۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۶:۱۱
کد خبرنگار: 2998
کد خبر: 84754711
T T
۱ نفر

برچسب‌ها

علوی مقدم: شاهنامه، یک رسانه فرهنگی است

۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۱۶:۱۱
کد خبر: 84754711
علوی مقدم: شاهنامه، یک رسانه فرهنگی است

تهران- ایرنا- مهیار علوی مقدم، استاد دانشگاه در رشته ادبیات، گفت: شاهنامه، نقش رسانه‌ای فرهنگی را داشته است که علاوه بر هویت‌سازی، با خودبرتربینی مخالفت می‌کند و احترام به فرهنگ‌های گوناگون را ارج می‌نهد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، این استاد دانشگاه که در نشست انجمن ایرانشناسی با عنوان «شاهنامه، شکوه زبان فارسی» سخن می‌گفت، تاکید کرد: برخلاف تعریف سنتی که فرهنگ را صرفا مجموعه‌ای از آداب و رسوم می‌داند، در پژوهش‌های مدرن، عناصری دیگر مانند آگاهی‌های تجاری، شیوه لباس پوشیدن، رویدادهای تاریخی و غیره نیز در گستره تعریف فرهنگ قرار گرفته است. بر این اساس، می‌توان شاهنامه را از دریچه مطالعات فرهنگی نیز بررسی کرد.

وی افزود: حکومت غزنویان علاقمند بود از ابزار رسانه‌ای شاهنامه، برای اعمال سلطۀ طبقه حاکم استفاده شود. اما برعکس، شاهنامه فردوسی به میدان مقاومت در برابر سلطه ایدئولژیک تبدیل شد.

مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه حکیم سبزواری، سپس شماری از ابیات شاهنامه که در آن، خطاب اندرزهای اجتماعی به سوی حاکمان است را برشمرد و آن را از جنبه جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگی شایسته پژوهش دانست.

ابوالقاسم لاهوتی و ترجمه کامل شاهنامه به زبان روسی

جان‌الله کریمی مطهر، عضو هیات علمی دانشگاه در رشته زبان و ادبیات روسی نیز در این همایش گفت: آموزش زبان فارسی در قازان روسیه از سال ۱۸۰۷، در مسکو از ۱۸۱۱ و در سنت پترزبورگ از ۱۸۱۹ آغاز شد و شمار مراکز آموزشی یا دانشگاهی روسیه که در آنها زبان و ادبیات فارسی آموزش داده می‌شود، در سال‌های اخیر، به ۱۷ مرکز رسیده است.

وی درباره ورود شاهنامه به روسیه، گفت: نخستین ترجمه از آثار شاهنامه، در اواسط قرن نوزدهم و توسط واسیلی ژوکوفسکی، شاعر و مترجم روس انجام شد. ژوکوفسکی با استفاده از ترجمه آلمانیِ شاهنامه، داستان رستم و سهراب را به روسی «بازسرایی» کرد و البته اندکی از محتوای داستان را نیز تغییر داد.

کریمی مطهر، ترجمه داستان رستم و سهراب و فصل‌هایی از پادشاهی منوچهر به روسی توسط ساکالوف، ایرانشناس روس در اوایل قرن بیستم را از این نظر ارزشمند دانست که ترجمه او اگرچه قافیه نداشت، اما دارای وزن شعری بود.

این استاد دانشگاه با برشمردن تعدادی از ترجمه‌های داستان‌های شاهنامه در دوران شوروی، گفت: تلاش برای ترجمه کامل شاهنامه به زبان روسی از دهه ۵۰ میلادی و با همت و برنامه‌ریزی ابوالقاسم لاهوتی، شاعر ایرانی مهاجر به تاجیکستان، آغاز شد و به دلایل مختلف، بیش از ۳۰ سال طول کشید. لاهوتی در زمان حیات خود، تنها شاهد انتشار جلد اول از متن کامل شاهنامه به زبان روسی بود. واپسین جلد از شاهنامه روسی، در سال ۱۹۸۹ به چاپ رسید.

مکتب فکری ایرانی، پشتوانه سرایش شاهنامه

محمود جعفری دهقی، استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران، در ابتدای سخنان خود در نشست «شاهنامه، شکوه زبان فارسِی»، گفت: فردوسی شاهنامه را به پشتوانه مکتب فکری ایرانی سرود و این مکتب، حاصل تلفیق فرهنگ بومیان، آریاییان مهاجر به منطقه و همسایگان ایران در منطقه میان‌رودان (بین‌النهرین) بود.

وی یکتاپرستی، آفرینش مینوی و مادی، جدال خیر و شر و باور به جهان پسین را از جمله ویژگی‌های ایدئولژیک آن مکتب فکری دانست.

جعفری دهقی سپس به بررسی آثار و ترجمه‌های مربوط به شاهنامه در زبان انگلیسی پرداخت و سر ویلیام جونز، زبانشناس و خاورشناس قرن هجدهم را پایه‌گذار معرفی آثار ادبیات ایران به دنیای انگلیسی‌زبان دانست.

این استاد دانشگاه با اشاره به آثار قرن نوزدهم، یادآور شد: جوزف چمپیون، شاعر انگلیسی، بخش‌هایی از آغاز شاهنامه را ترجمه و در کلکته منتشر کرد. متیو لومسدن، خاورشناس اسکاتلندی، به کمک حروف سربی، شاهنامه را منتشر کرد. وی این کار را در کلکته انجام داد و تا پیش از او، همه نسخه‌های شاهنامه، دست‌نویس بود. ترنر ماکان، مترجم و زبانشناس ایرلندی هم که در ارتش بریتانیا در هند خدمت می‌کرد، نخستین تصحیح شاهنامه در اروپا را با استفاده از ۱۷ نسخه خطی کامل و چهار نسخه خطی ناقص انجام داد.

دهقی ضمن بررسی شماری دیگر از آثار قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم درباره شاهنامه، یادآور شد: ادموند و آرتور براون، دو برادر انگلیسی بودند که در سال ۱۹۲۳، ترجمه کاملی از شاهنامه را به نظم آزاد انگلیسی در آوردند. این ترجمه، با آنکه زبانی خشک و قدیمی دارد، نسبتا موفق بوده است.

وی سپس تعدادی از ترجمه‌های شاهنامه به زبان انگلیسی در قرن بیستم را برشمرد.

پیدایش شاهنامه مسکو

محمد زیار، استاد دانشگاه در رشته زبان و ادبیات فرانسه، در این نشست گفت: اگرچه فردوسی از دیرباز در کنار حافظ و سعدی در ادبیات فرانسه شناخته‌شده بود، اما به دلیل عظمت شاهنامه، ترجمه آن به فرانسوی، دیرتر انجام شد.

وی افزود یکی از نخستین تاثیرات فردوسی در ادبیات فرانسه را می‌توان در کتاب شرقیات، اثر ویکتور هوگو، نویسنده بزرگ فرانسوی، مشاهده کرد. هوگو در این کتاب از فردوسی نام برده و ترجمه ۱۰ بیت از شاهنامه‌ را هم آورده است.

ویکتور هوگو همچنین در کتاب افسانه قرون، شعری را به فردوسی تقدیم کرده است.

این استاد دانشگاه درباره چگونگی تالیف شاهنامه مسکو، گفت: شارل دهم، پادشاه فرانسه در سال ۱۸۳۸ به ژول مول، شاعر پارسی‌دان، دستور داد که شاهنامه را به زبان فرانسوی ترجمه کند. ژول مول برای این کار، ابتدا با گردآوری و مقابله حدود ۳۰ نسخه خطی شاهنامه از کتابخانه‌های مختلف اروپا، نسخه‌ای تصحیح‌شده را در مسکو منتشر کرد که به همین دلیل به شاهنامه مسکو معروف شد.

وی افزود: ژول مول سپس اقدام به ترجمه این اثر به زبان فرانسوی کرد. در واقع، وی ۴۰ سال از عمر خود را برای تدوین و ترجمه شاهنامه گذاشت. همچنین ژول مول مقدمه‌ای ۱۰۱ صفحه‌ای برای شاهنامه نوشت که این مقدمه تا یک قرن، بهترین پژوهش درباره شاهنامه و فردوسی محسوب می‌شد. مول قصد داشت همه شاهنامه فرانسوی را در هفت جلد ترجمه و منتشر کند، اما عمر او تا چاپ جلد ششم کفاف داد و جلد هفتم را بعدها یکی از شاگردان وی به سبک استاد، ترجمه و منتشر کرد.

زیار با اشاره به اینکه بسیاری از ترجمه‌های شاهنامه به زبان‌های مختلف، بر اساس ترجمه فرانسوی ژول مول انجام شده است، افزود: در سال‌های اخیر نیز پیر لکوک، ایرانشناس بلژیکی، شاهنامه را به نظم به فرانسوی برگرداند و امروزه فرانسوی‌زبانان می‌توانند شاهنامه منظوم را به فرانسوی بخوانند و لذت ببرند.

آرمانشهر فردوسی و سه‌گانهٔ دین، خرد و داد

علی عزت‌زاده، دبیر انجمن ایرانشناسی نیز در این نشست، گفت: فردوسی با سرودن شاهنامه، میراث فرهنگی و تمدنی ایران باستان را جاودانه ساخت و پیوستگی فرهنگی و تمدنی میان ایران باستان و ایران دورهٔ اسلامی را تثبیت کرد. انگیزهٔ او از نگارش شاهنامه، یافتن پاسخی برای ریشه‌های فترت در ایران پس از دوره‌هایی از شکوه و بزرگی بود.

عزت‌زاده درباره آرمانشهر فردوسی، گفت: شاهنامه در بخش پهلوانی که با پادشاهی فریدون آغاز می‌شود و با برآمدن رستم و پادشاهی کیخسرو به اوج می‌رسد، سیمایی از یک آرمانشهر را ترسیم می‌کند که در آن، سه‌گانهٔ هم‌ارز و همتراز "دین، خرد و داد" حکمفرماست. در آرمانشهر فردوسی، شهریار دیندار، خردمند و دادگر فرمان می‌راند. ویژگیهای شهریار آرمانی او هنر فرمانروایی، تبار پاک، فره ایزدی و خرد شهریاری است و از این میان، "خرد" بالاترین اهمیت را دارد و شرط اصلی به شمار می‌آید.

وی تاکید کرد: خردورزی، چکیدهٔ حکمت نظری فردوسی و دادگری، شالودهٔ حکمت عملی اوست که در میانه‌روی و بی‌آزاری نیز جلوه می‌کند.

در این نشست، سیدسعید فیروزآبادی، استاد زبان و ادبیات آلمانی، درباره فردوسی در دنیای آلمانی‌زبان سخنرانی کرد و زاگرس زند، عضو هیات علمی گروه تاریخ دانشگاه امام خمینی قزوین نیز درباره ارزش تاریخی شاهنامه گزارشی ارائه کرد.

نشست «شاهنامه، شکوه زبان فارسی»، شامگاه یکشنبه به صورت آنلاین و با همت انجمن ایرانشناسی برگزار شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha