مکتب علمی مراغه که با گردهم آمدن دانشمندان و مفاخر بزرگ ایرانی به دستاوردهای بزرگ و ابداعی رسیده و اروپا را نیز در برخی از زمینهها از جمله در نجوم تحت تاثیر خود قرار داده بود، فرهنگ و هنرش را چنان بر این گستره پهن کرد که علاوه بر جنبههای دیگر هنر همچون کاشیسازی، شاعران شاخصی چون «اوحدی»، «اشراق»، «زین العابدین» و صدها ادیب و عارف دیگر را از این دیار به ادبیات شیعی تقدیم کرد.
«یوسف بیگ باباپور» از مورخان معاصر، آن دوران را این گونه توصیف میکند که «مراغه، مدّتها مرکز تجمع علما و دانشمندان بزرگ بوده و اساتید و دانشمندان بسیاری از اطرف و اکناف عالم در این شهر گرد آمده و به تدریس و تحصیل و ایجاد مراکز و مؤسسههای علمی بسیاری همّت گماشتند تا جایی که مراغه در دوران سلجوقی به ویژه در قرن ششم هجری از موقعیت علمی ممتازی بهرهمند شد».
اکنون و پس از گذشت قرنها از زمان تشکیل مکتب علمی مراغه، فرهنگ و هنر و به ویژه شعرو شاعری این مرز و بوم فقط و فقط به بزرگان ادوار مختلف تاریخیاش دلخوش نکرده و نهضت فرهنگی و هنری مکتب مراغه که بر پایه تشیع استوار است، همچنان شاهد ظهور و بروز شخصیتهایی ملی چون «میرزا حسین کریمی مراغهای» و «حیدر عباسی» است که نشان درجه یک هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز بر سینه پرافخارشان میبینند.
«کریمی» شاعر مردمی با شهرت منطقهای
«کریمی» شاعری مردمی با شهرتی منطقهای است که عشق به اهل بیت و نظام مقدس جمهوری اسلامی در اندیشههایش موج میزند و برخی از اشعارش حتی در جمهوری آذربایجان و دیگر کشورهای ترکزبان منطقه نیز طرفدار دارد.
تا جایی که رهبری درباره ایشان فرمودهاند: استاد کریمی مراغهای در جایجای اشعار طنز خود، مواد مخدر و آلودگی جوانان را که سوغات دولتهای جهانخوار برای کشورمان بوده، به باد انتقاد گرفته و به بیتحرکی ملت و دولت حاکم رژیم گذشته اشاراتی بس آگاهانه کرده است؛ در هر ورقی از «رنگارنگ» استاد کریمی، مطلبی تازه و فکری بکر به چشم میخورد.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد مراغه در مورد استاد کریمی مراغهای این گونه می گوید که «ایشان متولد ۱۲ مرداد ۱۳۱۰ در مراغه است و در کنار پدر ادیب و شاعر خود، «محمدعلی ذاکر مراغی»، قرآن، فن شعر و تحصیلات مقدماتی را فراگرفت.
«احمد دادرس فیاض» اظهار داشت: قریحه و طبع ذاتی از همان دوران نوجوانی از وی شاعری ممتاز ساخت و با تخلص «کریمی» بیش از ۳۰۰ هزار بیت شعر طنز و مرثیه به زبانهای ترکی، فارسی و عربی سرود.
وی اضافه میکند: مجموعه «رنگارنگ» کریمی در ۱۷ جلد اشعار طنز وی را شامل میشود و علاوه بر آن آثار بسیاری در زمینه نوحه و مرثیه دارد که تعداد آنها به بیش از ۲۰ جلد میرسد.
به گفته وی از آثار مرثیه استاد کریمی میتوان یه «شعله آه»، «سحاب اشک»، «سوغات کربلا»، «دریای اشک»، «زیارتنامه»، «خیمهگاه کربلا»، «چهارده معصوم» و «توشه عتبات» اشاره کرد.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی به اعطای نشان درجه یک هنری در رشته شعر آیینی به کریمی مراغهای در سال ۱۳۹۹ اشاره میکند و ادامه میدهد: اعطای این گواهینامه در جلسه ۴۴۲ شورای ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران کشور که در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ تشکیل شد، به تصویب رسید.
«یونس مروارید» نیز در کتاب مراغه که در دهه ۷۰ شمسی منتشر شد، درباره میرزا نوشته است: «زندگی او در میان توده مردم و آشنایی وسیع وی با افکار، آرزوها و خواستهها و دردهای مردم، شعرش را از محتوایی مردمی سرشار کرده و همین توجه به دردها و مسایل مردم کوچه و بازار موجب شده تا انتشار اولین مجموعه شعرش با استقبال گسترده مواجه شود.
در ادامه این توصیف آمده است: استاد کریمی دردها و مفاسد جامعه را به وجهی عریان و با محتوایی سرشار از واقعیت در قالب طنز بیان میکند؛ ارادت قلبی او نسبت به خاندان ائمه اطهار نیز سبب شده است تا قسمتی از شعار خود را درباره شهدای کربلا بسراید.
کتاب ارجنامه استاد میرزا حسین کریمی مراغهای نیز در سال ۱۳۹۵ توسط «محمدحسین قابلنژاد سردرودی» در شهر مراغه رونمایی شد که اثر قطور از جنبههای مختلف شخصیتی استاد کریمی است.
«حیدر عباسی» شخصیتی جامعالاطراف
حیدر عبّاسی، متخلّص به «باریشماز»، در دوم اردیبهشتماه ۱۳۲۲ خورشیدی در مراغه به دنیا آمد؛ وی مدرک کارشناسی خود را در رشتۀ زبان و ادبیّات انگلیسی اخذ کرد اما علاوه بر ترجمۀ متون از زبان فارسی و عربی به ترکی آذری و سرودن شعر و نگارش نمایشنامه و داستان، به هنرهایی چون نقّاشی، حکّاکی و خوشنویسی نیز میپردازد.
از جمله آثار استاد عباسی میتوان به کتابهای «نغمهداغی»، «چاغیریلمامیش قوناقلار»، «اودوملو دیرهک»، «دارتیلمامیش دنلر»، «شرح انور؛ ترجمه و تفسیر مثنوی معنوی به تُرکی»، «نهجالبلاغهنین تورکجه ترجمهسی»، «گولندده هرزامان»، «سَس»، «دووارلار»، «دوْردلوکلر»، «وَالعصر»، «تبّت یدا»، «نَمی از یَم»، «ایشارانتیلار»، «کعبه و قانلیاذان»، «هفتاد بند استغفار»، «حبل ممدود»، «شبهای حرا» و «رهآورد سفر» اشاره کرد.
اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مراغه در ۱۵ و ۱۶ آذرماه ۱۳۹۶ نیز کنگره سراسری استاد حیدر عباسی را با هدف پاسداشت سالها تلاش وی در عرصه فرهنگ و ادب برگزار کرد که پیشزمینه اعطای گواهینامه درجه یک هنری به ایشان به شمار میرود.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مراغه پیش از این در خصوص ابعاد شخصیّت هنری استاد عبّاسی به خبرنگار ایرنا می گوید که با توجّه به فحوای آثار استاد، وی را عقیده بر این است که هر شاعری که بخواهد در جرگۀ «الشُّعَراءِ هُمُ الغاوُون» نبوده و در وادی کلماتِ بیهوده سرگردان نباشد، مجبور است «باریشماز» یعنی آشتیناپذیر باقی بماند.
احمد فیاض ادامه می دهد: به عقیده استاد عباسی شاعر باید با «إنَّا لِلّٰه» سفر شعری خود را آغاز و در «إلَیهِ راجِعُون» خاتمه بدهد؛ «باریشماز» یعنی هیچ موجودی به غیر خدا لایقِ سجده نیست.
وی اضافه میکند: تفسیر «باریشماز» یعنی این فرازی از زیارت عاشورا که میفرماید: «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ إِلی یَوْمِ الْقِیامَهِ»؛ «باریشماز» یعنی کسیکه غیرِ «هُو» را طلاق داده است.
گردآورنده کتاب هفت دهه آثار هنری استاد عباسی نیز با توجه به شناختی که از شخصیت جامعالاطراف ایشان به ویژه دیدگاههای عرفانیاش دارد، بیان می کند: ایشان زاده ورائوی مراغه و اندیشهاش همزاد نور برون جهیده از تاریخ کهن آن است.
محمد مشتری ادامه میدهد: آذربایجان در کنار خراسان بزرگ و غرب جهان اسلام یکی از تاثیرگذارترین مناطق جغرافیای اندیشه عرفانی در دوران مختلف تاریخی است که کمتر در پژوهشهای حوزه علم عرفان اسلامی بدان پرداخت شدهاست؛ به منظور گسترش و تعالی این امر و تکمیل خلاءهای موجود باید ارتباط معناداری با گذشته و سنت عرفان اسلامی در این منطقه ایجاد کرد و غبار غفلت را از آن زدود.
«برای تحقق این امر و خلق الگوواره این موضوع باید از بررسی شخصیتهای شاخص و وجوه عرفانی آثار ایشان بهره جست؛ این شیوه یکی از برجستهترین روشهای پژوهش بهشمار میآید لذا بررسی و تحقیق ابعاد اندیشههای عرفانی در آثار نظم و نثر حیدرعباسی و انعکاس آن در آثار هنری وی پیشنهاد میشود».
به گفته «مشتری» عباسی اهل معرفت و معرفتشناس شهیر، عرفانپژوه معاصر ایرانی، اهل مراغه است که آثار و ابعاد اندیشه او در تاریخ معاصر عرفان اسلامی بررسی خواهد شد.
وی ادامه میدهد: گزارشهای معطوف به هفت دهه حیات او در تبیین زوایا و مراحل تطور اندیشه عرفانی وی، در زندگی، آثار و نقاط عطف آن تا ارتباطش با رویکردهای عرفانی در سنت ایرانی- اسلامی و همچنین نمود و ظهور معرفت در آثار نثر، نظم و تجسمهای هنری قابل مداقه است.
«اساس موضوع شناخت «عباسی»، خرد عرفانی نهفته در آثارش، شیوه سلوک اجتماعی، روش و محتوای تدوین کتب طبع شده توسط وی است؛ ایشان یکی از شارحان، محققان و مترجمان معاصر امهات کتب عرفانی همانند مثنوی معنوی و ادعیه عرفانی همچون هفتاد بند استغفار و دعای صباح است.
علاوه بر آن، آثار مستقل ایشان در حوزه نظم و نثر عرفانی با رویکرد غالبا اجتماعی، متناسب با فرهنگ عامه و بومی حائز اهمیت برای پژوهش میباشد و آنچه ضرورت ساختارشناسی در آثار عباسی را تایید میکند، تسلط او به ادبیات و متون در چند زبان زنده دنیا چون عربی، انگلیسی، روسی و ترکی و بعضا کردی و فرانسوی است که مطالعه و مداقه در ادبیاتِ معرفت محور آنها و برداشتهای عرفانی از این متون، آثار وی را نقطه اتصال ادبیات عرفانی ایرانی با سایر فرهنگها کرده است.
در کنار این موضوع عمق و بسط مطالعه وی در سنت عرفان اسلامی و تاریخ این علم او را پل ارتباطی بین گذشته و دوران معاصر میسازد یعنی علاوه بر آغازگری و بیانهای جدید معاصر هیچگاه از اصالت سنت عرفان اسلامی خالی نبوده است.
این نقاط عطف در روششناسی آثار «باریشماز» سبب میشود خرد حاصل از اندیشه و آثار وی ارزش شاخص قرار دادن و پژوهش عرفانی را داشته باشد.
تعمق و تحصیلِ حاصل از قرآن و حدیث و سایر کتب مقدس و ادعیه ائمه(ع) و بیان معاصر و لطیف از آنها با در نظر گرفتن جغرافیاهای زمان، مکان و شخص، همچنین تکیه بر درک و فهم از فرهنگ، فولکلور و شناخت جامعه، نمایانیِ نُوی از بازخوانی معرفتمحور، مبتنی بر اندیشه و خرد ایرانی را محقق میسازد.
جنبه دیگر شخصیت حیدر عباسی تسلط وی بر انواع هنرهای تجسمی است که بازتابی از رویکرد خرد و اندیشه معرفتمحور اوست که ظهور تفکر معنوی و تلقین تربیت عرفانی را برای مخاطب اثرش به ارمغان میآورد؛ از اینرو وی در خوشنویسی، نقاشی، حکاکی، مجسمهسازی و گچبری و کار برروی فلز تبحر داشته و از آنها به عنوان زبان اندیشه خود در کنار مکتوبات نظم و نثرش، بهره جسته است.
ناگفتههایی از استاد عباسی که باید گفته شود
«مشتری» با اشاره به ناگفته هایی از استاد عباسی که باید گرفته شود، آنها را این گونه دسته بندی میکند که « ایشان به عنوان شارح معاصر مثنوی معنوی به شمار میآید و شرح او در کشورهای همسایه و خصوصا ترکیه آشناست ولی در ایران هنوز پژوهش در این حوزه صورت نگرفته است».
« شروح عرفانی ادعیه مقدسه تقریبا منحصر به فرد است و تاکنون به شرح عرفانی این ادعیه اقدامی به عمل نیامده است؛ این شروح از این منظر شایان توجه و معرفی است».
«کمبود پژوهشهای عرفانی در منطقه مراغه که شاید فتح بابی در موضوع عرفان پژوهی در این منطقه و اقمار تاریخی آن به وجود آید».
«ترجمه نهجالبلاغه به ترکی آذربایجانی توسط استاد عباسی اتفاقی بینظیر در این حوزه است که همت برگردان خط لاتین و کریل آن صورت نگرفته است».
به گزارش ایرنا به نقل از دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در مورد مکتب علمی مراغه « خواجه نصیرالدین طوسی در دورانی که مغول همه آثار اسلامی و کتابخانهها را نابود میکرد، نقش به سزایی در جلوگیری از این امر و احیای تمدن اسلامی داشت و از جمله خدمات او بعد از غارت مغول عبارت است از انجام کارهای علمی و فرهنگی و نگارش کتابهای ارزشمند، جلوگیری از به آتش کشیدن کتابخانه بزرگ حسن صباح در قلعه الموت به دست مغولان، نجات جان دانشمندان، مسلمان شدن مغولها و جلوگیری از تهاجم آنان به کشورهای مسلمان، تاسیس رصدخانه و تجهیز کتابخانه بزرگ در مراغه.
معاون استاندار آذربایجان شرقی و فرماندار ویژه شهرستان مراغه روز گذشته به دیدار این شاعران ملی رفت و بار دیگر درخشش این دو شاعر ملی معاصر بر تارک مکتب مراغه را در ذهنها زنده کرد.
نظر شما