به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، کتاب حبیب خدا شامل ۱۳۲ تصویر از شهید محمدباقر حکیم است که شامل حضور در حسینیه جماران و محضر امام خمینی (ره)، سخنرانی در جمع راهپیمایان عراقی در تهران، حضور در نماز جمعه تهران، شرکت در راهپیمایی ها، در کنار شهدای محراب، حضور در مجلس عزاداری ماه محرم و اقامه نماز در جمع اسرای عراقی در ایران است.
از دیگر تصاویر می توان به تصاویر شرکت در مراسم تشییع شهدای دفاع مقدس، بدرقه مجاهدان بدر، سخنرانی در جمع مجاهدین بدر در پادگان آموزشی، حضور در مناطق جنگی با لباس نظامی، عیادت از جانبازان مجاهد بدر، حضور در پنجمین کنفرانس اندیشه اسلامی در تهران، حضور در رزمایش مجاهدین بدر به همراه سردار شهید قاسم سلیمانی، بازدید از محل آموزش مجاهدین بدر با همراهی شهید ابومهدی المهندس، دیدار با سیدحسن نصرالله، در کنار شهید سیدعباس موسوی، سخنرانی در یادواره شهدای خاندان حکیم، دیدار با رهبر انقلاب در حاشیه نخستین دوره مجمع تقریب مذاهب اسلامی اشاره کرد.
کتاب حبیب خدا به همت موسسه فرهنگی رسانهای شهدای آل حکیم و به کوشش محمدمهدی یزدی در ۵۰۰ نسخه از سوی انتشارات یا زهرا منتشر شده است.
آیت الله سیدمحمد باقر حکیم رییس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و یکی از مشهورترین روحانیون فعال سیاسی این کشور در سده بیستم به شمار میرود که در هشتم شهریور سال ۱۳۸۲ مصادف با اول رجب پس از اقامه چهاردهمین نماز جمعه طی یک عملیات تروریستی بر اثر انفجار خودروی بمب گذاری شده در جوار بارگاه امیرمومنان (ع) به شهادت رسید.
سیدمحمدباقر حکیم فرزند مرجع تقلید شیعیان آیتالله سیدمحسن حکیم در ۱۳۱۷ در نجف اشرف دیده به جهان گشود.
وی از همان آغاز کودکی به حوزه علمیه رفت و تمام تلاش خود را برای آموختن فقه اسلامی به کار بست. نبوغ علمی، قدرت اندیشه و استعداد فوق العاده وی، تجلیل و قدردانی مدرّسان و استادان حوزه را برانگیخت و سرانجام موفق به دریافت مدرک اجتهاد در فقه، اصول و علوم قرآنی شد.
البته ایشان تنها به علوم رایج حوزوی اکتفا نکرد، بلکه کرسی درس خود را از حوزه نجف به دانشگاه اصول دین بغداد که یکی از بنیانگذاران آن بود، توسعه داد. این عالم نامدار در کنار فعالیتهای دینی، همواره توجه خاصی به سیاست داشت و در اوایل جوانی به جرگه مبارزان سیاسی پیوست و در بنیانگذاری حزب الدعوه الاسلامیه زیر نظر پدرش مشارکت داشت.
این فعال سیاسی و خستگی ناپذیر از پیشگامان مبارزه با رژیم بعث بود و در راستای سرنگونی این رژیم و نجات ملت عراق از زیر بار ظلم و ستم صدام بسیار تلاش کرد به شکلی که مساله محنت و مصیبت مردم عراق همواره محور سخنان و فعالیتهای وی بود و این اقدام ها تأثیر بسیاری در سرعت بخشیدن به سقوط صدام داشت. به دنبال این فعالیت ها حکیم چندین بار از طرف رژیم بعث حاکم بر عراق بازداشت شد.
در نخستین مرتبه در ۱۹۷۴ میلادی به همراه جمعی از علما از جمله شهید محمّدباقر صدر دستگیر و به بغداد منتقل شد و مورد اذیت، آزار و شکنجه وحشیانه قرار گرفت. ۲ سال بعد بار دیگر همراه شماری از علمای مجاهد در کنار شهید صدر بازداشت شد که بر اثر فشار بینالمللی به ویژه کوششهای امام موسی صدر آزاد شدند.
نیروهای حزب بعث چند سال بعد در حالی که شیعیان برای مراسم اربعین حسینی آماده میشدند، حرکتشان را به خاک و خون کشیدند، مسیر پیادهروی زائران از نجف به کربلا را بستند و عدهای از طلاب و مردم بازداشت شدند که شماری از آنها به جوخههای اعدام سپرده شدند. آیتالله سید محمّدباقر حکیم در همین ارتباط در ۲۳ بهمن ۱۳۵۵خورشیدی بار دیگر بازداشت شد و پس از شکنجه فراوان به حبس ابد محکوم شد. تا اینکه در ۱۳۵۷ خورشیدی با صدور فرمان عفو عمومی، تعدادی از زندانیان سیاسی و عادی آزاد شدند و آیتالله سید محمّدباقر حکیم پس از ۱۸ ماه زندان در زمره آزادشدگان بود که البته زیر نظر قرار داشت و اجازه خروج از عراق نیز به او داده نشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و شهادت سید محمد باقر صدر امکان ماندن حکیم در عراق غیر ممکن بود و از این رو چند ماه قبل از شروع تجاوز نظامی صدام علیه جمهوری اسلامی ایران به طور محرمانه از عراق خارج و خود را به سوریه رساند و مدت کوتاهی پس از شروع جنگ تحمیلی به عنوان میهمان امام خمینی(ره) به تهران آمد و در خانهای نزدیک بیت امام ساکن شد. در واقع هنگامی که حکیم وارد ایران شد و در حضور امام(ره) آمادگی خود را برای پیکار با حکومت بعثی عراق اعلام کرد، امام(ره) به او فرمود «راهی را که انتخاب کردهاید، سخت و دشوار است. شما فرزند مرجع بزرگ شیعیان، آیتالله سید محسن حکیم هستید؛ میتوانید به قم بروید و تحصیلات حوزوی را ادامه داده یا اینکه به مبارزه ادامه دهید؛ برای انتخاب یکی از این دو راه آزاد هستید.» آیتالله حکیم چند روز فکر کرد و تصمیم نهایی خود را به آگاهی امام رساند و گفت که راه مبارزه با حکومت صدام حسین را برگزیده است؛ زیرا وی برای سرنگونی حکومت ددمنش حزب بعث، از عراق خارج شده است.
بدین ترتیب این عالم برجسته در ۱۳۵۹خورشیدی به ایران آمد و رژیم بعث او را به اتهام همکاری با دشمن به طور غیابی به اعدام محکوم کرد. وی در زمانی که در ایران ساکن بود، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را تشکیل داد که در ابتدا به عنوان سخنگو و بعد از چند سال ریاست این مجلس را بر عهده گرفت تا بتواند از این طریق فعالیتهای سیاسی خود را ادامه دهد. در واقع با توجه به اینکه وی جهاد مسلحانه را از مهمترین راه های مبارزه با رژیم بعث عراق میدانست، اقدام به تشکیل سپاه بدر، شاخه نظامی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق کرد که خود ریاست آن را بر عهده داشت. این فعالیت های سیاسی باعث شد که در ۱۳۶۳خورشیدی مزدوران بعثی عراق در یک حمله ناجوانمردانه، ۷۰ تَن از خانواده وی را که در میان آنان کودکان و افراد مسنی بودند، دستگیرکرده و به زندان انداختند و ۹۰ تن از خانواده وی به دست رژیم بعثی عراق به شهادت رسیدند.
این عالم مجاهد در دوران جنگ تحمیلی در خطوط مقدم جبههها حضور مییافت تا بدینگونه مخالفت خود را در برابر اقدام تجاوزکارانه حکومت صدام نشان دهد. وی با اقدامات خود توانست احترام اهل سنت عراق و حتی مسیحیان آن کشور را هم به دست آورد؛ چرا که در زمینه استقلال عراق و رهایی این سرزمین از زیر یوغ استبداد حکومت بعثیها و وابستگی به شرق و غرب و حقخواهی، تنها شعار مظلومیت شیعیان را سر نمیداد، بلکه حقوق همگان را خواستار میشد. وی همچنین با فتواهای خویش ستم به کردهای شمال عراق و جنگ و درگیری با آنان را حرام میدانست و این رفتار، حکومت بعثیها را وادار به واکنش میکرد.
سیدمحمدباقر حکیم در کنار تلاشهای گسترده سیاسی، توجه ویژهای به مسایل فرهنگی، اسلامی نیز داشت به گونه ای که بیش از ۶۰ کتاب و رساله در رشته های مختلف علوم اسلامی شامل فقه، تفسیر، علوم قرآنی، جامعه شناسی، اقتصاد، تاریخ و علوم سیاسی به رشته تحریر درآورد. وی همچنین نقش به سزایی در پیریزی مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی و مجمع جهانی اهلبیت(ع) ایفا کرد و مرکز پژوهشهای تاریخ نوین عراق و مؤسسه دارالحکمه را در قم پایهگذاری کرد و در نتیجه تلاشهای این عالم وارسته نزدیک به چهار هزار استاد و طلبه عراقی وارد حوزه علمیه قم شدند.
به دنبال سرنگونی رژیم صدام، این عالم وارسته پس از ۲۳ سال دوری از وطن در اردیبهشت ۱۳۸۲ خورشیدی برای کمک به ملت عراق به کشور خود بازگشت. مردم عراق با شور و شادمانی فراوان او را که ریاست مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و فرماندهی سپاه بدر را به عهده داشت در آغوش گرفتند؛ تا جایی که بسیاری ورودش را به عراق به آمدن امام خمینی(ره) به ایران همانند کردند.
بعد از سقوط صدام حسین، ترور شخصیتهای شیعی و بزرگ عراقی که میتوانستند نقشی عمده در عراقی جدید ایفا کنند، در دستور کار تکفیریها و نیروهای صدامی قرار گرفت. یکی از این شخصیت های تاثیرگذار محمد باقر حکیم بود که به نماد روحانیت شیعه تبدیل شده بود. سرانجام این عالم مجاهد و نامدار پس از سقوط رژیم صدام به تبلیغ و فعالیت سیاسی و اقامه نماز جمعه در صحن علوی پرداخت اما هنوز چند ماه از ورودش به زادگاه خویش نگذشته بود که در هشتم شهریور ۱۳۸۲خورشیدی پس از اقامه چهاردهمین نماز جمعه در حرم علوی در حالی که از حرم خارج میشد، در پی انفجار ۲ خودروی بمبگذاری شده همراه بیش از ۱۰۰تَن از نمازگزاران به شهادت رسید. یکم رجب به مناسبت شهادت سید محمد باقر حکیم در عراق به عنوان روز شهید معروف است.
نظر شما