این رخدادها، «تیری میسان» تاریخپژوه و محقق سیاسی را بر آن داشت به بررسی ارتباطهای تاریخی و پنهان آنگلوساکسونها و «باندراییها» پس از سقوط «رایش سوم» در جنگ جهانی دوم بپردازد. ارتباطی که به تداوم تفکر نژادپرستانه نازی در کشورهای حوزه بالتیک منجر شد و ایدئولوژی مسموم و افراطی باندرایی را برای دههها رشد داد.
«استفان باندرا» از چهرههای ملیگرا در دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی بود که اقداماتش به رشد ناسیونالیسم افراطی در اوکراین منجر شد و این موضوع تا اندازهای بود که در جنگ جهانی دوم با آلمان نازی دست دوستی داد و ارتش شورشیان اوکراینی را بنیان نهاد که سبب مرگ و کشتار دهها هزار لهستانی در دوران جنگ جهانی دوم شد.در ابتدا جا دارد توضیحی درباره باندرا و تفکر باندرایی داده شود. «استفان باندرا» از چهرههای ملیگرا در دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی بود که اقداماتش به رشد ناسیونالیسم افراطی در اوکراین منجر شد و این موضوع تا اندازهای بود که در جنگ جهانی دوم با آلمان نازی دست دوستی داد و ارتش شورشیان اوکراینی را بنیان نهاد که سبب مرگ و کشتار دهها هزار لهستانی در دوران جنگ جهانی دوم شد.
او در نهایت در سال ۱۹۵۹ در مونیخ آلمان و توسط ماموران «ک.گ.ب» ترور شد. «ویکتور یوشچنکو» رئیسجمهوری غربگرای اوکراین که خود بواسطه «انقلاب نارنجی» روی کار آمده بود، در آخرین روزهای ریاست جمهوریاش، باندرا را به عنوان قهرمان ملی اوکراین برگزید که اعتراضهای بسیاری را برانگیخت.
حمایت تاریخی غرب از نازیسم در سالهای ۱۹۳۳-۱۹۴۰
حمایتهای گسترده ایالاتمتحده از و متحدانش از تفکر باندرایی برای ضربه زدن به روسیه قابل مقایسه با حمایتهای پیشین آنها از رژیم هیتلر و نازیسم در سالهای اولیه تشکیل این حزب است که برای مقابله با شوروی، روی به این حمایتهای همهجانبه آوردند.
ایالاتمتحده و همه همپیمانانش در سالهای نخست ظهور هیتلر و حزب نازیسم، باور داشتند که تفکر نازی راهکاری برای مقابله با شوروی و نیز راهی برای عبور از بحران عظیم اقتصادی ۱۹۲۹ است و آن را جایگزینی سنگین برای مکتب سرمایهداری میپنداشتند. این حمایتها و ذهنیت اشتباه، آن هنگام که هیتلر بر علیهشان اقدام کرد، آشکار شد.
به تاریخ که رجوع کنیم، مثالهای بسیاری از این دست حمایتهای غرب از نازیسم مییابیم. برای مثال، «ژرژ برن» وزیر امور خارجه فرانسه در سالهای نهایی دهه ۳۰ میلادی، همسو با همتای آلمانی خود در دوران هیتلر، آشکارا از سیاست یهودیزدایی در اروپا حمایت میکردند و خواستار آن بودند تا یهودیهای فرانسه، لهستان و آلمان را به مستعمره خود در آفریقا یعنی ماداگاسکار، تبعید و از اروپا اخراج کنند.
ژرژ برن قرارداد همکاریهای نظامی فرانسه-آلمان را امضا کرد که بواسطه آن، دولت فرانسه در همه ابعاد نظامی و تسلیحاتی با دولت رایش سوم همکاری خواهد کرد.
«ژرژ برن» وزیر امور خارجه فرانسه در سالهای نهایی دهه ۳۰ میلادی، همسو با همتای آلمانی خود در دوران هیتلر، از سیاست یهودیزدایی در اروپا آشکارا حمایت میکردند و خواستار آن بودند تا یهودیهای فرانسه، لهستان و آلمان را به مستعمره خود در آفریقا یعنی ماداگاسکار، تبعید و از اروپا اخراج کنند.در سوی دیگر اروپا، «نویل چمبرلین» نخست وزیر وقت انگلیس نیز در سال ۱۹۳۸ «معاهده مونیخ» را امضا کرد که در جهت منافع رایش سوم، حکومت چکسلواکی را منحل کردند و رئیس کل بانک مرکزی انگلستان، با اتکا به همین معاهده، ۲۷ تن طلای ذخیره چکسلواکی را مصادره کرد و در اختیار سران حزب نازی و برای قدرت گرفتن آنها قرار داد.
نکته حائز اهمیت در این میان آنجاست که پس از سقوط هیتلر، هیچکدام از این افراد نه تنها بواسطه حمایتهای گسترده از حزب نازی و هیتلر محاکمه نشدند، بلکه جایگاههای بلند سیاسی را نیز در کشورهای خود کسب کردند.
نقش اوکراینیها در سالهای جنگ سرد
در جریان جنگ جهانی دوم، «آلفرد روزنبرگ» نظریهپرداز حزب نازی، یکی از رهبران و شورشیان لتونی را مامور همسو کردن مردم و جامعه شوروی با دیدگاه و سیاستهای آدولف هیتلر کرد. در همین راستا او پیشنهاد داد با تحریک و جریانسازی در جمعیت اقلیت که از سیاستهای سازمان سیا نشات گرفته شده بود، این کار را عملی سازند.
او با کمک «امین الحسینی» مفتی اعظم قدس، مدرسهای را برای تربیت طلاب مذهبی همسو با دیدگاههایشان ایجاد کردند که یکی از شعب این مدارس در شهر «کریمه» اوکراین واقع شده بود و در آن نیروهای شاخه «اس.اس» حزب نازی مشغول به آموزش بودند. او همچنین در ارتباط نزدیکی با استفان باندرا، ملیگرای افراطی اوکراین که پیشتر درباره آن اشاره کردیم نیز بود.
در آن سوی جهان و در ایالاتمتحده، «هری ترومن» و پس از آن «دوایت آیزنهاور» رئیسانجمهوری این کشور، تصمیم به ایجاد جبههای برای آغاز جنگ روانی و نرم بر علیه شوروی گرفتند. بر این اساس سازمان سیا پروژهای را کلید زد با عنوان «کمیته آمریکایی برای آزادی مردم شوروی» که برای بُعد رسانهای و تبلیغاتی آن نیز رادیویی به نام «رادیو آزادی» را راهاندازی کردند که دفتر آن در مونیخ آلمان بود.
در راستای این پروژه بود که «جرارد ون منده» شورشی لتونیایی را جذب کردند و او بود که به ساخت مساجد و مدارس جذب و پرورش نیرو در مونیخ و کریمه اقدام کرده بود. در ادامه این پروژه «سعید رمضان» پسر «حسن البنا» از بنیانگذاران «اخوان المسلین» را به سوی خود کشیده بودند. او همچنین کسی بود که استفان باندرا را جذب سازمانهای اطلاعاتی امآی۶(MI۶) و سازمان سیا(CIA) کرد.
معاون سابق باندرا، کسی نبود جز «یاروسلاو استتسکو» که دستپرورده نازیها بود و از سوی آنها دستور داشت رهبری گروهی با عنوان «بلوک کشورهای ضد بلشویک» را در جنگ جهانی دوم برعهده بگیرد. این گروه در جنگ سرد نیز فعالیت خود را ادامه داد اما این بار زیر نظر ایالاتمتحده و با عنوان رسمی «جبهه جهانی ضد کومونیست» که توسط سازمان سیا بنیان نهاده شده بود.
دفتر گروه بلوک کشورهای ضد بلشویک در مونیخ واقع بود، جایی که در آن استفان باندرا و یاروسلاو استتسکو، دست به طراحی عملیاتهای خرابکارانه علیه شوروی میزدند و آنها را مدیریت میکردند. بسیاری از این عملیاتها با همکاری اطلاعاتی و لجستیکی MI۶ و سازمان سیا انجام میشد.دفتر گروه بلوک کشورهای ضد بلشویک در مونیخ واقع بود، جایی که در آن استفان باندرا و یاروسلاو استتسکو، دست به طراحی عملیاتهای خرابکارانه علیه شوروی میزدند و آنها را مدیریت میکردند. بسیاری از این عملیاتها با همکاری اطلاعاتی و لجستیکی MI۶ و سازمان سیا انجام میشد.
یکی از یاران یاروسلاو استتسکو به نام «لو دوبریانسکی» به عنوان سفیر آمریکا در «باهاما» منصوب شد و دخترش نیز به عنوان «معاون امور دموکراسی وزارت امور خارجه» ایالاتمتحده در دوران بوش پدر مشغول به خدمت بود.
هم او بود که طرحی ۱۰ ساله برای به فراموشی سپردن و حذف واقعه تاریخی قحطی بزرگ اوکراین بین سالهای ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۳ را داشت که در آن میلیونها نفر جان خود را از دست دادند. همچنین وظیفه تخریب رابطه روسیه و قزاقستان را در دستور کار داشت و نیز ایجاد این باور که استالین تصمیم نابودی و حذف مردم اوکراین و نسلکشی آنها را اتخاد کرده بود.
این جنگ روانی از سوی پیروان تفکر باندرایی ایجاد شده بود تا به عوام بقبولانند که مردم روسیه سالهاست از اوکراینیها تنفر و انزجار دارند. این موضوع در سال ۲۰۰۸ و در پارلمان اروپا نیز تائید شد تا ادامهای باشد بر پروپوگاندای MI۶ و CIA و باندراییها برای دامن زدن به اختلافها بین روسیه و اوکراین.
رونالد ریگان رئیسجمهوری ایالاتمتحده در سال ۱۹۸۳ و در اوج دوران جنگ سرد، استقبال گرمی از رهبران باندرایی بلوک کشورهای ضد بلشویک کرد که در صدر آنها یاروسلاو استتسکو قرار داشت.
استفان باندرا در سال ۱۹۵۹ توسط ماموران ک.گ.ب ترور شد و یاروسلاو استتسکو نیز در سال ۱۹۸۶ درگذشت. نکته جالب در این میان آن است که هر دو در گورستانی در مونیخ آلمان دفن شدند.
حمایتهای آنگولوساکسن از افراطیون جهادی
در سال ۱۹۷۹ «جیمی کارتر» رئیسجمهوری وقت ایالاتمتحده عملیاتی را با عنوان «عملیات گردباد» پیریزی کرد که ایده کلی پشت آن، انتقال عربهای تندروی سلفی به افغانستان برای مقابله با پیشروی شوروی و کومونیستها بود. نتیجه این عملیات بود که یک گروه از تروریستهای آموزش دیده تبدیل به یک ارتش کامل شدند و در ادامه اتفاقهای مختلفی دست به دست هم داد تا مجموعهای از تندروهای اعزام شده تبدیل به مزدوران جنایتکاری شوند که در یوگوسلاوی، افغانستان، چچن و در نهایت داعش در عراق فجیعترین اقدامات و جنایتها را بیافرینند.
برای چهل سال متوالی، کشورهای عضو ناتو مأمنی بودند برای پناهندگی تروریستهای جهادی و در این بین حداقل ۱۷ کشور ناتو در عملیات «الوار چنار» که هدف آن تأمین مالی میلیاردها دلار برای تجهیز تسلیحاتی این تروریستها بود، شرکت مستقیم داشتند که در نهایت هم همین تروریستها بلای جان امنیت غرب و منافع آنها شدند.
حمایتهای غرب از باندراییهای اوکراین، اوستاشههای کرواسی و نئونازیهای حوزه بالتیک
در دوران جنگ سرد، ایالاتمتحده با به خدمتگیری سرکوبگران نازی و ملحق کردن آنها به جبهه ضد شوروی، قدم جدیدی در استفاده از عناصر نازی برای رسیدن به اهداف خود برداشت.
ایالاتمتحده با استفاده از این عناصر، در کنار دیگر همسویان تفکرات تندرو همچون باندراییها و «اوستاشهها» که حزب تندرو و ملیگرای کروات بود که بین سالهای ۱۹۲۹ و ۱۹۴۵ فعالیت میکرد، اقدام به ارسال آنها به کشورهای حوزه بالتیک برای سرکوب مخالفان و ترویج سیاستهای ضد روسی کرد.
برای مثال در لتونی، «وایرا ویکه فریبرگا» رئیسجمهوری وقت مدعی شد نیروهای اس.اس حزب نازی، قهرمانان مبارزه با شوروی بودند و با تغییر محتوای کتابهای درسی تاریخ در مدارس، نام آنها را به بزرگی یاد کرد. و یا در بولیوی و در سال ۲۰۱۹، MI۶ با کمک عناصر تندروی اوستاشه کرواسی، «اوو مورالس» رئیسجمهوری قانونی آن کشور را از قدرت ساقط کردند.
این حمایتها بهاندازهای آشکار بود که در سال ۲۰۲۰ قطعنامهای در مجمع عمومی سازمان ملل با عنوان «مبارزه با ستایش نازیسم، نئونازیسم و هر شکلی از آن» به رأی گذاشته شد و همه کشورهای عضو سازمان ملل به جز آمریکا و اوکراین به آن رأی مثبت دادند. ناگفته نماند که کشورهای ناتو و اتحادیه اروپا نیز رأی ممتنع دادند.
در سال ۲۰۲۰ قطعنامهای در مجمع عمومی سازمان ملل با عنوان «مبارزه با ستایش نازیسم، نئونازیسم و هر شکلی از آن» به رأی گذاشته شد و همه کشورهای عضو سازمان ملل به جز آمریکا و اوکراین به آن رأی مثبت دادند. ناگفته نماند که کشورهای ناتو و اتحادیه اروپا نیز رأی ممتنع دادند.تکرار اشتباههای گذشته
پس از فروپاشی شوروی، اوکراین بار دیگر اقدامات خصمانه خود را آغاز کرد. کتابهای درسی را تغییر داد و به کودکان خود آموختند که استقلال کشورشان مدیون نازیهاست و اوکراینیها هیچ ژن مشترکی با روسها - که آنها نژادپست میخواندند- ندارند.
هر ساله دهها هزار کودک و نوجوان اوکراینی راهی کمپهای تابستانی میشوند که در آنها آموزههای ملیگرایانه افراطی باندرایی نهادینه شده و شعار «زندهباد اوکراین» را سر میدهند و این دختران و پسران جوان را به سمت مکاتب تندرو همچون نسلهای پیشین باندرایی خود سوق میدهند.
اکنون فرقههای باندرایی و پیروان آنها در حال جذب سرباز در کشورهای کانادا، فرانسه، آلمان، لهستان، انگلیس و ایالاتمتحده هستند و افسران نظامی فعال در دانشگاههای افسریشان برای تربیت این نیروها و گسترش ایدئولوژی نژادپرستانه باندراییها آموزش دیدهاند.
از این افراد با عنوان «تسبیحگویان ملیگرایان اوکراینی» یاد میشود. این افراد از علائم و نشانههای نازیها استفاده میکنند تا تفکر و ایدئولوژی نازیسم را نه تنها در باور، بلکه در ظاهر نیز نهادینه کنند. غرب این بار نیز همچون گذشته و برخورد بیتفاوت با تندروهای سلفی رفتار میکند و تهدید نئونازیها در اروپا و دیگر نقاط جهان روز به روز در حال افزایش است.
پینوشت:
https://www.voltairenet.org/article۲۱۶۴۰۶.html
https://www.voltairenet.org/article۲۰۲۲۹۴.html
https://www.ft.com/content/۷۱۹۱ec۳۰-۹۶۷۷-۴۲۳d-۸۷۳c-e۷۲b۶۴۷۲۵c۲d
https://www.independent.co.uk/news/world/europe/ukraine-azov-battalion-mariupol-neo-nazis-b۲۰۴۳۰۲۲.html
https://www.theweek.co.uk/news/world-news/europe/۹۵۶۲۲۹/is-there-risk-neo-nazi-insurgency-ukraine
نظر شما