دیدار رسول با دایی و رفاقتش با او ماجراهای جدیدی را برای رسول بوجود میآورد که سبب میشود تا تحولات زیادی را تجربه کند. ساده صمیمی و صادق. شاید این سه کلمه بهترین توصیف برای فیلم جدید رضا میرکریمی باشد اثری که در مواجهه با آن به یاد فیلمهایی مثل کودک و سرباز، زیر نور ماه میافتیم و خاطرات خوشمان در سینما با میرکریمی یکبار دیگر زنده می شود.
اینجا هم ترس عاملی می شود برای پیشبرد قصه. ترسی که سرانجامش رستگاری است و دریافت جدیدی از خویشتن خویش. اینجا هم میرکریمی مثل یک قصه گوی مهربان، قصه ساده ای را به زیبایی هر چه تمامتر برایمان می گوید و اگرچه شاید خیلی هایمان مشابه این قصه را پیشتر جای دیگر خوانده یا شنیده ایم اما قدرت قصه گویی میرکریمی و شرایطی که بوجود می آورد تا در لحظه لحظه اثر با فضا و شرایط و آدمها همذات پنداری کنیم و قصه به جانمان بنشیند.
میرکریمی در این فیلم و در حوزه بازیگری کاری کرده کارستان. چرا که استفاده از دو بازیگر که نخستین نقش اول خود را مقابل دوربین تجربه می کنند بسیار خطرناک بوده و البته این خطری است که رضا میرکریمی تقریبا همیشه در فیلم هایش انجام داده و نتایج خوبی هم از این خطر کردن گرفته است.
بازی تورج الوند و لاله مرزبان در مقام بازیگر نقش اول زن و مرد بسیار درخشان و فراتر از حد تصور است و فکر میکنم این دو بازیگر در صورت جدی گرفتن مسیر بازیگری آینده خوبی را در سینمای ایران داشته باشند و در این بین بی انصافی است اگر از بازی علی اکبر اصانلو در نقش دایی نگوییم که شاید عصاره بیش از پنجاه شصت سال تجربه بازیگریش بر صحنه تئاتر را مقابل دوربین میرکریمی به خوبی ارائه داده است.
موسیقی متن و طراحی صدا از دیگر نکات قابل توجه نگهبان شب هستند. در فیلم، موسیقی متن به لحاظ حجمی و کمی بسیار اندک است اما برعکس، در طراحی صدا موفقیتی در استفاده بجا از صداهای محیطی حاصل شده که به خودی خود همین صداهای محیطی گویی بخشی از موسیقی فیلم شده اند.
کارگردانی میرکریمی هم مثل همیشه خوب است. رضا میرکریمی بدون اغراق جزو چند کارگردان اول سینمای ایران است که فیلم بد در کارنامه اش ندارد و همین مساله سبب می شود تا همواره سطح انتظارات از خود را بالا نگه دارد.
ترکیب کارگردانی، فیلمنامه و بازیگری که سه ضلع اصلی یک اثر سینمایی هستند در کنار بهره گیری صحیح از سایر عناصر اجرایی همچون فیلمبرداری طراحی صحنه و لباس تدوین و موسیقی متن، نگهبان شب را به اثری تبدیل کرده که تاریخ مصرف ندارد. این فیلم به اعتقاد من در ردیف آثاری قرار می گیرد که سالها بعد هم اگر تماشایش کنیم همچنان می توانیم طراوات و تازگی را در بخشهای مختلفش بیابیم و همین مساله دستاورد بزرگی برای این اثر محسوب می شود.
نظر شما