ندرت به آن توجه شده است. در این بخش نیز مشکل اصلی فیلم به نگاههای اغراقآمیز و سانتیمانتال فیلم مربوط میشود تا جائیکه حجم رشادت و ایثار رزمندگان و همچنین شخصیتپردازی کاراکترها بدون مقدمه و معرفی و به شکل اغراقآمیزی به تصویر در میآِید به گونهای که گویا فیلمساز تنها به احساساتی کردن تماشاگر و دراماتیککردن فیلم خود بدون توجه به اصول دراماتیک پرداخته است.
درکل، دسته دختران فیلم سنگین و پر افت و خیزی است که تماشاگر قبل از تماشای آن باید خود را برای یک اثر تمام عیار جنگی آماده کند. فیلم موقعیتهای جذاب و بکری را از سقوط خرمشهر ارائه می دهد اما در این مسیر دچار سانتیمانتالیسم و احساساتگرایی میشود و آنقدر اسیر فضاسازی موقیعیتها شده که گویا توجه به ابعاد داستان گویی و شخصیتپردازی فیلم مورد غفلت قرار گرفته است.
نظر شما