منتقدان عملکرد گوترش معتقدند؛ اینکه نقش میانجیگر این بحران را بازیگرانی چون ترکیه، فرانسه، اتریش و حتی رژیم صهیونیستی بازی کرده اند، نگران کننده است و اطلاع ندارند که آیا دبیرکل در پشت صحنه هرگونه میانجیگری دخیل است یا خیر.
حالا قرار است دبیرکل سازمان ملل همزمان با تداوم جنگ اوکراین، این هفته برای دیدار با ولادیمیر پوتین و ولودیمیر زلنسکی رؤسای جمهوری روسیه و اوکراین به این کشورها سفر کند تا بخت خود را برای توقف جنگ میان این دو کشور بیازماید.
او ششم اردیبهشتماه (۲۶ آوریل) برای دیدار با پوتین به روسیه و هشتم اردیبهشتماه (۲۸ آوریل) برای دیدار با زلنسکی به اوکراین سفر خواهد کرد؛ سفری که در پی پاسخ مثبت کرملین به تقاضای ۳۰ فروردین ماه گوترش انجام خواهد شد.
گفته می شود در پی افزایش انتقادها درباره نقش میانجیگیری سازمان ملل در این جنگ، گوترش ۳۰ فروردین ماه به ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه و ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین نامه نوشته وخواستار دیدار با آنها شده است.
دبیر کل سازمان ملل سه شنبه گذشته نیز خواستار برقراری آتش بس چهار روزه در اوکراین همزمان با "هفته مقدس" مسیحیان ارتدوکس شده بود.
در میان انتقادها به عملکرد شخص دبیر کل، قوی ترین انتقاد به بیش از ۲۰۰ نفر از مقامات ارشد سابق سازمان ملل تعلق دارد که در نامه ای به گوترش، هشدار داده اند اگر شخصاً رهبری تلاشها برای میانجیگری صلح در اوکراین را بر عهده نگیرد، نقش این نهاد بین المللی نه تنها بی اهمیت میشود، بلکه ادامه موجودیت آن نیز به خطر میافتد.
نویسندگان این نامه افرادی همچون "جفری فلتمن" معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور سیاسی بین سال های ۲۰۱۲-۲۰۱۸، "اندرو گیلمور" دستیار سابق دبیرکل سازمان ملل در امور حقوق بشر بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۱۹، "فرانتس باومن" دستیار سابق دبیرکل سازمان ملل در مجمع عمومی تا سال ۲۰۱۵؛ "آجی چیبر" دستیار دبیرکل در برنامه توسعه سازمان ملل و "خوزه آنتونیو اوکامپو" معاون سابق دبیرکل سازمان ملل متحد در امور اقتصادی و اجتماعی هستند.
کارکنان سابق سازمان ملل که در میان آنها بسیاری از معاونان سابق این نهاد حضور دارند، از گوترش خواسته اند تا جایگاه خود را ارتقا دهد و برای تامین صلح، خطرات شخصی را بپذیرد.
آنان معتقدند که سازمان ملل به دلیل تهاجم یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت به اوکراین با تهدید وجودی مواجه شده است.
در بخشی از نامه آنها آمده است: میخواهیم شاهد راهبرد روشنی برای برقراری مجدد صلح باشیم که با آتشبس موقت و استفاده از ظرفیت دفاتر سازمان ملل، میانجیگری و حل مناقشه آغاز شود. این میتواند شامل بازدید از مناطق درگیری، گفت وگو با طرفهای مربوطه، حتی انتقال موقت دفتر دبیرکل به اروپا و نزدیکتر شدن به مذاکرات ضروری و در نتیجه، نشان دادن عزم سازمان ملل برای رسیدگی به این بحران بزرگ باشد.
انتقادها به عملکرد گوترش در حالی است که منتقدانش کارکرد و نقش آفرینی سایر دبیران کل سازمان ملل را در دوره هایی یادآوری کرده اند.
آنها می گویند در بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۱، "یو تانت" دبیر کل وقت سازمان ملل متحد اهل کشور میانمار (برمه) که بتازگی منصوب شده بود، نقش مهمی در کاهش تنش و سپس میانجیگری بین روسیه و آمریکا ایفا کرد.
در طول جنگ خلیج فارس نیز، "خاویر پرز دکوئیار" دبیر کل پیشین سازمان ملل، آمریکا را متقاعد کرد که با عراق مذاکره کند.
در سال ۲۰۰۳ نیز "سرجیو ویرا دی ملو" فرستاده ارشد سازمان ملل که برای میانجیگری به عراق رفته بود در یک انفجار تروریستی در بغداد کشته شد.
مقامات سابق سازمان ملل از گوترش خواسته اند تلاشهای شخصی خود را شدت بخشیده و از تمام ابزارها و قابلیت ها بهره گرفته و بر اساس درسهای آموخته شده از درگیریهای قبلی برای توقف خصومتها و حل مناقشه از طریق راههای مسالمت آمیز عمل کند.
منتقدان می گویند که گستردگی اختلافات بین اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین چند رأی گیری در مجمع عمومی از جمله اخراج روسیه از شورای حقوق بشر سازمان ملل که اختلافات عمیقی را آشکار کرده، دبیرکل را از اقدام باز داشته است.
اکنون همه در انتظار نتایج سفر گوترش به روسیه و اوکراین هستند تا ببینید آیا او خواهد توانست در جنگی که هیچ کس زمان و نحوه پایانش را نمی داند، آتش بس ایجاد کند و به عنوان دبیر کل سازمان ملل میانجیگر صلح و متوقف کننده این جنگ با نتایج وحشتناک آن بر جهان به ویژه ۶۳ کشور باشد یا اینکه نقش سازمان ملل را در حد تماشاگر این جنگ تنزل خواهد داد؟
نظر شما