ابلاغی برای کارآمدی نظام و بازآفرینی اعتماد عمومی

تهران- ایرنا- ۲۴ ساعت از پایان مهلت ۲۰روزه رئیس­‌جمهوری برای آزادسازی فوری و بدون استثنای سواحل کشور نگذشته بود که آیت­‌الله رئیسی دستور ویژه دیگری صادر کرد؛ این بار برای «پیشگیری و مقابله موثر با قاچاق کالا و ارز».

این دستور که ۳۰ بهمن­‌ماه و با توجه به «بیانات و رهنمودهای مکرر رهبر معظم انقلاب به‌ویژه فرمایش­‌های اخیر ایشان در دیدار با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی و لزوم مقابله جدی با پدیده قاچاق» ابلاغ شده، حاوی نکاتی مهمی است که ابتدا به صورتی گذرا به آن اشاره کرده و آن­گاه به موضوع اصلی می­‌پردازیم:

۱. ابلاغیه رئیس­‌جمهوری علاوه بر «همه دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی»، تعداد زیادی از وزارتخانه­‌ها و سازمان­‌های دولتی و فرادولتی را دربرمی­‌گیرد؛ از «معاون اول رئیس‌جمهوری» و «دفتر بازرسی ویژه ریاست جمهوری» و وزارتخانه­‌های کشور، صمت، جهاد کشاورزی، امور اقتصادی و دارایی، بانک مرکزی و بانک‌های عامل تا «دادگستری­‌ها»، «ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز»، «سازمان تعزیرات حکومتی»، «سازمان جمع‌آوری و فروش اموال تملیکی» و گمرکات کشور و «سایر دستگاه‌های مسئول و ذیربط».

۲. در متن این دستور کوتاه، ۲ بار به مهلت «حاکثر یک ماهه» تاکید شده است.
۳. علاوه بر قاچاق از مسیرهای عمده، «ساماندهی بازارچه‌های مرزی و کالاهای ملوانی و کولبری» با مهلت یک ماهه نیز، در نظر است.

۴- با هدف «پیشگیری» و مقابله «سامانه‌محور» در مبارزه با قاچاق کالا و ارز، سامانه‌های جامع تجارت، گمرکات کشور و دیگر سامانه‌های موضوع قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز باید با «فوریت تکمیل و عملیاتی» شوند.
۵. دفتر بازرسی ویژه موظف است «پیشرفت کار و دستگاه‌هایی را که همکاری بایسته ندارند»، معرفی، تا «برخورد لازم» انجام شود.

۶. نهادهای مسئول با «دقت، فوریت و بدون اغماض» باید احکام صادره را «با رویکرد ضربه زدن به منابع مالی شبکه‌های قاچاق» اجرا کنند.
۷. از «رسوب بی‌جهت کالا در گمرک و متروکه­‌شدن» آن­ها اجتناب شود.

۸. «معاون اول رئیس‌جمهوری و دستگاه‌های نظارتی» حسب مورد، وظیفه نظارت بر حسن اجرای این دستورالعمل را عهده‌دار هستند.

دقت در این نکات و گستره دستگاه­‌های مخاطب، که در سطحی فراتر از قوه مجریه است، نشانه یک هماهنگی فراقوه­‌ای و عزم جدی برای مقابله با پدیده شوم قاچاق و البته ساماندهی بازارچه­‌های مرزی (آبی و خاکی) است، تا معضلات دیرپایی چون کولبری و لنج­‌بری یکبار برای همیشه رفع شوند.

با این مقدمه، خطاب اصلی این نوشتار به مجریان و متولیان دستگاه­‌های مسئولی است که مهلت ۳۰ روزه دارند و به احتمال زیاد در یک «تصمیم حاکمیتی» ویژه، قرار است گام مهم و سرنوشت­‌سازی در بازآرایی فضای اقتصادی، تولیدی، اجتماعی و در سطحی بالاتر، نمایاندن ظرفیت و «کارآمدی» نظام بردارند.

تجربه ۶ ماه نخست استقرار دولت
تجربه نزدیک به ۶ ماهی از استقرار دولت سیزدهم، چند سیاست اجرایی مهم را به ذهن می­‌آورد که برای درک اهمیت دستور رئیس­‌جمهوری، ناگزیر به یادآوری آن­ها هستیم؛ نخست، سیاست تامین و شتاب در تزریق واکسن کروناست که با جدیت تمام دنبال شد و آمار آن را به رقم بالای امروز رساند؛ خدا می­‌داند اگر این سیاست با جدیت دنبال نشده بود، این روزها در هجوم بی­‌امان کرونا و سویه امیکرون­، رقم مبتلایان و مرگ‌ومیرها، چندبرابر شمار کنونی می­‌شد.

اگرچه تصمیم‌های سنجیده رئیس­‌جمهوری در «افزایش ظرفیت رشته­‌های پزشکی» و تجربه اعمال قاطعیت در اجرای «نسخه­‌نویسی الکترونیک» نیز، در جای خود اهمیت فراوانی دارد و صاحب این قلم، در چند یادداشت مستقل به شرح آن­ها پرداخت اما دستور آزادسازی سواحل، از نظر نمادین و ارزش زیست­‌محیطی، اقتصادی، اجتماعی و امیدآفرین آن، اهمیتی خاص دارد؛ به‌ویژه که یک قانون رسمی و ابلاغ­‌شده، ۱۳ سال پس از پایان مهلت قانونی آن، در ۲۰ روز به سرانجام بسیار مطلوب (نه هنوز کامل) رسید. این تجربه آن­چنان که از بازتاب­‌های رسانه­‌ای آن برمی­‌آید، موجی از امید و رضایت­‌مندی را آفریده که سرمایه ارزشمندی برای دولت، نظام و کشور است.

اما شاید مهم­ترین ثمره­ «آغاز» اجرای بی­‌کم و کاست ابلاغیه «پیشگیری و مقابله با قاچاق»، در فرآیند بازآفرینی و بازسازی میزان اعتماد عمومی و کارآمدی نظام مستقر است.نقطه‌­عطفی در کارنامه کارگزاران؟
از همین منظر دستور ویژه رئیس­‌جمهوری در سطحی ورای دیگر دستورهای ۶ ماه اخیر قرار دارد و در صورتی که فرجامی خوشایند داشته باشد، به عنوان نقطه­‌عطفی در کارنامه مجریان و کارگزاران کشور ثبت خواهد شد. بخشی از اهمیت این دستور آن­جاست که:

۱. پدیده قاچاق را به عنوان اقدامی مفسدانه هدف گرفته است و به دنبال آن، دیگر مفاسد اقتصادی و اجتماعی پیامدی نیز، به­ ویژه در مباحث تولیدی، اشتغال­‌آفرینی، خروج ارز و ... دربرمی­‌گیرد؛ مباحثی که در وانفسای اقتصادی موجود، غنیمت بزرگی خواهد بود. (برای درک ارزش این مورد، کافی است یک جست‌وجوی ساده در اینترنت داشته باشیم تا به حجم عظیم آثار زیان‌بار اقتصادی و معیشتی «قاچاق» پی­‌ببریم).

۲. معضل کولبری و لنج­‌بری را که حاوی رنج فراوان مرزنشینان و طعم‌ه­ای لذیذ برای رسانه­‌های صهیونیستی_لندنی است، سامان خواهد داد.
۳. کوتاهی و ترک فعل تکمیل سامانه­‌های تجارتی و اقتصادی کشور را جبران کرده و زنجیره­‌ای بزرگ را از مفاسد و اقدامات غبرقانونی جاری، قطع خواهد کرد.

۴. همانند موضوع آزادسازی سواحل، تجربه­‌ای گران‌سنگ از «هم­‌افزایی» دستگاه­‌های دولتی و غیردولتی را به بار خواهد نشاند و ...

اگرچه هیچ عقل سلیم و باانصافی، انتظار حل‌وفصل موضوع قاچاق را در عرض یک ماه ندارد، اما آنچه منتظرش هستیم، آغاز یک حرکت جهادی برای برخورد با هیولای هفتادسر قاچاق است که پنجه­‌های آن در عمیق­‌ترین لایه­‌های اقتصاد کشور قابل مشاهده است و «رنج و انتظار» توامان مردم را برای نبرد با آن، به قدمتی پیش از چند دهه اخیر رسانده است.

اما شاید مهم­ترین ثمره­ «آغاز» اجرای بی­‌کم و کاست ابلاغیه «پیشگیری و مقابله با قاچاق»، در فرآیند بازآفرینی و بازسازی میزان اعتماد عمومی و کارآمدی نظام مستقر است؛ آنجا که در نظریات جدید علوم سیاسی، مولفه «کارآمدی» خود به تنهایی، یکی از عوامل و مظاهر مشروعیت­‌ساز است و تجربه روزهای باقی‌مانده تا مهلت تعیین شده، در ردیف افزودن بر «مشروعیت و مقبولیت» نظام جمهوری اسلامی تحلیل خواهد شد. دقیقا به همین دلیل است که مسئولان اجرای این دستور، لازم است نگاهی فراتر از اجرای یک بخشنامه­ فقط اداری داشته باشند و منافع چندوجهی آن را برای دولت و مردم لحاظ کنند.

شاید لازم باشد پیوسته یادآوری کنیم که یکم فروردین ۱۴۰۱ مصادف است با پایان مهلت یک ماهه­ رئیس‌جمهوری؛ و البته «امید» داشته باشیم که در پایان آخرین ماه از آخرین سال قرن، شاهد شکل­‌گیری نهضتی فراگیر برای حذف و انهدام پدیده قاچاق از اقتصاد ایران خواهیم بود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha