۲۲ اسفند ۱۴۰۰، ۱۵:۳۰
کد خبرنگار: 879
کد خبر: 84682207
T T
۳ نفر

برچسب‌ها

جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا؛ سلاح اقتصادی برای یکه‌تازی در جهان

تهران- ایرنا- راهبردی بودن ابزار تحریم، مساله‌ای است که بارها مورد تاکید مسئولان آمریکایی قرار گرفته است. پرسشی که مطرح می‌شود اینکه چرا تحریم به عنوان یکی از ابزار مقابله با کشورهای غیرهمسو در سیاست خارجی ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفته است؟

مقصود از جایگاه تحریم، اهمیتی است که تحریم‌ها و اجرای آن برای سیاستمداران آمریکایی دارند. اهمیت شناخت جایگاه تحریم، از آنجایی است که تصمیم‌گیری درست در ارتباط با مساله تحریم‌ها و مقابله با آن، نیازمند شناخت دقیق و مناسبی از سوی مسئولان و نخبگان است. از سویی دیگر، به دلیل اهمیت آگاهی بخشی به افکار عمومی در در ارتباط با تحریم‌ها، تبیین صحیح آن نیز اهمیتی مضاعف دارد.

ابزاری راهبردی یا مساله‌ای تنبیهی
در کشور دو تلقی و دیدگاه از مساله تحریم وجود دارد. دیدگاه اول معتقد است تحریم ابزاری برای تنبیه کشور هدف است؛ از این رو اگر رفتار کشور مقابل تغییر کند، تحریم نیز برداشته خواهد شد. علت عمده تحریم‌های ایران نیز آن است که برخی اقدامات و سیاست‌های ایران در تعارض با سیاست‌های آمریکا بوده است. بنابر این اگر تهران سیاست خود را تغییر دهد، تحریم‌ها نیز لغو خواهد شد.

دیدگاه دوم معتقد است تحریم ابزار راهبردی ایالات متحده آمریکاست. جایگاه ایران در غرب آسیا، افزایش قدرت ایران فارغ از نظام سیاسی، ناکارآمدی سایر ابزارهای فشار و ... موجب شده ایران به عنوان نمونه، موردی ابزار راهبردی تحریم قرار گیرد.

در قرن جدید، ایالات متحده به این نتیجه رسیده که هزینه به‌کارگیری ابزارهای ابزارهای سخت در حوزه نظامی بسیار زیاد است و ابزارهای نرم هم دیربازده هستند. بنابر این باید به سراغ ابزارهای نیمه سخت برویم که مزیت قدرت سخت و قدرت نرم را همراه با هم دارد و از سویی دیگر معایب آن همچون «دیربازده و هزینه‌زا بودن» را ندارد. یکی از ابزارهای قدرت نیمه سخت، قدرت اقتصادی است.

در قرن جدید، ایالات متحده به این نتیجه رسیده که هزینه به‌کارگیری ابزارهای ابزارهای سخت در حوزه نظامی بسیار زیاد است و ابزارهای نرم هم دیربازده هستند. بنابر این باید به سراغ ابزارهای نیمه سخت برویم که مزیت قدرت سخت و قدرت نرم را همراه با هم دارد.ایران، نمونه مطالعاتی تحریم‌های ایالات متحده
از سال ۲۰۰۱ آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیدند ایران را به عنوان نمونه‌ای برای به‌کارگیری ابزار تحریم به عنوان قدرت نیمه‌سخت در نظر بگیرند. به همین دلیل با تصویب قانون وطن‌پرستی در سال ۲۰۰۱، سنگ بنای تحریم‌های امروزی گذاشته و در عمل جریان جنگ اقتصادی علیه ایران آغاز می‌شود.

از سویی دیگر ناکامی‌های نظامی آمریکا در سال‌های اخیر، بیانگر این نکته است که تنها ابزار اعمال قدرت و اثرگذاری ایالات متحده بر جمهوری اسلامی ایران، تحریم است. به بیانی دیگر تحریم‌های ایران، تنها ابزار موازنه سازی قدرت از جانب ایالات متحده است.

راهبردی بودن ابزار تحریم، مساله‌ای است که بارها مورد تاکید مسئولان آمریکایی قرار گرفته است. به عنوان نمونه «جان بولتون» مشاور امنیت ملی دولت ترامپ در کتاب خود می‌نویسد: «دشمنان ما فکر می‌کنند که تحریم‌ها ابزاری است که از بکارگیری آن احساس پشیمانی می‌کنیم؛ در حالی که تحریم‌ها ابزارهای راهبردی ما هستند.»

«ریچارد نفیو» معاون وقت خزانه‌داری ایالات متحده نیز چنین عبارت مشابهی را بیان می‌کند: « در دوران اوباما، تحریم به ابزاری ممتاز در سیاست خارجی ایالات متحده تبدیل شد. به‌گونه‌ای که در سند راهبرد امنیت ملی سال ۲۰۱۵ بارها از تحریم به عنوان ابزار اصلی قدرت ملی یاد شده است.»

بخشی از مفاد این سند عبارت است از :« با اعمال تحریم‌ها می‌توانیم هزینه مناسبی را بر متجاوزان اعمال کنیم. تحریم‌های اقتصادی هدفمند ابزاری مناسب برای تحمیل هزینه بر آن کنشگران غیرمسئول است که دست به تجاوز نظامی، اشاعه پنهانی و یا خشونت و تهدید علیه قوانین بین‌المللی و هنجارها زده و همچنان مایل هستند این روش را دنبال کنند.»
 

جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا؛ سلاح اقتصادی برای یکه‌تازی در جهان


«ما از تحریم‌های چندجانبه چه از طریق سازمان ملل متحد اگر ممکن باشد و چه از طریق تحریم‌های یکجانبه در صورت نیاز استفاده خواهیم کرد. ما به طراحی دقیق تحریم‌ها ادامه خواهیم تا به اهداف مشخصی دست پیدا کنیم، در عین اینکه پیامدهای ناخواسته این قضیه را برای دیگر بازیگران اقتصادی، اقتصاد جهانی و جمعیت جهانی به حداقل ممکن برسانیم. در بسیاری از موارد استفاده ما از تحریم‌های هدفمند به عنوان نقش بازدارندگی از تهدیدهای موجود برای ثبات و نظم منطقه‌ای است.»

برای نمونه «دیوید کوهن» معاون وقت مبارزه با تروریسم و اطلاعات مالی خزانه‌داری آمریکا در اظهارنامه مکتوبی به کمیته فرعی خدمات مالی و عمومی، می‌نویسید: «هر تهدید امنیت ملی برای ما دارای یک جزء مالی است. بنابر این جلوگیری از آن مبادله مالی به کمک تحریم‌های مالی رخ می‌دهد.»

وی در سخنرانی دیگری در مورد تکامل قدرت مالی آمریکا می‌گوید: « فلسفه ایجاد تحریم‌های مالی آن است که خوب نیست با همه چالش‌های امنیت ملی از طریق ابزارهای نظامی برخورد کرد. زمانی که دیپلماسی به تنهایی کافی نیست و گزینه‌های نظامی نچسب هستند، از اهرم‌های اقتصادی استفاده می‌کنیم.»

دیوید کوهن: فلسفه ایجاد تحریم‌های مالی آن است که خوب نیست با همه چالش‌های امنیت ملی از طریق ابزارهای نظامی برخورد کرد.مطالعه اسناد سیاستی و امنیت ملی ایالات متحده و بررسی رویکرد سیاست خارجی این کشور بیانگر آن است که در حال حاضر اولویت سیاست خارجی ایالات متحده، تقابل با کشورهای چین و روسیه است. بنابر این آمریکایی‌ها به دنبال این هستند تا تمرکز خود را از منطقه غرب آسیا به چین و روسیه متمایل کنند.

در همین راستا ایالات متحده برای تقابل با این دو کشور، ناگزیر است برای تامین منافع متحدانش مانند عربستان در منطقه غرب آسیا و جلوگیری از افزایش قدرت دشمنان خود در این منطقه (یعنی ایران) اقدام کند. به همین دلیل تلاش دارد با اعمال تحریم‌ها، مانع از افزایش قدرت اقتصادی ایران شده و بنابر این رویکرد تداوم تحریم‌ها ادامه‌دار خواهد بود. از این رو سعی خواهد کرد تا با به‌کارگیری مستمر تحریم‌ها، بر شاخص‌های کلان اقتصادی ایران اثر بگذارد.

جایگاه مذاکره برای لغو تحریم‌ها
با توجه به تبیین مساله جایگاه تحریم در سیاست خارجی ایالات متحده، پاسخ به این پرسش اهمیت می‌یابد که جایگاه و کارکرد مذاکره با هدف لغو تحریم‌ها چیست؟ در صورت پاسخ درست، شاهد ریل‌گذاری اصولی در مساله مقابله با تحریم‌ها و لغو آنها از سوی مسئولان و فعالان اقتصادی خواهیم بود.

پاسخ به نقش مذاکره در خنثی کردن تحریم‌ها وابسته به هدف ایالات متحده از اعمال تحریم است. از همین رو بررسی دیدگاه برخی مسئولان آمریکایی خالی از لطف نیست.

به گفته «دیوید کوهن» معاون وقت مبارزه با تروریسم و اطلاعات مالی خزانه‌داری آمریکا، « هدف از تحریم‌ها تغییر رفتار در تصمیم‌گیری‌های حکومت ایران و ساختن اهرم فشار لازم برای مذاکرات است.»
وی در اظهارنامه مکتوبی که به کمیته امور بانکی، مسکن و شهری سنای آمریکا ارسال می‌کند تصریح کرده: «هدف تحریم‌ها را می‌توان تغییر در محاسبات سیاسی دولت ایران و ایجاد اهرم لازم برای مذاکرات جدی در مورد برنامه هسته‌ای ایران دانست.»

از این رو با توجه به این سخنان مقام‌های آمریکایی، می‌توان ادعا کرد که مذاکره ابزار مکمل تحریم برای افزایش اثرگذاری آن است. از این رو نمی‌توان امیدوار بود که فقط با مذاکره، مشابه آنچه که در دولت قبل انجام شد، تحریم‌ها را لغو کرد. بلکه لغو موثر تحریم‌ها از رهگذر خنثی‌سازی آن می‌گذرد.

البته ذکر این نکته به معنای نفی تلاش‌های دیپلماتیک و استفاده از ابزار مذاکره برای لغو تحریم‌ها نیست. بلکه آنچه اهمیت دارد، استفاده متوازن از همه ابزارهای دیپلماسی اقتصادی، مذاکره، ارتباط و تعامل با همسایگان و ... است که می‌تواند موجب خنثی‌سازی تحریم‌ها و در نتیجه لغو آنها شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha